سبک شناسی کشف المحجوب
فهرست:
چکیده
مقدمه:
روش انجام تحقیق:
پیشینه ی تحقیق:
سطح واژگان
حروف متروک
واژگان متروگ و مهجور
صفت های برتر
قیدهای تاکیدی
قیدهای ترتیبی
اصطلاحات عرفانی
سطح نحوی
جابه جایی ارکان جمله
حذف افعال به قرینه
سطح بلاغی
نتیجه گیری
بخشی از کتاب
منابع و مآخذ
::::::::::::::::::::::::::::::::::
قسمتهایی از متن:
چکیده
این مقاله تلاشی است در جهت بررسی سبک کتاب کشف المعجوب نوشته ی ابوالحسن علی بن عثمان جلابی هجویری که در سه سطح نحوی، واژگانی و بلاغی است .
تلاش شده تا با توجه به جملات و لغات و اصطلاحات ویژگی بارزی را پیدا کرد که از آن برای یافتن سبک کتاب بهره برد. و یا در هر یک از سطوح بدین شکل کار شده است ودر نهایت به نتیجه ای رسیدم که می توان گفت سبک این کتاب کمی با نثرهای هم دوره اش متفاوت است . و البته هنوز هم فضایی برای بررسی باقی است.
کلید واژه : سبک شناسی، کشف المحجوب، جلابی هجویری
مقدمه:
کشف المحجوب از کهن ترین متون صوفیه است . که در اوایل قرن 5 توسط ابوالحسن علی بن عثمان نوشته شده است که هم دوره با تاریخ بیهقی و قابوسنامه و سفرنامه ناصر خسرو است و اما شباهتی با آن کتب ندارد چرا که نه آمیخته ای از تجارب شخصی، و آداب و عادات اجتماعی و باورهای همگانی و نه گزارشی صمیمانه از مشاهدان سیر و سفر حتی به تمامی شرح تجربیات روحانی و یافته های خاطر مولف نیز نیست . ...
....
واژگان متروگ و مهجور
در این کتاب واژگانی وجود دارد که دیگر امروزه متروک شده اند و یا این که دیگر بدین شکل بکار نمی روند و گذشت زمان باعث تغییر آن ها شده است .
1) صفحه 85: همه ی خلق به یکبار و را منافق ومرایی خوانند.( به معنای ریاکار )
2)صفحه 83: اما آن که طریق وی راست رفتن بود و نابرزیدن نفاق ودست نداشتن ریا
(به معنای نفاق نکردن ، پرهیز کردن از نفاق )
3) چون به مراعات ایشان مشغول شد، از حق باز بماند و پراکنده گشت( در معنای پراکندگی خاطر )
4) دین را به تمامی ببرز (به جای آور )
5) چون کسی قصدا به ترک سلامت خود بگوید . (بمعنای به قصد )
در گذشته کلماتی مانند ( قصدا ، عمدا، غالب و ...) تنوین نصب بدان ها اضافه نمی کردند و امروزه با اضافه کردن ب: می توان لغات دلنشینی ساخت
6- مرقعه ای خشن داشتم به سنت .
درمعنای خرقه درشت وزبر بر وفق سنت چنان که پیامبر می پوشیده است
صفت های برتر
در این کتاب گاهی صفت برتری داده می شود آن هم صفت هایی که ما امروزه به شکلی متفاوت بکار می بریم و حرف « تر » جاهایی به صفت متصل است که برای ما امروزه غریب است . ...
...
مقالةنگاهی گذرا به کتاب «ساواک» نوشتة کریستین دلانوا
مقالة
فهرست:
معرفی کتاب
دلیل سردرگمی دانشمندان غربی در تحلیل انقلاب ایران
شکنجه های ساواک در کتاب «ساواک»
===============================
معرفی کتاب
ساواک
نویسنده:کریستین دلانوآ
مترجم:عبدالحسین نیک گهر
چاپ:هما
نوبت چاپ:اول، تابستان71
شرح مختصر:
آقای دلانوآ مورخ جوان فرانسوی با نگاه کاملا بی طرفانه چگونه شکل گیری ساواک اقدامات و بازتاب آن در ایران وجهان را بیان کرده وآن را به نقد گذاشته است.
این کتاب تاآخرین بخش خواننده را جذب خود می کند .
کتاب مصور است ودارای ضمیمیه روزنامه های لاتین در مورد فضای ایران در آن زمان می باشد.
دلیل سردرگمی دانشمندان غربی در تحلیل انقلاب ایران
نادیده گرفته شدن عنصر ایدئولوژی و نقش بنیادی دین و مذهب در تحولات سیاسی، اجتماعی در متدلوژی رایج در غرب عامل اصلی بی اعتباری نظریههای انقلاب در پرتو انقلاب اسلامی ایران شده است. ماهیت مذهبی این انقلاب نظریههای گوناگون دانشمندان علوم اجتماعی و متخصصان علوم سیاسی را پوچ و خنثا کرد. ...
...
تحقیق تفسیر سوره اعلی منقول از کتاب المیزان
فهرست:
نظری بر قرآن
آیات سوره اعلى
ترجمه آیات
مضمون کلمه سوره مبارکه اعلى
بحث روائى
...................................................
بخشهایی از متن:
نظری بر قرآن
کتاب خدا که جدا ساز حق از باطل است ، همه اش حق است و جدى ، نه شوخى ، هر جبارى که کتاب خدا را پشت سر اندازد خدا کمرش را مى شکند، و هر کس به پیروى هواى نفسش به دنبال غیر قرآن رود خدا گمراهش مى سازد، کتاب خدا حبل متین خدا و ذکر حکیم و صراط مستقیم است ، کتاب خدا بازیچه هواها نمى شود، و دانشمندان از معارفش سیر نمى گردند گرونده به آن از هر زبانى که باشد درباره آن دچار اشتباه نمى شود، و از اینکه دشمنان آن را رد کنند کهنه نمى گردد، و عجائبش تمام شدنى نیست ، قرآن همان کتابى است که وقتى جن آن را شنید چاره اى جز این ندید که بگوید: ((انا سمعنا قرانا عجبا یهدى الى الرشد))، هر کس به حکم قرآن سخن گوید راست گفته ، و هر کس به حکم آن حکم کند عدالت ورزیده ، و هر کس به دستوراتش عمل کند پاداش داده مى شود، و هر کس را به سوى قرآنش بخوانند به صراط مستقیمش هدایت کرده اند.
مؤ لف : قریب به این معنا از معاذ بن جبل از رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) و مختصر آن از ابن مردویه از على (علیه السلام ) نقل شده .
...
فَذَکِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّکْرَى |
این آیه شریفه به دلیل اینکه حرف ((فاء)) بر سرش آمده ، نتیجه گیرى از مطالب قبل است که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) را دستور مى داد تا نام پروردگارش را منزه بدارد، و وعده اش مى داد که وحى را آنقدر اقراء کند که به هیچ وجه فراموشش نکند، و فطرتش را آنقدر صاف کند که طریقه سهل را از میان همه طریقه ها تشخیص دهد، و همه اینها از شرایط ضرورى یک دعوت دینى است ، و دعوت دینى بدون آنها به ثمر نمى رسد و موثر واقع نمى شود.
و معناى آیه مورد بحث با در نظر داشتن این مطالب چنین مى شود: حال که همه وسایل امتثال امر خود را برایت فراهم نمودیم و تو را اقراء کردیم تا فراموش نکنى ، و تشخیص طریقه سهل را برایت فراهم ساختیم ، پس تو هم هر جا که دیدى تذکر ثمربخش است تذکر بده .
سودمند واقع شدن شرط اساسى تذکره و اشاره به گفتار مفسرین درباره شرط مذکور در این جمله امر به تذکره را مشروط کرده به موردى که تشخیص دهد، تذکره سودمند است ، و این شرطى است بر اساس حقیقت ، چون وقتى تشخیص دهد تذکره سودى ندارد کار لغوى (نظیر ایجاد قنات با آب دستى ) مى شود، و خداى تعالى اجل از آن است که رسول گرامى خود را امر کند به اینکه کار بیهوده کند، پس تذکره در موردى باید استعمال شود که در خود طرف زمینه اى براى تذکر باشد که در این مورد تذکره در نوبت اول دل او را متمایل به حق مى سازد و قهرا تذکره نافع و اقع مى شود، و همچنین در نوبت هاى بعدى هم تمایل او را بیشتر مى سازد، همچنان که فرمود: ((سیذکر من یخشى )) و در موردى که طرف هیچ زمینه اى براى نرم شدن دل ندارد، نوبت اول حجت را بر او تمام مى کند، این نیز نافع است ،
مقاله بررسی نقد کتاب ماکیاولی (نوشته کوئنتین اسکینر)در 17 صفحه ورد قابل ویرایش
«بسمه تعالی»
یکی از انتقاداتی که به این کتاب وارد است آن است که ترجمه ایتالیایی کلمه ویرتو صورت نگرفته است. البته مترجم کتاب علت آنرا چند معنی بودن این کلمه می داند و از این موضوع دفاع میکند و معتقد است که لفظ ایتالیایی ویرتو را خود خواننده میتواند آنرا با مطالعه متن کتاب منطبق سازد. یعنی خواننده قادر خواهد بود معنی درست کلمه را با توجه به متن کتاب دریابد به نظر من بهتر آن بود هر جایی که نام ویرتو ذکر میگردد، نویسنده کتاب معنی صحیح آنرا برای خواننده مشخص مینمود. وقتی که خود مترجم و یا نویسنده کتاب معنی درست ویرتو را (با توجه به جملات) نمیداند، چگونه انتظاری میرود که یک دانشجوی علوم سیاسی ویا یک خواننده عادی کتاب بتواند خودمعانی مختلف آنرا (لیاقت و استعداد، استعدادهای فطری و لیاقت ذاتی و پاک دامنی، توانایی، قدرت بازو، دلیری و…)با توجه به جملات متن کتاب استخراج نماید. البته مترجم مدعی میباشد که درباره معانی آن شرح و توضیح داده است ولی این توضیحات 3 اشکال دارد: 1- گنگ و نامفهوم است 2 – معنی درست کلمه را مشخص نساخته است. 3- ممکن است تلقی نویسنده و مترجم صحیح نبوده و بیانگر آنچه که ماکیاولی از این واژهها ارائه مینموده، مفهوم کلمه ویرو نباشد. مسئله بعدی آنکه ماکیاولی در عصر رنسانس میزیسته یعنی زمانی که علم وارد عرصه زندگی اروپاییان شد و عقاید امانیستی مطرح شد، به همین دلیل وی از امانیستها بسیار متاثر شده است. آنها اعتقاد داشتند که برای رشد و پیشرفت باید فرهنگ روم باستان را احیا نمود. این مطلب درست است که انسان محوری به جای خدا محوری حاکم شد ولی دینی در اروپا تعطیل نشد بلکه از سیاست جدا شد. عده ای معتقدند که نوشته های ماکیاولی متاثر از زمان اوست من این را قبول دارم ولی این مساله نباید توجیه یک سری مسائل دیگر شود. همیشه در تاریخ از بدو به وجود آمدن جهان تا به امروز خوبی خوب بوده، و بدی بد بوده است.ریاکاری، نیرنگ و فریب، مکر و خدعه، دروغگویی، تهمت و … از صفات رذیله به شمار میآمده است. و متعاقب آن نیکی، سخاوت، درستی، صداقت و … از فضائل محسوب می شده است. و این مطلب را هم ماکیاولی و هم مردم فلورانس میدانستند ولی در عصری که ماکیاولی زندگی میکرد به دلیل اینکه مردم از کلیسای کاتولیک بیزار شده بودند، به اعتقاد من خود ماکیاول هم به نوعی از دین بیزار شده بود واز طرفی به خاطر به قدرت رسیدن درخاندان مریچی اقدام به نوشتن یک سری مطالب خلاف و اخلاق وانسانیت در آثار خود نمود. که این هم خود نباید به عنوان توجیه اعمال وی محسوب شود. به نظر من ماکیاول انسان خوبی نبوده است و البته انسان بدی هم نبوده است. او هم درآثار خود نکات مثبت دارد وهم منفی و هم درست وهم غلط (ومانند بسیاری از انسانهای دیگر فردی قدرت طلب بوده است. لازم به ذکر است در زمان نگارش شهریار نه ماکیاولی و نه معاصران او به هنگام خواندن آن هیچ یک احساس نمیکردند که برداشت او سنگدلانه است. ولی آقای اسکینر به این مطلب توجه نکرده است و مطالب این کتاب را با زمان آن روز تطبیقی نداده است. علیرغم اینکه نیت آقای اسکینر آن نبوده است. ماکیاولی به خاطر ارتباطش با اومانیستها و به خاطر دوستان و پدرش دردربار مریچی به قدرت رسید و ارتقاء یافت، بعد توسط همین مدیچیها به خاطر سوء ظنی که به او پیدا کرده بودند دستگیر و زندان شد وبعد از آنان ماکیاول سعی کرد جایگاه از دست رفته خود را دوباره بدست آورد. به همین دلیل کتاب شهریار را نوشت تا آنرا به خاندان مدیچی تقدیم کند. مدتی بعد تحت تاثیر جمهوری خواهان قرار گرفت و کتاب گفتارها رانوشت. ولی همواره به خاطر کینهای که نسبت به مدیچیها پیداکرده بود واز طرفی تحت تاثیر افکار جمهوری خواهی قرار داشت از آنان انتقاد مینمود. تا اینکه به قول خودش بخت به او رو کرد و در دربار مدیچیها ارج و قرب یافت و به نوشتن تاریخ فلورانس پرداخت. بعد از به قدرت رسیدن جمهوری خواهان به خاطر ارتباطش با مدیچیها از کار برکنار شد و در انزوا وتنهایی مرد تمامی این مسائل باعث گردیده است که مطالب شهریار یا گفتارها ضد و نقیص باشد در کتاب آقای اسکینر تلاش شده است تا افکار و عقاید ماکیاولی توجیه گردد. با توجه به شرایط و اوضاع زمانه (ص15و16) بهتر بود که نویسنده کتاب و دیگران آن قدر تاثیر محیط را در افکار وی دخیل نمی دانستند، هر چقدر محیط مؤثر باشد انسان نباید وجدان خود را زیر پا بگذارند مطلب دیگر آنکه نگرش ماکیاولی نسبت به اخلاق و قدرت و … به طور کامل در کتاب آقای اسکینر بیان نشده است. از این مطالب حاشیهای خارج شویم. به مطلب اصلی یعنی نقد کتاب بپردازیم کتاب ماکیاولی نوشته کوئنتین اسکینر، ترجمه عزتالله فولادوند کتابی ناقص (از نظر بیان مطالب) است و یک سری اشکالاتی اساسی دارد.
نیستید.
اسکینر: مردم دورو و پنهانکارند و در مواقع خطر می گریزند و در پی سود خویش هستند بنابراین شهریار نباید قول این مردم را اساس کار خود قرار دهد. همانطور که می بینیم آقای اسکینر در کتابش اساساً وفا به عهد و پیمان را با مردم مطرود دانسته است و مردم را ذاتاً خبیث می دانسته است. ولی خود ماکیاول در شهریار گفته است اگر مردمان همگی نیک می بودند، این اندیشه شایسته نبود. یعنی نیکی را باید در برابر نیکی انجام داد و بدی را در مقابل بدی که این حرف سخن معقولی است. در کتاب شهریار ماکیاول به تفصیل در نیمة دوم فصل هجدهم مزایای ظاهر سازی، عوام فریبی و ریاکاری را شرح داده است که در کتاب آقای اسکینر به آنها اشاره کمی شده است. در کتاب شهریار در خصوص چگونگی رفتار فرمانروا با وزیران و مشاورانش سخن به میان آمده است که در کتاب آقای اسکینر حتی یک جمله هم دربارة آن اشاره نشده است. ماکیاولی در 3 فصل آخر کتاب شهریار به ویژه آخرین فصل آن یعنی فصل 26، تحت عنوان «فراخوانی به رهانیدن ایتالیا از چنگال بربران» اشاره میکند که در آن عشق شدید به میهن متلاشی، اسیر و ویران اشاره کرده است. ماکیاولی که قبلاً جمهوری خواه بود بی تردید به امکان تحقق حکومت جمهوری در ایتالیا از طریق استقرار آزادیهای مدنی روزگاران باستان، که به ارتش ملی ایتالیا جان می داد، اندیشیده بود تا همانگونه که تیتوس لیویوس بیان کرده است این کشور جایگزین جمهوری روم شود. ولی در کتاب اسکینر اشاره ای به علائق قلبی ماکیاول نشده است (رویای ایتالیای واحد) در فصل بیست و چهارم، ماکیاولی آن دسته از شهریارانی که چون پادشاه ناپل و دوک میلان «پس از مدتها حکمرانی» سرزمینشان را از دست داده اند تحقیر میکند ولی در کتاب اسکینر اشاره ای به آن نشده است. در فصل بیست و ششم (آخرین فصل کتاب) نویسنده تأکید کرده است که هیچگاه در ایتالیا، اوضاع برای پدید آمدن شهریاری جدید که بخواهد «درآنجا نامور شود» اینهمه مساعد نبوده است او بر آن است که خاندان مدیچی میتواند به رهایی ایتالیا دست یازد، به ویژه که این خاندان «از فضائل موروثی، بخت مساعد و الطاف پروردگار و مراحم کلیسایی برخوردارند. در کتاب اسکینر کوچکترین اشاره ای به این مطلب نشده است. چقدر خوب بود در کتاب آقای اسکینر در مورد سرنوشت اثر ماکیاول (شهریار) و تاثیراتی که در مدت 450 سال بعد بر جهان گذاشت توضیح داده می شد. اینکه چه مخالفتهایی با آن شد و چه افرادی از آن اثر حمایت کردند. اینکه چه جنگهایی را موجب شد و چه افرادی همچون ناپلئون، موسلینی، هیتلرواستالین از آن الهام گرفتند و…
در مجموع میتوان گفت که کتاب آقای اسکینر کتاب ناقصی است و مطالب مهم کتابهای شهریار و گفتارها را بازگو نکرده است.
سیستم مکانیزه امانت کتاب تحت سرویس وب
کتابخانه های کلاسیک به گونه ای است که کتابدار با حجم انبوهی از کارها ی کاغذی سر وکار دارد.
هر کاربر برای گرفتن کتاب به طور حضوری آنجا باشد و بداند که چه کتابی را می خواهد و اگر کتاب مورد نظرش را نشناسد فردی که در کتابخانه کار می کند نمی تواند در یک لحظه آنچه را که کاربر (دانشجو) می خواهد به او بدهد .
موج جدید در این راستا,بر پایه توسعه نرم افزار و اینترنت است که در راس آن موجودیتِ کتابخانه جدید که کتابخانه دیجیتالی نامیده می شود قرار دارد.
این کارها(دیدن,امانت گرفتن, رزرو کردن) را در حالی انجام می دهید که در مبل راحتی وبا وجود دور بودن از کتابخانه دیجیتال هستید و از طریق اینترنت با آن کار می کنید.
این پروژه شما را قادر می سازد که کتابخانه ها را که باید در محل به صورت فیزیکی حضور داشته باشید وکتابی را بگیرید از این به بعد می توانید این کار را از طریق کامپیوتر انجام دهید.
فهرست مطالب
چکیده 1
مقدمه. 2
فصل اول.. 3
کار با ASP.NET.. 3
کار با ASP.NET.. 4
طرز راه اندازی Asp در رایانه :5
ASP.NET چیست؟. 8
یک صفحه ASP.NET ساده10
شروع کار با ASP :11
جایگاه ASP.NET در مقایسه صفحات ایستا و پویا19
اصول پیاده سازی نرم افزارهای مبتنی بر وب... 26
نشان دادن قابلیتهای مرورگر در ASP.NET:32
درباره دات نت:34
چرا به دات نت احتیاج داریم؟. 36
چند زبانی در NET:38
مروری بر ADO.NET.. 40
ارتباط ASP.NETبا پایگاه داده40
بازیابی رکوردها از جداول بانک اطلاعات... 41
اصلاح رکورد. 42
حذف رکوردهای جدول.. 42
ارتباط VB.NETبا پایگاه داده43
بدست آوردن اطلاعات درایوها44
فصل دوم. 48
آشنایی با بانک اطلاعاتی... 48
(پایگاه داده)48
معرفی اس کیو ال و دستورات عمومی آن.. 49
معایب SQL.. 55
محاسن SQL.. 55
یک پلات فرم مستقل از زبان.. 56
دستیابی به بانک اطلاعاتی باADO.NET.. 59
اشیاءومتدهای ADO.NET.. 60
کلاس DataSet. 62
کلاس DataAdapter. 62
کلاس ِDataTable.. 64
کلاس DataRow... 65
کلاس DataColumns. 65
کلاس های SqlConnection وOleDbConnection.. 67
کلاس های SqlCommandوOleDbCommand.. 68
معرفی .Net FrameWork:69
جداول استفاده شده در برنامه:71
فصل سوم. 73
طراحی سیستم امانت کتاب.. 73
1-فرم اصلی برنامه. 74
2-فرم اضافه کردن کتاب... 77
3-فرم اضافه کردن عضو جدید. 80
4-فرم ویرایش کتاب ها84
5-فرم ویرایش اعضا88
6-فرم جستجو. 93
7-فرم امانت... 96
8-فرم پس دادن کتاب... 102
فهرست منابع فارسی :112
فهرست جداول
عنوان جداول شماره صفحه
2 – 1 مهمترین اشیا و عملیات ADO.NET ....................................................... 60
2 – 2 خواص و متدهای کلاس DATA SET ............................................... 62
2 – 3 خواص و قیدهای کلاس DATA ADAPTER ................................. 63
2 – 4 خواص ومتدهای کلاس DATA COLUMNS ................................. 65
2 – 5 خاصیت و متدهای کلاس OLEDBCONNECTION .................. 66
2 – 6 خاصیت و متدهای کلاس OLEDB COMMAND ...................... 67
عنوان شکل ها شماره شکل ها
2 – 1 کامپایلر JIT 56
2 – 2 اشیا و متدهای ADO.NET 68
2 – 7 فرم اصلی یرنامه 73
2 – 8 فرم اضافه کردن کتاب 76
2 – 9 فرم اضافه کردن عضو جدید 79
2 – 10 فرم ویرایش کتاب 83
2 – 11 فرم ویرایش اعضا 87
2 – 12 فرم جستجو 92
2 – 13 فرم امانت 95
2 – 14 فرم پس دادن کتاب 101
این راهنما در طول سالهای متمادی کار با هزاران کشیش و خادم کلیسا در فیلیپین ، توسط کشیش دان فینفورک[1] فراهم آمد . طراحی راهنما به گونه ای اسث که رهبران کلیسا می ثوانند بدون نیاز به سایر منابع ، نظیر کثابهای ثفسیر ، کثابهای مطالعه و نظایر آنها که در کثابخانه های کشور های جهان سوم کمثر یافث می شوند ، شیوه درسث مطالعه کثاب مقدس را فرا گیرند .
با داشثن ثرجمه خوبی از کلام، شرکث کنندگان آموزشهای مناسب را برای شناخث چگونگی مطالعه ، ثفسیر وکاربسث کلام خداوند می بینند . با بهره گیری از روش مطالعه استنتاجی کتابمقدس ، چهره حیاث بخش آیه های الهی بار دیگر آشکار می گردد . مطالعه استنتاجی کثابمقدس ، شیوه ای کامل و اصولی از مطالعه کلام اسث . راهنمای حاضر برای ثعلیم همه علاقه مندان به آموختن روش موثر کلام خدا ، کاربرد دارد . این اثر در بسیاری از کشورها به کار می رود و تا کنون به بیش از بیست و پنج زبان ترجمه شده است .
کشیش دان فینفورک در کلیسای " اتحاد مبلغان مسیحی " در ردلند کالیفرنیا[2] پرورش یافت . او بعدها به مدرسه کتابمقدس سیمپسون پیوست . پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه ردلند ، او برای مدت شش سال در کالج Inter Varsıty Chrıstıan Fellowshıp
به آموزش مطالعه استنتاجی کتابمقدس مشغول بود . پس از آن آغاز به خدمت خداوند در کلیسا نمود و در طول این دوران در پنج کلیسا خدمت کرد . در سه تا از این کلیساها کار وی راه اندازی و آماده سازی کلیسا بود . آخرین کلیسای محل خدمت وی Calvary Chapel of Bannıng در بنینگ بود .
در 1985 ، دان و خانواده به فیلیپین مهاجرت کردند و در آنجا او Intensıve Care Mınıstrıes را بنیان نهاد . او نیاز فراوان به آموزش کشیشهای محلی در خصوص نحوه مطالعه کتابمقدس را دریافت . روش مطالعه استنتاجی کتابمقدس موفقیت چشمگیری داشت و فراگیری آن آسان و سریع بود . در 1991 به ایالات متحده بازگشت و کوتاه زمانی پس از آن در کشورهای زیادی آغاز به فعالیت نمود . در دوازده سال گذشته روسیه (پس از سقوط کمونیست ) به مرکز توجه بدل شده است . ICM ده کارمند روس دارد که در مناطق گوناگون فعالیت می کنند . دان در منتون کالیفرنی[3]ا با همسرش دبی[4] و کوچکترین پسرش آرن[5] زندگی می کند . دان و دبی سه فرزند دیگر به نام های ناتان[6] ، لیلا [7]و کوری[8] دارند . دان مسافرتهای زیادی به کشورهای جهان سوم می کند.
...
فرمول سازی پرسشهای استنتاجی
هنگامی که نوشتن پرسشهای استنتاجی را می آموزید ، یک مهارت را نیز فرا می گیرید . مانند هر فعالیت دیگر ، سطح مهارت شما در پرسش سازی با تمرین و ممارست ارتقا خواهد یافت . نخستین گام بلند ، مطالعه روشمند و فراگیر متون است . از طریق سوالهایی که شما طرح کرده اید گروه مطاله به همان نتیجه که شما رسیدید خواهند رسید . مطالعه سطحی منجر به طرح پرسشها و مباحثات سطحی می گردد ، در حالی که مطالعه فراگیر به طراحی پرسشهایی منجر می گردد که گروه کاری را با حقایق عمیق متون آشنا کرده و در مسیر خداوند قرار می دهد .
1 - هنگام مطالعه انفرادی در ذهن خود داشته باشید : " خداوند چه چیزی را می خواهد به من بیاموزاند ؟ " سپس با سایران : " چه بهره از این مطالعه گروهی می تواند حاصل زندگی های ما گردد ؟ "
2 - در پایان مطالعه ، دوباره به نمودار نگاه کنید و نکات حاوی اهمیت ویژه را علامت بزنید .
...
[1] Pastor Dan Finfrock
[2] Redlandsö Calıfornıa
[3] Mentoneö Calıfornıa
[4] Debbıe
[5] Aaron
[6] Nathan
[7] Lela
[8] Corrıe
خلاصه و تحلیل کتاب سمفونی مردگان (اثر عباس معروفی)در 19 صفحه ورد قابل ویرایش
پیش از هر چیز باید گفت: که سمفونی مردگان یک
شاهکار است. هفته نامه دی ولت- سوئیس
[دود ملایمی زیر طاق های ضربی و گنبدی کاروانسرای آجیل فروشها لمبه می خورد و از دهانه جلوخان بیرون می زد. ته کاروانسرا چند باربر در یک پیت حلبی چوب میسوزانند و گاه اگر جرأت می کردند که دستشان را از زیر پتو بیرون بیاورند، تخمه هم می شکستند.]
آسمان برفی بر زمین گذاشته بود که سال ها بعد مردم بگویند همان سال سیاه، نیمی از مردم به سرپناهها خزیده بودند، نیمی دیگر به ناچار با برف و سرما پنجه در پنجه زندگی را پیش می بردند. برف همه را واگذاشته بود. سکوتی غریب کوچه و خیابان را گرفته بود. لوله های آب یخ زده بود، ماشین ها کار نمی کرد، در خیابانها کپه های برف روی هم تلنبار شده بود. کاسب ها پیاده رو را روفته بودند، اما هنوز نیم متری از بارش شب پیش روی زمین خوابیده بود.]
و درست در اثنای یک یخ زدگی اجتماعی، یکنفر درب را از روی دریچهی لنز برمیدارد و صحنه، قبل از اینکه سمفونی آغاز به نواختن کند- با تمام سروصداها و سکوت ها و روشن و خاموشی پروژکتورهای سالنِ نمایش- در مقابل یک لنز مزاحم، تکاپوی خود را آغاز می کند. سمفونی ایی آغاز می شود که سازهایش همراه با مخاطب کوک می شوند- برخلاف همسری ارکستری های نمایشی، که همه چیز در جلو دیدگانِ تماشاچی، خوب و مرتب است- کسی پروژکتورهای سالن را قبل از آغاز برنامه امتحان می کند، و اگر شنوندهی خوبی باشیم، سالنی را تصور خواهیم کرد که هراز گاهی یک گوشهی آن روشن و خاموش می شود و در هر بار روشن و خاموشی، شاهد یک پره از یک شخصیت یا حادثه خواهیم بود. اورهان، آیدین، آیدا، پدر، مادر، جمشید، مارتا، مرد قهوه چی، یک خانه، یک کارخانه، یک قهوه خانه، یک کاروانسرا و آدمها و مکانهای دیگری که هر یک نمایانگر خاطره ای هستند از سفها، دوره ها، قشرها و خلاصه، یک شهر، با همهی حرفهایی که برای نگفتن دارد. در پرتو این تاریک و روشن، نمایی از شهری یخ زده به چشم می خورد، در اواخر دورهی رضاخانی، که جزئیات حقایق تاریخی بر سوراخ سمبه های دیوارها و درهایش دلمه بسته اند، و تنها نویسنده ای می ماند و نتهایی که سالها بعد از دیروز رقم زده می شوند. و سمفونی ای به دست می آید با ردپای رئالیسم انتقادی با تم مرگ.
[روزنامهایی از پاچه شلوارش درآورد و خواند: «همه در سکوت مرگ فرو رفتهاند. شهر خالی از سکنه است. درخت ها سوخته اند. زن ها فاحشه شده اند. نان خالی هم گیرشان نمی آید. و نمی دانند چطور خودشان را گرم کنند. و تنها در انتهای شهر، در باغ سرسبزی هیتلر و معشوقه اش زندگی نسبتاً آرامی دارند. این عکس هیتلر است که با دست فتح بلگراد را نشان می دهد. پیش …»
گفتم :برو بخواب
گفت: این عکس، شهر بلگراد را نشان می دهد که تقریباً ویران شده است.
گفت: قانون در این مملکت بیست و چهار ساعت است. فوقش چهل و هشت ساعت.]
آدمی که «گفت:»، در روشن- خاموش شدن دوبارهی پروژکتور باسازی که هنوز کوک نشده است، در مقابل مخاطب، برای اولین بار با چهرهایی مجنون، که برایش طرح مرگ می کشند، رخ می نماید، محزون ترین ساز سمفونی. که حضورش تنها با جای پایی که از وی روی برف مانده. در ته ماندهی خاطرات دیگران به چشم می خورد. سازی بی پروا که در داستان متولد می شود، اوج می گیرد، و در جنون گم می شود. آدمی که: [درجه حرارت بدن آدم به چهل و دو که برسد، آدم مرده است. پس قبول کن که مرده ها حرارتشان چهل و دو درجه است.] و به این ترتیب، روشن فکری خلق می شود، که در تمام طول سمفونی دنبال خودش می گردد و دست آخر، دیوانگی را پیدا می کند.
[آیدین، از همان ابتدا بچهی سربه راهی نبود، شیطان در رگ و ریشه اش وول می خورد، توی گوش هاش وز وز می کرد، او را به تقلا وامیداشت و از او آدمی ساخته بود که امان دیگران را ببرد و بیچاره کند.
پدر پرسید: دنبال چی می گردی؟
دنبال خودم.]
موهای خیس و نامرتب.]
و در موومان بعد، دیدگاه یک دانای کل دیوانه را می خوانیم- حرفهایی که با صد عاقلی قابل بیان نیستند، اینجا در دیوانگی پرورش می یابد.- :
[هم آیدا بود، هم سورمه. نوک دماغم قندیل بسته بود. گفتم تق، شکست. قهوه ترک بخورید. نخوابید. درس بخوانید. بنویسید. خاندان برامکه.
دنیای مرده ها کجاست؟ زیرزمین. پیش به سوی زیرزمین].
نویسنده ها عادت دارند تمثیل بزنند و با کنایه سخن بگویند. ولی سبک واقع گرایانهی این داستان، حقیقی تر از رمز و تمثیل است. این عادات نویسندگی همگی مربوط به زمانی می شوند که آدم عاقل است. ولی دانای کل دیوانه، برای بیان حرفهایش نیازی به منطق نویسندگی ندارد. نبوغ آمیزترین تمثیل و رمز و کنایه، بی شک در این موومان ماجرا، تبحری نویسنده را به چالش واداشته است. نمونه ای بی نظیر از بیان رمز و تمثیل. که پایان می یابد با حرفهایی تمام نشدنی:
[شب ها اردبیل سردتر است. یک آدم که به زنجیر بسته شود، زیرش را خواهی نخواهی خیس می کند. سربار، هر سربار هم به سلامتی اخوی.- محافظه کار داستان- بگذار انگشتم را روی تخم چشم فشار بدهم. اورهان حالا مست مست می آید سراغم. بازم کن آقا داداش. بازم کن که هلاکم. به خدا این زنجیرها را به فیل ببندی کارش ساخته است.
خلاصه فصل پنجم و ششم کتاب «نظریههای علوم انسانی» در 23 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل پنجم: دیلتای................................................................................................. 2
1- تحصلی بودن علوم انسانی.............................................................................. 3
2- تاریخ روان شناسی......................................................................................... 6
3- روش تأویل در نظر دیلتای............................................................................. 8
فصل پنجم
دیلتای (1911-1833)
ویلهلم دیلتای نظریه پرداز مسلم علوم انسانی بود و همواره خواهد بود.
نخستین کسی است که در علوم انسانی معرفت شناسی مستقلی را بوجود آورد.
پیرو مکتب تاریخی است و مسأله نقد عقل تاریخی را مطرح میکند.
او شاگرد بوکه و نویسنده شرح احوال شلایر ماخر است.
او طرفدار روش تأویل و از فلسفة تحصلی سخت متأثر است.
در جوانی به عضویت حلقه برلن (که باشگاه خودکشی کرده ها نامیده میشود) درمیآید.
او برای روان شناسی تقدم قائل است و با فلسفة اصالت طبیعت مبارزه میکند بدون اینکه در دام روش درون نگری گرفتار شود.
اندیشه او مانند هر اندیشة دیگری به اوضاع و احوال تاریخی وابسته است.
برای عقل و نظامهای عقلانی یعنی علوم اهمیت فراوان قائل است اما از ناتوانی تبیین علمی در غلبه کامل بر نیروهای غیرمعقول هیچگاه غافل نیست.
به نظر دیلتای گذشته ما در مقایسه با امر معقول محض غیر قابل اندازه گیری است و این امر مبین توجه او به تجربه شاعرانه ای است که نظم و نسق منطق را درهم میشکند.
«آرون» خاطرنشان می سازد در نظریة دیلتای «نقد عقل تاریخی»، نقد تاریخی عقل نیز هست و در حقیقت ضرورت عقل هیچگاه قائم به ذات یا مستقل نیست چون با موانع ناشی از تجربة زندگی شخصی برخورد میکند.
تحصلی بودن علوم انسانی:
سعی دیلتای این است که نشان دهد علوم انسانی از دید آگوست کنت و استوارت میل علومی تحصلی هستند و میل با طرح مساله روش شناسی مخصوص علوم مربوط به ذهن (روح) به تلاش قابل ملاحظه ای دست زده است.
دقیقاً به نام فلسفه تحصلی و علمی است که دیلتای به ناهمگونی روشهای علوم طبیعی و علوم فرهنگی معتقد میشود که نتیجه نوعی دوگانگی معرفت شناختی است.
موضوع آنچه دیلتای «نقد عقل تاریخی» می نامد قطع رابطه با مذهب اصالت طبیعت است و فایدة فلسفی آن کمک به فروپاشی فلسفة قرون وسطایی به صورت حق طبیعی، دین طبیعی یا اخلاق طبیعی است.
علوم ذهنی (روحی) مستقل از علوم طبیعی است.
دیلتای علوم روحی را قائم به ذات و مستقل می داند.
دیلتای به مساله روش ها چندان توجه ندارد، او به درک شرایط معقول بودن که مختص علوم روحی است و بنابراین به سهم تحصلی آنها در شناخت بهتر اشخاص و اشیا دلبستگی خاص دارد.
بیشتر آثار او در زمینه معرفت شناسی است.
علوم روحی در گیرودار عمل زندگی رشد کرده اند و موضوع آنها مجموعه ای از اثرها و پیمان هایی است که انسان پیش از آنکه از آنها علمی بسازد می بایستی آنها را آفریده باشد.
بشر آفرینندة طبیعت نیست ولی آفرینندة عالم اجتماعی است. برای مثال سیارات مستقل از ارادة بشر وجود دارد اما حقوق جدا از این اراده وجود ندارد.
بیان مهم دیلتای:
- علوم انسانی از مجموعه ای که بنا بر منطق تشکیل شده باشد و ساخت آن به ساخت معرفت ما از طبیعت شبیه باشد، پدید نیامده اند.
- این علوم را باید به صورتی که در طی تاریخ رشد کرده است مطالعه کنیم.
- علوم روحی دارای اصالت ذاتی هستند.
واقعیت روح و واقعیت ماده دو نوع واقعیت نیست. واقعیت یکی بیش نیست.
برخلاف ادعای طبیعی مذهبان این واقعیت به یک شیوه قابل درک نیست هم از طزریق تجربه بیرونی و هم از طریق تجربه درونی میتوان به آن دست یافت و هر دو صورت رواست.
عالم روح یا ذهن منحصراً موضوعی تصوری یا آزمایشی نیست، بلکه زیسته نیز هست.
پدیده های اجتماعی و روانی با شیوه های علوم طبیعی به تمامی مفهوم نیستند و باید توجه داشت که «علمی خاص امور روح» وجود دارد که علم مستقلی است.
معرفتی که مختص علوم طبیعی است حدودی دارد «دیلتای» تأکید میکند «این حدود» حدودی بسته به شرایط قدرت تجربی هستند و در علوم طبیعی هر آن به آنها برمیخوریم. این حدود بیرونی نیستند بلکه شرایط درون ذاتی معرفت و از آن جدایی ناپذیرند.
میان قلمرو طبیعت و قلمرو تاریخ خط فاصلی وجود دارد.
دایرة معرفت عقلی به دو نیمدایره تقسیم میشود که هر یک از آنها یک دسته از علوم را در مجموعة اصلی از مناسبات از همه نوع گرد میآورد و نظامی از علوم اصیل و تحصلی را سبب میشود.
«نقد عقل تاریخی» به ما می آموزد که علم مانند حقوق و سیاست، خود اثری انسانی است و چون علوم روحی علوم تاریخی هستند صرفاً موضوع بیرون از انسان را مورد بررسی قرار نمی دهند. بلکه دانشمند از این حیث که آثار انسانی را به شیوة علمی تجزیه و تحلیل میکند «خود» را موضوع بحث می یابد.
به عقیدة «دیلتای» معقولیت تاریخی در وهله اول، به موجودیت متفرد و متشخص مربوط میشود و موضوع علوم انسانی وقوف به واقعیت تاریخی به اعتبار فرد و تشخص آن و تعیین قواعد و غایات رشد فرد معین و نیز دانستن اینکه در تکوین فرد معین چه ملازماتی نقش فعال دارند.
این جنبة شخصی و خاص را باید چنانکه هست محترم شمرد و دستاویزی برای انتزاعات غیرعلمی قرار نداد.
خصایص مذهب اصالت طبیعت:
1- علوم طبیعی الگوی هرگونه علمیت است. هر رشته ای که مدعی عنوان علم باشد باید از فنون و روش های این علم تقلید کند و علوم انسانی قواعد و روش های خود را از بیرون اخذ میکند.
2- این مذهب بدون توجه به جنبه های خاص افراد و بی اعتنا نسبت به اهداف و غایات، همه موضوعات را یکسان می شمارد.
3- از آنجا که این مذهب را ملاک هرگونه علمیت می دانند علوم انسانی را به جهت نارسایی همپایه علوم طبیعی نمی دانند. و قایل به دو نوع علوم هستند، علوم برتر و علوم فروتر.
4- با هرگونه متا فیزیک مخالف است اما مزورانه از راه اصالت ماده یا تطور یا تفاهم اخلاقی و سیاسی متافیزیک را دوباره مدخلیت میدهد.
5- برای فعالیت علمی امتیاز در خوری قائل است و معنای دیگر این مذهب، مذهب اصالت علم است.
انواع مختلف مذهب اصالت طبیعت:
1- مذاهب اصالت طبیعی که عموماً مذهب اصالت ماده را اساس فلسفه خود قرار می دهند. این مذهب ممکن است به اعتقاد شیوه های مکانیکی و دیالتیکی ، انسان را تودهای از ماده و انرژی حیاتی و ماده ای جاندار می دید به صورت اصالت ارگانیسم یا اصالت حیات تصور شده باشد.
این مذاهب با ضدیت دین همراه است.
صرفاً اصالت فایده را پایه فرض میکنند.
ترجمه فصول 1و4 کتاب آموزش و پرورش سیاسی و ثبات Political Education and Stability در 63 صفحه ورد قابل ویرایش
معرفی: در زیر اثری از هربتهایمن در (سال) 1959، چاپ شده است. سیاست اجتماعی به سرعت گسترش یافته است. نظم زیر گروهی داخل تحقیقات سیاسی میباشد. امروزه این تحقیقات مخصوص در حال پایان هستند و شاید بهتر و به صرفهتر بود اگر یک گزارش در مورد آن نوشته میشد تا اینکه یک کتاب دیگر در این موضوع پوشش داده شود. هر چند من به طور اخص توضیح نمیدهم چرا سیاست اجتماعی و تحقیق آن در سالهای 1960 گسترش یافت، نه حتی دلایل سقوط آن را، من به تأثیرات بعضی از پیشرفت های اصلی مربوط ساخته ام. من هم چنین به بعضی از تالیفات مرکزی برای نشان دادن این که کدام برای آنالیز جامعه سیاست معاصر در داخل دموکراسیهای انگلو- آمریکا است. نیز توجه کرده ام چنانچه این کتابی است که سعی میکند شماری از چیزهای مختلف را بررسی کند. بین یک دولت رقابتی است که در آن تغییرات کارکترهای فرهنگ سیاسی آنگلو- آمریکایی را آزمایش می کند. در زمانی که ما نزدیک هستیم تا سالگرد انقلاب امریکا را جشن بگیریم این به نظر می رسد که هر دو در این زمان مهم است. فرهنگ سیاسی دوباره ارزیابی افکار به عنوان حرکات است که ماندگاری دو سیاست را تهدید میکند. همچنین نشان میدهد توجهات جامعه شناسی سیاسی را برای استفاده از تاریخ معاصر در راستای هدفش. این کتاب بنابراین مجموعی از مواد خام متضاد است و هر چند محصول نهایی شاید به سلیقه ی همه کس نیاید، آن عکس العمل سنتی در جامعه دارد که من آن را میپذیرم.
این کتاب «پایان ایدئولوژی» دانیل بل در یک زندگی سیاسی است. «تعریف دموکراسی کاپیتالیستی»، که در دوره پیشرفت بخشهای صنعتی بود. این زاویه دید دیگری از آن زندگی سیاسی است. که البته با سودمندی از تجربیات تاریخی بیشتر نوشته نشده است. سالهای 1960 شاهد، سقوط توافقات سیاسی و ایدئولوژی بود. اما در مقایسه سیاستهای مانده در بریتانیا و ایالات متحده، هر چند بعضی ها ترسها و امیدهاشان را ابراز کردند، هیچ کدام از دولتهای ریاست جمهوری مدار و پارلمان مدار هنوز به پایان نرسیدهاند. در حالی که من مخالفم با آنالیز بل، ولی با بسیاری از نکوهش های او از چپ سیاسی، جنگ نمیکنم. بخش کاپیتالیست ترتیبی ساده از توافقات برای حکم رانی از یک سطح (طبقه) به سطح (طبقه) دیگر نیست. هم زمان جدایی طبقات تنها جدایی پتانسیل نیروها هستند در بخش مدرن صنعتی و نه لزوما مهم. در واقع آن حرکتهای اجتماعی سیاست است که آزمایش شده اند. این کتاب قابل توجه و دربرگیرندة مثالهایی از تضادهای غیر طبقاتی نیست. حرکتهای پنج بخش نخست بعضی از مشکلات مرکزی داخل سیاست اجتماعی سنتی را بررسی میکند. بخش (1) توضیح می دهد ارتباط میان پردازش اجتماعی کارکتر سیاست در حالی که بخش (2) نشان میدهد که چگونه آن رفتار بدست آمده است. نتایجی دارد که نه تنها برای شخص اما برای سیستم سیاسی کاربرد دارد. در بخش سوم من بحث کردم تحصیلات نرمال ابزار اصلی تحصیلات سیاسی است و آن قابل دسترس میباشد. ولی در بریتانیا، و ایالات متحده ایجاد نشد، و مورد توجه قرار گرفتند گونههای شهروندی. در بخش چهارم و پنجم الگوهای مشارکت سیاسی مورد توجه قرار گرفتهاند و پاسخ آنها خوب میباشد به ساختارهای ارائه شده، و نقش اجتماعی نیز بررسی شده است. قسمت دوم کتاب بر پایهی مواد پروندهای کشیده شده از حرکتهای معاصر سیاست – اجتماع است. این حرکتها اساسا برخلاف الگوی درونی قابل ارزیابی هستند. هدف این است که ببینیم چه مفهومهایی را آنها نگه داشتهاند برای پردازش آموزههای سیاسی و چگونه این مفاهیم ادراک ما را از فرهنگ سیاسی انگو- آمریکایی در بر میگیرد. بخش کارکردی روی کلاس مقاومت از نوع تحقیقاند.
برای در نظر گرفتن شخص که پذیرفته شده است در این موقعیت، دریافت این مسئله مشکل است زیرا در آن خوب تحقیق نکرده است از نقش سیاست اجتماعی و بر خلاف اینکه کاملا متفاوت از هرنوع تحقیق است این مسئله درک نشده است در انواع مشاهده توسط دانشمندان اجتماعی بسیاری از مردم به من در آمادهسازی این کتاب کمک کردهاند. روس گراهام، روبرت داوس، خواندند وتوجهی نکردند، در حالی که کوین مک کومریک ، روبرت بنویک، بریان ساتر، سوزاناهندلی، ماری وارنر، نایچل بولس، آلن گرامی، تونی دویسون، مارگوس کانلایف و روبرت ویلکسنیون نظرات خودشان را در مورد بخشهای خاص ارائه دادند. کوین مک کومریک و اندی رید به اندازهای کافی مهربان بودند که مبادا با این مخالفت کردن در موضوعات مختلف، مشکل برای من ایجاد کنند. برای بعضی سال ها من فکر میکردم در مورد یک رشته در تحصیلات سیاسی در دانشگاه ساسکس ایجاد کنم و دانش آموزان موفق به من نشان دادند بسیاری از دیدگاههای ارزشمند ونظرات مقصور در این کتاب و دانشگاه ساسکس مرا تشویق به درس دادن کرد و مرا با سازمان ها کمک کرد و نوشتن این کتاب را سریع کرد در نهایت من مایلم که سپاسگزاری کنم از ناشر جان ویلی و پسران برای مهربانیهایشان و حرفهای گریشان البته من مسئولیت قصور در متن نهایی را برعهده میگیرم.
استفادة اصلی از مطالعه سیاست این است که بر روی ساختار تغییرات سیاسی حساب نشود این استفاده از افتخارات گذشته است و هم چنان که پاسخها در هر دو صورت بسیار و متفاوت هستند. یکی از شاخههای اصلی از جامعهشناسی مدرن اشاره میکند به پاسخی که به رفتار شخص از ساختار سیاست مربوط است. مواد خام اساسی در این ارتباط پشتیبانی شهروند از تغییر ساختار است. پشتیبانی شهروند چیزی نیست که بخشهای معین بتوانند آنها پشت گوش بیاندازند. بنابراین سازمانها ایجاد شدهاند ولی مشخص نشده است که هدف آنها حمایت و پشتیبانی است. این پردازشها بیگونهای ارجاع داده میشوند. چنانچه جامعه سازان به عنوان نماینده های اجتماع در پایهی تئوری تغییرات سیاسی هستند. بدین گونه آن نتیجهای از پردازش اجتماعی است که در ساختمان پشتیبانی شهروند موثر است تحقیق گذشته در سیاست اجتماعی در مورد کارکرد این تئوری به وسیلة پلاتو شروع شد.
اجماع و هماهنگی بوجود میآید.
با من افزایش مییابد همچنین شناخته شده است. و پاسخهایی در میان بچههای بزرگتر است. و بزرگسالان بزرگترین افزایش در اثر سیاسی بالا از خانواده های دارای امتیاز بالا میآید. در حالی که آنها بزرگترین افزایش را در اثر سیاسی پایین آمده از خانوادههای دارای امتیاز دوباره ثبت میکنند. این ممکن است یک نتیجه از خانوادههای بزرگترین با معنی این سوالات باشد یا این میتواند این حقیقت را منعکس کند که فشارهای اجتماعی یک افزایش قریب وارد می:ند و بزرگسالان را بیشتر و بیشتر به سوی تعادل رده اجتماعی میکشد. ادوار گرین برگ نوشته است که اولین سوال این است که آیا ایده های حمایتی امروزی سیاسی آمریکا به صورت هماهنگ در جمعیت توزیع شده است. و محتوی این کتاب نیز این است که موقعیت بعدی به واقعیت تناوبی نزدیکتر است.
موافق با این توده ایدهها گرین برگ در تحقیقات خود آشکار کرد که بچههای سیاه جوان تر اثر بیشتری برای جمعیت سیاسی دارند و این فقط به عنوان رشد آن ها بزرگتر از این اثر در آنها بود. این فرسودگی که او حس کرد یک نتیجه مجبور بودن آنها برای روبه رو شدن مستقیمتر با تشخیص آنچه که فرض شد که اگر اثراتآن کاهش یابد و یا به صورت متناوب افزایش یابد. این نخواهد به صورت سیاسی اشکال شرکتها را نشان دهد. و کسانی که از خارج میآیند میتوانند نقش سیاسی یا شاید درگیری در سیاست های محافظتی داشته باشند. آنچه که این مطالعه فرض کرده است این است که یک مرحله مهم در فرایند اجتماعی است که دورهای کهبه صورت شخصی شروع میشود هر یک شامل نقش اشتراکی است و این به این مفهوم نیست که او ممکن است بیانات اجتماعی جدیدش را در جنبهای که او ترجیع می دهد نشان دهد و این حالا قصد دارد برای آزمایش در موقعیت هایی که او کنترل کوچکتر شده است.
ترجمه فصل پنجم کتاب اصلاح و بهبود تئاتر در 73 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب:
فصل پنجم: اصلاح و بهبود تئاتر
1- باغ دورست ...................................................................................................... 2
2- اولین کوچه دروری........................................................................................... 3
3- اصلاح در پیشرفت............................................................................................. 3
4- درون اولین راه (کوچه) دروری......................................................................... 4
5- دومین تئاتر سلطنتی............................................................................................ 4
6- زنبورهای نر بیکار در کندوی نمایش.................................................................. 5
7- از دست رفتن یکرنگی و صمیمیت..................................................................... 6
8- انطباق اجتماعی................................................................................................. 7
9- نمایش یک چیز نیست....................................................................................... 7
10- بانوی من کاستل مین دوباره............................................................................. 8
11- جناب چارلز نمایش را می دزدد...................................................................... 8
12- بانوان با پوشش ماسک.................................................................................... 9
13- کمدی بی مطالعه در گالری ما......................................................................... 10
14- ماسک ها........................................................................................................ 10
15- تأثیرات تماشاخانه........................................................................................... 11
16- آداب سلحشوران اصلاحات........................................................................... 12
17- نحوه بازیگری................................................................................................. 14
18- نقش های بترتونی............................................................................................ 16
19- نقش بترتون در اتللو و هملت.......................................................................... 17
20- دستورالعملی برای بازیگران............................................................................. 19
21- خانم بری........................................................................................................ 25
22- خانم براس گریدا............................................................................................ 27
23- شرکت های رقیب........................................................................................... 28
24- یک سومین روز دیگر..................................................................................... 33
25- واردات خارجی.............................................................................................. 34
26- کمدین ها در مقابل دراماتیست ها................................................................... 38
27- لباس های جدید.............................................................................................. 39
28- جدال بر سر یک تور صورت یا نقاب چهره..................................................... 40
29- دیدار از اتاق رختکن یک تئاتر دوران بازگشت............................................... 41
30- البسه سنتی قهرمان........................................................................................... 44
31- تئاتر در بازار علوفه خشک.............................................................................. 45
32- جزیره دلپذیر و سحرآمیز................................................................................. 47
33- عصر تجارت................................................................................................... 52
- باغ دورست (DOREST)
شرکت دوک (Duke) تحت مدیریت ویلیام داونانت (William Davenant) در اول نوامبر 1660 نمایشنامهای را در سالزبوری کورت (Salisbury Cort) اجرا کرد، تئاتری که از خشم پیورتین ها (Puritan) نجات یافته بود.
زمین ورزشی لیزل (Lisle) توسط داونانت (Davenant) به تئاتر تبدیل شد و از سال 1671- 1660 که تغییر شکل داده بود، در خدمت این شرکت بود زمین تنیس در خیابان پرتقال نزدیک مهمانسرای لینکلن (Lincoln) زیادی کوچک بود. گیبر (Gibber) به آن به عنوان محل کوچک و فقیرانهای اشاره میکند. پس کسانی که به ساختن یک تماشاخانه کمدی اهمیت میدادند تصمیم به ساختن تماشاخانهای در نقشه Dorest Gavden گرفتند. تماشاخانه باغ دورست (Dorset) در 9 نوامبر 1671 افتتاح گردید. این ساختمان آن طور که گفته شده است ارزشی به اندازه 9000 پوند، طولی به اندازه 140 پا (فوت) و عرضی به اندازه 57 داشته است، که قادر به جا دادن بین 1000 تا 1200 نفر بوده است. جلو صحنهبندی بیقاعده تزئین شده بود با مجسمهها و حکاکیهایی با نشانهها و علایم وابسته به نشانهای نجابت خانوادگی که هنوز در صفحه مسی تزئین شده توسط دُول ستایش میشوند. اولین کوارتوستله (qurto settle)، امپراطور مراکش فرانسواز برونت (Francois Brunet) در سفرش به انگلستان در سال 1976 برای تئاتر صنفی از تالار نمایش (اودیتوریوم) به جا گذاشت.
در زمانیکه فرانسویها کمتر به لباسهای آرتیستها و بازیگران فکر میکردند او بیشتر راحتی تماشاگران را دوست میداشت. تالار نمایش (اودیتوریوم) بینهایت زیباتر و عملیتر از تماشاخانههای هنرپیشههای فرانسوی بود. کف زمین در نمایشگاه به شکل آمفیتئاتر ترتیب داده شد. صندلیها طوری چیده شدند که هیچ صدایی شنیده نمیشود. هفت جایگاه مخصوص که هر کدام 20 نفر را در خود جای میدهند همان تعداد جایگاه در طبقه دوم، زیرین و بالاتر از آن، هنوز مانند بهشتی وجود دارد.
2- اولین کوچه دروری (Drury)
اولین تئاتر سلطنتی بین خیابان بریج (Bridges) و کوچه دروری (Drury) خانه یکی از شرکتهای کینگ (King) تحت مدیریت توماس کلیگرو (Thomas, Killigrea) بود. این تئاتر در روز 7 ماه می 1963 با ارزش 2400 پوند افتتاح گردید، درازای بیرون آن 12 فوت و عرض آن 58 فوت بود. وقتی که (Pepys) پپیز برای اولین بار آن را در روز 8 می سال 1663 آن جا دید متوجه مقداری عیوب در طراحی آن شد: این محل با شیوه و تدابیر فوقالعادهای ساخته شده است اما در عین حال دارای معایبی نیز میباشد. باریکی محلهای عبور در حال خارج شدن از کف زمین و فاصله صحنه از جایگاهها که مطمئن هستم شنیدن صدا ممکن نخواهد بود اما با تمام این احوال همه چیز خوب است. بیشتر از همه موسیقی در قسمت زیر میباشد و بیشترین صدای آن در زیر صحنه است که در پایین احتمالاً شنیده نمیشود و مطمئناً باید تعمیر شوند.
3- اصلاح در پیشرفت
در بهار 1966 مقداری اصلاحات در این تئاتر سلطنتی انجام شد و در 19 مارس پپیز (Pepys) عجول رفت که ببیند چه پیشرفتهایی در حال انجام است. تمام این تماشاخانه پر از کثافت بود. داشتند صحنه را وسیعتر میکردند اما خدا میداند که آنها کی میتوانند دوباره نمایش بدهند، وظیفه من در اینجا دیدار از درون صحنه و دستگاه و اطاقهای تمرین بود و حقیقتاً اینها ارزش دیدن داشت.
4- درون اولین راه (کوچه) دروری (Drury Lone)
در سال 1669 شاهزاده کسیمو سوم (Cosimo) توسکانی (Tuscany) حداقل دو بار از این تماشاخانه دیدار کرد و کنت لورنزو ماگالوتی (Count Lorenzo Magalotti) مشاور رسمی او اولین نظریات خودش را اینگونه بیان کرده است: خطاب به تئاتر کینگ (King)، پس از شنیدن کمدی از جایگاه مخصوص پادشاه. این تئاتر تقریباً به شکل دایرهای میباشد که در درون احاطه شده است. جایگاههای مخصوص از یکدیگر جدا بوده که هر کدام به چندین ردیف از صندلی تقسیم گردیده برای پذیرایی از خانمها و آقایان که به موجب آزادی مملکت با یکدیگر در حالت غیرتبعیض مینشینند و بقیه محلها در طبقه اول اختصاص به دیگر مدعوین دارد. خیلی روشن است که باید تغییراتی زیاد در آن داده شود. با چشماندازهای زیبا. قبل از شروع این کمدی به خاطر اینکه مدعوین از انتظار خسته نشوند سمفونی زیبایی نواخته میشود که به خاطر آن مردم زیادی برای لذت بردن قبل از شروع نمایش به آنجا میآیند.
33- عصر تجارت
در سال 1698، ژرمی کولید Jeremy collier ، تکفیر خویش را در برابر باقی مانده ها روح تئاتر بازسازی (دوره بازگشت) را اعلام کرد. با نقطه نظر کوتاه بیرحم او از غیر اخلاقی و غیر مذهبی بودن مقطع زمانی آن دوره انگلیس، اصلاح گران خشک مقدس از آن آزادی های بی قید و بند بذله گویی و گستاخی که نه در شهر و جامعه و نه در دادگاه و ادارات جایی نداشت، می ترسیدند. کمدی تن به فتح کردن چیزی داد که در ذهن انگلیسی ها حک شده بود. در سال 1702، منتقدی با نام John Dennis ، تحلیلی پذیرا و متعالی را از تغییر و تحول را ارائه داد که در تالار اجتماعات از زمان پادشاهی چارلز دوم شکل گرفته بود. نسل جدید بازگران، که فرهنگ و مقتضیات دوره بازسازی یا برگشت را کم داشتند، پا گرفتند. نویسنده ها شروع به اعتراض کردن از تلخی خلق و خوی انگلیسی کردند. عرصه و زمان ویلیام سوم شروع بدهی و دین ملی را شاهد بود، تاسیس و پیدایش معاوضه سهام لندن و به وجود آمدن و تاجران خسته و دلسرد». در مدت سلطنت چارلز دوم، قسمت اعظم یک شنونده چنان تعلیماتی را دارا بود که آنها را برای قضاوت و بدست گیری کمدی با کفایت سازند. آن سلطنت، حکومت راحتی و آسودگی بود، حتی سرگرمی های آنها همگی لذت بخش بودند. شعر و فصاحت و بلاغت، مطالعات و تحقیقات آنان قرار گرفت، و آن افراد، مردها و فلسفه و همچنین آن گفتگوها و اشعار درام که باعث می شد آنها از تنها خوشی های منطقی که بشر می تواند در دنیا داشته باشد لذت ببرند. آنها به یکباره تخیل و قضاوت های خویش را پرورش می دادند، آنهم بدین منظور که خود را برای گفتگوها و شرایط متناسب تر سازند که هر دوی این عوامل را می طلبید. و گفتگوهای آن زمان ها از چیزی که در حال حاضر موجود می باشد خیلی متفاوت است، به آنها اجازه می داد تا خیلی بیشتر داخل دانش و مسائل بشر گردند که این امر لازمه اداره کمدی بود، اما در حال حاضر، گفتگوی های اخیر ما را از چنین عملی باز می دارد. تجزیه و تحلیلی که از جذابیت خاصی نیز برخوردار شده است، رفتارها و سلوک های بشر را مورد بررسی قرار داد.