خانواده و دشواریهای رفتاری کودکان
مقدمه
تربیت چیست
ضرورت و اهمیت تربیت
عاملان تربیت
معنی و مفهوم ناسازگاری
ناسازگار کیست
بیقراری درچه کسانی
بیقراری و شرایط مختلف
علل بیقراری
مقدمه
دریافت تربیت حقی است برای فرزندان، و طبعا جهت ما تکلیفی سنگین بهمراه دارد. آنها نیاز دارند که ساخته شوند و بعمل آیند، فردی مفید بحال خود و جامعه و پیرو مکتب اندیشیدهای باشند و بدیهی است که وصول بچنین مقصدی بدون یاری پدر مادر امکانپذیر نیست و آنها برآورده شدن این خواسته و رفع این نیاز را از پدر و مادر خود طلبکارند.
بعنوان اینکه ما پدر یا مادریم تربیت فرزندان مهمترین وظیفه ماست و ما در قبال آن نزد خدا و مردم و نیز از خود طفل و وجدانمان مسولیت داریم. انجام این مسولیت بوجهی نیکو مورد سازش عقل و سستی و سهلانگاری در آن عقوبتآور است. اینکه همه بخواهند پدر و مادر خوبی باشند جای سخنی نیست. ولی اشتباه در این است که برخی خوب بودن را تنها در این امر میبینند که نیازهای بدنی کودکان را برآورده سازند و برای جنبههای روانی و اخلاقی آنان ارج و بهائی قائل نیستند. از سوی دیگر این مساله مطرح است که خیلی از پدر و مادرها فکر نمیکنند برای تعلیم و تربیت فرزندانشان احتیاج به آموزش و آگاهی داشته باشند. گمان دارند در امر تربیتی آگاهی ضروری نیست و یا آنچه ضروری است میدانند و از آن اطلاع دارند. در تربیت این مساله مطرح است که ما میخواهیم سرمایههای مادی و معنوی خود را به او منتقل کنیم، از موجودی که شدیدا وابسته به غرایز است انسانی ایدهآل با اندیشههای عالی فداکاری و ایثار و طالب شهادت بسازیم و این کار هنر و معرفت لازم دارد. بهنگامی که دستهای ما در این زمنیه خالی باشد چگونه از عهده انجام آن برخواهیم آمد.
تربیت چیست:
قبلا ضروری است که بدانیم تربیت چیست و چه ضرورت و اهمیتی دارد؟ دارای چه ابعاد و مسائلی است؟ برای تربیت تعریفهای متعددی شده است از جمله آنکه گفتهاند: تربیت کوشش و تلاش آگاهانه انسان برای ایجاد تغییرات مطلوب است و بدیهی است که معنی مطلوب و طرز برداشت از آن در جوامع مختلف فرق میکند، چه بسا که امری در جامعهای مطلوب بحساب آید و در جامعه دیگر نامطلوب. برخی را فنی میدانند که در سایه آن نشو و نمای قوای انسانی را در دورههای مختلف زندگی به تناسب سن و رشد یاد میدهند و در این انتقال جنبههای علمی و تجربی مورد استفاده قرار میگیرند.
ما از طریق تربیت سعی داریم به کودک را ه تمتع از زندگی را بیاوزیم، قوای جسمی و روحی او را برای وصول به کمال مطلوب مقدر بپرورانیم. تفکر و احساس و عمل اندیشیده را به نسل جدید منتقل سازیم. تمدن بشری را ارزیابی، متراکم و مترقی کرده و به نسل جدید سرایت دهیم، استعدادها و قوای پنهانی طفل را آشکار کرده و بسوی اهداف مورد نظر جهت دهیم.
ضرورت و اهمیت تربیت
تربیت ضروری حیات انسان است. آنکس که تربیت نیافته نه تنها خود را تلف خواهد کرد بلکه از لحاظ اجتماعی زیان عظیمی از او متوجه مردم نیز خواهد شد. کودک چون گیاهی است که برای رشد خود احتیاج به امکانات گوناگون دارد، اگر غذا و هوا به او نرسد تباه خواهد شد. زورگویان، استعمارگران، جنایتکاران و جانیان همه زاده تربیت غلطند، بهمانگونه که پاکان، پرهیزکاران و خادمان حقیقی جامعه از تربیت صحیح به چین موقعیتی رسیدهاند در تجمع اگر تمدن نباشد تربیت نیست.
تربیت بر این اساس دارای اهمیت و آثار فردی و اجتماعی است در جنبه فردی رشد مادی و معنوی و در جنبه اجتماعی برای ترقی، امنیت و فراغ جمع، اهمیت برای نژاد کنونی اهمیت زندگی و مرگ است. بهتر است آدمی خود را بجای کودک بگذارد و یا حیاتش را در جامعه ای بی بند و بار تصور کند تا از اهمیت آن سردرآورد.
عاملان تربیت
تربیت در خلاء صورت نمیگیرد، در اجتماع، در محیط خانواده و بیرون و تحت شرایط و تاثیر پدیدههاست. آدمی، خواسته و ناخواسته تحت تاثیر پدر ومادر معلم، دوستان، معاشران، فرهنگ جامعه، سینما، رادیو، تلویزیون، مجلات، مردم اجتماع عوامل سیاسی و اقتصادی، شرایط جوی، تغییرات آب و هوائی و .. است، آنچه مهم بنظر میرسد این است که این عوامل تا حدود امکان باید تحت کنترل درآیند تا حاصل و ثمره تربیت نیکو و ارزنده باشد.
الف- خانواده: بنظر ما خانواده مهمترین عامل تربیت است و تنها به پدر و مادر محدود نمی شود که البته آنها جای خود دارند، بلکه عمو، عمه و دائی، خاله، برادر و خواهر و همه کسانی که در زیر یک سقف زندگی میکنند و یا بگونهای با کودک در ارتباط بیشتری هستند بحساب خانواده میآیند.
در امر خانواده مساله سازمان مهم است، اینکه پدر و مادر نسبت بهم و در قبال هم چه وظایفی را برعهده دارند و در برابر کودک چگونهاند، اینکه پدر چه کاری را در خانه برعهده میگیرد و مادر چه کاری را؟ خود مسالهای است کهدر تربیت اثر میگذارد . در امر تربیت نقش فرهنگی و اقتصادی خانواده سرنوشتساز است باید دید اندیشه والدین یا سطح دانش و آگاهیشان، نوع انضباط قابل قبول برای آنها، وضع درآمد و کیفیت مصرف، در خانواده چگونه است و آنها در برابر هم و در برابر کودک چه موضعی دارند.
باید دیدروابط پدر و مادر باهم چگونه است، وضع اخلاقیشان، کیفیت در درگیری و دعوا نزاعشان، سخنانی که فیمابینشان رد و بدل میشود چگونه است. حدود تنبیه و تشویق، کیفیت بهرهمند کردن کودک از مواهب زندگی در آنان خانه به چه صورتی است. والدین چه اعتقاداتی دارند، چه فسادها و آلودگیهائی در خانه وجود دارد. اخلاق و معاشرتشان به چه صورت است.
در امر تربیت در خانواده نقش پدر مهم است و نقش مادر مهمتر، این امر بدان خاطر است که میزان توقف طفل در خانه و در کنار مادر بمراتب بیشتر از پدر است، بعلاوه رابطه انس الفت و علاقه طفل نسبت به مادر بیشتر است کودک با شیرهجن مادر تغذیه شده و با طپش او انس گرفته و بخواب رفته است.
علت تاثیر والدین و خانواده در امر تربیت بدان خاطر است که اولا مدت توقف کودک در خانواده بیشتر از بیرون است، ثانیا کودک با پدر و مادر رابطه وراثتی دارد، ثانیا در خانواده قهر و مهر با هم آمیخته است و محبت و انضباط توام و درهمند و درچنین صورتی حاصل تربیت میتواند اعجاز آمیز باشد.
ب – محیط: منظور از محیط در این بحث همه عوامل و شرایطی هستند که طفل را در جنبه مادی یا معنوی درخود شناور کرده اند. این محیط ممکن است انسانی باشد یا غیر انسانی. منظور از محیط انسانی پدر و مادر معلم و مردمند که بگونهای در کودک اثر میگذارند و اورا تحت شرایط فرهنگ و اندیشه خود قرار میدهند و غرض از محیط انسانی پدیده ها وشیائند که آدمی بگونهای از انها هم تاثیر میگیرد.
چه بسیارند خانوادههائی که فرزندان خود را شرایط قابل قبولی می پرورانند و افرادی پاک و صالح ببار میآورند ولی کودک آنها در محیط خارج آلوده و فاسد میشود و برعکس شما و نقش مدرسه و معلم و مدیر و مستخدم، بخصوص نقش معاشران و همسالان کودک را نادیده نگیرید، چه بسیار رذایل و یا فضایلی که از این طریق به فرزندان، منتقل میشوند بدون اینکه والدین و کودکان از این امر آگاه باشند.
رفت و آمدها در خانوادههای بستگان، دوستان، معاشران، شرکت در مجامع و کلوپها، ورزشگاهها و تفریحگاهها، خود میتواند سازنده و یا ویرانگر باشد و مربی باید این مسائل را در امر تربیت درنظر گیرد.
از سوی دیگر ما تحت تاثیر ابزار و شرایط فرهنگی و سیاسی جامعهایم، کتب، روزنامهها، مجلات، پوسترها، عکسها در ما اثر میگذارند و فرزندان ما را فاسد یا صالح بارمیآؤرند سینما، رادیو، تلویزیون، هنر، ادبیات، هر کدام بگونهای در اخلاق و رفتار، طرز فکر و عادات ما موثرند و ما را افرادی صالح یا طالح می سازند.
البته آب و هوا، شرایط جوی، تغذیه، داروها، مواد شیمیائی، سروصدا، محیط آرام، جنگ، صلح ترور، اختناق، فضای باز و آزاد، پستی و بلندی، موقعیت جغرافیائی، شرایط تاریخی و … هم هر کدام عاملی هستند که در ساختن و بعمل آوردن فرد موثرند و ضع بهمینگونه است درباره محیط کشاروزی با صنعتی، محیط سیاسی یا اقتصادی واجتماعی و ….
ناسازگاری امر شایع در بین خردسالان و بزرگسالان است. براساس معیارهائی که در دست است از هر صد کودک موجود در هر جامعهای حدود 7 – 8 نفر آن بنحوی دچار نوعی ناسازگاری هستند و البته این رقم در جوامع مختلف، براساس، نوع تربیتی که فرزندان از والدین و مربیان خود اخذ میکند و هم براسا شرایط متقضیات جامعه متفاوت میشود.
طرز تلقی از ناسازگای، نوع برداشتها از این کلمه و نیز نوع موضعگیری های والیدن و مربیان نیز در این امر متفاوت است ولی در کل قضیه این نکته امری مسلم است که اولیای امور از وجود چنین حالتی در فرزندان خود احساس نگرانی کرده و سعی دارند آن را بنحوی تحت کنترل درآورند.
ما نباید در این بحث ضمن بررسی اصل مسئله و علل و انگیزههای آن خواهیم کوشید راه حلهائی قابل عمل ارائه کنیم، باشد که در طریق اصلاح کودکان و آسایش خاطر والدین گامی برداشته باشیم.
معنی و مفهوم ناسازگاری
قبلا لازم است از معنی و مفهوم سازگاری سخن بمیان آوریم و برای فهم آن ضروری است مفهوم سازگاری را بدانیم و در اینجا از رای و نظر روانشناسان مدد میجوئیم.
روانشاسان پس از بررسیهائی که در زمینه شخصیت افراد بعمل میآورند آنها را دریکی از دو دسته زیر قرار میدهند:
1- گروه عادی، طبیعی، بهنجار، سازگار که از تعادل عقلی، روانی، عاطفی و از سلامت جسمانی برخوردارند.
2- گروه غیر عادی، غیر طبیعی ، نابهنجار، ناسازگار که از چنان تعادلی برخوردار نیستند و رفتارشان وغیر طبیعی است. اینان همان کسانی هستند که برای والدین و مربیان مساله میآفرینند و دشواریهائی برای زندگی پدید میآورند. و مورد بحث ما همین گروه از اطفالند.
ناسازگار کیست
در مورد این سوال از ناسازگار کیست و نظرات متفاوتی عرضه شه است ولی از جمع نظرات میتوان به این نتیجه رسید: ناسازگار کسی است که رفتاریهای گوناگون، غیرعادی و غیر طبیعی، دشوار و مزاحم دارد. فردی است انعطاف ناپذیر، در شرایط گوناگون نمیتواند خود را با اعضای جامعه و خانوادهاش هماهنگ سازد.
رفتار او بگونهای است که آشکارا قبول مقررات اجتماعی سرباز میزند، توقعات و معتقداتی دارد که موافق با ارزشهای مورد قبول نیست. عمل درست و واقع بینانه ندارد، درصدد ارزیابی از رفتار خود نیست که بداند ایا درست است یا نادرست. در مواردی با دیگران دعوا میکند آنچنان که همه از او گلهمند میشوند. و زمانی از جمع میگر یزد و در گوشهای منزی میشود. حال او عادی نیست و در کل روحین خوبی ندارد.
علل و انگیزههای ناسازگاری
در مورد این مساله که چه امری سبب ناسازگاری کودکان و حتی نوجوانان میشود پاسخهای متعددی قابل ذکر است. در بررسیهای مربوط میتوان از علل گوناگون نام برد که شرح وتفصیل اغلب آنها در کتب روانشناسی و تربیتی بچشم میخورد و ما در این بحث سعی داریم به مواردی از آنها با رعایت اخصار اشاره کنیم:
1- علل ارثی : گروهی از صاحبنظران معتقدند که اگر ناسازگاری و نابسامانی درفتار کودکان ریشه از ارث و کنه سرشت و طینت آنها دارد. تا حدی که قائل شدهاند در صفات ارثی و همراه ژن آنها ناسازگاران و در سطح بالاتر جنایتکاران 47 عدد است که نسبت به افراد مشابه یک کروموزوم زیادتر دارند. ولی تحقیقات بعدی نشان دادهاند که در افراد طبیعی وعادی هم گاهی کروموزوم اضافی دیده میشود.
مقایسه افسردگی مادران کودکان با ناتوان هوشی و مادران کودکان معلول جسمی-حرکتی
مقدمه
آن جا که پدیده معلولیت در دهه های اخیر مورد توجه بیشتری قرار گرفته است مسائل جانبی آن از جمله نحوه نگرش و برخورد خانواده های دارای چنین فرزندانی نیز محل اعتنا واقع شده است و رابطه کلی خانواده اعم از رابطه پدر و مادر و ارتباط هر کدام از آنها با سایر فرزندان و نهایتاً رابطه والدین و فرزندان سالم با فرزندان معلول از تحمل بار عاطفی ساکنین رنج می برند. متقضی است که مسائل خانوادگی کودکان معلول ذهنی و جسمی مورد بحث قرار گیرد. و راه حل های احتمالی آن شاید دریچهای به سوی پیشگیری و سپس یاری به فعلیت رساندن تواناییهای اینگونه کودکان باشد هر چند تربیت کودک سالم برای والدین لذت بخش است ولی با وجود این نیاز به صبر و تحمل مشکلات و کسب آگاهیها و تواناییهای لازم می باشد بنابراین می توان گفت به سهولت دریافت که تربیت و پرورش کودکان معلول و عقب مانده ذهنی که همراه با حزن و اندوه والدین و رقت به حال کودک است تا چه اندازه نیازمند تأمین شرایط و مقدمات ذهنی و عملی است داشتن کودک معلول می تواند مسائل گوناگونی را برای والدین به همراه داشته باشد ایجاد تشدید اختلافات زناشویی تحمل بار سنگین اقتصادی، تحمل صحبتهای دیگران در رابطه با فرزندان معلول و واکنشهای اضطرابی احساس شرمساری و خجالت، افکار گوشه گیری و انزوا و افسردگی می تواند از تظاهرات داشتن اینگونه کودکان در خانواده باشد و یادآوری این نکته ضروری است که بیشتر این حالات متوجه مادر کودک است.
زیرا بعد از نه ماه انتظار پشت سرگذاشتن مشکلات روحی و جسمی دوران بارداری و نیز آرزوها و رویاهایی که برای تعلیم و تربیت فرزند خویش در دل دارد نمی تواند به راحتی مسأله معلولیت فرزندانش را بپذیرد.
مجموع این مشکلات را راهنمایی و مساعدت و کامل و همه جانبه خانواده این کودکان را به موازات حمایت از خود و خود آنها اقتضا می کند و مهم نه فقط به دلیل تأثیر مستقیم بر روی کودک معلول بلکه به علت جلوگیری از تأثیر متقابل معلولیت و عقب ماندگی ذهنی کودک در روی والدین است که گاه آنها را تا مراحل حاد افسردگی پیش می برد.
«فاربر» یکی از نخستین پژوهشگرانی که انواع فشارهای عصبی ایجاد شده در خانواده ناشی از پی بردن به به معلولیت کودک را مورد بررسی قرار می دهد. یکی از رایج ترین این فشارها «واکنش اندوه» است این واکنش نشانه مرگ کودک طبیعی است به عبارت دیگر داشتن کودک معلول نشانه از دست دادن یک کودک طبیعی است آگاهی از اینکه کودک با مشکل متولد شده است و این مشکل ادامه خواهد داشت فرایندی از اندوهرا موجب می شود که شبیه اندوهی است که اعضای خانواده کودک در حال فوت با آن روبرو است.
«فاربر» اشاره می کند که وجود کودک معلول اغلب موجب اختلال در رشد و تعالی خانواده نیز می شود او ویژگی بحرانی را که خانواده به واسطه داشتن کودک معلول با آن روبرو است مانند یک توقف در چرخه زندگی خانوادگی تعریف می کند که بر اثر آن.
فهرست مطالب
مقدمه
بیان مسأله
موضوع پژوهش
هدف پژوهش
اهمیت موضوع پژوهش
تعریف اصطلاحات
کودک معلول جسمی و حرکتی:
افسردگی
خانواده کم جمعیت
فرضیه پژوهش
بخش اول – معلول ذهنی
مروری بر تاریخچه مطالعات و تحقیقات مربوط به عقب ماندگی
عقب ماندگی ذهنی
علل مؤثر در عقب ماندگی ذهنی
عوامل قبل از تولد
ضربه های وارد بر مغز کودک هنگام تولد:
عوامل عقب ماندگی ذهنی بعد از تولد
عوامل فرهنگی و تربیتی و عقب ماندگی ذهنی
طبقه بندی کودکان عقب مانده ذهنی
گروه تربیت پذیر
اهداف کلاسهای کودکان عقب مانده آموزش پذیر
عقب ماندگی ذهنی و خانواده
نظام رویارویی والدین با مسأله عقب ماندگی ذهنی
ویژگیهای روانی والدین
بخش دوم – معلولیت جسمی – حرکتی
مروری بر تاریخچه مطالعات و تحقیقات
معلولیت چیست؟
انواع معلولیتها
عوامل معلولیت جسمی
بیماریهای عصبی
انسفالوپاتی
فلج مغزی
طبقه بندی فلج مغزی
الف. نوع اول شامل:
ب – نوع دوم شامل:
اسپینابیفیدا
فلج اطفال
تصلب چندگانه عصبی
بیماریهای استخوانی – عضلانی
تورم مفصلها
استخوان سازی ناقص
دسیتروفی عضلانی
گروه بندی معلولین جسمی
شایعترین معلولیتهای جسمی عبارتند از:
انواع ضایعات
واکنشهای افراد معلول
خصوصیات شخصی
روابط اجتماعی
پیشرفت تحصیلی
واکنشهای خانوادگی
توانبخشی
برای افراد معلول جسمی و حرکتی
اهم برنامه های سازمان آموزش و پرورش استثنایی
بخش سوم – افسردگی
نگاهی کوتاه به تاریخچه افسردگی
افسردگی چیست؟
اختلالات عاطفی یک قطبی.
اختلالهای افسردگی
ویژگیهای اختلال افسردگی اساسی
ویژگیهای تشخیصی دوره افسردگی اساسی
انواع افسردگی
اختلال افسرده خویی
عوامل بروز بیماری افسردگی
درمان
روان درمانی
دارودرمانی
شوک درمانی
بستری کردن بیمار در بیمارستان
ارزیابی پاسخ به درمان
عوامل مؤثر در ارزیابی چگونگی زمان
پیشگیری بهترین روش درمان
روش مشاوره
مروری بر تحقیقات قبلی
روش پژوهش
جامعه آماری
نمونه های مورد مطالعه
ابزار جمع آوری اطلاعات
روش گردآوری دادهها
مقدمه
نتیجه گیری
محدودیت پژوهش
پیشنهادات حاصل از پژوهش
فهرست منابع
پرسشنامه
مقالة بررسی رشد هیجانی و جسمانی کودکان
فهرست:
رشد و رفتار در پزشکی کودکان
رشد ناکافی (FTT )
رشد هیجانی واجتماعی کودک
رشد به افزایش دراندازه بدن به منزله یک کل واحدیاافزایش قسمتهای جداگانه آن اطلاق می شود؛در حالیکه نموبه تغییرات درکارکردهایی اختصاص می یابد که ازمحیط هیجانی واجتماعی تاثیر می پذیرند .مسیر رشد ونمو هرفرد درچرخه زندگی منحصر به فردبوده وباطیفی ازتغییرات پیچیده وهمبسته همراه است. برای هریک ازکودکان الگوهای رشد می توانند بسیار متفاوت باشند. یکی ازاهداف پزشکی کودکان کمک به تمامی کودکان برای دستیابی به توان فردیشان برای رشدونمو؛وسرانجام تبدیل به فردبزرگسال رسیده است.برای بررسی رشد یک کودک اندازه گیریهای مکرر درفواصل زمانی مشخص لازم است .مثلا اگرصدک وزن افزاینده بوده وهمزمان صدک قد کاهش یابد احتمال هیپوتیروئیدی (کمبود هورمون تیروئید )مطرح می باشد.ویابرای اندازه گیری مکرردورسر؛دانستن اندازه دورسروالدین الزامی است.نسبت اعضای بدن اززندگی جنینی تابزرگسالی تغییرمی کند.سرعت رشد دستگاههای متعددبدن نسبت به هم ؛الگوهای متمایزی دارندکه بستگی به اعمال آنها دارد.رشددستگاه عصبی دردوسال اول زندگی سریعتر است ؛درحالیکه سرعت رشد بافت لنفاوی در دوازده سالگی به اوج می رسد.قلب درهنگام تولد نسبتا بزرگ است.تعداد نبض وفشارخون باافزایش سن رشد ونیزدرپاسخ به بسیاری ازتغییرات سوخت و سازی و تغذیه ای فرق می کنند.
فصل دوم پایان نامه با موضوع اختلالات رفتاری کودکان
در 38 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع اختلالات رفتاری کودکان
تعریف اختلالات رفتاری کودکان با توجه به مفهوم بهنجاری
تشخیص رفتار بهنجار از نابهنجار اغلب مشکل است. هرچند برای تعریف رفتار بهنجار چندین مدل ارائه شده است اما هیچ یک از تعاریف ارائه شده آنقدر جامع نیست که همه موارد نابهنجار یا اختلالات روانی یا رفتاری را در بر گیرد. بنابراین در این مورد اتفاق نظر کلی وجود ندارد (اتکینسون و همکاران، 2006).
در آسیبشناسی روانی کودکان و نوجوانان نیز بحث از بهنجار و نابهنجار و تعیین مرز مشخص بین این دو کار آسانی نیست. قرار گرفتن کودک در فرایند رشد، رسش و تغییرات قابل مشاهده در رفتارهای عاطفی، شناختی و هیجانی این مشکل را دو چندان میکند و ناتوانی کودک در قضاوت بین درست و نادرست و عدم کنترل برخی رفتارهای خود، تصمیمگیری در مورد رفتارهای او را دشوار میسازد. در اکثر موارد تفاوت بین رفتار بهنجار و نابهنجار در کودکان بوضوحی که در مورد بزرگسالان تعیین میشود قابل تعیین نیست. تمام کودکان گاهگاهی رفتار غیر انطباقی مانند شب ادراری یا حملات قشقرق نشان میدهند. چنین رفتاری ممکن است نتیجه استرس خاص بوده و پاسخی بهنجار در مرحله خاصی از رشد باشد. پیت[1] (1998) کودک با اختلال رفتاری را کودکی میداند که رفتارهایش به اندازهای نا مناسب است که شرکت او در کلاس باعث از هم گسیختن حواس یا آشفتگی ذهنی سایر همسالان باشد و نیز فشاری بیش از حد به معلم وارد کند. بر طبق نظر هرینگ (1993) کودکی که به علت جسمی یا تاثیرات محیطی به طور مزمن دارای یکی از ویژگیهای زیر باشد، کودکی با اختلال رفتاری است:
1- ناتوانی در یادگیری متناسب با بهره هوشی، توانایی حسی- حرکتی و رشد فیزیکی
2- ناتوانی در پاسخگویی به شرایط زندگی روزمره
3- ناتوانی در ایجاد و حفظ روابط اجتماعی مناسب
4- رفتارهای افراطی (فعالیت بیش از اندازه، بیشفعالی و یا رفتارهای افسردهگونه و گوشهگیرانه).
کرک (2001) رفتاری را انحرافی و واجد اختلال تلقی میکند که ضمن نامتناسب بودن با سن فرد، شدید، مزمن یا مداوم بوده و گستره آن شامل رفتارهای بیشفعالی و پرخاشگرانه تا رفتارهای گوشهگیرانه است. ویژگی این رفتارها این است که اولا تاثیر منفی بر فرایند رشد و انطباق مناسب با محیط کودک دارد ثانیا مزاحمت برای زندگی دیگران را بوجود میآورد(سیف نراقی و همکاران،1384).
ملاکهای اختلال رفتاری
با توجه به تعاریف فوقالذکر، اختلال رفتاری نیز نوعی رفتار نابهنجار میباشد که در اینجا
ملاکهای آن مورد بررسی قرار میگیرد. بر اساس نظریات مختلف، برای تفکیک رفتار بهنجار از اختلال رفتاری چندین ملاک وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
1- تناسب با سن
کودکان در سنین گوناگون به گونههای متفاوت رفتار میکنند. بنابراین کسانی که با کودکان کار میکنند باید با دامنه رفتار در سنین مختلف آشنا باشند تا بتوانند رفتار بهنجار را از نابهنجار تفکیک کنند. به عبارت دیگر از جایی که کودکان به سرعت و غیرمنتظره تغییر میکنند، نمیتوان کارکرد آنان را بدون در نظر گرفتن هنچارهای سنی . رشدی ارزیابی کرد(نلسون و همکاران،2003).
2- تداوم
هنگام بررسی درباره اختلالات رفتاری کودکان همواره باید دقت کرد که رفتار دشوار از چه زمانی شروع شده، چه نوسانی داشته و به چه صورت ادامه داشته است. با توجه به اینکه بعضی از رفتارهای دشوار کودکان در مراحل خاصی از رشد بروز میکند، از اینرو زمانی میتوان آنها را اختلال نامید که بعد از این دوره رشد نیز ادامه داشته باشد. برای مثال مکیدن انگشت در دوره شیرخوارگی یک عمل طبیعی محسوب میشود، ولی اگر این عمل در مراحل بعدی رشد به شدت ادامه یابد و منجر به بروز مشکلات دیگر از جمله گوشهگیری، پرخاشگری و غیره شود، اختلال محسوب میشود(نلسون و همکاران،2003).
3- هنجارهای اجتماعی- فرهنگی
شاید جامعترین ملاک برای قضاوت در مورد اختلالات رفتاری کودکان نقش هنجارهای اجتماعی- فرهنگی باشد که سالها قبل توسط انسان شناسی به نام بندیکت[2] (1934) به صورتی موثر شرح داده شده است. وی پس از مطالعه وسیعی که در مورد فرهنگهای مختلف به عمل آورد ابراز داشت که هر جامعه رفتارهای معینی را انتخاب میکند که مناسب آن است و افراد خود را به گونهای پرورش میدهند که طبق آن عمل کنند. افرادی که بر اثر موضعگیریهای قبلی، سرشت، خلق و خو و یا تجربههای اکتسابی این رفتارها را از خود بروز ندهند، اجتماع آنها را افرادی کجرو و منحرف میشناسد. انحراف این افراد همیشه نسبت به معیارهای اجتماع سنجیده میشود. هنجارهای فرهنگی، در مورد کودکان و بزرگسالان هر دو مصداق دارد (نوابینژاد،1387).
4- دامنه اختلال
مشکلات محدود، نگرانی کمتری را ایجاد میکنند، در حالیکه مشکل هرچه فراگیر تر باشد، موجب نگرانی بیشتر میشود. علائم منحصر به فرد ممکن است جای نگرانی زیادی نداشتهباشد، در حالی که هرچه علائم شدیدتر و متنوعتر و بیشتر میشوند، مشکلات و در نتیجه نگرانیها و ناتوانیهای بیشتری را بوجود میآورند و در نتیجه قضاوت در مورد نابهنجار بودن رفتار آسانتر خواهد بود(نلسون و همکاران،2003).
5- تناسب با جنس
یکی از یافتههای بارز در زمینه اختلالهای رفتاری کودکان این است که در پسران، اختلالهای رفتاری از تنوع و گستردگی بیشتری در مقایسه با دختران برخوردار است. این گستردگی شامل اختلال شدید روانی، تحرک بیش از حد، خیس کردن رخت خواب، رفتارهای ضد اجتماعی و مشکلات یادگیری است. در دختران اختلالهای روانی بیشتر شامل مساله کمرویی شدید، ترس و اضطراب و گلایه از وضعیت جسمانی و مشابه آن است (نوابینژاد،1387).
6- موقعیت
رفتارهای نامطلوب در هر جامعه و در همه موارد تکرار میشود. به عبارت دیگر، معمولا این گونه رفتارها در هر موقعیتی از کودک سر میزند. برای مثال ترسیدن کودک غیر عادی نیست، اما اگر این ترس در موارد و موقعیتهای زیادی وجود داشته باشد، غیر عادی است. همچنین افسردگی و انزوای کودکان زمانی اختلال محسوب میشود که کودک در هر موقعیتی این حالت را داشتهباشد. اما چنانچه کودکی به خاطر از دست دادن یکی از عزیزان افسرده و غمگین باشد، اختلال محسوب نمیشود. به طور کلی برای اینکه بتوانیم بگوییم یک رفتار کودک اختلال است یا نه بایستی معلوم کنیم که آیا رفتار مورد نظر در رشد و گسترش سازگاری و بهزیستی کودک تولید اشکال خواهد کرد یا نه؟ این پیشبینی مستلزم مدنظر قرار دادن فراوانی، شدت و تداوم رفتار مورد نظر است. همانطور که ذکر شد بسیاری از موارد که بعنوان مشکل رفتاری در کودکان توصیف میشوند، را میتوان به عوان مشکلی گذرا در نظر گرفت، اما آن دسته از مشکلات رفتاری که از نظر شدت، فراوانی و تداوم از سن خاص کودک انتظار نمیرود میتواند اختلال رفتاری و پیشبینی کننده آسیبهای روانی بعدی باشد(نلسون و همکاران،2003).
2-3-3. شیوع اختلالات رفتاری در کودکان
تعداد و یا درصد کودکان مبتلا به اختلال رفتاری در جوامع مختلف و به طور متوسط طبق آمار سازمان بهداشت جهانی عبارت است از : یک درصد از کل کودکان. ریچمن (2001) در تحقیقات خود نشان داد که 22 درصد از کودکان پیشدبستانی دچار مشکلات حاد رفتاری هستند و در بین کودکان سنین بالاتر، آنهایی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند 25 درصد و کسانی که در شهرهای کوچک زندگی میکنند، تا نصف این رقم دارای مشکلات رفتاری هستند. در عین حال 20 درصد از نوجوانان و مخصوصا دختران نوجوان دچار مشکلات اساسی روانشناسی هستند. به عبارت بهتر، 20 درصد از کودکان و نوجوانان در هر سال مشکلات اساسی روانشناختی و ناراحتیهای روانی از خود نشان میدهند(نوابینژاد، 1387).
2-3-4. سببشناسی اختلالات رفتاری در کودکان
روابط سببی مستقیم بین عوامل زمینه ساز و مسائل آتی در کودکان وجود ندارد و ندرتا علت واحدی مسئول پیدایش اختلالات رفتاری کودکان است. آنچه میتوان گفت این است که انواعی از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی در پیدایش اختلالات رفتاری به گونهای متداخل درگیر و سهیم هستند. باتلر و گولدینگ دریافتند که تعداد سیگارهایی که مادر میکشد با میزان شیوع حملات قشقرق در کودکان رابطه دارد. این رابطه را نمیتوان سببی تلقی کرد، اما ممکن است مکانیزمی که هنوز شناخته نشده است، این رویدادها را به هم ربط دهد. شاید مادران تنیده بیشتر سیگار میکشند یا انجام وظیفه مادری برای این مادران دشوارتر است.عواملی را که با مسائل رفتاری کودکان مرتبط هستند میتوان در
سه طبقه عمده جای داد:
1- عوامل سرشتی، ژنتیکی، مزاجی، بیماریها یا آسیبهای داخل رحمی و نارساییهای بدو تولد.
2- بیماری یا آسیب جسمی
3- عوامل محیطی شامل عوامل خانوادگی. البته این تقسیم بندی معادل تجزیه عوامل نیست، بلکه امروزه اکثر مردم بر این عقیدهاند که تعامل پیچیدهای بین این عوامل وجود دارد(نوابینژاد، 1387).
1- عوامل سرشتی، ژنتیکی، مزاجی و قبل از تولد
الف- عوامل سرشتی و مزاجی
طبیعت و مزاج همه کودکان به یک شکل نمیباشد و تفاوتهای گسترده ای بین آنها وجود دارد. در این میان هر ترکیب واحد از خصوصیات سرشتی به سهم خود در تعیین این که کودک طی شرایط ویژهای، چه اختلال رفتاری را رشد خواهد داد، نقش مهمی ایفا میکند(لوی و جاکبسون، 1996).
ب- عوامل ژنتیکی
این عوامل هنگام تولد وجود دارد. تاکنون عوامل ژنتیکی خاصی برای بسیاری از اختلالات رفتاری کودکان شناخته نشده است. معهذا قرائن واضحی از مطالعه بر روی دوقلوها و مطالعات فرزندخواندگی بدست آمده است که عوامل ژنتیک، احتمالا پلی ژنتیک، از جمله عوامل مهم هوش و مزاج هستند، لذا جای تعجب نخواهد بود که بر جنبههای دیگر رفتار نابهنجار، یعنی اختلالهای رفتاری نیز تاثیر بگذارند. وراثتهای ژنتیکی نه تنها خصیصههای فیزیکی مثل جنسیت بلکه ویژگیهای رفتاری را نیز تعیین میکند. ولی چیزی که در این بین ناشناخته مانده است، حد و حدود این تعیین بخشی است. یک مدل پیشنهادی بنام مدل دیاتز- استرس، معرف این موضوع است که ژنهای خاص، یک دیاتز یا آسیبپذیری را نسبت به یک اختلال ایجاد میکنند و اگر این آسیبپذیری در معرض شرایط مساعد قرار گیرد، یک اختلال را به وجود میآورد (لوی و جاکبسون، 1996).
ج- بیماریها یا آسیبهای داخل رحمی و نارساییهای بدو تولد
پیامدهای ضایعات و صدمات داخل رحمی و زمان تولد جنین در دوران بارداری ممکن است از راههای متعددی نظیر سیفلیس، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز)، سرخجه و همانند آنها، عدم کفایت جفت و نارسایی اکسیژن، اعتیاد، الکلی بودن مادر و یا صدمهها و مشکلات حین تولد، کودک را دچار آسیب سازند و در اکثر موارد به خاطر تحت تاثیر قرار دادن سیستم عصبی و خاصیت آسیبزایشان، رشد کودک را تحت تاثیر قرار میدهند و در رفتار او به عنوان عامل آسیبزا مداخله میکنند(لوی و جاکبسون، 1996).
[1] Pate
[2] Benedicate
فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره کودکان تیزهوش
در 20 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع کودکان تیزهوش
2-1 تیزهوش
2-1-1. تعاریف تیزهوش
تعبیرهای متفاوت بسیاری از تعریف کودکان تیزهوش برای جامعه ما وجود دارد و تعبیری که در زیر می آید. به اندازه هر تعبیر دیگری قابل قبول است. این تعبیر، دریافت جاری از این پدیده را به همراه ابعاد گوناگونی از تیزهوشی منعکس می کند(گلاگر ، 1984؛ ترجمه مهدی زاده و رضوانی، 1381).
کودکان تیزهوش و بااستعداد کسانی هستند که بر طبق تشخیص افراد صلاحیتدار و اهل فن به دلیل استعداد های برجسته خود قادر به عملکرد های عالی هستند. این کودکان به خدمات و برنامه آموزشی متفاوتی و رای آنچه معمولاً از طریق برنامه عادی مدرسه ارائه می شود نیازمندند تا به مسئولیتشان نسبت به خود واقف شوند. کودکان برخوردار از عملکرد بالا شامل کسانی می شوند که در هر یک از زمینه های زیر دارای موفقیتی مشهود و یا توانایی بالقوه ای باشند:
1- توانایی ذهنی عام
2- استعداد تحصیلی خاص
3- تفکر سازنده یا خلاق
4- توانایی رهبری
5- هنرهای نمایشی و دیداری
6- توانایی روانی-حرکتی
توانایی در به کار گیری سیستمهای نمادی آموخته شده ذهنی را شاید بتوان شرط لازم برای تیزهوشی دانست. این توانایی به دانش آموز تیزهوش اجازه می دهد که بدون انتظار از معلم یا محیط مطالب را با اتکای به خود فرا گیرد و اشکال و نتایج نوینی را تصور و خلق کند. بدین ترتیب این سیستمهای نمادی به یادگیرنده استقلال می بخشد(گلاگر ، 1984؛ ترجمه مهدی زاده و رضوانی، 1381).
گرچه نمرهء آزمون هوش میتواند ملاک نسبتا خوبی برای تعیین و تعریف کـودکان تـیزهوش باشد اما باید توجه داشت که اینگونه آزمونها قادر به اندازهگیری همهء جنبههای هـوش نـیستند، برای مـثال، یکی از ویژگیهای کودکان تیزهوش که در تعریف و شناسایی آنان بهکار میرود، قدرت رهبری و مدیریت و نیز خلاقیت آنان است کـه تـستهای هوشی نمیتوانند این ویژگیها را اندازهگیری کنند. اربن[1](1990)در تعریف خلاقیت میگوید: "خلاقیت توانایی پدید آوردن یک چـیز جـدید،غیرمعمول و شـگفتآور است". بهگفتهء اسمیت، نیزورت و هانت(1976)، در اصلاحیهء تربیتی 1978 قانون عمومی 561-95 بخش 902 آموزش و پرورش آمریکا،کودکان تیزهوش چنین تعریف شدهاند:
کودکان و نوجوانان سنین قـبل از دبـستان، دبستان یـا دبیرستان که دارای توانایی هوشی بالا، خلاقیت، توانایی در یک موضوع علمی خاص و توانایی مدیریت و رهـبری هـستند و به خدمات آموزشی خاص نیاز دارند.بههرحال، ضریب هوشی یکی از ملاکهای بسیار مناسب برای شناسایی کودکان تیزهوش بهحساب میآید. ضریب هـوشی 140-130 مـلاک تعیین کودکان تیزهوش است (ملک پور، 1380).
2-1-2. ضوابط و معیارهای شناخت کودکان تیزهوش
باهوش دانستن کودکان براساس نتایج کار عملی آنان و یااستعداد و توانایی شگرف ایشان در دروس نظری، بدون توجه به سایر عـوامل، معنی چـندانی نـخواهد داشت. در مراحل تعیین کودکان باهوش بـاید قـدرت خـلاقه، استعداد رهبری، استعداد آموختن زبان خارجی وعلوم و ریاضیات ارزشیابی شود. ...
...
بخشی از منابع فارسی
افروز، غ؛ ارجمندنیا، ع. ا؛ تقی زاده، ح؛ قاسم زاده، س؛ اسدی، ر. (1392). بررسی مقایسه ای باورهای خودکارآمدی و سلامت روان در میان دانش آموزان تیزهوش و عادی. مطالعات ناتوانی، دوره 3 ، شماره 3 : 34-24. از صفحه 0 تا صفحه 0
بشارت، ح. (1391). آموزش و پرورش کودکان تیزهوش. رشد معلم، شماره 267: 28-26.
حق شناس، ح؛ چمنی، ا. ر؛ فیروزآبادی، ع. (1385). مقایسه ویژگی های شخصیتی و سلامت روان دانش اموزان دبیرستان های تیزهوشان و دبیرستان های عادی. فصلنامه اصول بهداشت روانی، سال هشتم، شماره بیست و نهم و سی ام: 66-57.
ریاسی، ح. ر؛ مقرب، م؛ صالحی ابرقوئی، م؛ حسن زاده طاهری، ع؛ حسن زاده طاهری، م. م. (1391). مقایسه افسردگی دانش آموزان عادی و تیزهوش شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 88-1387. مراقبت های نوین، 9 (2): 103-95.
سیف نراقی، م و نادری، ع. (1387). کودکان و دانشآموزان استثنایی. تهران: انتشارات آگاه.
شریفی، ح. (1391). نظریه و کاربرد آزمون های هوش و شخصیت. تهران: سخن.
شهریاری احمدی، م؛ افروز، غ؛ شریفی، ح. پ؛ دوایی، م. (1391). مقایسه خلاقیت و سلامت روانی دانش آموزان تیزهوش و عادی. تحقیقات روانشناختی، دوره 4 ، شماره 15 : 34-24.
صادقی، ا. (1380). بررسی اثربخشی آموزش گروهی کـنترل خـشم بـه شیوه عقلانی، رفتاری، عاطفی، بر کاهش پرخاشگری دانشآموزان پسر دبیرستانی شهر اصفهان. پایاننامه کارشناسی ارشد مشاوره، دانشگاه اصفهان.
...
بخشی ازمنابع لاتین
Anolik, S. (1979).Personality, education and criminological characteristics of bright delinquents.Psychological Reports 44:727-340.
Betroth,John Carlo&McClure,Charles R.(1998). Moving toward more effective public Internet access:the 1998 national survey of public library outlet internet connectivity.Washington,D.C.:National Commission on Libraries and Information Science.
Chan, L.K.S. (1988). The perceived competence of intellectually talented students. Gifted Child Quarterly, 32(3), 310-314
....
خلاقیت در کودکان
بررسی نیازها و خصوصیات کودکان 4 تا 6 ساله و طراحی مبلمان کار هنری برای آنان
مقدمه:
شناسایی مشکل
شرح مسئله
تحلیل نیاز
امتیاز مکاشفه در محصول
بررسی مقدار نیاز به محصول
رشد طراحی
رشد نقاشی
تفریح کودکان
اهمیت خلاقیت و تخیلی برای کودکان
اهمیت بازنمایی
تعاریف خلاقیت و تخیل
ویژگی های خلاقیت در کودکان
سازماندهی دسترسی به فضا و منابع
شناخت استفاده کنندگان
وندالیزم
نقش مادران
اگر بزرگسالانی خلاق و با قوة تخیل میخواهیم باید از سالهای اولیة زندگی آنها برای این کار برنامهریزی کنیم. ما کودکان را برای زندگی تربیت میکنیم و هر خصوصیتی را که در این سن در آنان تشویق کنیم با آنان میماند. اگر خلاقیت و قوة تخیل آنان را تشویق نکنیم کودکان به بزرگسالانی خلاق بدل نمیشوند.
کار و فعالیت هنری کودکان در ایجاد فرصتهایی بمنظور ابراز خلاقیت اهمیت حیاتی دارد.
در نظر گرفتن تنوع وسایل و امکانات دار اتاق کودک به دلیل استفادة طولانی مدت از اهمیت بسیاری برخوردار است. کودکان به نقاشی و حجمسازی بسیار علاقه مندند و دوست دارند وسایلی را که در اختیار دارند رنگی کنند، مثل نقاشی کردن روی دیوارهای اتاقشان. گاهی این مسئله باعث ایجاد اضطراب و نگرانی در خانوادهها میشود: اما باید دقت کرد که کودکان را از انجام این کار نهی نکنیم و فضای لازم را برای انجام این کار برای او فراهم کنیم.
تحقیقات نمایانگر آن است که هوش و استعداد، خلق و خو و شخصیت، قدرتها و مهارتها در سالهای اول زندگی شکل میگیرد. در مرحلة بعدی، رشد انسان بیشتر در جهت کمی است تا کیفی. لذا هر قدر محیط زندگانی کودک غنیتر، سالمتر و آگاهانهتر باشد، هوش کودک بیشتر و رفتار او متعادلتر خواهد بود و در اینجا ضرورت استفاده از فضای کار و فعالیت مناسب که کودک را به سمت و سویی مناسب سوق دهد، ضروری به نظر میرسد.
شناسایی مشکل:
کودکان ظروف خالی نیستند. آنها عقاید و افکار و آرزوهای خود را برای آفریدن دارند. مسئولیت ما این است که مهارتهای فعلی کودکان و درک آنها را رشد دهیم و با ایجاد فرصتهای تازه این مهارتها را گستردهتر کنیم تا نگرشها، مهارتها و دانش آنها در زمینة تجارب گسترده و وسیعتر رشد کند.
برای کمک به کودکان در جهت نیل به خلاقترین مرحلة ممکن برای آنها کافی نیست مهارتها را به آنها آموزش دهیم یا فرصتهایی برایشان به وجود آوریم تا استعدادهایشان را گسترش دهند. همچنین کافی نیست عادات خوب کارکردن را به آنها بیاموزیم. باید به آنها کمک کنیم تا نقاطی را که علایق و مهارتهایشان منطبق میگردند یعنی محل تقاطع خلاقیت خود را تشخیص دهند.
انگیزة درونی |
تفکر خلاق و مهارتهای کاری |
قلمرو مهارتها |
محل تقاطع خلاقیت |
در این محل قلمرو مهارتهای کودک و مهارتهای تفکر خلاق وی بر روی علایق درونی وی منطبق میشوند. این ترکیب پرقدرتی است زیرا جایی است که کودک به احتمال بسیار زیاد خلاق خواهد بود.
کودکان به فضای کافی برای کار کردن و منابع در دسترس نیاز دارند تا بتوانند از تجاربی که به آنان ارائه میشود بیشترین بهره را ببرند. فضای خانه به دلیل مأنوس بودن محیط آن برای کودک، در او احساس امنیت ایجاد میکند. از این رو در نظر گرفتن فضایی جهت انجام کارهای هنری، امکان رشد و پرورش خلاقیت و در عین حال ایجاد انگیزه و اشتیاق در کودک را فراهم میآورد.
کودکانی که دارای فضاها و وسایل شخصی هستند، کودکان تواناتر و با اعتماد به نفس بیشتری خواهند شد. آنها یاد میگیرند که وسیله مربوط به خودشان است و آنها هستند که از آن استفاده میکنند، پس میآموزند چطور با آن برخورد کنند و حتی چطور در حفظ و نگهداری آن بکوشند.
مبلمان کارهنری فضایی مناسب در اختیار کودک قرار میدهد که به راحتی به انجام فعالیتهای خویش بپردازد. در اختیار قرار گرفتن این فضا شخصی برای کودک حس استقلال طلبی را در او پرورش داده و باعث ایجاد نظم و ترتیب در امور شخصی او میشود.
در نتیجه طراحی مبلمان کار هنری باید به گونهای باشد که در عین رعایت اصول ارگونیکی، میل و رغبت به انجام فعالیتهای هنری را نیز در کودک افزایش میدهد.
تعیین هدف:
جملة هدف: طراحی مبلمان کار هنری (نقاشی، حجمسازی و کاردستی) اتاق کودکان پیش دبستانی.
شرح مسئله:
بررسی نیازها و خصوصیات کودکان 4 تا 6 ساله و طراحی مبلمان کار هنری برای آنان
احتیاجات:
- استفادة شخصی کودک
- تشویق به رعایت نظم و ترتیب در امور
- ایجاد حس رضایت و راحتی
- پرورش خلاقیت
محدودیتها:
- محدودیت فضای قرارگیری: یکی از محدودیتها، محدودیت فضایی است. این محدودیت به علت شکل خانههای امروزی به وجود آمده است؛ خانههای کوچک با اتاقهای کوچک.
- اقتصادی بودن: بیشتر خانوادهها تمایل دارند محصولی را که برای فرزند خود خریداری میکنند بتوانند به مدت طولانیتری استفاده کنند و این به دلیل هزینة اولیهای است که متقبل میشوند.
ویژگیهای مورد نیاز:
- تطبیق با ابعاد بدنی کودک
- امکان دسترسی کودک به قسمتهای مختلف مجموعه
- جلب توجه به سبب زیبایی و قابل قبول بودن طرح
- انصای حس مالکیت کودک
- تعدیل حس استقلال طلبی
تحلیل نیاز:
تسهیلات عامل بسیار مهم در پیشبرد برنامة کیفی کودکان است. باید محل کافی برای نگهداری کارهای هنری، ابزار و وسایل، کارهای ناتمام و ارائة نمونة موجود باشد.
قطعاً برای بهبود نقاشی کودکان به ابزارهای انگیزش، کمک و تجزیهزا نیازمندیم و مسئولیت فعال نمودن این تجربهها در قسمتی به عهدة فضا و ابزار مناسب است.
امتیاز مکاشفه در محصول:
مبلمان کارهنری امکان مکاشفه و لذت در نقاشی و همچنین افزایش امکان تخیل را به کودکان میدهد. در عین حال مسئولیت فعال نمودن جنبة هنری کودک را تا حدودی بعه عهده میگیرد. چنان چه این فضا هدفمند طراحی شود کودک را به اندازه کافی درگیر مینماید و فرصتهای گوناگونی را برای کشف، آزمایش، انتخاب، سازماندهی و احساس در کودک ایجاد میکند.
بررسی مقدار نیاز به محصول:
انسان هیچ گونه عملی را بدون احساس نیاز به آن انجام نخواهد داد ولی در بعضی موارد برخی از نیازها باید در شخصی ایجاد شده و یا به صورت یک امتیاز ویژه به شخص اهداء گردد. باید گفت که کودک با یک تکه کاغذ پاره یا دیوار خانه و یک مداد ساده نیاز نقاشی کردن خود را به هر نحو ممکن بیان میدارد و این نکته به نظر غیر قابل کتمان میآید ولی محصول میتواند با توجه به هدفی خلاقه – آموزشی نوعی نیاز در شخص ایجاد کنند. کودک با این محصول ارتباط رفاهی و حسی برقرار میکند و محصول از جنبة تزئینی خود خارج شده و یکی از وسایل ضروری وی میگردد.
هدف ایجاد نیاز در محصول:
برای پرورش استعدادهای گوناگون کودک باید موقعیتهای فراهم آورد تا امکان خلق تفکرات و تمایلات عینی میسر گردد.
وقتی کودک امکان نقاشی کردن در حالتهای مختلف و دسترسی به انواع ابزارهای مورد نیاز خود را دارد میتواند بیش از هر چیز از نقاشی و دیگر فعالیتهای هنری خود لذت ببرد.
محصول میتواند ارزشی و احترام به کودک را تداعی نماید و لذت استفاده از محصول را در او ایجاد کند.
سلسله مراتب نیازهای کودک عبارتست از:
1- نیازهای جسمانی یا فیزیولوژیک:
نیازهای جسمانی کودک عبارت از غذا و خواب است.
2- نیازهای ایمنی:
حفظ کودک از عوامل محیطی مضر مانند بیماری، سرما و … جزء این نیاز محسوب میشود.
3- نیازهای محب و احساس تعلق:
ایجاد ریشه در کودک چه به وسیلة رفتار و چه به وسیلة محیط، مثلاً طراحی یک اتاق آرامش بخش میتواند جزء این نیاز محسوب شود که باید حتماً برآورده شود.
4- نیاز به احترام
ما میتوانیم با طراحی محصولی مناسب، نیاز کودک را به احترام مورد نیاز خود برآورده سازیم.
5- نیاز خود شکوفایی:
این نیاز در زبان هنری کودک خود را نشان میدهد. نیاز به دانستن و تجربه کردن کودک نیز در این مرتبه است. نیاز به فضای کار هنری بیشتر در نیازهای چهارم و پنجم کودکان میگنجد و نقش بسیار مهمی در این میان دارد.
رشد ذهنی کودکان:
رشد ذهنی کودک مراحل چندی را به شرح ذیل طی میکند:
1- دورة نمایشی که چند ماه پس از تولد آغاز میشود و تا 4 سالگی ادامه پیدا میکند. در این دوره کودک منظور خود را از طریق نمادهایی مانند بازی و نقاشی بیان میکند.
2- دورة تفکر مشهودی: 4 تا 7 سالگی، که در این دوره خود کودک از طریق حواس با محیط ارتباط برقرار میکند و به سرگرمیهای ملموس میپردازد.
3- مرحلة آمادگی: 7 تا 12 سالگی، این مرحله به نام دورة ملموس نیز خوانده میشود؛ یعنی دانستههای کودک در این سن بیشتر از طریق کاربرد و استفاده از وسایل کمک آموزشی صورت میگیرد.
4- دورة تفکر منطقی: 11 سالگی به بعد، در این مرحله کودک از لحاظ رشد ذهنی به مرحلهای رسیده است که میتواند رویدادها را بدون استفاده از وسایل آموزشی تجزیه و تحلیل کند.
پایان نامه عوامل مهم در ایجاد ارتباط روشن، متقاعدسازی، شکستن مقاومت در کودکان خیابانی خانة کودک ناصرخسرو
هوالمحبوب
گفتم با گذشت زمان، تو نیز می روی . اما تو همچنان ماندی ، با نگاههای تیز و عمیق، با دستهایی که هنوز هم به زندگی جنگ می زنند و با تکه کلامهای تکراری.
تو ماندی پررنگ ، آنقدر پررنگ که به تنهایی سوژه یک تحقیق شدی؛
« بچه های خیابانی»
کسی نگفت که نام تورا بر روی نسیم دود آلود خیابانها و چهارراههای شهر نوشته اند. کسی ننوشت تو ،هشدار ظهور قشر جدیدی از کودکان خیابانی قرن اکنونی. تویی که نامت در هیچ کجا با مُهر و بی مُهر ثبت نشده است.
من این کار کوچک را با تمام مهری که در وجودم نهفته است به شما شکوفه های شهرم تقدیم می کنم.
مقدمه پژوهش
مقدمه
انسان در نتیجه فرآیند اجتماعی شدن ، برخی از مهارتهای ارتباط بین فردی را کسب میکند. اما سطح عملکرد او در این مهارتها را می توان بهبود بخشید. هرفردی، برای آنکه در روابط انسانی خود فهمیدهتر؛ مودبتر، صمیمیتر، بیریاتر، آزاد اندیش تر، صریح تر و عینی تر رفتار کند، از ظرفیت بالایی برخوردار است . ارتباط سبب می شود که انسان دربارهء نیازها و شرایط محیط زندگی خودش، اطلاعات لازم را بدست آورد. کنش های متقابل و هماهنگی با محیط نیز با تبادل اطلاعات ساده می شوند. ارتباط، از طریق پیامهای خود، مجراهای نفوذ بر محیط را آماده می کند و متقابلاً از طریق پس خورد پیامها، اطلاعات مروبط به عکس العمل های محیط و نیاز های متغیر آن را به سیستم می رساند. اندیشمندانی چون ارسطو، گربنر هدف اصلی ارتباط را تاثیر گذاری بر مخاطبان معرفی می کند.[1]
اصولاًمددکاران و کسانی که با کودکان خیابانی در ارتباط می باشنداز این موضوع شکایت می کنند که نمی توانندبا این کودکان ارتباط موثری برقرار کنند و اطمینان آنها را جلب کنندو کمک کنند تا از بحران ها جان سالم به در برند.
[1]محسنیان راد،مهدی،ارتباط شناسی ،چاپ پنجم۱۳۸۲،ص۲۸
هدف تحقیق
این تحقیق با هدف تشخیص مولفهها و راه کارهای مهم مورد استفاده بوسیله مددکاران برتر در ایجاد یک ارتباط موثر با کودکان خیابانی در NGOها طراحی شده و این راه کارها و مولفه ها در سه زمینه (ایجاد ارتباط روشن ، متقاعد سازی ، شکستن مقاومت) مد نظر می باشد.
برای چه تحقیق
هدف نهایی این تحقیق کمک به مسیر آموزش این کودکان است، که پیش زمینه برنامه ریزی اصولی و علمی برای ساماندهی کودکان کار و خیابان در NGO های مربوطه در تهران همچون خانه حمایت از کودکان خیابانی ناصرخسرو، خانه حمایت از کودکان کار و خیابانی شوش، خانه حمایت از کودکان کار و خیابانی مولوی و ... فراهم می نماید، چرا که کودکان خیابانی یکی از معضلات بزرگی است که نهادهای دولتی و خیریه باید به آن توجه زیادی بکنند.
تعاریف کودکان کار و خیابانی[1]
به اعتقاد بعضی از محققان هنگا می که از کودکان خیابانی در معنای دقیق یا صریح کلمه سخن می گوییم منظور کودکان خیابانی هستند و تصور قالب نیز از کودکان خیابانی همین است. واژه فرانسوی که هم در تفسیر موسع و هم در تفسیر مضیق بکار می رود عبارتست از (Lesen fantsde lane) که نسبت به واژه انگلیسی(Street children) در بر گیرندة (Children onthe street ) و همچنین تعریف مضیق ( Children of the street ) دارای نقص و اشکال است . همچنین به کودک خیابانی « کودک بی خانمان» یا (Homeless children) نیز می توان گفت . در آفریقای جنوبی به آنها (Malapipe) یعنی کسانی که در فاضلابها می خوابند ، در تانزانیا (Chan gudou) بمعنای ماهیهایی که به دلیل کوچکی زیاد بی مصرف هستند و صیادان آنها را دوباره به دریا می اندازند و همچنین دزدان (thieves) ، طاعون (pests) و اوباش ( Hood lums) در ویتنام به آنها (duidoi) یعنی کودکان خاکی ( Dast children) و در برزیل به آنها (Marginis) گفته می شود.
[1] - مومنی، فاطمه، 82-1381
به طور خلاصه کودکان خیابانی کودکانی هستند که برای ادامه زندگی وبقای خود مجبور به کار کردن هر چند سخت و طاقت فرسا هستند و اینها از داشتن حق طبیعی و حقوق اساسی و انسانی محرومند.
براستی در کشوری وجود چنین کودکانی قابل فهم است [1].
خصوصیات کودکان خیابانی [2]
۱ - بیگانه شدن و طرد شدن آنها از نظام و ساختار های معمول اجتماعی
۲- اقدام به رفتارهای شدید ضد اجتماعی و صدمه به خود
۳- این کودکان بعلت مشکلات تغذیه ای معمولا کوچکتر از سن خود به نظر می رسند و از لحاظ جسمانی وضع خوبی ندارند.
۴- دختران معمولا مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و اغلب به خود فروشی روی می آورند .
۵- ترس از باز داشت ، زندان ، خشونت و تهدید پلیس معضلی است که همیشه با کودکان خیابانی همراه است .
۶- اینان قربانیان شوم شرایط اجتماعی هستند و بیشتر از طبقات پایین جامعه می باشند .
۷- معمولا تک سرپرست بوده و معمولا مادر سرپرستی ایشان را بعهده داشته و نتوانسته به خوبی کودک خودرا اداره کند .
۸- تمایل و اعتمادی به بزرگسالان و انجمنها ی حمایتی ندارند زیرا اغلب از سوی بزرگسالان طرد شده مجبور به انجام کارهای سخت شده اند .
۹- بیشتر آنها آرزو دارند به خانه هایشان باز گردند مشروط بر اینکه فاکتور هایی که باعث فرار آنها از منزل شده حذف شود.
۱۰- بچه های خیابانی معمولا به صورت گروههایی هستند که دور هم جمع می شوند و بین خود رابطه برقرار می کنند تا کمبود های عاطفی ، اقتصادی و حمایتی خود را از گروه دریافت نمایند . این گروهها با هم وحدت و صمیمیت دارند و از یکدیگر حمایت می کنند و اغلب به هم وفادار هستند.
۱۱- استفاده از مواد مخدر برای فرار موقت از واقعیت هاست که نه فقط تریاک ، بلکه استنشاق چسب های صنعتی و بنزین و مواد شیمیایی را نیز شامل می شود .
۱۲- از نظر بافت خانوادگی تعداد افراد خانوار زیاد می باشد .
۱۳- بررسی آمار محل سکونت مدد جویان بیانگر آن است که بیشتر این کودکان از استانهای غربی کشور می باشند و پس از تهران و خراسان استانهای غربی بیشترین آمار کودکان خیابانی را به خود اختصاص داده اند[3] .
ساختار اجتماعی کودکان خیابانی
این گروه از کودکان برای محافظت از خویش گروههای کوچک تشکیل می دهند که این گروهها جای خانواده را برای آنها پر می کند و در بین آنها نوعی هم بستگی و محبت ایجاد میکند و رهبر گروه همیشه فرد قدرتمند و با هوش گروه است [4].
[1]- www. Iran street children . com
[2]- www.Iran street children . com
1- خانه سبز ،۱۳۷۹
[4]- www.Iran street children . com
مدل ارتباطی NLP
ان.ال . پی (NLP) چیست ؟ N مخفف NEUROاست ، پیشوندی که اشاره به اعصاب و ذهن دارد . واین که ما چگونه زندگی ذهنی خود را سازمان دهی می کنیم. L مخخف LINGUISTIC [1] بمعنای درباره زبان ، چگونگی کاربرد آن و چگونگی اثر آن بر ماست . P مخفف PROGRAMMING[2] است که درباره توالی و سلسه مراتب رفتارهای تکراری ما و این که چگونه در راستای تحقق یک هدف اقدام می کنیم حث می کند .
بنابراین NLP مضوونی در باره ارتباط است ، برای افکار ، گفتار و کردارهایی که مارا با دیگران ، با جنان هستی وابعاد معنوی آن مرتبط می سازد این یک روش علمی و کاربردی است که در آن ما پی می بریم چگونه می توانیم مفاهیم مرتبط با ان.ال.پی را برای توجیه زندگی روزانه هر فردی ترجمه و منتقل کنیم . نقطه شروع در NLP کنجکاوی و علاقه پیدا کردن درباره انسانهاست وهمچنین مطالعه در باره ساختارهای تجربیات ذهنی است . برای رسیدن به این اهداف ، NLP به کشف و پژوهش در این زمینه می پردازد که ما چگونه فکر و احساس می کنیم و جوابهایی در این زمینه می یابیم ، می توانیم به دیگران یاد بدهیم بطور خلاصه ، هدف در این دانش ، کشف و ارائه فضیلت و کمال برای تمام انسانهاست .NLP از اوایل دهه (۱۹۷۰) میلادی با همکاری ریچارد بند لر و جان گریندر شکل گرفت .[3]
1- در فرهنگ ۵جلدی آریانپور در برابر واژه LINUISTIC این معادلها آمده است : زبانی ، وابسته به تحصیل زبان ، وابسته به زبانهای بیگانه، زبان شناسی
2- در فرهنگ کامل انگلیسی - فارسی آریانپورر در برابرواژه PROGRAMMING این معادلها آمده است : تنظیم برنامه ، تهیه برنامه ،برنامه نویسی
1- دیلتس ، روبرت ، ارتباط موثر و موفقیت قطعی با ان . ال . پی ، ترجمه دکتر سید رضا جمالیان ، بهار ۱۳۷۷،ص۱۹
مراحلی که می توان از طریق آن به راپورت و ارتباط موثر دست یافت:[1]
1-همگام شدم: یکی از قدرتمندترین شیوه های ایجاد ارتباط موثر میباشد که اریکسون ارائه داده است. در این مضمون برای همگام شدن با کودک در موضع او قرار می گیریم و تا حدی که موافق او هستید با او هم رای و همصدا می شوید. به همین شکل همگام شدن روش ویژه ای برای برقراری ارتباط موثر با اشخاص است در این روش با دیگران همگام می شوید و با جلب دوستی آنها به آنان کمک می کنید.
2-تو را دوست دارم زیرا شبیه من هستی: شاید منصفانه نباشد و با این حال واقعیتی است که اشخاص کسانی را دوست دارند که مانند خود آنها باشند. با کسانی بیشتر معاشرت می کنیم که مانند ما هستند و دنیا را مانند ما می بینند و در دوست داشتن یا نداشتن شبیه ما هستند. ما دوستان خود را از میان کسانی انتخاب می کنیم که تحت تأثیر آنها بتوانیم با خود ارتباطی گرم و صمیمانه داشته باشیم و چه کسی جز کسانی که شبیه ما هستند می توانند به ما احساس راحتی بدهند.
3-همگام شدن با روحیه دیگران: اهمیت همگام شدن را می توان اینگونه تعریف کرد: وقتی شما با کسی همگام می شویددر واقع به او می گویید: «من مثل تو هستم می توانی روی من حساب کنی» همگام شدن راهی برای ابعاد اعتماد و اطمینان در طرف مقابل است همگام شدن در روحیه یا رفتار همیشه ساده نیست. اما دست کم می توانید در حد رفتار دیگران ظاهر شوید.
4-چگونه با زبان بدن حرف می زنیم: همگام شدن با زبان بدن کاری است که اغلب بصورت ناخودآگاه انجام می دهیم. این مهم بویژه زمانی تحقق پیدا میکند که اشخاص با یکدیگر در شرایط ارتباط موثر هستند از نظر «هال» وقتی دو نفر با هم حرف می زنند حرکات بدنی آنها از هماهنگی و همزمانی خاصی برخوردار است و این همزمانی یه سختی دیده می شود بنابراین همگام شدن می تواند یک مکانیزم بقایی باشد، مکانیزمی که ما در نخستین تبادلهای خود با سایر انسانها آن را می آموزیم. همانطور که هال خاطرنشان می سازد همزبانی داشتن خود نوعی ارتباط است و ما اضافه می کنیم که احتمالاً این مهمترین شکل ارتباطی است که وجود دارد.
5-چگونه به زبان دیگران حرف بزنیم: همگام شدن با ارتباط کلامی روی عمق ارتباط موثری که با دیگران برقرار می سازید به شدت تاثیر می گذارد. داشتن انعطاف در استفاده از کلمات و عبارات و تصاویر آشنا برای مخاطب شما بسیار مهم است. اگر با دقت به زبانی که دیگران از آن استفاده می کنند توجه کنید به کلمات، عبارات و تصاویر ذهنی مورد علاقه آنها پی می برید. مسلماً اگر بتوانید به زبان محلی مخاطبین خود حرف بزنید و یا دست کم چند کلمه ای از زبان آنها را بدانید ارتباط بسیار موثری میان شما و آنها برقرار می شود. این حرکتی است که حُسن نیت شما را می رساند و اسباب امتنان مخاطب شما را فراهم می سازد. توجه به زبان بدن برای دفع فاصله و نزدیک کردن شما به دیگران مهم است.
6-روبرو شدن با باورها و عقاید: جفرسون می گوید: «در اصول چونان صخره ای مقاوم بایستید و در زمینه نقطه نظرها چون رودخانه ای جاری باشید».
3- ریچاردسون، جری، معجزه ارتباط و ان. ال. پی، ترجمه مهدی قراچه داغی، چاپ هفتم 1381، ص 21
پایان نامه روشهای ایجاد ارتباط موثر با کودکان کار و خیابانی
مقدمه:
انسان در نتیجه فرآیند اجتماعی شدن ، برخی از مهارتهای ارتباط بین فردی را کسب میکند. اما سطح عملکرد او در این مهارتها را می توان بهبود بخشید.هرفردی،برای آنکه در روابط انسانی خود فهمیده تر؛مودبتر،صمیمی تر،بیریاتر،آزاد اندیش تر،صریح ترو عینی تر رفتار کند ، از ظرفیت بالایی برخوردار است . ارتباط سبب می شود که انسان دربارهء نیازها و شرایط محیط زندگی خودش ، اطلاعات لازم را بدست آورد. کنش های متقابل و هماهنگ با محیط نیز با تبادل اطلاعات ساده می شوند.ارتباط ،از طریق پیامهای خود،مجراهای نفوذ بر محیط را آماده می کند و متقابلاً از طریق پس خورد پیامها، اطلاعات مروط ه عکس العمل های محیط و نیاز های متغیر آن را به سیستم می رساند. اندیشمندانی چون ارسطو، گربنر هدف اصلی ارتباط را تاثیر گذاری بر مخاطبان معرفی می کند.[1]
اصولاًمددکاران کسانی که با کودکان کار و خیابانی در ارتباط می باشنداز این موضوع شکایت می کنند که نمی توانندبا این کودکان ارتباط موثری برقرار کنند و اطمینان آنها را جلب کنندو کمک کنند تا از بحران ها جان سالم به در برند.
ما بواسطه این پژوهش و به کمک مجموعه مستحکمی از دانش نظری ، الگوی مناسب و فرصتهای تجربه شخصی ،می توانیم فرایند انسان کاملتر شدن را تا حدزیادی تسریع نماییم.و سعی برآن داریم تا بتوانیم ارتباط موثر و بهتری را با کودکان کار و خیابان برقرار کنیم تا بدین طریق در راستای اهداف خود کمک شایانی به مدد کاران و این کودکان کرده باشیم.
[1]محسنیان راد،مهدی،ارتباط شناسی ،چاپ پنجم۱۳۸۲،ص۲۸
هدف تحقیق
این تحقیق با هدف تشخیص مولفه و راه کارهای مهم مورد استفاده بوسیله مددکاران برتر در ایجاد یک ارتباط می رساند.سالهای اولیه زندگی مهم ترین مرحله برای پرورش استعداد،شرافت یا بذهکاری است . تمام صفات و عاداتی که در این مرحله اخذ می شود همان های هستند که در بزرگسالی مورد استفاده قرار می گیرند و سلامت یا اغراف دوران طفولیت مقدمه ای برای دوران بزرگسالی کودک است . و همچنین در بعد اجتماعی با گسترش زندگی شهری و افزوده شدن تعداد ابر شهرها و معضلات حاشیه ای خاص آن این موضوع بیشتر ها حایض اهمیت می شوند.
تعاریف نظری
کودکان کارو خیابانی: کودکانی که اکثر اوقات در NGO های خانه کودک ناصر خسرو ،خانه کودک شوش، خانه کودک مولوی و ... رفت و آمد می کنند و اغلب از قشر کم در آمد جامعه می باشند .
تعاریف عملیاتی
کودکان کار و خیابانی خانه کودک ناصر خسرو: کودکانی هستند که اوقات فراغت خود در خانه کودک به سر می برند و در کلاسهای هنری چون نقاشی ، معرق، کتاب خوانی ، فرش بافی ، خیا طی و ... و در کلاسهای تقویتی چون زبان، ریاضی ، فیزیک و ... و در کلاسهای ورزشی چون یوگا ، فوتبال ، والیبال ، تکواندو و... شرکت میکنند و اغلب دچار مشکلات اخلاقی ، خانوادگی ، اقتصادی ، عاطفی و فرهنگی می باشند.
ارتباط موثر: زمانی که مدد کار تواند از طریق بهترین و مهمترین راهکار ها و مولفه ها با کودک ارتباطی روشن برقرار کند و کودک را در راستای اهداف مورد نظر متقاعد سازد و بتواند برخرد مناسبی با مقاومت کودک ارائه دهد ، ارتباطی موثر گویند.
محل ارتباط سیستم های ( سازش پذیر ) فرهنگی هستی گرا
ارتباط یعنی تعاملی بین یک یا چند سیستم زنده با خصوصیات بیولوژیک . این تعامل با هدف ارضا نیاز های چند گانه سیستمها انجام می شود ( نیاز های بیولوژیک سمبولیک) که حتی خود سیستم ممکن است در راطه با آنها هوشیاری کامل داشته باشد ( خسروی، ۲۰۰۳) .
پایه های ارتباطی مدل عبارتند از :
۱- توجه به اینکه چرا ارتباط تبادل اطلاعات نیست و یک تعامل است .
۲- انسانها ابعادی چند گانه و چند بعدی دارند .
۳- انسانها سیستمهایی هستند که در مقابل ارضا نیاز ها خود آزاد و به صورت هستی گرایی مسئول می باشند .
۴- در ارتباطات نیاز ها از اهمیت محوری برخوردارند .
۵- سیستمها سعی دارن در جایگاهی خاص و بصورت منظم قرار گیرند تا در آن جایگاه بتوانند نیاز های خود را بر طرف کرده و نقشی را به خود بگیرند که به ارضا نیازهایشان کمک کند .
۶- عدم چشم پوشی از منافع تئوری هایی همچون شنن که با طرح مباحثی همچون «کانال ارتباطات » مارا به دستیابی به ارتباط کمک می کند .
مدل ارتباطی گربنر
فهرست مطالب :
فصل اول
مقدمه پژوهش
مقدمه
اهمیت و ضرورت تحقیق
بیان مسئله
هدف تحقیق
تعاریف نظری
تعاریف عملیاتی
فص دوم
پیشینه پژوهش
مقدمه
تعاریف کودکان کار و خیابانی
خصوصیات کودکان خیابانی
ساختار اجتماعی کودکان خیابانی
ویژگی های روانی و اجتماعی کودکان خیابانی
علل پیدایش کودکان خیابانی
ارتباط چیست
شناخت فراگرد (فرایند)
مدلهای فراگرد ارتباط
هدف از برقرراری ارتباط چیست
مبانی ارتباط اثر بخش
موانع ارتباطی
مهارت های روابط انسانی
مراحل بهبود ارتباط
نظریه نیاز و ارتباط موثر
محل ارتباط سیستم های ( سازش پذیر ) فرهنگی هستی گرا
مدل ارتباطی گربنر
مدل ارتباطی NLP
برقراری ارتباط روشن
روبرو شدن با مقاومت
راههای برخورد با مقاومت
فصل سوم
روش تحقیق
مقدمه
کراحل تحقیق
جامعه آماری
نمونه و رشو نمونه گیری
ابزار اندازه گیری
روش جمع اوری اطلاعات
روش آماری
فصل چهارم
نتیجه گیری
مقدمه
نتایج حاصل از مصاحبه با کودکان
اولویتهای مددکاران برتر
نتیجه گیری کلی از نتایج بخش اول پرسشنامه در زمینه برقراری ارتباط روشن با کودک
نتیجه گیری
فصل پنجم
بحث
محدودیتهای پژوهش
چکیده
پیشنهادات
پایان نامه ارزشیابی شخصیت کودکان
چکیده فصل اول:
نقاشی کودک یک پیام است، آنچه را که او نمیتواند به لفظ درآورد به ما انتقال میدهد. بررسی و درک زبان نقاشی اطلاعات ارزندهایی را در اختیار والدین و مربیان و روانشناسان و همه کسانی میگذارد که خواهان درک و دریافت راز و رمز جهان کودک هستند، اکتشاف نظامدار این قلمرو به آخرین دهههای قرن گذشته بازمیگردد و بر قوانینی متکی است که خطشناسی نیز از آن سود جسته است.
بیان مسئله:
با توجه به گسترش پژوهشهای تجربی در زمینه روانشناسی کودک به ویژه به کمک دانش رفتاری و دادههای اساسی که روانشناسی سنجشی در مورد پرورش سیستم عصبی و مرکزی ارائه دادهاند، نگرش بزرگسالان در جهات گوناگون رفتاری کودکان دستخوش تغییرات مختلفی شده است. بنا به تحقیق (ورپیلو) دو روند اساسی در توسعه و پیشرفت درک کودک مؤثر واقع میشود که یکی تشخیص شناخت اشیاء و دیگری تمایز بین آنهاست.
اهداف پژوهش
الف: استفاده از نقاشی به عنوان وسیلهای ساده برای سنجش رشد شناختی.
ب: به دست آوردن ارتباط بین جنسیت و رشد شناختی.
ج: به دست آوردن ارتباط بین سن و رشد شناختی.
اهمیت پژوهش:
در عصر حاضر هر روز که میگذرد هنر کودکان اهمیت بیشتری مییابد و به خاطر تأثیری که روانشناسی و علوم تربیتی از آن به عمل میآورد همپای دیگر هنرهای مختلف رو به تکامل و پیشرفت است، هنر و نقاشی کودکان گواه راستینی بر حقایق اجتماعی و روانشناسی است.
فرضیه:
سطح تحولیافتگی (رشد شناختی) در دختران بالاتر از پسران است.
تعاریف عملیاتی:
الف: تعریف رشد شناختی: رشد شناختی به تغییراتی مربوط میشود که در حوزه فعالیت ذهنی روی میدهد و احساس، ادراک، حافظه، تفکر، استدلال و زبان را شامل میشود.
ب: تست آدمک رنگی: این آزمون در سال 1977 توسط ژاکلین روآیه روانشناس فرانسوی ابداع و هنجارگزینی شده است.
...
مقدمه:
نقاشی کودک یک پیام است آنچه را که او نمیتواند به لفظ درآورد و به ما انتقال دهد. بررسی و درک زبان نقاشی، اطلاعات ارزندهایی را در اختیار والدین، مربیان، روانشناسان و همه کسانی میگذارد که خواهان درک و دریافت راز و رمز جهان کودک هستند اکتشاف نظامدار این قلمرو به آخرین دهههای قرن گذشته بازمیگردد و بر قوانینی متکی است که خطشناسی نیز از آنها سود جسته است. همچنین دیدگاه روان تحلیلگری براساس بررسی گستره معانی نمادهائی که در خوابدیدهها و اسطورهها، افسانهها و در زندگی بازیافت میشوند به غنای آن در قرن حاضر کمک کرده است. کودک همه مسائل خود را به واسطه نقاشی به تجربه درمیآورد و خود را میآزماید و من خویشتن را بنا میکند.
خطوط ترسیمی، انعکاسی از دنیای هیجانی او هستند و نقاشی به تنهایی به منزلة جهانی است که به موازات افزایش هشیاری و دگرگونیهای کودک متحول میگردد. (دادستان، پریرخ، 1374، ص 1)
بیان مسئله:
با توجه به گسترش پژوهشهای تجربی در زمینه روانشناسی کودک به ویژه به کمک دانش رفتاری و دادههای اساسی که روانشناسی سنجشی در مورد پرورش سیستم عصبی مرکزی ارائه دادهاند، نگرش بزرگسالان در جهات گوناگون رفتار کودکان دستخوش تغییرات مختلفی شده است. (فراری، 1371، ص 7)
نقاشی کودک نیز در مراحلی که حوادث را دستهبندی و عرضه میکند و روند تجدیدی و تکامل یافتهای را از زمان خط خطی کردن، تا زمانی که خطوطی معنادار و بالاخره مبتنی بر قوانین پرسکتیو و شالوده منطقی رسم میکند میتوان چیزی شبیه خواب و رویا معنی کرد. نقاشی نیز مثل خواب و رویا به کودک امکان میدهند تا اطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب میکند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظیم کند. در نقاشی همانند خواب و رویا کودک خود را از ممنوعیتها رها میسازد و با ما در حالتی ناخودآگاه دربارة مسائل کشفیات و دلهرههایش صحبت میکند به همین دلیل اگر آموزش نقاشی را در پایه صحیح نقاشی قرار دهیم و در آن به کودکان از سنین پایین تمرین کپی و تقلید کردن را بیاموزیم اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم. «فراری، 1371، ص3)
پرورش قدرت بیان نقاشی، فقط وابسته به تکامل جسمی کودک نیست. بلکه با درک و شعور او نیز در ارتباط است. این ادراک در بدو تولد بسیار جزئی است. ولی با پیشرفت سن، مطبوع و ظریف میشود. در حقیقت چون میتوان گفت: که چون کودک هنوز مهارت کافی ندارد بنابراین نمیتواند خوب نقاشی کند. حتی یک فرد بالغ هم اگر بخواهد با پاهایش خانهای را رسم کند، خواه ناخواه، اثری درهم و برهم به دست خواهد آمد ولی این اثر بسیار کاملتر از نقاشی کودک خواهد بود. با وجود این کودک از همان آغاز خطنگاری از اینکه سه وجه چشم، مغز و دست خود را به کار میاندازد لذت میبرد. بنا به تحقیق (دورپیلو) دو روند اساسی در توسعه و پیشرفت درک کودک مؤثر واقع میشود که یکی تشخیص شناخت اشیاء و دیگری تشخیص تمایز آنهاست. «دادستان، پریرخ، 1374، ص 31)
مقاله نقش طلاق در اختلالات رفتاری کودکان
فهرست مطالب :
عنوان مطالب صفحه
مقدمه 2
طلاق 4
انواع طلاق در ایران 5
اختلالات رفتاری 6
طلاق و اختلالات رفتاری 8
تحولات عاطفی نوجوانان و نقش والدین در اختلالات رفتاری 9
طلاق و اختلالات رفتاری- اجتماعی 10
آمار و اختلالات ناشی از طلاق 11
منابع و مآخذ 12
///////////////////////////////////////////////////////
بخشهایی از متن:
مقدمه
و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازوجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودة و رحمةً انّ فی ذالک لایات لقوم بتفکرون ( 21 – روم )
برای شما ازخوداتن جفتی آفرید از او آرامش یافته و با هم انس بگیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود و در این امر نیز برای مردم با فکر و ادله و حکمت حق آشکار است .
هرچند موضوع این گزارش و تحقیق طلاق است اما لازم است قبل از طلاق به مسئله ازدواج که زمینه و بستر طلاق بر آن استوار است تا حدی روشن گردد . ازدواج اساس بقای حیات موجود انسانی و شرط تناسل در اقوام مختلف و تولد نوع بشری در مکاتب و اقوام و نحل گوناگون با سنت ها و آداب و رسوم گوناگون است و انتخاب زوج یا زوجه و ادامه زندگی و تناسل و تولد نسل جدید متضمن حفظ و اصلاح نژاد انسانی و توجه و تربیت نسل های بعدی و اداره امور جامعه و فعالیت های گوناگون فردی در تولید و توزیع اقتصادی و گردش تعاملات اجتماعی و فرایند ها فرهنگی و گردش امور سیاسی و هنریو ... مرهون این کورکان و نسل های آینده است که از ازدواج محقق می گردد .
ازدواج در کل دارای اهداف و کارکردهای زیر است : ( ستوده – 1376)
...
اختلالات رفتاری
روان شناسان و روان پزشکان اتفاق نظر دارند که اختلالات شخصیتی زاییده اختلالاتی است که در روابط بین اعضای خانواده در کودکی به وجود می آید .
مطالعات بالبی ، بروونس ، لیپتون در پس از سال هلی 1967 ثابت کرده است که دوری کودک از پدر و مخصوصاً از مادر برای مدت مدید و طولانی و یا سپردن او به پرورشگاهها تقریباً همیشه با اختلالات رفتاری در کودکی و نوجوانی همراه بوده است . ( میلانی فره 1370 )
کودکان یتیم و ترد شده از خانواده ها که در محیط های پراکنده شهری و در خانه های اقوام و بستگان به صورت تحملی رشد می کنند و یا در پرورشگاه ها و یا کانون های اصلاح و تربیت قرار میگیرند تقریباً هیچگاه نمی توانند رفتار صحیح را بیاموزند و همیشه از نظر روابط عاطفی دچار خلاء و اختلال عاطفی هستند و حتی والدینی که خود به نیازهای عاطفی فرزندان توجه ندارند اکثراً از افرادی هستند که خود در دوره کودکی و نوجوانی از عاطفه برخوردار نشده اند و یا تأمین روانی و عاطفی و شناختی آنان در فضایی از رنج و درگیری و ستیزو ... بوده است ( میلانی فر 1370 )