پژوهش اثر آگاهی بر عملکرد فرد
هدف در این بررسی مشاهده از آگاهی بر عملکرد می باشد.
این آزمایش از نوع طرح های بازگشتی «ABA» و جزو مطالعات موردی (Case study) می باشد. این آزمایش در سه مرحله صورت گرفت، بدین صورت که در هر مرحله آزمودنی با چشم های بسته تعدادی خط را می بایست مابین دو خط افقی به نام های خط پایه و خط معیار رسم می کرد. حالت مطلوب خطوط به اندازه cm 10، یعنی فاصله بین دو خط پایه و معیار بود. در مرحله دو متغیر مستقل که آگاهی دادن به آزمودنی از عملکردش بوسیله آزماینده بود اعمال شد. نتیجه تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که آگاهی بر عملکرد این آزمودنی تأثیر خاصی نداشته است. البته اجرای این آزمایش خالی از نقاط ضعف نبود.
هر فرد در طول زندگی روزمره خود با موقعیت های گوناگونی مواجه می شود که باید واکنش های خاصی را از خود بروز دهد. در این میان واکنش فرد نمی تواند در همه موارد خود انگیخته و غریزی باشد، چون در این صورت این تعداد معدودی پاسخ برای تمام واکنش ها موجود می بود. بلکه این واکنش ها به صورت های گوناگون در برابر محرکهای متفاوت و حتی در مقابل یک محرک در شرایط متفاوت متغیر است. عوامل متعددی بر روی این تغییرات پاسخ ها نقش دارند که از جمله آنها می توان به یادگیری، آگاهی، عادت …. اشاره کرد.
...
این آزمایش از نوع بررسی های موردی (Case study) می باشد که در محل آزمایشگاه روانشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی در مورخه 6/12/81 بر روی یکی از دانشجویان رشته روانشناسی بالینی صورت پذیرفته است.
فرضیه تحقیق ما بدین صورت است که «آگاهی از عملکرد که به صورت بازخورد توسط آزماینده ارایه می شود بر عملکرد بعدی آزمودنی موثر است(اثر مثبت دارد)
این آزمایش در سه مرحله صورت پذیرفت. متغیر مستقل دادن باز خورد از نحوه عملکرد آزمودنی است یعنی میزان فاصله ای که انتهای خط رسم شده بوسیله آزمودنی با خط معیار دارد و متغیر وابسته طول خط های رسم شده است. متغیر مستقل فقط در مرحله دوم اعمال می گردد. ...
مقاله آگاهی و موانع آگاهی برتر (ورزش یوگا)در 15 صفحه ورد قابل ویرایش
برای شناسایی موانع آگاهی باید اول خود آگاهی را تا حدودی شناسایی کنیم و برای این منظور سؤالی به این مضمون مطرح میشود ، که آگاهی چیست ؟ چه فرقی با دانش دارد ؟ و … کلاً دونوع سؤال اساسی وجود دارد . یکی از نوع بودشی و نوعی دیگر دانشی است . برای سؤالات دانشی میتوان جوابی با کلمات و واژه ها و منطقی که قابل انتقال باشد، پیدا کرد ، اما برای سؤالات بودشی تنها میتوان جوابی نزدیک به کیفیت جواب سؤال پیدا کرد که به راحتی قابل انتقال نیست و اصلاً جواب واقعی نیست بلکه تنها فلش و راهنمایی است در درون خود فرد که جواب را که یک کیفیت است در درون خود تجربه کند . در مکتب TM مثال جالبی از این مورد وجود دارد که مثلاً شما چگونه می توانید توت فرنگی و یا مزه آنرا برای کسی که توت فرنگی را نخورده توضیح دهید و یا داستان فیل و شمع در مثنوی معنوی مولوی که می گوید: فیلی از هندوستان در شهری که مردمش تا به حال فیل ندیده بودند آوردند و آنرا در یک خانه تاریک گذاشتند و به هر کسی گفتند : بروید و بگویید آن چیست . یکی رفت و خرطوم فیل را لمس کرد و گفت یک مار بزرگ و دیگری گوشهای فیل را لمس کرد و گفت : بادبزنهایی بزرگ و …که اگر یکی از آنها شمعی در دست داشت می توانست واقعیت فیل را ببیند و یا گفته معروفی که، دائوئی که به نوشته در آید دائو نیست . سؤالات مربوط به آگاهی هم از نوع بودشی است و تنها میتوان با دانش ، فلشی برای راهنمایی حقیقت جو درست کرد تا او خود آنرا در درون خود تجربه کند . آگاهی را تعریفهای مختلفی کرده اند که از جمله آنها میتوان به هوشیاری یا حساس بودن معنا کرد ، نه تفکر و نه دانش صرفاً هوشیاری و زنده بودن ، رابطه هر چیزی با مبدأ اصلی آن ، کیفیتی از هوشیاری برتر ، تجربه ای از بسط و گسترش ، ماهیتی از بودن و …. ولی در کل آگاهی، نه دانش است و نه احساسی خام بلکه به وسیله این ابزار به کیفیتی از هوشیاری و بودش می رسیم که به آن مرتبه ای خاص از آگاهی می گویند . حال می رسیم به تعریف آگاهی برتر . آگاهی برتر مفهومی است نسبی ، مثلاً ممکن است سطحی از بودش که برای فردی آگاهی برتر نامیده میشود سطحی باشد که اکنون فرد دیگری در آن باشد ویا از آن گذشته باشد . اما در تعریفی کلی میتوان گفت : آگاهی برتر سطح و کیفیتی از بودش[1] است که بالاتر و برتر از بودش کنونی فرد میباشد که در معنایی کاربردی تر، لطیف تر ، پرنورتر ، رهاتر و بسط یافته تر از آگاهی فعلی است . برای آگاهی از بودشی نو موانعی در فرد وجود دارد که قسمتی از آنها خودآگاه وقسمتی دیگر از آنها ناخودآگاه هستند که در عملکرد فردخود را نمایش می دهند . برای شناخت این موانع و برطرف کردن آنها می بایست فرد مشاهده گری درگیر با موضوع باشد یعنی در حین اینکه درگیر موضوع باشد بتواند خود و موضوع را بدون قضاوت و تجزیه تحلیل نظاره و مشاهده کند . باید توجه داشته باشید که الکترون با توجه به نور که به آن تابیده میشود جای خود را تغییر میدهد . « مشاهده و مشاهده گر ». مثلاً در یک مشاجره سه نوع برخورد میشود اولی که خود را کاملاً درگیر مشاجره می کنند و از خود غافل میشوند و درگیر احساسات ، عقاید و تجزیه تحلیل های قضاوت گونه خود میشوند ، نوع دیگر خود را درگیر موضوع نمی کند و سعی میکند خود را وارد آن نکند و در خود فرو می رود و از موضوع غافل میشود و نوع سومی هم وجود دارد که فرد بالاترین درگیری را با موضوع پیدا میکند ولی در عین حال خود و موضوع را مشاهده کرده و درسهایی برای بودشی نو از آن میگیرد .1 حال به بررسی بعضی از این موانع میپردازیم البته موانع بسیار دیگری وجود دارند که شناسایی و برطرف کردن آنها برعهده خود حقیقت جو میباشد و اینها تنها میتوانند راهنمایی برای یافتن بقیه آن باشد. حال به بررسی برخی از آنها میپردازیم .
عدم کنترل بر احساسات و افکار :
گوئی انسان ماهیت خود را از دست داده وفراموش کرده است که احساسات و افکار ابزاری هستند برای زندگی بهتر چون یا احساسات از هم گسیخته راهبری او را در زندگی بر عهده دارد و یا افکاری محدود و بسته اورا محدود می کند . انسان حتی نمی تواند از بروز احساسات منفی خود در خود جلوگیری کند و یا با منطقی ناقص ،خود را بر حق می داند تا دیگران را کشتار کند و حق دیگری را پایمال کند .
پایان نامه بررسی میزان آگاهی زنان باردار نسبت به غربالگری سرطان دهانه رحم
مـقدمــه
در ایالات متحده، کانسر سرویکس ششمین سرطان توپر شایع پس از کارسینوم پستان، ریه، کولورکتال، آندومتر و تخمدان میباشد. سن متوسط بیماران در زمان تشخیص 52 سال بوده و توزیع کانسر سرویکس دارای دو پیک 39-35 سالگی و 64-60 سالگی میباشد. کانسر سرویکس هنوز هم یکی از علل عمدة مرگ و میر ناشی از سرطان در بین زنان است. خطر ابتلا به سرطان سرویکس در مناطق جغرافیایی مختلف بسیار متفاوت است. (1)
1) نژاد : بروز کانسر سرویکس در آمریکاییهای افریقایی تبار و در بومیان آمریکا حدود 2 برابر بیشتر از سفید پوستان و آسیاییها است. این تفاوت تا حدود زیادی به عوامل اجتماعی اقتصادی وابسته است (ارتباط معکوس). تفاوت نژادی در میزان بقای بیماران نیز تأثیر میگذارد.(1)
2) عوامل جنسی و تولید مثلی : اولین مقاربت جنسی قبل از سن 16 سالگی در مقایسه با اولین نزدیکی پس از 20 سالگی، خطر سرطان سرویکس را دو برابر افزایش میدهد همچنین خطر کانسر سرویکس با تعداد شرکای جنسی نسبت مستقیم دارد. عوامل خطر فوق مستقل از هم هستند افزایش تعداد زایمانها هم به عنوان یک عامل خطر مجزا عمل میکند. شواهد اندکی در حمایت از ارتباط میان سن منارک، سن منوپوز یا خصوصیات قاعدگیها و کارسینوم سرویکس وجود دارد. (1)
3) سیگار : عامل اتیولوژیک مهمی در ایجاد کارسینوم سلول سنگفرشی SCC سرویکس میباشد. خطر بروز بیماری در سیگاریها دو برابر بیشتر است. بالاترین خطر مربوط به آنهایی است که برای مدت طولانی تعداد زیادی سیگار کشیدهاند. سطح بالایی از نیکوتین در مخاط سرویکس سیگاریها یافت میشود.(1)
4) مصرف ضدبارداریها : با در نظر گرفتن عوامل مخدوش کننده، مصرف طولانی مدت (5 سال یا بیشتر) OCP خطر کانسر سرویکس را حدود 2 برابر افزایش میدهد. استفاده از روشهای سدمکانیکی برای جلوگیری از بارداری، بخصوص نوع ترکیبی مکانیکی و شیمیایی خطر کانسر سرویکس را کاهش میدهد که احتمالاً ناشی از کاهش مواجهه با عوامل عفونی میباشد. (1)
5) سرکوب ایمنی : به نظر میرسد ایمنی سلولی در ایجاد کانسر سرویکس دخیل باشد. در زنان مبتلا به نقص ایمنی (ناشی از پیوند کلیه یا عفونت HIV) نه تنها خطر بیماری بیشتر است بلکه پیشرفت به مرحلة تهاجمی نیز سریعتر صورت میگیرد در زنان HIV مثبت مبتلا به کانسر سرویکس خطر عود و مرگ ناشی از کانسر بالاتر است.(1)
4-1 نقش ویروس پاپیلومای انسانی (HPV)
شواهد اپیدمیولوژیک حاکی از آن است که عفونت HPV در ایجاد SCC سرویکس نقش دارد. HPV DNA تقریباً در تمامی موارد (93%) کانسر سرویکس و ضایعات پیش ساز آن وجود دارد. به نظر نمیرسد عفونت HPV به تنهایی برای ایجاد کانسر سرویکس کافی باشد.
HPV باعث تشکیل زگیل در محل عفونت می شود. از میان بیش از 70 نوع مختلف HPV، 23 نوع ناحیة مقعدی تناسلی را آلوده میکنند. ویروسهای با خطر سرطان زایی پایین شامل انواع 6، 11، 42، 43 و 44 با کوندیلوما آکومیناتا، مواردی از ضایعات اینترا اپی تلیال سنگفرشی (SIL) با درجة پایین و ندرتاً کانسر مهاجم همراهی دارند. ویروسهای با خطر سرطانزایی شامل انواع 16، 18، 31، 45 و 56 معمولاً در زنان مبتلا به SIL درجه بالا (HGSIL) و سرطان مهاجم یافت میشوند. ویروسهای با خطر سرطانزایی متوسط شامل انواع 33، 35، 41، 51 و 52 همراه با HGSIL و بعضاً کارسینوم مهاجم دیده شدهاند.
عفونت HPV حاد سه پیامد بالینی به دنبال دارد : 1) عفونت ویروسی نهفته،
2) عفونت فعال که با پرولیفراسیون اپی تلیوم سنگفرشی به تومورهای خوش خیم (زگیل) مشخص میگردد و 3) HPV با سرطانزایی بالا. در شروع دیسپلازی و کارسینوم سرویکس بخشهای E6 وE7 ژنوم HPV اهمیت خاصی دارند. در HPV نوع 16 و 18 فرآوردههای حاصل از E6 و E7 میتوانند به ترتیب به محصولات ژن P53 و ژنهای سرکوبگر تومور رتینوبلاستوم (Rb) متصل شده و منجر به ترانسفورماسیون نئوپلاستیک گردند. (1)
فهرست مطالب
1- فصل اول: مقدمه وبیان مسئله
1-1 مقدمه.....................................................................................................................
4-1 نقش ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) ..................................................................
6-1 گسترش بیماری........................................................................................................
9-1 شیوههای درمان........................................................................................................
10-1 پرتو درمانی اولیه....................................................................................................
15-1 غربالگری .................................................................................................................
17-1 سیستم Bethesda.....................................................................................................
18-1 بیان مسئله.................................................................................................................
19-1 بررسی متون..........................................................................................................
20-1 اهداف مطالعه...........................................................................................................
2- فصل دوم : مواد ابزار وروش کار
1-2 نوع مطالعه..................................................................................................................
2-2 جمعیت مورد مطالعه و روش نمونهبرداری................................................................
3-2 روش جمع آوری داده ها .........................................................................................
4-2 حذف موارد تحت مطالعه ...........................................................................................
5-2 روش اجرای پژوهش..................................................................................................
6-2 نحوهی تجزیه و تحلیل دادهها و روش آماری...........................................................
7-2 ملاحظات اخلاقی ......................................................................................................
8-2 جدول متغیرها...............................................................................................................
3- فصل سوم :نتایج
1-3 نتایج............................................................................................................................
4-فصل چهارم :بحث و پیشنهادات
1-4 بحث............................................................................................................................
2-4 پیشنهادات....................................................................................................................
5-فصل پنجم:ضمایم
1-5 نمودارها..........................................................................................................................
2-5 منابع ومآخذ....................................................................................................................
مقدمه
در جهان امروز مصرف مواد مخدر به مثابه یکی از غم انگیزترین تراژدی ها، جنبه های زیستی، روانی و اجتماعی زندگی بسیاری از انسان ها را متاثر می سازد. مصرف طولانی مدت مواد مخدر با ایجاد اعتیاد نه تنها تاثیر سوء در وضعیت اقتصادی و اجتماعی شخص مصرف کننده یا معتاد
می گذارد، بلکه در تفاهم خانوادگی نیز نقش تعیین کننده ای ایفا می کند (وراگ ، 1992، به نقل از فاضلی و مولوی، 1382). این معضل دیرین دامنگیر اکثریت قریب به اتفاق کشورهاست و تقریبا در کلیه ی جوامع به طور روز افزونی قربانی می گیرد، چنانکه برخی از نویسندگان یکی از مشکلات جدی و حاد جوامع امروزی را مصرف روز افزون مواد مخدر و داروهای روانگردان
می دانند و چند دهه ی اخیر را «عصر دارو» نام گذاری کرده اند (امینی، 1379).
دارو چیست؟
تعریف ساده ای از دارو عبارت است از : هر ماده ای که بر کارکرد بدن یا ذهن تاثیر بگذارد. این تعریف از دارو شامل الکل و موادی نظیر توتون یا کافئین هم می گردد، اصطلاح عام «ماده» غالبا برای پوشش توام الکل و داروها مورد استفاده قرار می گیرد (کان و دوبلاش 2001، ترجمه: پورافکاری، 1385).
آخرین راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی امریکا (DSM-IV) چند طبقه از داروهایی را که ممکن است قسمتی از اختلال مصرف مواد باشند، مشخص کرده است (انجمن روانپزشکی آمریکا ، 1994، به نقل از تیسون، دگن هارت، و هارل (2000). ترجمه سلطانی، گوهری انارکی، پالاهنگ، 1384). این داروها عبارتند از : الکل، کافئین، حشیش، توهم زاها، هروئین، و دیگر مواد افیونی، مواد استنشاقی ، نیکوتین ، فن سیکلدین (PCP)، مسکن ها و محرکها (کوکائین و آمفتامین ).
که پنج طبقه : الکل، نیکوتین، حشیش، مواد افیونی و محرکها بیشترین تاثیر اجتماعی و اقتصادی را در جامعه دارند و مصرف این مواد در بسیاری از اختلالات تهدید کننده زندگی سهیم هستند (تیسون و همکاران، ترجمه سلطانی و همکاران، 1384).
اعتیاد چیست؟
اعتیاد عبارت از تعلق یا تمایل غیر طبیعی و مداومی است که برخی از افراد نسبت به بعضی از مواد مخدر پیدا می کنند، به عبارت دیگر، منظور از اعتیاد استفاده ی غیر طبی و مکرر از داروست که به ضرر خود مصرف کننده یا دیگران می باشد (پورافکاری، به نقل از ناصح، 1388).
امروزه در محافل دانشگاهی به جای اعتیاد از وابستگی به مواد نام برده می شود، هر چند که در میان مردم این بیماری اعتیاد و خود بیمار معتاد شناخته شده است. بیمار وابسته به مواد علیرغم تجربه ی مشکلات متعدد ناشی از مصرف مواد قادر بر قطع آن نیست. مصرف مواد یک الگوی رفتاری ناسازگارانه و بیمار گونه است که بروز علائم رفتاری، روانی، شناختی و جسمی به اختلالهای بالینی در فرد مصرف کننده منجر می شود.
در سال 1964 میلادی سازمان جهانی بهداشت (wHo) به این نتیجه رسید که واژه ی اعتیاد و معتاد یک واژه ی علمی نیست و از دقت و وضوح کافی برخوردار نیست و به جای استفاده از واژه های اعتیاد دارویی و عادات دارویی، واژه ی وابستگی دارویی معرفی شد. در حال حاضر در DSM-IV به جای واژه ی دارو از واژه ی ماده و در ICD-10 از ماده ی روانگردان استفاده می شود.
در DSM-IV برای توضیح وجوه وابستگی دو مفهوم مورد استفاده قرار می گیرد: وابستگی رفتاری که در آن بر فعالیتهای فرد برای کسب دارو و الگوی مصرف بیمار گونه تاکید می شود. وابستگی جسمی که عمدتا بر علایم ترک و تحمل تاکید دارد. ترک یک وضعیت فیزیولوژیک است که به دنبال قطع یا کاهش مقدار ماده ی مصرفی ایجاد می گردد. یعنی فرد به دنبال قطع یا کاهش مقدار ماده ی مصرفی ایجاد می گردد. یعنی فرد به دنبال قطع یا کاهش مقدار ماده ی مصرفی دچار علایم رفتاری یا جسمانی می شود.
تحمل عبارت است از وضعیتی که در آن اثرات رفتاری یا فیزیولوژیکی یک مقدار ثابت ماده ی روانگردان به مرور کاهش می یابد. به عبارت دیگر، تحمل یعنی کاهش تدریجی اثر یک ماده، در این صورت برای دستیابی به همان میزان اثر، نیاز به مصرف مقدار بیشتری از ماده است.
ملاک های تشخیصی DSM-IV برای وابستگی عبارتند از الگوی غیر انطباقی مصرف یک ماده که به ناراحتی قابل ملاحظه ای بالینی منجر می شود و با سه تا (یا بیشتر) از علایم زیر که زمانی در طی 12 ماه روی می دهد، تظاهر می کنند.
1. تحمل که با هر یک از موارد زیر مشخص می شود: الف) نیاز به مقادیر بسیار بالاتر یک ماده برای رسیدن به مسمومیت (مستی) یا تاثیردلخواه ب) کاهش قابل ملاحظه ی تاثیر با ادامه ی مصرف همان ماده.
2. ترک با هر یک از موارد زیر مشخص می شود: الف) سندرم ترک که برای هر ماده ی خاص مشخص است. ب) همان ماده (یا ماده ی مشابه) برای رفع یا جلوگیری از علایم ترک مصرف می شود.
3. ماده غالبا به مقادیر بیشتر و دوره ای طولانی تر از آنچه که مورد نظر است مصرف می شود.
4. میل دایم یا تلاش های ناموفق برای کاهش یا کنترل مصرف ماده وجود دارد.
5. وقت زیادی در فعالیت های لازم برای به دست آوردن ماده (برای مثال، مراجعه به پزشکان مختلف یا رانندگی های طولانی ) مصرف ماده (برای مثال، تدخین طولانی) یا رهایی از آثار ماده صرف می شود.
6. به خاطر مصرف ماده فعالیتهای مهم اجتماعی، شغلی و تفریحی کاهش یافته یا کنار گذاشته می شود.
7. ادامه ی مصرف مواد علیرغم آگاهی به وجود مشکلات مستمر یا عود کننده ی جسمی یا روانشناختی که از مصرف مواد ناشی شده یا در نتیجه ی مصرف آن تشدید می شود (برای مثال ادامه ی مصرف کوکائین علیرغم وجود افسردگی ناشی از کوکائین، یا مصرف الکل علیرغم شناخت این موضوع، که زخم گوارشی با ادامه ی مصرف آن شدت می یابد)(انجمن روانپزشکی آمریکا، 1994)
پایان نامه آگاهی پرسنل بیمارستان های دولتی و خصوصی از حقوق بیمار
خلاصه
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آگاهی پرسنل بیمارستان های دولتی و خصوصی اردبیل از حقوق بیمار و ارائه راهکارهای مدیریتی است. جهت بررسی این پژوهش بنا به ضرورت از دو روش استفاده شد روش اول از روش همبستگی به منظور تعیین ارتباط بین متغیر ها و روش دوم از نوع توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی به منظور توصیف و تببین در جامعه مورد مطالعه. جامعغه آماری این پژوهش شامل کلیه پرسنل و کارکنان بیمارستان های دولتی و خصوصی اردبیل که در سال 1394 مشغول به کار هستند. نمونه آماری تعداد 120 نفر از این جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است.برای بررسی نمونه های پژوهش از پرسشنامه آگاهی پرسنل ازحقوق بیمار که بر اساس 10 بند مشنور حقوق بیماران طراحی و هنجار یابی شده،استفاده شده است. در نهایت برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و تحلیل چند متغره مانوا استفاده شد.نتتایج پژوهش نشان داد آگاهی پرسنل در بیمارستان های دولتی و خصوصی اردبیل از حقوق بیماران بصورت معناداری متفاوت بوده و پرسنل بیمارستان های خصوصی آگاهی بالاتری نسبت به حقوق بیماران دارند. همچنین میزان رضایت بیماران از پرسنل بیمارستان های خصوصی بالاتر از بیمارستان های دولتی گزارش شده است. همچنین راهکارهایی از قبیل آموزش های ضمن خدمت میتواند بر آگاهی پرسنل از حقوق بیماران افزوده و بر بهبود عملکرد آنها بیافزاید.