مبانی نظری و پیشینه پژوهش اخلاق کاری و سازمانی
در 43 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پشینه
تعریف اخلاق
اخلاق را مجموعهای از صفات روحی و باطنی انسان تعریف کردهاند که به صورت اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی میشود، بروز ظاهری پیدا میکند و بدین سبب گفته میشود که اخلاق را از راه آثارش میتوان تعریف کرد. استمرار یک نوع رفتار خاص، دلیل بر آن است که این رفتار یک ریشه درونی و باطنی در عمق جان و روح فرد یافته است که آن ریشه را خلق و اخلاق مینامند.دامنه اخلاق را در حد رفتارهای فردی تلقی میکنند، اما رفتارهای فردی وقتی که در سطح جامعه یا نهادهای اجتماعی تسری پیدا میکند و شیوع مییابد، به نوعی به اخلاق جمعی تبدیل میشود که ریشهاش در فرهنگ جامعه میدواند و خود نوعی وجه غالب مییابد که جامعه را با آن میتوان شناخت. (قراملکی، 1387، 14) امروز در تجزیه و تحلیل رفتار سازمان ها، پرداختن به اخلاق و ارزش های اخلاقی یکی از الزامات است. نماد بیرونی سازمان ها را رفتارهای اخلاقی آنها تشکیل میدهد که خود حاصل جمع ارزش های گوناگون اخلاقی است که در آن سازمان ها، ظهور و بروز یافته است.
اخلاقیات در سازمان به عنوان سیستمی از ارزش ها و بایدها و نبایدها تعریف می شود که بر اساس آن نیک و بدهای سازمان مشخص و عمل بد از خوب متمایز می شود. به طور کلی انسان ها در بعد فردی و شخصیتی دارای ویژگی های خاص اخلاقی هستند که پندار، گفتار و رفتار آنها را شکل می دهد. ممکن است همین افراد وقتی در یک جایگاه و پست سازمانی قرار می گیرند عواملی موجب شود که پندار، گفتار و رفتار متفاوتی از بعد فردی سر بزند که این ویژگی های انسانی بر روی میزان کارایی و اثر بخشی سازمان تاثیر بگذارد. رفتارهای متفاوت اخلاقی افراد به عنوان کارمندان سازمان در یک طیف خطی که یک سر آن سلامت اداری و سر دیگر طیف فساد اداری می باشد قابل تحلیل می باشد و میزان سلامت اداری در میزان موفقیت سازمان در انجام ماموریت ها، اجرای راهبردها و برنامه ها و در نهایت دستیابی به اهداف سازمانی نقش به سزایی را ایفا می کند. اولین گام در دستیابی به این اهداف درک صحیح از مفهوم اخلاق و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رفتار اخلاقی کارکنان در سازمان می باشد که در این تحقیق سعی شده تا به طور جامع این عوامل احصاء و طبقه بندی گردند. انسان به دلیل خود آگاهی و اختیار مسئول است و نسبت به افعال اختیاری خویش سزاوار سرزنش یا ستایش میباشد. مسئولیتپذیری آدمی نوعی التزام و تعهدآور است. تعهدی که منافات با اختیار و تصمیم آدمی ندارد. این الزامات گاهی صورت مکتوب و مدرن پیدا میکند و به تصویب رسمی میرسد به گونهای که در این تصویب سرپیچی از آن، جرم، بزهکاری و خلاف تلقی میشود و برای سرپیچی کننده متناسب با نوع الزام و تعهد، مجازات و عقوبتی پیش بینی میگردد (پیتی و هیل[1]، 2005).
2-2-1. مفهوم اخلاق حرفهای
اخلاق حرفهای به معنای اخلاق کار و اخلاق مشاغل است.
الف ـ اخلاق کار[2]: اخلاق کار متعهد شدن انرژی ذهنی، روانی و فیزیکی فرد یا گروه به ایده جمعی است در جهت اخذ قوا و استعداد درونی گروه و فرد برای توسعه به هر نحو.
ب ـ اخلاق حرفهای[3]: یکی از شعبههای دانش اخلاقی است که میکوشد به مسائل و ارزشهای اخلاقی حرفههای گوناگون پاسخ داده و برای آن قواعد، ضوابط و اصول خاصی در محیط حرفهای متصور میگردد به عبارت دیگر وجدان و فطرت خویش در انجام کار حرفهای رعایت کنند بدون آن که الزام خارجی داشته باشند یا در صورت تخلف به مجازاتهای قانون دچار شوند (ویلیامز[4]، 2006، ). ...
....
[1]- Petty, Roger B. Hill
[2]- work ethics
[3]- professional ethics
[4]- wiliams
...
2-2-3-1. ویژگیهای افراد دارای اخلاق حرفهای
1- مسئولیتپذیری: در این مورد فرد پاسخگو است و مسئولیت تصمیمها و پیامدهای آنرا میپذیرد، سرمشق دیگران است. حساس و اخلاقمند است، به درستکاری وخوشنامی در کارش اهمیت میدهد، برای اجرای تمام مسئولیتهای خویش کوشاست و مسئولیتی را که برعهده میگیرد با تمام توان و خلوص نیت انجام میدهد.
2- برتری جویی و رقابت طلبی: در تمام موارد سعی میکند ممتاز باشد، اعتماد به نفس دارد، به مهارت بالایی در حرفه خود دست پیدا میکند، جدی و پرکار است، به موقعیت فعلی خود راضی نیست و از طرق شایسته دنبال ارتقاء خود است ولی سعی نمیکند به هر طریقی و از هر راهی در رقابت برنده باشد.
3- صادق بودن: مخالف ریاکاری و دورویی است، به ندای وجدان خود گوش فرا میدهد ، در همه حال به شرافتمندی توجه میکند، شجاع و با شهامت است.
4- احترام به دیگران: به حقوق دیگران احترام میگذارد، برای نظراتشان ارزش قائل است، خوش قول و وقت شناس است، به دیگران حق تصمیمگیری میدهد، تنها منافع خود را ارجح نمیداند.
5- رعایت و احترام نسبت به ارزشها و هنجارهای اجتماعی: برای ارزشهای اجتماعی احترام قائل است، در فعالیتهای اجتماعی مشارکت میکند، به قوانین اجتماعی احترام میگذارد، در برخورد با فرهنگهای دیگر متعصبانه عمل نمیکند. ...
...
2-2-8. موانع رشد اخلاق حرفهای در سازمانها
1- فقدان نگرش راهبردی به اخلاق حرفهای:
اخلاق حرفهای در نگرش راهبردی، عبارت است از: مسئولیت پذیری سازمان در قبال حقوق همه عناصر محیطی اعم از داخلی و خارجی که نقشی راهبردی در موفقیت آتی سازمان دارد. نگرش غیرراهبردی، تصوری ناقص، نارسا و حداقل گرایانه از اخلاق حرفهای است که جامعیت را از آن میستاند و آنرا به سطح مسئولیت اخلاقی فرد در شغل خویش پایین میآورد. در این صورت رویکرد مدیریت منابع انسانی به اخلاق حرفهای، جایگزین رویکرد راهبردی میشود (تدین،1385).
2- فرافکنی
فرافکنی نادیده انگاشتن نقش خود و تأکید شدید بر نقش عوامل محیطی است. دانشجویی که وقتی نمره خوب میگیرد، میگوید خودم نمره خوب گرفتم و زمانیکه نمره نامطلوب میگیرد، میگوید به من نمره بد داده، دچار فرافکنی شده است. این حالت پارادکس (تضاد و تناقض) و به عبارتی دیگر مفهوم "من به شرط او" را پدید میآورد در این حالت شخص یا سازمان اخلاقی بودن خود را منوط و مشروط بر اخلاقی بودن دیگران یا دیگر سازمانها میکند. با چنین نگرشی، هیچ اقدام مطلوب و مؤثری صورت نخواهد گرفت. نباید مسئولیتهای اخلاقی را متوقف بر اخلاقی بودن دیگران کرد. مشتریان حتی اگر خود، اخلاقی نباشند انتظار دارند که موسسه یا سازمان با آنها برخورد اخلاقی داشته باشد. بنابراین هر فرد و یا هر موسسه و سازمانی باید تغییر و تحول در جهت اخلاقی بودن را خود آغاز کند (قراملکی،1387،). ...
...
مقاله اخلاق مهندسی
فهرست
بهترین روش آموزش "اخلاق مهندسی"، الگوسازی است
سخنرانی علمی "اخلاق مهندسی" در تهران برگزار میشود
تحقیق اخلاق توصیفی
قسمتی از تحقیق:
اخلاق دارای دو صورت تجویزی(normativ) و توصیفی (descriptive)است . در اخلاق توصیفی به خلق وخوی انسان ها و عملکرد اخلاقی آن ها پرداخته میشود. در اخلاق توصیفی نمی خواهیم بگوییم چنین و چنان کن بلکه میخواهیم ببینیم فلان قوم چه باور های اخلاقی ای دارند و یا در عمل چه میکنند. اخلاق توصیفی کار فیلسوف نیست. فیلسوفان اخلاق به اخلاق تجویزی یا هنجاری میپردازند. به عبارت دیگر دین واخلاق محل تلاقی فلسفهی دین با فلسفهی اخلاق است.
در فلسفهی اخلاق هفت مفهوم اساسی وجود دارد: خوب، بد، درست، نادرست، باید، نباید و الزام( / وظیفه/ تکلیف). این که این مفاهیم به هم قابل تحویل اند یا نه( مثلا خوب و بد همان درست یا نادرست است یا خیر) محل بحث است. حکم اخلاقی نیز حکمی است که در آن این مفاهیم هفت گانه ناظر به یکی از افعال ِارادی ِ اختیاری ِانسان آورده می شود:« نیکوکاری خوب است». بر اساس این تعریف، افعال خداوند، ملائکه و حیوانات ، معروض حکم اخلاقی قرار نمیگیرند اما غالبا متدینان احکام اخلاقی را شامل خداوند هم میدانند.
خدا و اخلاق
آیا خداوند منشاء اخلاق تجویزی است؟ اشاعره منشاء اخلاق را خداوند میدانستند. مثلا میگفتند اگر خداوند قتل بدون دلیل را امر کند خوب است چون خداوند گفته است. البته" خداوند گفته است" هم دو تفسیر میتواند داشته باشد: یک تفسیر این که خدا گفته است اما بر اساس مصالح و مفاسدی گفته است و تفسیر دوم این که خداوند گفته است اما دلبخواهی گفته است.
مساله بعدی این است که آیا احکام اخلاقی قرار دادی اند یا ذاتی. این بحث در فلسفهی هنر نیز مطرح است که آیا زیبایی چیزی در خود شیء است یا نه ما قرار داد کرده ایم که فلان حالت زیبا باشد. اکنون بر همان منوال، کسانی میگویند که حسن و قبح ( چه حسن و قبح اخلاقی و چه حسن و قبح زیبایی شناختی) رئال نیست بلکه قرار دادی است( حال چه آدم ها باهم قرارداد کنند و چه خدا اعتبار کند) و گرنه ورای قرارداد و اعتبار، چیزی ذاتا خوب یا بد نیست. اگر اخلاق قراردادی باشد پرسش این جاست که آیا انسان ها میتوانند قراردادی بکنند که در مورد افعال خداوند هم صادق باشد؟
کسانی که قائل به قراردادی بودن اخلاق نیستند ، میتوانند عقل گرا باشند یعنی بگویند عقل انسان در دریافت حکم اخلاقی ِ ذاتی کفایت میکند و میتوانند خدا گرا باشند به این صورت که بگویند خیر عقل انسان کفایت نمیکند و باید برای کشف حسن و قبح ذاتی به خدا مراجعه کنیم.
کسانی هم که قائل به قراردادی بودن اخلاق اند میتوانند بگویند این خود انسان ها هستند که قرارداد میکنند یا میتوانند بگویند این خداست که قرارداد میکند با این تفاوت که اگر قرار داد کننده خدا باشد ، دیگر این احکام نسبی نخواهد بود بلکه هر چند قرار دادی است اما جهانشمول و همیشگی خواهد بود ولی اگر این احکام قرار داد انسان ها باشد میتواند نسبی باشد.
به هر حال یا عقل ، احکام اخلاقی را کشف میکند یا حکم اخلاقی را وضع میکند. کانت معتقد بود عقل ، حکم اخلاقی صادر میکند و در نظر کانت یک حکم هم بیشتر صادر نمیکند و مابقی احکام اخلاقی از آن حکم متفرع میشود. اگر کسی بپذیرد که عقل حکم اخلاقی وضع میکند ( نه این که کشف میکند) و علاوه بر آن عقل را نیز تاریخی ببیند، یعنی بگوید عقل یعنی عقلا و ما عقل ِ خود بنیادِ جهانشمول ِ فارغ از زمان و مکان نداریم بلکه عقل زمانمند و مکانمند است ، راه برای اخلاق ِ قرادادی ِ نسبی باز میشود.
هم چنان که از منشاء بودن خدا برای اخلاق پرسش شد میتوان از منشاء بودن مابقی امور نیز سوال کرد: آیا وحی منشاء اخلاق است؟ آیا دین منشاء اخلاق است؟
تحقیق اخلاق اسلامی؛ مفاهیم و بنیادها
قسمتی از تحقیق:
۱) لذت و سعادت
ابن سینا در تعریف لذت(۱) گفته است: ادراک و وجدان، وصول چیزی است که برای ادراک کننده و واجد آن ، کمال و خیر باشد و البته آن ادراک نسبت به شیء باید از همان جهتی باشد که برای ادراک کننده کمال و خیر است؛ یعنی اگر انسان داشتن شیئی را دریابد اما به کمال و خیر بودن آن نسبت به خود توجه نداشته باشد، از داشتن و ادراک آن لذت نمیبرد. این تعریف از تعریف مشهور - که لذت ادراک ملایم است ـ دقیقتر میباشد؛ بنابراین در مقابل تعریف لذت، این تعریف اَلَم و درد است که ادراک و وجدان وصول چیزی که برای درک کننده آفت و شر باشد.
سعادت نوعی خاص از لذت است که برای موجود عاقل حاصل میشود. در سعادت، لذت ناشی از ادراک و وجدان کمالات و خیر عقلی برای ذات عاقل است و به همین جهت برخی گفته اند سعادت خیری است که به حرکت ارادی نفسانی حاصل میشود.
۲) ابعاد و سطوح وجود انسان
به رغم اختلافاتی که براساس مبانی فلسفی مشائی، اشراقی و صدرایی درباره چگونگی صورت نفس و نحوه ارتباط آن با بدن وجود دارد، اصل ارتباط حقیقی نفس با ماده ثانیه ای که آن را قبول کرده، مورد اتفاق است. ارتباط تکوینی و حقیقی نفس ناطقه با نفس حیوانی و نباتی و ابعاد عنصری و جسمانی، بدن انسان را به صورت موجود واحدی در آورده که از ابعاد و سطوح مختلفی برخوردار است و متناسب با هر یک از آن ابعاد به خیر یا شر، لذت یا اَلَم، سعادت یا شقاوت و کمال یا نقصی خاص نائل میشود. ابعاد حیوانی انسان که ادراک حسی، خیالی و وهمی دارند و براساس برخی از مبانی فلسفی دارای تجرد برزخی میباشند، علاوه بر خیر و کمال از آگاهی، لذت و اَلَم متناسب با آن ادراکها برخوردارند. نفس ناطقه انسانی نیز بر همین قیاس، کمال و خیر ویژه خود را دارد و چون کمال و خیر آن عقلی است، به تناسب بهره مندی و یا محرومیت از آن کمال و خیر نیز به سعادت و یا شقاوت نائل میگردد.
۳) تزاحمها و کشمکشهای درونی انسان
هر مرتبه از وجود انسان در محدوده معرفت و آگاهی خود خیر و کمال خویش را اختیار میکند و این مسئله همواره صحنه نفس را هنگامه تزاحمها و کشمکشهای گوناگون میسازد. نفس حیوانی با ادراکات حسی و خیالی، لذتهای مناسب خود را جستجو کرده و با قوه شهوت در پی کسب آن لذتها برآمده و با قوه غضب در جهت رفع موانع آنها اقدام میکند. نفس ناطقه، که مرتبه عالیه وجود انسانی است، کمال و خیر ویژه خود را برگزیده و سعادت خود را جستجو میکند. نفس ناطقه به لحاظ ذات عقلی خود در بدو تکوین در مرتبه عقل هیولایی و بالقوه است و کمالات عقلی در آن به تدریج به فعلیت می رسد. در مراحل تکوین حیات انسانی نفس حیوانی و قوای مربوط به آن قبل از نفس انسانی به فعلیت می رسند و احتمال اینکه قوای عملی حیوانی، یعنی شهوت و غصب در برخی مراتب براساس ادراکات خیالی و وهمی و بدون رعایت مصالح عقلی، افعال خود را برگزینند، وجود دارد. اگر انسان در این مرتبه باقی بماند عقل نظری او به تدریج اسیر خواسته های حیوانی آن میشود که کم من عقل اسیر تحت هوی امیر(۲)، چه بسیار عقلی که فرمانبردار هواست.
مقاله اخلاق اسلامی
فلسفه اخلاق رشتهاى علمى، فلسفى و نوپاست که در آثار گوناگون اهلفن، تعاریف متفاوتى براى آن عرضه گردیده است. در بین آثارى که نامفلسفه اخلاق، (Ethics) بر آن نهاده شده است مىتوان سه نوع مسالهمتفاوت را یافت:
الف- گاهى این آثار بیانگر دیدگاهى خاص در زمینه مسائل اخلاقىاست; مثلا، مسائل اخلاقى را از دیدگاه اسلام و یا مسیحیتبررسىمىکند. در این حال، گزارههایى چون «عدالتخواهى خوب است»،«دروغگویى بد است»، «کمک به مستمندان وظیفه ماست» و «سقط جنین ناصواب است» بیانگر این توصیف است. در عین حال، ممکن است ازسوى بعضى از دیدگاههاى فرهنگ غرب، نظرى متناقض با این گزارههاابراز گردد. هرگزاره اخلاقى را،که درصددتوصیف اخلاقى یک فعل انسانى،از نظر یک شخص خاص، یک قوم خاص و یا بطور کلى، از یک دیدگاهخاص است، اخلاق توصیفى، (Descriptive Ethics) مىنامند. براى اثباتگزارههاى این قسم از روشى نقلى استفاده مىشود.
ب- اخلاق دستورى یا اخلاق هنجارى، (Normative Ethics) نیز ازمباحثى است که در فلسفه اخلاق مورد بحث قرار مىگیرد. در این بخش،به نفس مسائل اخلاقى، قطع نظر از آراء و انظار یک قوم یا یک مذهب یایک راى خاص، توجه مىشود. اخلاق دستورى در اثبات گزارههاى خودروشى استدلالى و عقلى - در مقابل نقلى - دارد.
ج- فرااخلاق، (Meta_ethics) نیز سومین نوع است که گاهى به آن اخلاقنظرى، (Theoretical Ethics) ،اخلاق فلسفى، (Philosophical Ethics) یا منطقاخلاق، (The Logic Of Ethics) و گاهى نیز فلسفه اخلاق (به معناى خاص)اطلاق مىشود. در این بخش، از معنى و مفاد گزارههاى اخلاقى و اجزاىآن بحث مىشود; مثلا،خوب،بد، صواب،خطا، وظیفه، باید و نباید. گاهىنیز عدل و ظلم را از واژههاىاخلاقى محسوب مىدارند. بررسىمفادحقیقىاین الفاظ برعهده فرا اخلاق است.
اما باید توجه داشت که همه نویسندگان از این تقسیم پیروى نکردهاندو حتى گاهى نیز آن را غلط مىدانند. گاهى هم اصطلاحات دیگرى به آنمىافزایند;مثلا، عدهاى برآنندکه فلسفه اخلاق تنها باید بر قسم سوم، بر اخلاق توصیفى و اخلاقهنجارى نادرست است. گاهى نیز، با استثنا کردن اخلاق توصیفى،فلسفهاخلاق را شاملدوقسم دیگر مىدانند.بحثحاضراز این نمونه است. آنچه مهم است اینکه لفظ Ethics (فلسفه اخلاق)، در کاربردهاىگوناگون، معانى متفاوتى را افاده مىکند ولى همواره، دستکم، شاملمباحث فرا اخلاق مىباشد. مقاله ذیل نوشته مارکوس جى. سینگر، ازفیلسوفان اخلاق معاصر، است که در دیسکت نورى (The Software Toolworks Multimedia نشر یافته است.او در سال ۱۹۶۱ کتابى به نام تعمیم در اخلاق، ( Generalization in Ethics) به چاپ رسانید که در سال ۱۹۷۱ نیزتجدید چاپ شد. این مقاله، به دلیلاختصار و بیان کلى مفاهیم و نگرشهاى گوناگون در فلسفه اخلاق، راهنماىخوبى براى دانشجویان و طلابى محسوب مىگردد که تنها به مقدار دوواحد درسى (حدود ۳۰ ساعت) از این رشته را در مطالعات و دروس خوددارند. نوپایى فلسفه اخلاق بحث در مجموعهاى از مقالات را، که سیمایىکلى از این رشته ترسیم مىنماید، در کنار مقالاتى که با نظرى مدققانه بهیک دیدگاه خاص پرداخته است، ضرورى مىگرداند. آنچه در پى مىآیدنمونهاى از مقالات نوع اول است که همراه توضیحاتى از مترجم [دروندوقلاب] در اختیار ارباب معرفت قرار مىگیرد:
تحقیق اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت
اخلاق از دیدگاه قرآن
پاره اى از آیات اخلاقى ، به عبارت دیگر اخلاق از دیدگاه قرآن را به نظر مبارکتان مى رسانیم که بطور گذرا و اشاره آورده و فقط به ترجمه آیات اکتفاء نموده ایم . قال الله تعالى : و انک لعلى خلق عظیم ، براستى از براى تو است (اى محمد) اخلاق عظیم . قال الله تعالى : لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنه ، مسلما براى شما در زندگى رسول خدا سر مشق نیکوئى بود. در سوره مریم فرمود: آن الذین امنو و عملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا مسلما کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام داده اند خداوند رحمان محبتى براى آنان در دلها قرار مى دهد. اخلاق حسنه از بر جسته ترین اوصاف انبیاء و سفیران الهى در زمین است . معجزات پیامبران در سایه اخلاق نیکویشان به وقوع پیوست ، بطوریکه خداوند در یکجا اخلاق و خلق عظیم پیامبرش ، حضرت ختمى مرتبت را مى ستاید. و در جاى دیگر قرآن ، پیامبر هظیم الشاءنش را الگو و اسوه حسنه معرفى نموده و بشریت را به پیروى و اطاعت محض از آن حضرت دعوت مى نماید. قال الله تعالى : قل آن کنتم تحبون الله فاتبعونى یحببکم الله . (اى امت )، اگر شما خداوند را دوست مى دارید، پس از من اطاعت کنید، خدا هم شما را دوست خواهد داشت . این مفاهیم بلند قرآنى ، گویاى این حقیقت است ، که اخلاق حسنه از امتیازات بزرگ انبیاء و اولیاء گرامى خدا بر سایر بشریت است . پس سعى کنیم به اخلاق نیکوى پیامبران الهى ، خاصه حضرت ختمى مرتبت علیه السلام متخلق و متصف گردیم .
اخلاق قرآنى
قال الله تبارک و تعالى : و عباد الرحمن الذین یمشون على الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما، بندگان خاص خداوند رحمان ، کسانى هستند که با آرامش بى تکبر بر روى زمین راه مى روند و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند و سخنان نابخرادانه گویند به آنها سلام مى گویند و با بى اعتنایى و بزرگوارى مى گذرند. قال الله تعالى : و نفس و ما سویها، فالهمها فجورها و تقویها قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها قسم به جان آدمى و آن کس که آن را آفریده و منظم ساخته ، سپس فجور. تقوى را به او الهام کرده است ، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده رستگار شده ، و آنکس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته ، نومید و محروم گشته است . قال الله تعالى : و نفس و ما سویها، فالهمها فجورها و تقویها و قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها
قسم به جان آدمى و آن کس که آن را آفریده و منظم ساخته ، سپس فجور و تقوى را به او الهام کرده است ، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده و رستگار شده ، و آنکس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته ، نومید و محروم گشته است .
قال الله تعالى : فهدیناه النجدین و او را به راه خیر و شر هدایت کردیم .
قال الله تعالى : من اهتدى فانما یهتدى لنفسه و من ضل فانما یضل علیها و لا تزر وازرة وزر اخرى و ما کنا معذبین حتى نبعث رسولا
هر کس راه هدایت یافت ، براى خود هدایت یافته و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است و هیچکس گناه دیگرى را به دوش نمى کشد و ما هرگز قومى را مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبرى مبعوث کرده باشیم ، تا وظایفشان را بیان کند.
اخلاق از دیدگاه رسول خدا صلى الله علیه و آله
اخلاق از دیدگاه پیامبر بطور فشرده و در عین حال با توضیح کافى بخدمت شما عزیزان قرار مى گیرد.
قال رسول الله صلى الله علیه و آله : انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق
براستى و به حقیقت مبعوث به رسالت نشدم ، تا مگر مکارم اخلاق را به اتمام برسانم .
قال رسول الله صلى الله علیه و آله : حسن الخلق نصف الدین . نیکخویى نیمى از دین است .
قال رسول الله صلى الله علیه و آله : حسن الخلق یثبت المودة
نیکخویى ، دوستى را در آدمى استوار مى نماید.
چکیده
سینما از طریق فیلم به نحوی جامعه ی اطراف خود را به تصویر میکشد و در واقع گرایش های روحی، روانی، و ضمیر ناخود آگاه جمعی را منعکس میسازد.
در پیشرفت جوامع، اخلاق پا به پای جامعه پیش آمده که گاه تضادی میان آن دو متصور میشود در حالی که هر دو مکمل یکدیگر برای اصلاح جامعه اند.
این پژوهش با عنوان تحلیل و بررسی آثار سینمایی اصغر فرهادی با رویکرد به اخلاق با هدف وجود وچگونگی معیارهای اخلاقی، در پنج اثرشهر زیبا، جدایی نادر از سیمین، رقص در غبار، چهارشنبه سوری، درباره ی الی مورد بررسی قرار گرفته است.
برای تحلیل محتوای فیلمهای مذکور از روش تحلیل محتوای کیفی ودو تکنیک مقوله ای و ارزیابی استفاده شد.
نتیجه: فیلمهای مذکور حاوی انواع معیار اخلاقی است اما معیارهای اخلاق در هر فیلم ، معنا و جایگاه خاصی دارد که نمی توان گفت این معیار اخلاقی خوب است یا بد .بطور کلی روش استفاده از اخلا قیات به گونه ایی است که میتوان همه را جزء اخلاقیات دو گانه بکار برد،یعنی نمیتوان به طور قطع گفت خوب است یا بد.
کلید واژه: اخلاقیات، سینما، اصفر فرهادی، دروغ، تهمت ،شک
تحقیق تهذیب اخلاق و پرورش فضایل اخلاقی
آمادگیهاى لازم براى پرورش فضائل اخلاقى
1- پاک بودن محیط
2- نقش معاشران و دوستان
نقش معاشران در روایات اسلامى
تاثیر معاشرت در تحلیلهاى منطقى
3- تاثیر تربیتخانوادگى و وراثت در اخلاق
رابطه اخلاق و تربیتخانوادگى در احادیث اسلامى
4- تاثیر علم و آگاهى در تربیت
نتیجه
رابطه <علم» و="">علم»><اخلاق» در="" احادیث="">اخلاق»>
5- تاثیر فرهنگ جامعه در پرورش فضائل و رذائل
رابطه آداب و سنن با اخلاق در روایات اسلامى
چگونگى تاثیر <عمل» در="">عمل»><اخلاق» در="" روایات="">اخلاق»>
7- رابطه <اخلاق» و="">اخلاق»><>
رابطه تغذیه و اخلاق در روایات اسلامى
صفات اخلاقى و اعمال اخلاقى
اضافه بر آنچه تاکنون براى پیشرفتبرنامه تهذیب اخلاق گفتهایم، امور دیگرى وجود دارد که تاثیر بسزائى در مبارزه با رذائل اخلاقى و تقویت اصول فضائل در وجود آدمى دارد که از جمله امور زیر را مىتوان برشمرد:
1- پاک بودن محیط
بىشک وضع محیط اجتماعى زندگى انسان اثر فوقالعادهاى در روحیات و اعمال او دارد چرا که انسان بسیارى از صفات خود را از محیط کسب مىکند. محیطهاى پاک غالبا افراد پاک پرورش مىدهد و محیطهاى آلوده غالبا افراد آلوده.
درست است که انسان مىتواند در محیط ناپاک، پاک زندگى کند و بعکس در محیطهاى پاک سیر ناپاکى را طى کند و به تعبیر دیگر، شرایط محیط علت تامه در خوبى و بدى افراد نیست ولى تاثیر آن را به عنوان یک عامل مهم زمینه ساز نمىتوان انکار کرد.
ممکن است کسانى قائل به جبر محیط باشند - همانگونه که هستند - ولى ما هر چند جبر را در تمام اشکالش نفى مىکنیم اما تاثیر قوى عوامل زمینه ساز را هرگز انکار نخواهیم کرد.
با این اشاره کوتاه به قرآن باز مىگردیم و آیاتى را که درباره تاثیر محیط در شخصیت انسان به دلالت مطابقى یا به اصطلاح التزامى سخن مىگوید، مورد بحث قرار مىدهیم:
1- والبلد الطیب یخرج نباته باذن ربه والذى خبث لایخرج الانکدا کذلک نصرف الآیات لقوم یشکرون (سوره اعراب، آیه58)
2- وجاوزنا ببنى اسرائیل البحر فاتوا على قوم یعکفون على اصنام لهم قالوا یا موسى اجعل لنا الها کما لهم آلهة قال انکم قوم تجهلون (سوره اعراف، آیه138)
3- وقال نوح رب لاتذر على الارض من الکافرین دیارا - انک ان تذرهم یضلوا عبادک ولایلدوا الافاجرا کفارا (سوره نوح، آیات26 و27)
تفسیر و جمعبندى
در نخستین آیه تاثیر محیط در اعمال و افعال انسان به صورت لطیفى بیان شده است.
توضیح این که: مفسران بزرگ در تفسیر این آیه بیانات گوناگونى دارند.
بعضى گفتهاند منظور این است که آب زلال و حى همچون قطرات باران بر سرزمین دلها فرو مىریزد; دلهاى پاک آن را مىپذیرد و گلهاى زیباى معرفت و میوههاى لذتبخش تقوا و طاعت از آن مىروید در حالى که دلهاى ناپاک و آلوده واکنش مناسبى نشان نمىدهند; پس اگر مىبینیم عکسالعمل همه در برابر دعوت پیامبر و تعلیمات اسلام یکسان نیست، این به خاطر نقص در فاعلیت فاعل، نمىباشد بلکه اشکال در قابلیت قابل است. (1)
دیگر این که، هدف از بیان این مثال این است که همیشه نیکیها و خوبیها را از محل مناسبش طلب کنید چرا که تلاش و کوشش در محلهاى نامناسب چیزى جز هدر دادن نیروها محسوب نمىشود. (2)
احتمال سومى که در تفسیر این آیه وجود دارد و مىتواند براى بحث ما مورد استفاده قرار گیرد این است که: در این مثال انسانها به گیاهان تشبیه شدهاند و محیط زندگى آنها به زمینهاى شور و شیرین; در یک محیط آلوده، پرورش انسانهاى پاک مشکل است هر چند تعلیمات قوى و مؤثر باشد، همانگونه که قطرات حیاتبخش باران هرگز در شوره زار سنبل نمىرویاند. به همین دلیل، براى تهذیب نفوس و تحکیم اخلاق صالح باید به اصلاح محیط اهمیت فراوان داد.
تاثیر معاشرت در تحلیلهاى منطقى
مىگویند: بهترین دلیل بر امکان چیزى وقوع آن است; در موضوع مورد بحث، مشاهده نمونههاى عینى که معاشرت با بدان سرچشمه انواع انحرافات اخلاقى مىشود، و معاشرت با نیکان در پاکسازى روح و جان انسان اثر مىگذارد، بهترین دلیل براى بحث مورد نظر است.
این تشبیه قدیمى، که اخلاق زشت و بد همانند بیماریهاى واگیردار است، که بسرعتبه نزدیکان و همنشینان سرایت مىکند، تشبیه صحیح گویایى است، مخصوصا در مواردى که بر اثر کمى سن و سال یا کمى معلومات و یا سستى ایمان و اعتقاد مذهبى، زمینههاى روحى براى پذیرش اخلاق دیگران آماده است، معاشرت این گونه افراد با افراد آلوده سم مهلک و کشندهاى است.
بسیار دیده شده است که سرنوشت افراد خوب و بد، بر اثر معاشرتها بکلى دگرگون شده، و مسیر زندگانى آنها تغییر یافته است; و این امر دلائل مختلفى از نظر روانى دارد:
1- از جمله مسائلى که روانکاوان در مطالعات خود به آن رسیدهاند وجود روح محاکات در انسانها است; یعنى، افراد، آگاهانه یا ناآگاه، آنچه را در دوستان و نزدیکان خود مىبینند، حکایت مىکنند; افراد شاد بطور ناآگاه شادى در اطرافیان خود مىپاشند و <افسرده دل="" افسرده="" کند="" انجمنى="">افسرده>
تعیین رابطه بین جوسازمانی با اخلاق رفتاری وروحیه آموزگاران مدارس ابتدائی
1مقدمه
امروزه نظام آموزش و پرورش به عنوان یک پدیده اجتماعی جزء لاینفک زندگی اجتماعی به شمار میرود هرچند ساختار و عملکرد و ویژه گیهای آن در جوامع مختلف متفاوت است ولی وجوه مشترک بسیاری در میان نظامهای آموزشی یافت می شود وپیدایی وگسترش این نظامها حاکی از ضرورت واهمیت روزافزون آموزش وپرورش در جهان کنونی است.
ضرورت واهمیت مدیریت آموزشی در عصری که از سویی تقاضا برای آموزش وپرورش رشد بی سابقه ای پیدا کرده واز سویی ضرورت تغییر در تصمیم گیری وسیاست گذاری،بهبود کیفی وایجاد فرصتهای برابر آموزشی برای همگان نقش خطیر مدیریت نظام آموزشی را به وظیفه سنگین وپر مسئولیت مبدل ساخته تا با برنامه ریزی آگاهانه و سازماندهی هوشمندانه محیط سالم وجو سازمانی مطلوب وکارامد؛اثربخش ورضایت بخش را فراهم آورد.چون فراگرد آموزش وپرورش با انسان سرو کار دارد وچون انسان موجودی پیچیده است در نتیجه نیازبه تربیت مدیران شایسته واثربخش در سطوح مختلف آموزشی مورد تأکید است.
لازمه چنین مدیریتی محیط آموزشی آن است که شخص مدیر از هدفها وفراگردهای آموزشی وپرورشی مطلع باشد، سازمان آموزشی وروابط رسمی وغیر رسمی آن رابه درستی بشناسد و جو سازمانی مساعد برای انجام وظایف و فعالیتهای کارکنان بوجود آورد واز نیروهای انسانی ومادی موجود با این مقتضی استفاده کند،وحدت وهماهنگی لازم را میان اجزا وعناصر سازمان ایجاد کند وهمکاران و زیر دستان را به کار و فعالیت موثر بر انگیزد وموجبات رفتار اخلاقی و روحیه آنان را فراهم آورد تا محیطی موثر،کارامد،اثر بخش وپویا وفعال و...بوجود آورد(ادیبی،1381)
درک وآگاهی مدیران ازمفهوم جو درتحلیل وعملکرد مدیریت بسیارمهم تلقی می شود چرا که جو مدارس بر رفتار و روحیه معلمین و دانش آموزان تأثیر می گذارد،جو سازمانی علاوه بر تأثیرات زیادی که در رفتاراخلاقی و روحیه معلمان دارد شدیدأ بر شکل گیری خودانگاری دانش آموزان،نگرش آنان به تحصیل و کارها وبرقراری روابط متقابل مطلوب با دیگران نقش اساسی دارد(شیرازی،1373،ص156)
سازمان ها از جو یکسانی برخوردار نیستند، همانگونه که اعضا متفاوتند، جو نیز از سازمان به سازمان دیگر متفاوت است ،جو موجب تمایز سازمانها از یکدیگر میگردد و در نتیجه نتایج کارها وفعالیت های سازمان را تحت تاثیر قرار داده و می تواند موجب افزایش روحیه و انگیزش کارکنان گردد و در رفتار و اعمال اعضاء تاثیرگذار باشد.
جو سازمانی به منزله یک پل عمل میکند،در یک طرف پل جنبه های عینی و محسوس سازمان از قبیل ساختار، مقررات و شیوهای رهبری قرار دارندو در طرف دیگر روحیه و رفتار کارکنان واقع شده است...
جو سازمانی را می توان نتیجه رهبری مدیر دانست. مدیر مؤثر مهارت بسزایی در برانگیختن کارکنان با برآورده ساختن نیازهای روانی کارکنان دارد. تمامی این عوامل موجب بهره وری و اثربخشی کارکنان و در نهایت افزایش بهره وری و اثربخشی سازمان میشود به طور مثال، تحقیقات نشان می دهد جو سازمانی رابطه مستقیم با توانایی مدیر در برانگیختن کارکنان با برآورده ساختن نیازهای روانی آنها همچون توفیق طلبی، قدرت و.. دارد.
(محبت خواه،2011)
شایان ذکر است رفتارتنها تابعی از شیوه های رهبری یا ساختار سازمانی نیست، بلکه هرکس از دریچه هایی که به رنگ ارزشها،نیازها،و شخصیت خودش است به سازمان می نگرد و این همان اداراکاتی است که در طرز تفکر و رفتارش تاثیر می گذارد.
(دسلر،1378)
تحقیقات چهل ساله هی گروپ نشان می دهد جو سازمانی تأثیر بسزایی بر رفتار کارکنان و عملکرد سازمانی دارد. این بررسیها بیانگرآن است جو متعالی سازمان از یک طرف هزینههای جابه جایی کارکنان و مقاومت آنان در برابر تغییر را کاهش می دهد و از سوی دیگر موجب بهبود کیفیت کالا، نو آوری و ریسک پذیری می شود که نتیجه نهایی این تأثیرات افزایش سود آوری و وفاداری مشتریان است.
(محبت خواه،2011)
سازمان ها نظام های اجتماعی هستندکه حیات و پایداری آن ها وابسته به وجود پیوندهای قوی میان اجزا و عناصر تشکیل دهنده آنها است . کارآیی و بهره وری هر سازمانی تا حد بسیار زیادی درگرو عملکرد مناسب و صحیح کارکنان سازمان ها است. ازجمله عوامل مهم در ارتقاء عملکرد کارکنان در سازمانها اخلاق حرفه ای آنهاست . آموزش و پرورش مهم ترین سازمان علمی وآموزشی جوامع محسوب شده،که متولی امورتعلیم وتربیت انسان ها می باشند و به همین دلیل ماهیت و زیر بنای فعالیت های آموزشی را اخلاق ذکرمی کند. با توجه به اینکه اخلاق ، به انگیزه های زیربنایی رفتارها می پردازد و رفتارهای درست و غلط انسان رامورد بحث قرار می دهد، در عملکرد معلمان،جایگاه بنیادی دارد، رفتار آدمی به گونه ای نامشهود تاثیر شگرفی بر معادلات گوناگون سازمانی و ملی و در گستره ای وسیع تر جهانی گذاشته و بشر امروزی معیارهای اخلاقی متفاوتری نسبت به گذشته برگزیده و رفتارهای ویژه ای به حسب آن از خود بروز میدهد(مظاهری،1390)
در شرایط کنونی رعایت نشدن برخی معیارهای اخلاقی، نگرانیهای زیادی را در بخشهای مختلف جامعه به وجود آورده است. سقوط معیارهای رفتاری در بخش آموزش، پژوهشگران را واداشته تا در جستجوی مبناهای نظری در این رابطه بوده تا بتوانند مسیر مناسب اجرایی آن را فراهم سازند. لذا یکی از عمده ترین دغدغه های مدیران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب بـرای عوامل انسانی شاغل در تمام حرفه ها است تا آنها با حس مسئولیت و تعهد کامل به مسایل در جامعه و حرفه خود به کار بپردازند و اصول اخلاقی حاکم بر شغل و حرفه خود را رعایت کنند. اولین گام در دستیابی به این اهداف درک صحیح از مفهوم اخلاق و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رفتار اخلاقی کارکنان در سازمان می باشد تا در گام های بعدی بر روی این عوامل دقت لازم صورت پذیرد.
ودرنهایت موثر بودن افراد در به ثمررساندن اهداف سازمانی بستگی مستقیم به چگونگی روحیه آنها دارد. از این روست که توجه به بالا بردن سطح روحیه کارکنان سازمانی جای پرارج و پر اهمیتی را در اداره امور سازمانهای اجتماعی به خود اختصاص داده است. کلمه روحیه نظیر کلمات حالت مزاجی به تنهایی معنی مشخص و یا خوب و بد ندارد. همان طور که اطلاع بر حالت مزاجی انسان که نماینده احوال عمومی بدن است مهم است دانستن روحیه نیز حائز اهمیت است زیرا نماینده وضع کلی روابط انسانی در یک سازمان است. (شیرکوند،1390)
به طور خلاصه جو سازمانی همانند هوای موجود در یک اتاق است، ما نمی توانیم جو سازمانی را ببینیم یا لمس کنیم، اما آن ما را احاطه کرده است و هر چه که اتفاق می افتد را تحت تاثیر قرار می دهد و خود نیز از آنچه که در سازمان می گذرد، تاثیر می پذیرد وکارکرد مدیر،معلم،دانش آموز ومیزان پیشرفت ویادگیری دانش آموزان وهمچنین روحیه وسلامت اخلاقی وروانی معلمان را کاملا تحت تأثیر قرار میدهد.(بررسی مفهوم جو سازمانی،محبت خواه،حسین،2011)
از آنجایی که معلم در جریان آموزش یک رکن بنیادی محسوب می شود،نقش کلیدی معلم در جریان یاددهی موجب شده است که متخصصان و صاحب نظران امر آموزش بهبود کیفیت نظام آموزشی جوامع رابه میزان بسیار مدیون بهبود کیفیت عملکرد معلمان بدانند بنابراین آماده سازی معلمان کارآزموده وبا رفتار اخلاقی وبا روحیه از جمله مسائل مهمی است که باید برنامه ریزان نظام آموزش وپرورش طریقی را برگزینند که بتوانند جوی را در مدرسه فراهم آورند تا یادگیرندگان را قادر سازند که در یادگیری وعملکرد موثر کاراتر باشند0(ارجمند،1383،)
بنابراین در این تحقیق با توجه به اهمیتی که جو سازمانی مدرسه در ایجاد اخلاق و روحیه قوی در معلمان می تواند داشته باشد به برسی رابطه آنها و ارایه راههایی برای بهبود جو سازمانی مدارس وبالا بردن رفتار اخلاقی و روحیه معلمان پرداخته خواهد شد.
. تجارت، نحوهای کار است و در بادی امر
اینگونه به نظر میرسد که هدف از آن صرفا تامین معاش مادی برای گذران زندگی است.
لازمهی چنین نوع نگاهی به کار، این است که اگر فرضا بتوان بدون کار کردن یا بدون
کار کردن متناسب با در آمد،
در آمدی کسب کرد،
از آنجا که هدف کار صرفا کسب در آمد است، این کار رواست. در حالی که شهود اخلاقی
چنین لازمهای را روا نمیداند. بنا بر این بر اساس قاعدهی اللازم
باطل فالملزوم مثله، آن تعریف از کار، اخلاقا درست نیست.