مقاله چاقی و اضافه وزن و بررسی رابطه بین درصد چربی بدن با میزان فعالیت بدن در 20 صفحه ورد قابل ویرایش
- مقدمه و بیان مسأله
بیش از 2000 سال است که اطلاعات پزشکی اثرات اضافه وزن را روی بیماری ها و مرگ و میر نشان داده است. در آن زمان بقراط تشخیص داد که مرگ ناگهانی در میان افرادی که بطور طبیعی چاق هستند نسبت به افراد لاغر بیشتر رایج است و این موضوع در عرض 50 سال گذشته بسیار مورد بحث بوده است (8).
در سالهای اخیر درک اهمیت توزیع چربی، به ویژه چربی شکمی به عنوان عامل خطرزا برای بسیاری از بیماری ها و مرگ و میر ناشی از آنها مورد توجه پژوهشگران بوده است. یافته های پژوهشی نشان میدهد که چربی درون شکمی یا احشایی، بیش از چربی زیرپوستی مسئول افزایش خطر بیماری هاست (4).
با توجه به این موضوع که افراد چاق بیشتر در معرض خطر ناتوانی های جسمانی، اجتماعی و روانی قرار دارند، کم تحرکی و چاقی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده سلامت و تندرستی در همه کشورهای دنیا در نظر گرفته میشود همچنین مطالعات انجام شده در شروع قرن بیستم نشان داد که توزیع چربی موضعی نقش مهمی در مرگ و میر افراد دارد (4)، هر چند تا پایان جنگ جهانی دوم در این زمینه فعالیت چشمگیری انجام نشد. اما پس از آن، نتایج مطالعات نشان دادند که افراد چاق با توزیع چربی بدن آندروئید یا مردانه نسبت به افراد با چاقی ژینوئید یا زنانه بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و دیابت هستند. بررسیهای کلینیکی و همه گیر شناسی در سال 1980 نیز وجود ارتباط بین توزیع چربی بدن و افزایش خطر مرگ و میر را تأئید کردند. همچنین پژوهشگران به وجود رابطه بین فعالیت های جسمانی و بیماری های مختلف از جمله بیماری های قلبی- عروقی پی بردند. البرایت و یولاک اظهار می دارند، که دلیل افزایش جمعیت مبتلا به بیماری های قلبی- عروقی، کم تحرک است و اجرای فعالیت های منظم و مستمر جسمانی میتواند از توسعه بیماری های قلبی- عروقی جلوگیری کند (7) چاقی شکمی خطر ابتلاء به پرفشار خونی، بیماریهای قلبی- عروقی، افزایش انسولین خون، دیابت، بیماری های مربوط به کیسه صفرا، سکته مغزی و سرطان سینه و رحم را افزایش میدهد (4).
بنابراین با توجه به ارتباطی که بین میزان فعالیت بدنی و میزان چربی و چگونگی توزیع آن در قسمتهای مختلف بدن با مشکلات مربوط به تندرستی وجود دارد، اندازه گیری فعالیت بدنی، ترکیب بدنی و نحوه توزیع چربی در بدن مورد توجه بسیاری از پزشکان، متخصصین بهداشت و متخصصین ورزشی قرار گرفته است. برای تعیین ترکیب بدن روشهای مختلفی از جمله وزن کشی در زیر آب[1]، مقاومت الکتریکی[2] یا رقیق سازی ایزوتوپی[3] است که این تکنیکها معمولاً در مکانها و محیط های پزشکی، بهداشتی و ورزشی در دسترس نیستند. روش تعیین درصد چربی بوسیلهی کالیپر دارای دقت بالا و قابل اجراست. به غیر از ارزیابی درصد چربی بدن، شاخص های دیگری که معمولاً در ارتباط با تندرستی مورد ارزیابی قرار میگیرند، شاخص توده بدنی (BMI)[4]، ضخامت چربی زیر پوستی، نسبت دور کمر به دور نشیمنگاه (WHR)[5] است. بطوری که WHR یا نسبت دور کمر به نشمینگاه که یکی از ساده ترین روشهای ارزیابی توزیع چربی در بدن هستند. برای تعیین خطر بیماریهای قلبی- عروقی استفاده میشود. کچ، مک آردل (1993) در کتاب فیزیولوژی ورزش اشاره میکنند که اگر (WHR) در مردان بیشتر از 9/0 باشد بیانگر افزایش خطر مرگ ناشی از بیماری های قلبی- عروقی و سایر بیماریها مانند دیابت، بالا بودن تری گلیسیرید و پرفشار خونی است (17).
تحقیقات انجام یافته در سالهای اخیر مشخص شده است که شاخص نسبت دور کمر به دور لگن (WHR) پیشگوی قوی برای بیماری های قلبی- عروقی است (6).
با توجه به خطرات ناشی از ناهنجاریهای ترکیب بدنی در تندرستی افراد و به طور کلی جامعه، مسأله ای که در این تحقیق مطرح است اطلاع از میزان ارتباط بین مهمترین متغیرهای ترکیب بدنی یعنی (BMI) ، (WHR) ، درصد چربی بدن با عوامل خطرزای قلبی- عروقی شامل قند خون ناشتا، کلسترول تام، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین پرچگالی، لیپوپروتئین کم چگالی و نسبت لیپو پروتئین کم چگالی به لیپو پروتئین پرچگالی (عامل خطر) و همچنین ارتباط آنها با میزان فعالیت بدنی افراد مورد بررسی است.
بنابراین سؤالات اصلی تحقیق عبارتند از:
آیا بین افراد فعال و غیرفعال از نظر عوامل خطرزای قلبی- عروقی تفاوتی وجود دارد؟
آیا بین شاخص های پیکرسنجی و عوامل خطرزای قلبی- عروقی رابطه ای وجود دارد؟
آیا بین افراد فعال و غیرفعال از نظر میزان شاخص های پیکرسنجی تفاوتی وجود دارد؟
تحقیقات گوناگون در زمینه BMI , WHR و WC[1] (دور کمر) در خارج از کشور صورت گرفته است. به طوری که بعضی از کشور ها از قبیل کانادا، ایرلند، انگلستان، سوئیس، سوئد و … هنجار های مربوط به جامعه خودشان را بدست آورده اند. مطالعات زیادی ارتباط بین چاقی شکمی و بیماری های گوناگون را نشان داده اند.
نتایج تحقیقات نشان دادند که با افزایش WC عوامل خطر زای سلامتی افزایش می یابد. بر اساس مطالعه ای که هان و همکارانش[2] (2000) روی WC و پیشگیری عوامل خطر زای سلامتی در هلند انجام دادند در حدود 2183 مرد و 2698 زن هلندی 20 تا 59 ساله را از لحاظ WC بررسی کرده و مشاهده کردند که با افزایش WC بیشتر یا مساوی برای مردان و بیشتر یا مساوی برای زنان به طور قابل توجهی عوامل خطر زای سلامتی افزایش می یابند (9).
در پژوهش دیگری هان و همکارانش (1997) ارتباط بین قد، WC , WHR , BMI با دیابت نوع دوم در نمونه تصادفی از 5887 مرد و 7018 زن و 20 تا 59 ساله را بررسی کردند. نتایج پژوهش نشان داد با وجود اینکه در مطالعات طولی، دور کمر پیشگوی قوی وقوع دیابت بوده است، دیابت نوع دوم در بررسی مقطعی با قد کوتاه، WC بالا، BMI زیاد به طور قوی با WHR بالا مرتبط است.
بررسی رابطه بین پرخاشگری والدین وافسردگی کودکان
پرخاشگری را رفتاری تعریف کرده اند که هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگری باشد و آنچه در این تعریف حائز اهمیت است، قصد و نیت رفتار کننده است یعنی آسیب رسانیدن تصادفی به شخص دیگر، پرخاشگری نیست در عمل بسیاری از پژوهشگران ترکیبی از این دو تعریف را به کار می برند رفتاری که به دیگران آسیب می رساند به خصوص وقتی که کودک بداند رفتارش به دیگری آسیب می رساند همه مسأله ای مثلاَ در زندگی زناشویی یا محل کار و ... دیگر می تواند باعث پرخاشگری فرد شود ولی در محیط خانواده و پرخاشگری در بین زنان و مردان باید در نظر داشته باشیم که ضربه نهایی به فرزند خانواده وارد نشود زیرا گاهی بعضی از رفتارها باعث اختلال رفتاری و روانی کودکان می شود مانند افسردگی، بیش فعالی، گوشه گیری، شب ادراری و... که اینها در وهله اول وظیفه والدین کودک است که زندگی و محیط خانه را محیطی امن و آرام برای فرزند بوجود آورند تا مشکلات روحی و روانی به سراغ آنها نیاید.
فهرست مطالب
فصل اولکلیات تحقیق.. 1
مقدمه. 2
بیان مسئله. 2
اهداف تحقیق.. 3
اهمیت و ضرورت تحقیق.. 3
فرضیه تحقیق.. 3
سوالات تحقیق.. 3
متغیرهای تحقیق.. 3
واژه ها و مفاهیم و تعاریف عملیاتی... 4
فصل دوم. 5
مقدمه. 6
تعریف پرخاشگری... 6
انواع پرخاشگری... 7
2-پرخاشگری وسیله ای... 7
علل و انگیزه های پرخاشگری... 8
1. نظریه زیستی پرخاشگری... 9
کروموزمهای جنسی و پرخاشگری... 9
بلوغ جنسی و پرخاشگری... 10
2. نظریه ناکامی ـ پرخاشگری... 10
درستی و نادرستی نظریه ناکامی ـ پرخاشگری... 11
3. نظریه یادگیری اجتماعی... 11
پرخاشگری چگونه یاد گرفته می شود ؟. 13
نقش رسانه های گروهی و فیلمهای تلویزیونی درآموزش پرخاشگری... 14
کنترل پرخاشگری... 15
شیوع افسردگی شدید.. 16
اختلال دو قطبی... 18
دیس تایمی و سیکلو تایمی... 19
دیس تایمی یا افسرده خویی مزمن... 19
سیکلو تایمی یا افسرده خویی ادواری... 19
ابعاد اختلالات خلقی... 20
سیکوتیک در برابر نوروتیک..... 20
افسردگی درون زاد در مقابل افسردگی واکنشی... 21
افسردگی فصلی... 24
منابع.. 26
مقاله بررسی تأملی کوتاه در رابطه فرهنگ و تکنولوژی،تکنوپولی در 20 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه
اغلب انسانها به «تکنولوژی» به عنوان یک رفیق قابل اعتماد می نگرند؛ به دو دلیل، نخست اینکه: تکنیک و صنعت زندگی را آسان تر، تمیزتر و طولانی تر می سازد. مگر از یک دوست و رفیق چه توقعی غیر از اینها می توان داشت؟ دوم اینکه: تکنیک از مدتها قبل و از همان آغاز رابطه ای بسیار نزدیک و در عین حال انعطاف ناپذیر با فرهنگ داشته است. به دلیل همین نزدیکی و اثرگذاری، بررسی تاثیر تکنولوژی در فرهنگ چندان ضروری به نظر نمی رسیده است. تکنیک در زمرة آن گروه از دوستان است که اعتماد و متابعت ما را طلب می کند؛ و از آنجا که این دوست نعمتهای بیشماری را به ما ارزانی می دارد، اغلب انسانها به خواستة او تن داده و اعتماد به او و متابعت از او را پذیرفته اند. اما چهره این دوست بخش تاریکی نیز دارد، هدایای او مستلزم هزینه های سرسام آوری است. اگر بخواهیم خطرات آن را گوشزد کنیم باید بگوییم که رشد افسار گسیخته و غیرقابل کنترل تکنولوژی، تمام چشمه ها و کانونهای لازم زندگی و حیات را نابود می سازد. تکنولوژی مبانی اخلاقی را از فرهنگ زدوده و روابط روحی و روانی انسانها را، که در حقیقت ارزشهای حیات انسانی است، به گور می سپارد. به طور خلاصه: تکنولوژی برای ما هم دوست است و هم دشمن.
قضاوت تاموس
در یکی از آثار افلاطون، به نام فایدروس (Phaidros) به داستانی برمی خوریم دربارة یکی از پادشاهان مصر علیا به نام تاموس.
«روزی یکی از خدایان به نام تئوت (Theuth) نزد تاموس میهمان بود. تئوت صاحب اختراعات و دانشهای بیشماری بود، از جمله، اعداد، علم حساب، هندسه، نجوم و کتابت. او اختراعات خود را به شاه عرضه داشته و از او می خواهد که مصریان را با این اختراعات آشنا ساخته و آنان را بهره مند کند.» سقراط سپس چنین ادامه می دهد: «تاموس دربارة هر کدام از این اختراعات سوال می کرد و بسته به پاسخی که از تئوت دربارة فواید و کاربرد هر کدام می شنید، براساس استنباط خود که کدام را مفید و یا مضر تشخیص می داد، وی را تمجید و یا سرزنش می کرد، بیان تمام آنچه که تئوت درباره فواید و کاربرد اختراعات خود به شاه گفته است موجب اطالة کلام می گردد. اما زمانی که او موضوع «کتابت» و اختراع «حروف» را مطرح کرد، به شاه گفت: این هنر و فن خرد مصریان را بهبود بخشیده و قدرت حافظة آنان نیز به وسیله این حروف افزوده خواهد شد. چه مهم ترین کاربرد این حروف کمک به یادآوری اندوخته های ذهنی است. شاه در پاسخ گفت: ای تئوت هنرآفرین! فردی لازم است تا خواص آنچه را که آفریده ای روشن سازد ولی شخص دیگری نیز لازم است که فواید و مضرات آفریده های تو را برای کسانی که از آن استفاده می کنند گوشزد نماید. حتی خود تو به عنوان پدر و خالق حروف نتیجه ای را که از فراگیری آن حروف بیان کردی خلاف فایده ای است که از آنها برشمردی؛ این حروف ذهن آموزنده را بیشتر به طرف فراموشی سوق می دهد. زیرا اعتماد و اتکا به این وسیله، که از خارج باعث یادآوری و به خاطر آوردن محفوظات است، نیروی درونی و خلاقه دماغی او را که مایة اصلی قدرت حافظه است می کاهد و کم کم از بین می برد. آنچه تو اختراع کرده ای، در حقیقت برای تقویت حافظه نیست، بلکه وسیله ای است برای حفظ یک خاطره. و آنجا که می گویی به کمک این حروف صاحب خرد و شعور برتر می شوند، در حقیقت سرابی را نشان می دهی بدون آنکه به آبی دسترسی باشد. چه زمانی که آنان مطالبی را می بینند، بدون آنکه آنها را آموخته باشند، خیال می کنند جزو دانایان هستند در حالی که نادانانی هستند که برای اجتماع نکبت می آفرینند و این در شرایطی است که خود را خردمند و صاحب شعور می دانند.
امروزه بر هر کس که حداقل لحظاتی به این واقعیت بیندیشد، این نکته که گفتیم مبرهن است؛ اما با وجود آن، در حول و حوش خود انبوهی از «تئوت» های مصر و متعصب و پیامبران پرخروشی را که فقط با یک چشم ، قدرت نگریستن دارند می بینیم که فقط به تواناییهای صنعت و تکنیک چشم دوخته اند، بدون آنکه به این جنبه نیز بپردازند که تکنولوژی چه چیزهایی را ویران ساخته است. این گونه افراد را می توان «تکنوفیل» (دلباختگان تکنولوژی) دانست که مانند یک عاشق که به معشوق خود نظاره می کند، به تکنیک می نگرند بدون آنکه لحظه ای نقاب از دیگر چهرة آن برداشته و یا حتی ذره ای به عواقب آتی آن بیندیشند. این چنین انسانهایی خطرناکند و باید با احتیاط با آنان روبه رو شد.
واقعیت این است که قراردادی منعقد می شود که براساس آن تکنیک هم می دهد و هم می ستاند. فقط کسانی که دارای قدرت تعقل و عقل سلیم هستند می توانند خود را از هیجان زدگیهای ناشی از تحول و نوآوری تکنیک مصون نگاه دارند و عنان از کف ندهند.
کلیساها و معابد مذهبی و یا اختراع ساعت برای نظم و سامان بخشیدن به زمان عبادتهای جمعی.
این عقیده و پایبندی به آن بود که گاه اختراعات را هدایت می کرد و ضرورت ساخت ابزاری را مطرح می کرد و حتی برای کاربرد پاره ای از این ادوات محدودیتها و یا شرایطی را قائل می شد.
میزان و کمیت یک تکنولوژی و یک ابزار که در جامعه مبتنی بر فرهنگ ابزار وارد می شود به هیچ وجه نقش اساسی و تعیین کننده در تحولاتی که باعث می شود ندارد. به عبارت دیگر شاخصة تاثیر یک تکنیک در یک جامعه با کمیت آن بستگی تعیین کننده ای ندارد.
اصطلاح «فرهنگ ابزار» رابطه انسانهای آن جامعه را با مبانی اعتقادی و سیستم اجتماعی شان و این ابزار مشخص می سازد. این ابزار به هیچ وجه عناصر مهاجم و مداخله گر در یک سیستم اجتماعی نیستند و در ورای کاربرد اجتماعی تداخل و یا نفوذی در مبانی جهان بینی و اعتقادی آن اجتماع نداشتند.
به عبارت دیگر این ابزار و آلات بود که در خدمت ایدئولوژی قرار داشت.
در یک جامعه تکنوکراسی یا «فن سالاری» ابزار و آلات نقش کلیدی را در جهان اندیشه های فرهنگی آن جامعه بر عهده دارند. همه شرایط، تحولات، خواسته ها و همه ویژگیهای اجتماعی باید تا حدود زیادی تابع خواسته ها و ضوابطی باشد که رشد این ابزارآلات و سیر تحولی و تکاملی آن ایجاب می کند. از زندگی جمعی و شرایط اجتماعی آن گرفته تا دنیای مفاهیم و سمبلها همه تابع متغیر خواسته های جبری و توقعات ناشی از سیر تکاملی این تکنیکها می باشند. در این جامعه، ابزار و تکنیک در اجتماع و فرهنگ هضم نمی شود، بلکه به آن هجوم می برد و خود بر آن است که به فرهنگ تبدیل گردد. در اینجا است که باید سنن و آداب، افسانه ها و عقاید، سیاست و مقررات و حتی مذهب برای بقای خود وارد نزاع شود و دست به مقاومت بزند. ریشه نهال تکنوکراسی مدرن مغرب زمین، در قرون وسطای اروپا نهفته است که سه اختراع بزرگ آن را آبیاری کرده است: اختراع ساعت که با آن برداشت جدیدی از زمان حاصل شد، صنعت چاپ که ورقهای مکتوب آن به عصر نقلهای شفاهی و سینه به سینه پایان داد و اختراع دوربین نجومی که اساس و پایه های اعتقادی و جهان بینی یهودیت و مسیحیت را از اعتبار و ارزش انداخت. هر کدام از این اختراعات به نوبه خود بدان لحاظ دارای اهمیت ویژه بود که رابطه جدیدی را بین ابزار و فرهنگ پایه ریزی کرد.
پایان نامه رابطه بهزیستی روانشناختی،بهزیستی روانی با سلامت روان دانشجویان دانشگاه پیام نور
قسمتی از متن:
مقدمه:
سلامت روان یکی از مهمترین عومل مؤثر در ارتقا و تکامل انسانها محسوب میشود. این امر به ویژه در دانشجویان ودانشآموختگان از اهمیت بسیاری برخوردار است.ازآنجا که دانشجویان از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان فردای هر کشور میباشند، بنابراین سلامت روانی آنان از اهمیت ویژهای برخوردار است .دوره تحصیلی دانشگاه بهواسطه حضور عوامل متعدد، میتواند دورهای فشارزا باشد. بهعبارتی ورود به دانشگاه، مقطعی بسیار حساس در زندگی نیروهای کارآمد و فعال در هر کشور است و غالباً با تغییرات عمدهای در زندگی فرد، بهخصوص در روابط اجتماعی و انسانی آنها همراه است. قرارگرفتن در چنین شرایطی، غالباً با فشارها، نگرانیها و هیجانهای خاص این دوره توأم بوده، عملکرد و بازدهی افراد و در نهایت، سلامت روانی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و با توجه به تشدید سطوح استرس در دوره تحصیلات دانشگاهی میتوان انتظار داشت درصدی از دانشجویان در معرض خطر ابتلا به بیماریهای روانی قرار گیرند . روشهای مقابله با تغییرات زندگی و تنشهای حاصل از این تغییرات در افراد مختلف و برحسب موقعیتهای گوناگون، متفاوت است. بنابراین، افراد باید بتوانند شیوههای مؤثری اتخاذ نمایند تقریباً 60 سال پیش سازمان بهداشت جهانی سلامت را به عنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و نه صرفاً بیمار نبودن تعریف کرد(سازمان بهداشت جهانی،2001 و 2004). جاهودا(1958) از نداشتن بیمار روانی به عنوان معیار سلامت روانی انتقاد و به جای آن معیارهای چندگانه را برای سلامت روانی ارائه کرد. متاسفانه تا مدتها پیشرفت قابل ملاحظه ای در کاربرد این دیدگاههای در قلمروهای علمی و عملی مشاهده نشد. سلامت یک مفهوم چند بعدی است که علاوه بر بیمار و ناتوان نبودن، احساس شادکامی و بهزیستی1را نیز در بر می گیرد. اغلب روانپزشکان، روان شناسان و محققان بهداشت روانی جنبه های مثبت سلامت را نادیده می گیرند. تلاش هایی که در جهت گذر از الگوهای سنتی سلامتی صورت گرفته گر چه زمینه لازم را برای تلقی سلامت به عنوان حالتی از بهزیستی(نه صرفا نبود بیماری) فراهم ساخته ولی کافی نیست. البته الگوهای جدید سلامت نیز به طور عمده بر ویژگیهای منفی تاکید دارند و در آنها ابزارهای اندازه گیری سلامت اغلب با مشکلات بدنی(تحرک2، درد3، خستگی و اختلالات خواب)، مشکلات روانی (افسردگی4، اضطراب5 و نگرانی) و مشکلات اجتماعی(ناتوانی در ایفای نقش اجتماعی، مشکلات زناشویی) سروکار دارند. در دهه گذشته ریف6 و همکارانش(1926) 6 الگوی بهزیستی روانشناختی یا بهداشت روانی مثبت را ارائه کردند. بر اساس الگوی ریف بهزیستی روانشناختی از 6 عامل تشکیل می شود. پذیرش خود(داشتن نگرش مثبت به خود) رابطه مثبت با دیگران(برقراری روابط گرم و صمیمی با دیگران و توانایی همدلی)، خودمختاری(احساس استقلال و توانایی ایستادگی در مقابل فشارهای اجتماعی) ، زندگی هدفمند ( داشتن هدف در زندگی و معنا دادن به آن) رشد شخصی(احساس رشد مستمر) و تسلط بر محیط(توانایی فرد در مدیریت محیط). الگوی ریف به طور گسترده در جهان مورد توجه قرار گرفته است. ریف این الگو را بر اساس مطالعه متون بهداشت روانی ارائه کرد و اظهار داشت مولفه های الگو، معیارهای بهداشت روانی مثبت است و این ابعاد کمک می کند تا سطح بهزیستی و کارکرد مثبت شخص را اندازه گیری کرد.
از ویژگیهای عمده انسان آگاهی او از رفتار خود و برخوداری وی از نیروی تفکر است، انسان می تواند از رفتار خود آگاه باشد و در برخورد با مسائل و امور مختلف از نیروی تفکر خود استفاده کند، اما انسان همیشه از آنچه که انجام می دهد آگاه نیست، به سخن دیگر گاهی انسان عملی را انجام می دهد که اما از انگیزه رفتار خود یا هدف آن رفتار آگاه نمی باشد. وقتی والدین برای اولین بار با این حقیقت روبرو می شوند که کودکشان استثنایی است واکنش آنها پیامد هایی خواهد داشت، وجود کودک معلول ذهنی اثرات عمیقی بر روی نحوه ارتباط یک یک افراد خانواده با هم و هریک از آنها با کودک معلول وارد می سازد و همین اثرات ناخوشایند چنانچه به گونه ای منطقی و چاره جویانه قابلیت حل نیابند ضایعات جبران ناپذیری بر روان والدین، سایر نوباوگان خانواده خصوصاً کودک معمول باقی می گذارد. واکنشهای شایع والدین ممکن است به صورت احساس گناه1 ناکامی و محرومیت2 انکار واقعیت یا کتمان حقیقت3 اضطراب و نگرانی باشد میلانی فر(1347) این قبیل واکنشها تا زمانی که به کنترل در نیایند و تعدیل نشوند نه فقط سلامت روانی اعضای خانواده را به مخاطره می اندازند بلکه نوع تعامل و ارتباط اعضای خانواده و کودک معلول ذهنی یا جسمی را پیچیده می سازد و در نهایت موجب اضمحلال انرژی روانی و دیگر توانمندیهای آنان می شوند.
بیان مسأله:
سلامت روانی یکی از مباحث مهمی است که در رشد و بالندگی خانواده و جامعه موثر میباشد. سازمان بهداشت جهانی2(2004) سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی که درآن فرد توانمندی خود را شناخته از آنها به نحو موثر و مولد استفاده کرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف میکند. به طور کلی بهداشت روانی ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، کنترل عوامل موثر بروز آن، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم در برقراری روابط صحیح انسانی است(میلانی فرد، 1386).
آموزشهای روان شناختی شامل آموزش مهارتهای زندگی و آموزش ابراز وجود درمانهای روان شناختی مانند رفتار درمانی و انواع فنون روان درمان و توان بخشی مانند مشکلات ادراکی و شناختی از جمله مداخلههای روان شناختی تلقی می شوند همچنین مداخلههای روان شناختی شامل هر گونه اقداماتی است که روان شناسان و مشاوران به منظور پیشگیری درمان و کاهش مشکلات روان شناختی افراد بکار می برند. هدف نهایی این مداخلهها کمک به افراد برای درک بهتر خود و جهان پیرامون، افزایش قابلیت و توانمندی سازگاری و ارتقای سلامت روانی است(یوسفی 1387).
به منظور کاهش مشکلات در رابطه با بروز نقایص جسمی و ذهنی معمولاً در هر جامعه به دو اقدام اساسی می پردازند: قدم اول سعی و کوشش هرچه بیشتر در امر پیشگیری از معلولیت و جلوگیری از بروز نقایص ذهنی و جسمی یا در اختیار گذاردن راه حلهای و رهنمود های لازم ازطریق کتب و مقالات و برنامه های رادیویی، تلویزیونی و غیره بر جامعه و سازمانهای ذیصلاح تا درصد بروز اینگونه عوارض را تا حد امکان کاهش دهند. اقدام اساسی دوم ایجاد امکانات لازم رفاهی و توانبخش مناسب جهت ارائه خدمات به کودکان معلول خانواده آنهاست. یکی از مفاهیم اصلی مدل سلامت بهزیستی است. مدل سلامت سه نوع بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی را با هم ترکیب کرده ومفهوم جامع و کامل از بهزیستی را هم که جنبه عاطفی(بهزیستی هیجانی) و هم جنبه کاربردی(بهزیستی روانشناختی و اجتماعی) سلامت روانی را در بر می گیرد به وجود آورده اند. سلامت روانی دارای 13 نشانه است که 2 نشانه مرتبط با بهزیستی هیجانی 5 نشانه مرتبط با بهزیستی اجتماعی و 6 نشانه مرتبط با بهزیستی روانشناختی است. بهزیستی روانشناختی به معنای قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است. ودارای مولفه های 1- خودمختاری (احساس شایستگی و توانایی در مدیریت محیط پیرامون فرد و ...)2- رشد شخصی(داشتن رشد مداوم و ...)3- روابط مثبت با دیگران(داشتن روابط گرم و ...)4- هدفمندی در زندگی (داشتن هدف در زندگی)5-پذیرش خود(داشتن نگرش مثبت نسبت به خود و ...) 6- تسلط بر محیط (توانایی انتخاب و ایجاد محیطی مناسب و...) می باشد. همچنین والدینی که دارایی عزت نفس بالایی می باشند سلامت روانی بهتر بهزیستی روانشناختی بهتری نسبت به والدینی دارند که دارای عزت نفس پایین می باشد. با توجه به مطالعات در ایران و این که در استان سیستان و بلوچستان مشابه این تحقیق انجام نگرفته لذا لزوم انجام چنین تحقیقی در استان ضروری به نظر می رسد و خصوصاً در آینده نیز می توان از نتایج این تحقیق نیز در مراکز مشاوره، آموزشگاههای استثنایی و مدارس عادی، سازمان بهزیستی، کلینیک های سلامت روان جهت خدمت رسانی استفاده کرد. با توجه به موضوع تحقیق، سئوال اصلی تحقیق را چنین طرح می کنیم: آیا بین بهزیستی روانشناختی ، بهزیستی روانی با سلامت روانی دانشجویان رابطه ای وجود دارد؟
پایان نامه رابطه سبک اسناد با پیشرفت تحصیلی در دختران و پسران سال سوم دبیرستان
چکیده
به منظور بررسی سبک اسناد و پیشرفت تحصیلی در دختران و پسران سال سوم دبیرستان ابعاد سه گانه اسناد شامل بعد مکان کنترل (درونی در مقابل بیرونی)، بعد ثبات (پایدار در مقابل ناپایدار) و بعد کلیت (کلی در مقابل جزئی) در دو موقعیت شکست و موفقیت در 120 نفر دانش آموز از طریق پرسشنامه سبک اسنادی (ASQ) مورد بررسی قرار گرفتند. نمرات بدست آمده از طریق این پرسشنامه با روش تحلیل واریانس تک متغیره و چند متغیره و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت نتایج نشان داد که ابعاد سه گانه اسناد بین دختران و پسران در موقعیت شکست و موفقیت تفاوت معنی داری ندارند. رابطه بین ابعاد سه گانه اسناد و پیشرفت تحصیلی نشان داد که بجز بعد درونی – بیرونی در موقعیت شکست، بقیه ابعاد با پیشرفت تحصیلی رابطه معنا داری ندارند. همچنین تنها متغیری که تا حدی می توانستیم از طریق آن تا حدی به پیش بینی تحصیلی دانش آموزان بپردازیم همان بعد درونی –بیرونی در موقعیت شکست بود.
تعاریف مفهومی
اسنادهای علی : عللی که افراد در برابر رفتار خود یا دیگری استفاده می کنند ، اسنادهای علی نامیده می شود.
ابعاد اسناد:
- بعد درونی –بیرونی : افراد ممکن است علت رفتار خود و دیگری را به عوامل درونی و بیرونی نسبت بدهند.
- بعد پایدار-ناپایدار: افراد ممکن است علت رفتار خود ودیگری را به عوامل پایدار یا ناپایدار نسبت بدهند.
- بعد کلی – اختصاصی : آنچه موجب شکست یا موفقیت شخص شده است تنها در موقعیت خاصی اتفاق افتاده است یا گستره کلی دارد (یعنی در تمام موقعیتهای زندگی اتفاق می افتد).
تعاریف علمیاتی
اسنادهای علی: با توجه به پرسشنامه سبک اسنادی ASQ (پترسون ، سلیگمن[1]،بایر[2]،آبرامسون[3]،متالسکی[4]،1982) در هر موقعیت اولین سوال ، اسنادهای علی را معین می کند . فرد ممکن است علت رویداد را به عوامل مختلفی اسناد دهد .ولی عمده ترین و مهمترین علت مدنظر می باشد .
ابعاد اسناد: با توجه به پرسشنامه سبک اسنادی نمره فرد در سوال دوم هر موقعیت بعد درونی، بیرونی ، نمره فرد در سوال سوم هر موقعیت بعد پایدار-ناپایدار ونمره فرد در سوال چهارم هر موقعیت بعد کلی-اختصاصی را می سنجند.
پیشرفت تحصیلی: معدل کلی دانش آموزان در ترم گذشته در کل دروس در دو معدل چهارده و بالاتر (برای دانش آموزان با پیشرفت بالا)و پایین تر از چهارده (برای دانش آموزان با پیشرفت پایین)در نظر گرفته می شود.
در فصل بعد ما به بررسی نظریه های مختلف اسناد که در دو بعد اساسی علتها وابعاد اسناد متمرکز می شوند، می پردازیم. همچنین سه بعد مورد نظر در این تحقیق یعنی بعد درونی-بیرونی ، بعد پایدار-ناپایدار وبعد کلی و اختصاصی مورد بحث قرار خواهد گرفت. رابطه اسناد با پیشرفت تحصیلی و جنسیت در تحقیقات زیادی مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیقات نیز در فصل بعدی مورد مقایسه و بررسی قرار خواهد گرفت.
1-Seligman2-Baeyer3-abramson4-Metalsky
عنوان | صفحه |
فصل اول |
|
مقدمه |
|
زمینه و بیان مسئله | 1 |
اهمیت و ضرئرت پژوهش | 4 |
سئولات پژوهش | 5 |
متغیرهای پژوهش | 5 |
تعاریف مفهومی | 6 |
تعاریف عملیاتی | 6 |
فصل دوم:پیشینةنظری وپژوهشی |
|
خلاصه فصل | 8 |
اسناد | 9 |
نظریه های اسناد | 10 |
سو گیری های اسناد | 23 |
اسنادهای اصلی | 26 |
ابعاد اسناد | 27 |
اسنادها؛موفقیت وشکست | 32 |
اسناد وجنسیت | 35 |
اسناد وپیشرفت تحصیلی | 41 |
فصل سوم:روش پژوهش |
|
خلاصه فصل | 45 |
روش تحقیق | 46 |
جامعه اماری وروش نمونه گیری | 46 |
ابزار تحقیق | 46 |
روش نمره گذاری پرسشنامه | 50 |
روش اجرا | 51 |
اعتبار وپایایی پرسشنامه | 52 |
روش آماری | 54 |
فصل چهارم:یافته های پژوهش |
|
خلاصه فصل | 56 |
یافته های توصیفی | 57 |
یافته های تحلیلی | 60 |
بررسی رابطه ابعاد سه گانه اسنادپس از شکست در دختران وپسران | 60 |
بررسی رابطه ابعاد سه گانه اسناد پس از موفقیت در دختران وپسران | 62 |
بررسی رابطه سبک اسناد با پیشرفت تحصیلی | 64 |
بررسی پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش اموزان در دوجنس دختر وپسربا ابعاد سه گانه اسناد در موفقیت وشکست | 68 |
یافته های دیگر | 71 |
فصل پنجم :بحث ونتیجه گیری |
|
بحث ونتیجه گیری | 75 |
محدودیت های تحقیق | 77 |
پیشنهادات | 77 |
منابع فارسی | 79 |
منابع انگلیسی | 81 |
پیوست ها |
|
زبان خصوصی» و رابطه آن با نظریه « معنی»
نظر رایج درباب زبان خصوصی
نظریه کاربردی
اهمیت مسئله « زبان خصوصی» و رابطه آن با نظریه « معنی»
مسئله زبان خصوصی یکی از مهمترین مباحث پژوهشهای فلسفی است که درباب آن نظریات مختلفی مطرح گردیده است. اکثر مفسران معتقدند که ایدة عدم امکان « زبان خصوصی» محصول نظریه جدید ویتگنشتاین در باب معنی و فهم آن است در پژوهشها معنی به عنوان کاربرد معرفی می شود به عبارت دیگر معنی یک واژه عبادت است از کاربرد آن در حوزة عمل اجتماعی و در نتیجه این معادل سازی، معیار و ملاک فهم معنا عبارت است از قابلیت و توانایی کاربرد واژه و جملات بر مبنای « قواعد» کاربرد آنها در صورتهای خاصی حیات اجتماعی. از نظر ویتگنشتاین تنها در صورتی می توانیم بگوییم زبانی را فرا گرفته ایم ومعنای واژه های آن را دریافته ایم که قواعد استفاده از واژه ها را رعایت کرده باشیم( پژوهشها بند 81) اصولاً از نظر ویتگنشتاین زبان برای اینکه معنایی داشته باشد از بعضی قواعد پیروی کند و از آنجا که قواعد بوسیله جامعه و بر اساس توافق افراد جامعه ساخته می شود و پیروی از قواعد نیز جنبه اجتماعی دارد و لذا نتیجه می گیرد چیزی به نام زبان خصوصی وجود ندارد.
( بر این مگی. فلاسفه بزرگ. صص 557و556) قبل از هر چند ابتدا باید مشخص کنیم که مواد و منظور ویتگنشتاین از مد زبان خصوصی، چیست، توجه با سخنان و می توان گفت که زبان خصوصی زبانی نیست که انسانها در تک گویی های خود بکار می برند زیرا با این امکان وجود دارد که شخصی دیگری بتواند زبان آنها را به زبان ما ترجمه بکند بلکه منظور او زبانی است که اصولاً غیر قابل اشتراک و آموختن است زیرا واژه های این زبان به چیزهایی دلالت می کند که فقط برای متکلم آن زبان قابل شناخت است یعنی به تجربه های شخصی و مستقم او دلالت دارد: « اما آیا می توانیم زبانی را هم تصور کنیم که در آن شخص بتواند تجربه های درون خود- احساسها، حال و هوا و غیرعه.. را برای کاربرد شخصی خود بنویسد یا به آن بیان شفاهی ببخشد... واژه های منفرد این زبان قرار است به آنچه فقط برای شخص سخن گو می توانند دانسته باشد ارجاع دهند.» ( پژوهشها بند 243) از نظر پیرس این بند و طرحی کلی از « زبان خصوصی است که بر اساس آن زبان خصوصی، زبانی است که تنها مبتکر این زبان
می تواند واژه های آن را بفهمد و هیچ شخص دیگری قادر به فهم آن نیست. از نظر پیرس ویتگنشتاین، دلایل اثبات می کند که حتی مبتکر این زبان نیز قادر به کاربرد این زبان نیست زیرا هیچ معیار و محک عملی برای تشخیص صحت یا سقم کاربرد واژه های آن زبان وجود ندارد.(David pears False prison , p.p328-329)
نظر رایج درباب زبان خصوصی
اغلب مفسران بند 243 پژوهشها را به عنوان آغاز بحث زبان خصوصی می دانند و معتقدند که این بحث مربوط به زبان حسی و واژه های مربوط به احساسات می باشد و به همین اساس در تعریف زبان خصوصی می گویند زبانی است که واژه های آن برای بیان تجارب طنی و خصوصی همچون درد، خارش، سوزش و ..... به کار می روند و لذا اسامی این تجارب تلقی می گردند. به نظر آنها که ویتگنشتاین در زمینه« زبان خصوصی» به آن مخالفت می کند این است که زبان خصوصی یک نوع بازی تسمیه نیست یعنی زبانی نیست که حاوی اسامی احساسات باشد زیرا واژه هایی که معرف چنین احساساتی اند شرایط لازم تسمیه را ندارند یکی از این شرایط قابل تشخیص بودن است علائمی که به عنوان اسم احساسات بکار می روند این شرط را بر آورده نمی کنند( هارت ناک، ویتگنشتاین، صص 116-115و111-110) ویتگنشتاین برای اثبات این امر می گوید فرض میکنیم که من احساسی را حاصل می کنم و علامت «S» را بریا تعیین آن بکار میبریم و هر روز که این احساس را پیدا کردم علامت«S»را در ردفترچه یادداشت ثبت می کنم ویتگنشتاین می پرسد در اینجا چگونه تشخیص می دهم که احساسات بعدی من همان احساسی است که اولین بار تجربه کرده ام و آن را « S» نامیدم آیا تشخیص من و« S» نامیدن این احساسات درست و صحیح است یا نه؟ از نظر ویتگنشتاین سخن گفتن از تشخیص درست و صحیح متظمن ملاک و مناط صحت است اما این ملاک نیز باید ملاکی بیرونی باشد بطوریکه برای دیگران قابل فهم باشد« پس کاربرد این واژه نیاز به توجیه دارد که همه کس بفهمد» ( پژوهشها بند 261) « توجیه عبادت است از توسل به چیزی مستقل» ( پژوهشها بند 265) به همین خاطر می گوید این سخن که « به نظر می آید که همان احساس است» ملاک صحیحی نیست «آدمی می خواهد بگوید. هر آنچه قرار است به نظرم درست بیاید درست است و این فقط یعنی اینجا نمی توانیم دربارة «درستی» سخن بگوییم لذا از نظر ویتگنشتاین صرف عقیده من به اینکه چیزی چنان است نمی توان ملاک و معیاری برای تعیین صحت تشخیص من باشد علاوه بر این از نظر ویتگنشتاین حافظه نیز نمی تواند ملاک صحت کاربرد واژه های مربوط به احساس باشد از نظر او اگر ما در برخی موارد به حافظه خود توسل می جوییم اما در این موارد ملاک مناطی وجود دارد که به موجب آن صحت و نادرستی حافظه معلوم می شود به عنوان مثال زمانی که ما می خواهیم بدانیم ساعت حرکت قطار چه ساعتی بوده است میتوانیم، با اعتماد به حافظه خود ساعت حرکت قطار را نجاط آوریم اما در اینجا صحت تصویر ذهنی جدول زمانی حرکت قطارها را می توان با یک ملاک بیرونی سنجید در صورتیکه طبق برنامه قطار در ساعت مورد نظر حرکت کند حافظه من درست بوده است در غیر اینصورت نادرست بوده اما در مورد احساسات اینگونه نیست و اگر بخواهیم برای صحت تشخیص احساس مان به حافظه توسط جوییم و هیچ ملاک بیرونی و مستقل نداشته باشیم عمل نادرست همانند کسی خواهد بود که چند نسخه از یک روزنامه را ؟؟ تا مطمئن بشود آنچه نوشته شده است راست است» ( پژوهشها 265) از آنجایی ک ما در تعیین درستی یا نادرستی تشخیص احساسات درونی خود ملاک و مناطی نداریم لذا میان این او جمله تفاوتی نخواهد بود که: در همان احساس است که قبلاُ داشتیم« « همان احساسی نیست که قبلاً داشته ام.» قضیه ی که چنان صورت یافته است که صدق و کذبش یکی است اصلاً قضیه نیست پس علامت « S» اصلاً اسم چیزی نیست که اشتباهاً به جای اسم گرفته شده بود اسمی که برای بکار بردنش ملاک و ماطی نباشد یعنی قاعده ای برای استعماش نداشته باشیم اسم نخواهد بود
پایان نامه بررسی رابطه بین اوقات فراغت و انگیزه تحصیلی دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان گچساران در 90 صفحه ورد قابل ویرایش
(مقدمه )
«فَإذا فَرَغْتَ فَاَنْصَبْ»
بدون شک دانش آموزان هرجامعه ، سرمایه های گرانبهائی اند که اگر مورد
بی توجهی قرارگیرنددر تصمیم گیری ها مد نظر نبا شند، آن جامعه دچار خسران زیادی خواهد شد . با نگاهی به ارقام بودجه کشورهای صنعتی وپیش رفته در مقایسه با کشورهای جهان سوم فاصله زیاد بین آن دورا می توان دید .
بسیاری از کشور های توسعه یافته معتقدندکه هرچه دراینارتباطهزینهنمایند ، تبدیل به سرمایه های دیگری در ابعاد مختلف آن کشور خواهد شد .در میان
دانش آموزان با توجه به دانش آموزان متوسط جایگاه ویژه ای دارد .زیرا علاوه بر این که در آینده نزدیک می توانند در امور جامعه مؤثر واقع شوند .در زمان تحصیل هم به دلیل ویژگیهای خاصی که دارند ،قادرند منشا ءحرکت های سازنده یا مخرب شوند . بدین لحاظ هر چه به این نیروی خارق العاده توجه شود از قدرت خروشان وپر تحرک آنان می توان بهره جست و هر چه به بوته فراموشی سپرده شوند ،این سیل عظیم می تواند خسارت زیادی را به وجود آورد ،
سئوا لی که دراین جا مطرح است این است که دربرابر هدر رفتن فرصت های جوانی چه کسانی مسئولند .بدیهی است که نظام تعلیم وتربیت به تنهایی نمی تواند در تربیت واستفاده صحیح از جوانان موفق شود .یکی از موضوعات بسیار مهم
برنامه ریزی برای اوقات فراغت دانش آموزان می با شد که اگر اصولی و حساب شده باشد میتوانند زمینه رشد و تعالی جامعه مهیا نمایند و کشور را از آسیبها وخطرات احتمالی که ممکن است در اثر بی توجهی به این امر گریبان گیر کشور شود مصون بدارد .فلسفه اوقات فراغت از پیچیدگی ،تنوع وتفاوتهای بنیادی برخورد است هرفرد براساس تفا وت های زیست شناختی (بیولوژیک )فرهنگی ،نگرش و تجربیات گذشته واهداف ومقاصدی که برای آینده خود دارد، تعبیرمتفاوت یا ومتضاد نسبت بهدیگران از تأمین اوقات فراغت وچگونگی تأثیرآن برانگیز دارد . اگر ما بتوان تأثیر وتأثری را که این دو واثرانگیزواوقات فراغت یکدیگردارند را به درستی مشخص نمائیم قدم مثبتی در راه کسب هر چه بهتر علم و دانش همراه با لذت بردن از زندگی برداشته ایم .
تعریف اوقات فراغت :
اوقات فراغت را غالباً به معنا ی بیکاری ،اوقات غیرموظف ،ساعات بدون برنامه ، اوقات غیر رسمی و … تلقی می نمایند .به همین علت بزرگسالان مربیان واولیا برای جلوگیری از هدر رفتن این اوقات سعی می کنند که با برنامه ها ،سرگرمی و اشتغالات مختلف اوقات فراغت دانش آموزان را پر کنند .
حال فلسفه اوقات فراغت این است که فرد بدون اجبار وخارج از چارچوب های قبلی بودن اشتغال ورزی دیگرساخته خود با میل و رغبت به فعالیت های دلخواه خویش بپردازد و از طرف دیگر گفته می شود که اوقات فراغت منشاء خلاقیت ها باروری افکار ، شکل دهی شخصیت ، تأمین انرژی و بازیابی قوای حیات و کشف و اختراع و نوآوری و ابتکار ، بازاندیشی و اصلاح افکار ، محاسبه ومراقبت ، ارزیابی و بازیابی و ایجاد انگیزه و رغبت و میل در فرد می شود .
اوقات فراغت را به حسب تفاوت های ارزشی و فرهنگی ، نگرش ها ، تجربیات ، شرایط و موقعیت های مادی و معنوی هر فرد تعریف کرد . طبیعت آدمی اساساً به گونه ای است که دائماً در حال تعادل جوئی است . نظریه در روان شناسی انگیزشی وجود دارد که معتقد است حالات هیجانی و انگیزش با حالات متضاد و متعارض همراه می گردد که این نظریه به عنوان نظریه فرآیند متضاد
OPPOMENT PROGRESS THEORY مشهود است .
پس موضوع تحقیق :
( بررسی رابطه بین اوقات فراغت و انگیزه تحصیلی دانش آموزان مدارس متوسطه شهرستان گچساران می باشد )
هدف از انتخاب موضوع :
اگر بپذیریم که مهمترین بخش شکل گیری شخصیت نوجوانان و جوانان در اوقات آزاد ، فارغ از همه وظایف و برنامه های از پیش تعیین شده بیرونی ودیگر ساخته است و اگر قبول کنیم که ذهن هنگامی به جوشش و خلاقیت می افتد که منشاء تحریک آن تمایلات درونی و خود انگیخته باشد و فرد فعالانه و با انتخاب آزاد و به دور از انتظارات بیرونی ومقبولیت نهادی و نقش بازی کردن های تصنعی ، در شکل دادن افکار و اندیشه ها واعمال خود دخالت نماید ، آنگاه می تواند به فلسفه وجودی اوقات فراغت ، آن هم با جهت گیری مثبت ، رشد دهنده و کمالزا پیبرد .
با توجه به انحرافات و مشکلات پیچیده و عدیده ای که در جامعه امروزی وجود دارد برای استفاده بهینه از اوقات فراغت و تأثیر بیشتر آن بر ایجاد انگیزه در
دانش آموزان به نظر رسید که می توان قدم مثبتی در این راه برداشت و همین امر ما را مصمم کرد که به این عنوان بپردازیم شاید مثمرثمر واقع گردد .
تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری و فرضیات تحقیق
قبل از تجریه و تحلیل فرضیات آماری ذکر چند نکته لازم وضروری است :
1- فرضیات تحقیق که شامل 4 فرضیه و 18 سؤال است با استفاده از دو تکنیک آماری ( آزمون استقلال ( خی – دو ) و آزمون همبستگی مورد تحلیل قرار می گیرند .
2- سؤالات 5،6،7 و8 مربوط به فرضیه اول می باشند و سؤالات 9،10،11 و12 نیز مربوط به فرضیه دوم هستند . سؤالات 13،14،15 ،16 و17 مربوط به فرضیه سوم وسؤالات 18،19،20،21 و 22 مربوط به فرضیه چهارم هستند .
فرضیات تحقیق :
فرضیه اول :
برگزاری اردوهای تابستانی توسط واحدهای آموزشی باعث افزایش انگیزه دانش آموزان می گردد .
برای این فرضیه 5 گزینه ( پاسخ) در نظر گرفته شده وپاسخگویان با گذاشتن علامت ضربدر در یکی از این گزینه ها ، نظر خود را ابراز داشته اند .
سؤالات مربوط به فرضیه اول :
1- انتخاب دانش آموزان و فرستادن آنها به ارودهای تابستانی بر اساس معمول و میانگین نمرات باعث ایجاد رقابت سالم در میان آنان و افزایش انگیزه در آنان
می گردد.
2- انتخاب دانش آموزان منضبط و با اخلاق و درس خوان و معرفی آنان به دیگر دانش آموزان و فرستادن آنان به ارودهای تابستانی باعث ایجاد انگیزه برای بهتر شدن اخلاق و انگیزه بیشتر در آنان در امر تحصیل می گردد .
3- قول مساعد راجع به اعزام دانش آموزان برای دیدن آثار باستی و اماکن متبرکه و …در تابستان باعث ایجاد انگیزه در آنان می گردد.
4- قول مساعد به داشن آموزان در مورد اعزام آنان برای دیدار با اشخاص مهم دولتی و مملکتی و کشوری ، انگیزه آن را در توجه بیشتر به امر تحصیلافزایشمیدهد .
فرضیه دوم :
برگزاری کلاس های فوق برنامه در سال تحصیلی باعث افزایش انگیزه نسبت به درس
می شود ( مانند پرداختن به ورزش و تربیت بدنی ، آموزش کامپیوتر و هنر و احکام و … ) برای این فرضیه 4 سؤال به شرح زیر طرح و اطلاعات جمع آوری شده است :
سؤالات فرضیه دوم :
1- برگزاری کلاس های آموزشی و سرگرمی ( هنر و خط و نقاشی و طراحی و … ) ضمن ایجاد مهارت در دانش آموزان باعث افزایش انگیزه نسبت به مطالعه و تمرین بهتر دروس آنان می گردد .
2- برگزاری کلاس های آموزشی و سرگرمی کامپیوتر ضمن مهارت آموزی باعث رشد و شکوفائی و آماده سازی ذهن آنان برای فراگیری عملی می گردد و انگیزه به درس را در آنان می افزاید .
3- برگزاری کلاس های احکام و قرآن و… باعث ایجاد وافزایش انگیزه برای پذیرش و تعلق بیشتر به مسائل دینی دردانش آموزان گشته و باعث رشد و شکوفائی در دروس می گردد .
4- برگزاری کلاسهای آموزشی مهارت های فردی و بدنسازی
( BADY BUILDING) ضمن تقویت روحیه و سلامت جسم ، انگیزه لازم برای فراگیری بهتر دروس را در دانش آموزان ایجاد می نماید .
پژوهش بررسی رابطه خلاقیت و پیشرفت تحصیلی در 66 صفحه ورد قابل ویرایش
پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی رابطه خلاقیت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر کلاس پنجم دو تا از مدارس کرج انجام شده است.
جامعه پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان سال پنجم ابتدایی در شهرستان کرج که از بین آنها 100 آزمودنی با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید.
ابزار اندازه گیری در این تحقیق عبارت است از آزمون مداد کاغذی چند جوابی برای سنجش خلاقیت (MPPT ) و همین طور برای سنجش عملکرد تحصیلی آزمودنیها ازمعدل نیم سال گذشته آنها استفاده شد که پس از جمع آوری داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون به تحلیل داده ها پرداخته شد که ضریب همبستگی (%29r= )به دست آمد و معلوم شد که بین خلاقیت و پیشرفت تحصیلی آزمودنیها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
مقدمه :
کنجکاوی و تفکر پیرامون افراد سرآمد و با استعداد سابقه ای بس طولانی،در حدود دو هزار سال دارد و احتمالاً به زمانی برمی گردد که برای اولین بار انسان علاقه مند شد بداند چرا افراد با هم تفاوت دارند.در جوامع مختلف همیشه افرادی بوده اند که از خود توانایی ها وبرجستگی خاص نمایان می ساختند که این امر موجب تحریک حسن کنجکاوی دیگران می گردید و سوء ظن،نفرت و یا ترغیب و تشویق آنها را در پی داشت.اشخاصی بوده اند که با استعداد فراوان و نبوغ فوق العادة خویش در طول زندگی توجه و تحسین همه را به خود جلب نموده اند و یا بدون توجه مردم،زندگی کرده اند و گاه پس از مرگشان به نبوغ آنها پی برده شده است.گرچه تمدن و فرهنگ انسانی نتیجه تلاش تمام افراد بشر است اما غنا و عظمت آن مدیون افراد خلاق،متفکران،نوابغ،کاشفان و مخترعان بوده است.از این رو،اهمیت شناخت و پرورش این افراد آشکار می شود.بنابراین در دنیای پیچیدةکنونی که شاهد رقابتهای بسیارفشرده جوامع مختلف برای دستیابی به جدیدترین تکنولوژی ها و منابع قدرت هستیم.افراد تیزهوش و خلاق و صاحبان اندیشه های نو و متکبر همانند گرانبهاترین سرمایه ها از جایگاه بسیار بالایی برخوردار هستند.زیرا هرقدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر شود نیاز به شناسایی و پرورش ذهنهای خلاق و آفریننده محسوس و روشن تر می گردد.در همین رابطه توین بی [1] معتقد است که شانس برای به دست آوردن خلاقیت بالقوه می تواند موضوع زندگی و مرگ هر جامعه ای باشد.همچنین تورنس[2] (1959)نقل از نیسان و دیگران(1377)استدلال می کند که تصاویر آگاه و ناخودآگاه ازآینده نیروی محرکة مهمی در پس دستاوردهای آینده اند.تصاویر مثبت آینده نیروهای پرتوان مغناطیسی هستند که ما را به تحرک واداشتند و به ما انرژی لازم را برای حرکت به پیش،به سوی امکانات،راه حل ها و دستاوردهای خلاق و جدید – می دهند،ازطرفی برای آنکه بتوانیم قدرت تصور خود را پرورش دهیم و تصاویر مثبتی از آینده خلق کنیم باید خلاقیت خود را پرورش دهیم.چه نیاز به خلاقیت اجتناب ناپذیر است(نیسان،حیدری پاک نیکرو 1377)
به همین دلیل امروزه جامع ما بیش از هر زمان دیگر به افراد هوشمند و خلاق نیاز دارد و در شرایط کنونی مسأله خلاقیت از مهمترین مسائل در قلمرو روانشناسی آموزشگاهی است.به طوری که در اصل 25 کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران مصوب شورای تغییر بنیادهای نظام آموزش و پرورش (1367) تحت عنوان پرورش توان تفکر،نقد و ابتکار آمده است که:در تدوین و اجرای برنامه های آموزش و پرورش باید از شیوه هایی استفاده شود که توان تفکر،تحلیل و نقد،ابتکار و خلاقیت را تقویت کنند و زمینة مناسب را برای خودآموزی دانش آموزان فراهم نمایند.همچنین این اصل می افزاید که … برنامه
ریزی آموزشی و درسی باید به گونه ای باشد که به دانش آموزان مجال تفکر داده شود و آنان را به اندیشیدن و تفکر ترغیب نماید…تعلیمات باید به گونه ای باشد که در دانش آموزان رشد فکری وقوّة تجزیه و تحلیل را تقویت بنماید…
جامعه
جامعه عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر کلاس پنجم ابتدایی
نمونه
نمونه آوری در این پژوهش 100 نفر دانش آموز دختر کلاس پنجم دو تا از مدارس کرج می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند
طرح تحقیق
این پژوهش از نوع همبستگی می باشد،چون این تحقیق به دنبال رابطه بین خلاقیت و پیشرفت تحصیلی می باشد،به عبارت دیگر هیچ کدام از متغیرها دستکاری نشده اند و صرفاً رابطه بین دو متغیر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی مورد نظر می باشد.
ابزار اندازه گیری:
در این پژوهش به منظور اندازه گیری متغیر های مورد نظر از ابزارهای زیر استفاده شده است:
1- آزمون مداد کاغذی چند جوابی برای سنجش خلاقیت(MPPT)[3] 2- ریزنمرات دروس مختلفی که دانش آموزان گذرانده اند.
آزمون مداد کاغذی چند جوابی سنجش خلاقیت(MPPT):
عابدی(1372) کوشش کرد که وسیله ای برای اندازه گیری خلاقیت بیابد که ضمن دارابودن اعتبار و پایایی قابل قبول در زمان نسبتاً کوتاهی اجرا و نمره گذاری شود.در سالهای 63-1362 عابدی بر پایه تئوری و تعریف تورنس از خلاقیت یک آزمون 75 سئوالی (چند جوابی) برای اندازه گیری خلاقیت ساخت. مواد این آزمون در چهارگروه سیالی،ابتکار،انعطاف پذیری و بسط قرارمی گیرد وی در سال 1986 در دانشگاه کالیفرنیا با کمک یکی از دانشجویان درس آمار و روش تحقیق این آزمون را از نو طراحی نموده و بارها مورد تجدید قرار دادند. فرم کنونی آن در سال 1992 توسط گروه استادان دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس ساخته شد.
دو نمونه از سئوالهای این آزمون در زیر آمده است:
1- آیا از تجارب تازه لذت می برید؟
الف- از تجارب تازه لذت نمی برم
ب- گاهی از تجارب تازه لذت می برم
ج- از تجارب تازه لذت می برم.
2- با افرادی که به سختی متقاعد می شوند چگونه برخورد می کنید؟
الف- دریافتن دلایل متقاعد کننده اشکال دارم
ب- سعی می کنم برای متقاعد کردن آنان چند دلیل مختلف بیاورم
ج- برای متقاعد کردن آنان دلایل بسیار می یابم.
روش نمره گذاری این آزمون به این صورت است که چون این آزمون دارای 60 ماده می باشد که تعداد 22 ماده در بخش ابتکار، 16 ماده در بخش سیالی، 11 ماده در بخش انعطاف پذیری و 11 ماده در بخش بسط تقسیم شده است و هر ماده دارای 3 گزینه می باشد. و گزینه ها نیز به ترتیب میزان خلاقیت را از کم به زیاد مشخص می کنند که به ترتیب نمره ای از 1 تا 3 به آنها تعلق می گیرد. این نمره ها در چهار گروه جمع شده و بدین ترتیب چهار نمره به دست آمده و با جمع چهارنمره می توان یک نمره کل برای خلاقیت آزمودنی بدست آورد.(عابدی 1372)
پایان نامه بررسی مقایسه رابطه میزان افسردگی ما بین دو گروه افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در 50 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
مقدمه موضوع تحقیق 2
الف – مسئله 2
ب – فرضیه 2
فایدة تحقیق 3
روش انجام تحقیق 3
پیش فرض 4
نمونة تحقیق و چگونگی نمونه برداری 4
روش آماری تحقیق 5
روش جمع آوری داده ها 5
تعریف واژه ها 5
الف – افسردگی 5
ب – ورزش 6
تعریف افسردگی 8
علائم افسردگی 8
نشانه های افسردگی تب قطبی 9
1-نشانه های بد جانی 9
2-نشانه های شناختی 9
3-نشانه های انگیزشی 9
4-نشانه های بدنی 9
طبقه بندی افسردگی 10
دوره افسردگی 10
جامعه تحقیق 12
نمونه برداری 12
نمودار شماره 1 14
نمودار شماره 2 16
نمودار شماره 2 18
نمودار شماره 4 20
ابزار تحقیق 21
نمودار شمارة 5 22
نمودار شمارة 6 23
دستور اجرا 24
نحوه نمره گذاری 24
جدول تحقیق میزان افسردگی 24
جدول شماره 1 25
طرح آزمایشی 25
الف – متغیر مستقل 26
ب – متغیر وابسته 26
شیوه اندازه گیری 26
کنترل ها 27
نمودار شماره 7 28
نمودار شماره 8 29
تحلیل نتایج 34
شیوه اندازه گیری 34
شیوه گروه بندی 34
جدول شماره 1 35
جدول شماره 2 37
محاسبه لایه های آماری گروه اول 39
محاسبه لایه های آماری گروه دوم 37
جدول شماره 3 40
جدول شماره 4 40
الف تدوین فرضیه 40
مسأله 40
فرضیه 40
آزمون و مقایسه میانگین دو گروه مستقل 41
خطای استاندارد 41
جدول شماره 5 41
فرضیه در این بخش 42
فرضیه صفر 42
فرض خلاف 42
نتیجه 42
بحث و نتیجه گیری 45
خلاصه فصول 46
مشکلات و محدودیتها 47
پیشنهادات 49
منابع 50
فصل اول
1-روش انجام تحقیق
2-پیش فرض
3-جامعه آماری دقیق
4-نمونة دقیق و چگونگی نمونه برداری ها
5-مقدمه
6-هدف کل تحقیق
7-فرضیه
8-روش آماری تحقیق
9-تعریف واژه ها
الف – افسردگی چیست ؟
ب – تعریف ورزش
مقدمه :
در حال حاضر جوامع بشری با همه پیشرفت و جهش که در کلیة متون و علوم مختلف بشری است توجه ناچیزی به جنبه های روانی ، تربیتی ، عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی و بهداشت روانی افراد نموده است .
پیچیدگی و گرفتاریهای جوامع انسانی امروز آگاهی لازم در زمینه های یاد شده را اجتناب نا پذیر و ضروری می نماید . به نظر می رسد اوضاع و احوال شرایط زندگی مدرن و پیچیدگی حاصل از آن انزوا و فرد گرایی همراه با آن از عوامل عمده ای است که زمینة ابتلاء به بیماری روانی از جمله افسردگی را فراهم می کنند .
موضوع تحقیق :
الف – مسأله : آیا رابطه بین افسرگی و فعالیت های ورزشی موجود است .
1–هدف این تحقیق بررسی رابطه بین تمرینات ورزشی و افسردگی کمتر است .
2-ارائه کارهای مناسب و پیشنهادات مؤثر در زمینة اثرات مثبت فعالیت های ورزشی در درمان و کاهش افسردگی و میزان خودکشی .
ب – فرضیه :
افرادی که به فعالیت ورزشی می پردازند افسردگی کمتری را نسبت به افرادیکه ورزش نمی کنند نشان می دهند .
فایده تحقیق :
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی است که در حال حاضر هر فرد ممکن است آنرا در طول زندگی خود بطور متناوب یا مستمر تجربه کند .
این موضوع صرفاً محدود به زمان و مکان خاصی هم نمی باشد بلکه واکنشی است که در مقابل فشارات عصبی و مشکلات ناشی از جوامع مدرن یا نیمه مدرن کنونی موجود و گویای حالتی است که در هر دوره زمان برای هر کس ممکن است روی دهد .
به صراحت می توان اعلام نمود که تعدادی از افراد بالغ در دوره ای از عمر خود دچار این حالت گردیده و عده ای بیشتری از این افراد به افسردگی خود آگاه نیستند و اگر این حالت روانی ادامه پیدا کند منجر به بعضی مشکلات روانی و بدنی می شود و ادامه در آخر منجر به خودکشی فرد می گردد .
اگر اطلاعات به افراد داده شود تا این حالات روانی نامساعد را تشخیص دهند ، زودتر اقدام به رفع می نمایند .
روش انجام تحقیق :
هدف ما از انجام این پژوهش سنجش و مقایسة فراوانی دو متغیر مستقل ورزش ، وابسته افسردگی در هر دو گروه آزمودنی آزمایشی می باشد .
می خواهیم که بدانیم که آیا رابطه ای بین دو متغیر ذکر شده وجود دارد یا نه ، لذا مناسبترین روش در کسب نتیجه ارزیابی موضوع مطرح شده است .
انجام محاسبات آماری به روش مقایسه ای می باشد و نهایتاً سطح معناداری تفاوت های مشاهده شده را در میزان افسردگی دو گروه آزمودنی آزمایشی و داده های جمع آوری شده را در میزان افسردگی دو گروه آزمودنی آزمایشی را در داده های جمع آوری شده با استودنت مورد آزمون قرار خواهیم داد .
پیش فرض :
1-میانگین نمرات گروه اول (غیر ورزشکار) بالاترین میانگین افسردگی را نسبت به گروه دوم افراد (ورزشکار) دارند .
2-تفاوت مشاهده نمرات دو گروه از اجرای آزمون افسردگی در سطح معنی داری می باشد .
جامعه آماری تحقیق :
با منظور مقایسة افراد افسرده ما بین آزمودنیهای آزمایشی در دو گروه افراد غیرورزشکار و ورزشکار به تعداد 60 نفر روززی جنسیت مرد از میان 2445 نفر از افراد موجود و مقیم یکی از مراکز مشابه تهران (-) که به روش نمونه گیری کاملاً تصادفی انتخاب شده اند می باشند.
نمونه تحقیق و چگونگی نمونه برداری :
آزمودنی آزمایشی این تحقیق شامل 60 نفر از آزمودنی در دو گروه (ورزشکار و غیر ورزشکار) از سطح جامعه آماری ذکر شده از میان آن تعداد افرادیکه فعالیت ورزشی نداشته اند و افرادی که فعالیت ورزشی داشته اند به صورت تصادفی با استفاده از لیست اسامی از قبل تعیین شده انتخاب شده اند و محدودیت (سنی.تحصیلی) برای انتخاب آزمودنیهای در نظر گرفته شده است و در کل تنوع سطح اجتماعی و فرهنگی ، اقتصادی ، اقلیمی ، ترتیب تولید وضعیت خانوادگی و شرایط زیستی …… در جهت تعلیم در نظر گرفته شده اند .
روش آماری تحقیق :
به منظور بررسی یافتة این تحقیق و میزان رابطه بین متغیرهای مستقل وابسته (ورزش،افسردگی) مشاهده شده در دو گروه و سطح معناداری نتایج بدست آمده از مقیاس نسبی و فاصله ای حسابی و انحراف استاندارد و آزمون استودنت برای هر گروه مستقل استفاده شده اند .
متغیرهای پژوهش عبارتند از :
الف – متغیر مستقل (ورزش)
ب – متغیر وابسته (افسردگی)
با استفاده از اجرای تست توسط آزماینده در میزان افسردگی در آزمودنیها استفاده شده است .
تعریف واژه ها :
الف – افسردگی :
الف – چیزی که تست یک آنرا می سنجد .
ب – یک حالت احساس یک واکنش نیست به یک موقعیت یک سبک اختصاصی رفتار مشخص مورد استفاده واقع می شود . احساس افسردگی معمولاً به صورت غمگین شناخته شده (دکتر حسین آزاد ، آسیب شناسی روانی)
ب – ورزش :
تمرینات مستمر و پیگرد فعالیت منظم بدنی ( فیزیکی ) که افراد را در شرایط مطلوبی از نظر حالات و کیفیات بدنی قرار می دهد که با افزایش دفعات و تمرینات لازم و ایجاد ظرفیتهای مناسب توان جسمی لازم و نوعی ورزیدگی در حرکات را برای انجام دهنده آن ایجاد می نماید .
در این تحقیق به بررسی این فرضیه کلی پرداخته شد که افرادیکه فعالیت بدنی دارند افسردگی کمتر نسبت به افرادیکه ورزش نمی کنند دارند . یافته های اساسی این فرضیه این بوده است . آزمون دو گروه مورد نظر و نمرات افسردگی آنها (به ترتیب در جدولهای 1 و 2 مشخص گردیده است . ) دارای تفاوت معنی داری می باشد .
پس از محاسبه و تجزیه و تحلیل نمرات دو گروه آزمودنی آزمایش و محاسبة انحراف استاندارد دو گروه و همچنین بدست آوردن تفاوت خطای استاندارد دو میانگین دو گروه پس از مشخص نمودن درجه آزادی مربوط طبق نتایج بدست آمده افسردگی بین دو افراد گروه اول و گروه دوم فرق معناداری می باشد .
همچنین محاسبه شده در دو سطح 05/0 و 01/0 آزمون یک دامنه با قاطعیت می توان اعلام نمود که میزان ابتلا به افسردگی در بین افراد غیر ورزشکار و نسبت به افراد ورزشکار اختلاف قابل توجهی را نشان می دهد .
لذا تأثیر متغیر مستقل (ورزش) در کم کردن میزان افسردگی در افراد ورزشکار گروه دوم در جهت تأیید فرضیه اعلام شده به اثبات می رسد .
خلاصه فصول
چنانچه در مطالب آورده شده در این تحقیق در فصول پیش گفته شد سؤال و مسئله تحقیق این بوده است که آیا رابطه ای بین افسردگی و ورزش وجود دارد ؟
و فرضیه مربوط به آن عبارت از افرادیکه به فعالیت های بدنی و ورزش می پردازند . افسردگی کمتری را تجربه می کنند تا آنکه در این بین فعالیت ندارد .
منطق مطالعه و تحقیق بر حسب علاقه به موضوع و همچنین نیازی قابل لمس در پرداخت به این مسئله در جامعه فعلی ما می باشد . نمونه انتخابی در این پژوهش (60) نفر آزمودنی مرد انتخاب شده اند . متغیرهای این پژوهش متغیر مستقل (ورزش) متغیر وابسته (افسردگی) است و توسط این تحقیق ارزشیابی شده اند که میزان تأثیر ورزش بر افسردگی است .
پایان نامه بررسی هوش هیجان در رابطه با سلامت روانی در 105 صفحه ورد قابل ویرایش
1- emosian Hiqacking , Neural Higacking تسخیر عصبی
2- Joseph Ledoug