پروپوزال سبکهای فرزندپروری و حساسیت به نفرت بین افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری
عنوان به زبان انگلیسی/(آلمانی، فرانسه، عربی):
Comparesion parenting styles, interpersonal ressurenconsd disgust sensitivity between people with OCD & normal
ب – تعداد واحد پایاننامه: 6 واحد
ج- بیان مسأله اساسی تحقیق به طور کلی (شامل تشریح مسأله و معرفی آن، بیان جنبههای مجهول و مبهم، بیان متغیرهای مربوطه و منظور از تحقیق به صورت مستند) :
بیان مساله:
اختلال وسواس فکری ـ عملی (OCD)[1] نشانگان عصبی ـ روانپزشکی پیچیدهای است که مشخصه اصلی آن، افکار ناخواسته، تکراری و مزاحم (افکار وسواسی) و نیز رفتارهای تکراری و آزاددهنده آیینمند (اعمال وسواسی) است که به منظور اجتناب از اضطراب یا خنثی کردن افکار وسواسی انجام میشود(سادوک، سادوک[2]،2010؛ ترجمه رضاعی و همکاران، 1390).بعبارتی دیگر اختلال وسواس فکری- عملی اختلال روانشناختی نامتجانس است که به بازگشت تکانه ها، افکار فراهم، تصاویری که اضطراب و استرس در رفتارهای تکراری را فرا می خواند. رفتارهای تکراری در اختلال OCD به منظور کاهش استرس انجام می گیرد(کالاماری و کی روش[3]، 2011).عمل وسواسی میتواند یک آیین ذهنی جهت کاهش اضطراب باشد و تفاوت در رفتاری یا فکری بودن نیست، بلکه در اضطراب آفرین یا کاهنده اضطراب بودن است (سادوک، سادوک،2010؛ ترجمه رضاعی و همکاران، 1390). در طی سالهای اخیر این توجه را میتوان به افزایش شیوع این اختلال طی سه دهه گذشته نسبت داد. تحقیقات بسیاری نشان دادهاند که همپوشی قابل ملاحظهای بین اختلال وسواس فکری ـ عملی و دیگر اختلالات روانی وجود دارد (راسموزن و آیزن[4]، 1992). عوامل متعددی در سببشناسی این اختلال مطرح شدهاند از جمله عوامل زیستی، محیطی، شخصیتی، اجتماعی، شیوههای ارتباط والدین و ... (سادوک، سادوک،2010؛ ترجمه رضاعی و همکاران، 1390).در این میان یکی از عواملی که مرتبط با اختلال وسواسی ـ فکری ـ عملی که تحقیقات چندی را نیز متوجه خود ساخته است، سبکهای فرزندپروری[5] (ویل کاس و همکاران[6]، 2008؛ بلک و همکاران[7]، 2003).بامریند[8] (1971) در زمینه شیوههای فرزندپروری تحقیقهای گستردهای انجام داده و براساس تحقیقاتش، سه شیوه فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه و سهلگیرانه را تشخیص داده است که براساس ابعاد گرمی و کنترل با هم در تفاوت هستند. در پژوهشی خانجانی و همکاران (1391) تحت عنوان نقش شیوههای فرزندپروری در پیشبینی افکار اضطرابی و علایم وسواس فکری عملی، نشان دادند که شیوههای فرزندپروری بر علایم اضطرابی و وسواس فکری عملی فرزندان تأثیر دارد. بطوری که والدین دارای شیوههای فرزندپروری مقتدرانه، فرزندانی با افکار اضطرابی و علایم وسواس فکری و عملی پایینی داشتند. همچنین ویل کاس و همکاران (2008) در پژوهشی ارتباط بین فرزندپاروری و اختلال وسواس فکری ـ عملی را در فرزندان خانوادههای در معرض خطر بررسی کردند. نتایج نشان داد که، مراقبت والدین در ابتلا به وسواس فرزندان، به عنوان یک عامل محافظت کننده محسوب نمیشود و محافظت بیش از حد مادران با اختلال وسواس فکری و عملی فرزندان مرتبط است. متغیر دیگری که با اختلال وسواس فکری عملی ارتباط تنگاتنگی دارد، اطمینان جویی بین فردی و حساسیت به نفرت است. اطمینان جویی بین فردی در روابط مستقیم و چهره به چهره بین اشخاص یافت می شود.
[1]- Obsessive Compulsive Disorder (OCD)
[2]- Sadok, Sadok
[3] - Calamari & Kyrios,
[4]- Rasmussen & Eisen
[5]- Parenting style
[6]- Wilcox & et Al
[7]- Black, Gaffney, Schlosser & Gobel
[8]- Baumrind