باز از تعریف دیگر درباره ارکان چنین می توان نگاشت که:
ارکان در اصطلاح حکما اجسام بسیطی هستند غیرقابل تقسیم و اجسام مختلفه و اجزاء
اولیه که بدن انسان و غیرانسان را تشکیل می دهند چهار تا هستند آتش و آن گرم و خشک است.
هوای آن گرم و تر است، آب و آن سد و تر است و خاک که آن سرد و خشک است.
با بهره گیری از فیزیک جدید می توان چنین توجیه کرد که منظور از عناصر چهارگانه،
عناصر مادی نبوده است بلکه مجرداتی را شامی می شده است
که نشانه و نمایان گر دو کیفیت ماده و انرژی بوده اند.
دقیقاً باید بین این مجردات و آب، خاک، هوا و آتش فرقی قائل شد در هریک از عناص
ر اربعه سه عنصر دیگر وجود دارد و به تناسب یک عنصر بر سه عنصر دیگر،
نام عنصر غالب بر آنها نهاده شده است.
در توجیه عناصر اربعه بهتر است از گفته ی سر آرتورادینگتن استاد نجوم دانشگاه کمبریج
و رهبر حامیان نظریه نسبیت مدد بگیریم که می گوید:
زمان و مکان و ماده و نور و رنگ و تما اجسام و اشیاء مخلوق که تا این حد حقیقی و
واضح و جدا از هم بنظر می آیند اگر با وسائل فیزیکی بدقت در آنها غور شود سرانجام به عناصر اربعه خواهیم رسید.