نگاهی به متن ابتدایی و انتهایی مقاله:
بدیهی است پیدایش نوآوری و نواندیشی در عرصه ادبیات داستانی بنا به مناسبات علّی و قوامیافتهای چون ظهور ذهنهای نو، تجربهاندوزی از بطن زندگی، دریافت اصولی از ساحت هستی، ژرفاندیشی، گذشت زمان و سنجش عقلانی بدون بغض و غرض بستگی دارد؛ و به منظور راهاندازی یک جریان ادبی بدیع و تثبیت آن، نمیتوان تنها به ظهور نوابغ و شخصیتهای نواندیش اکتفا کرد. چه بسارند افراد ناپخته، ناتوان و کمبضاعتی که برای کسب شهرت، مقام و ثروت، و به منظور پنهان کردن ناتوانیهای خود، به ناگاه به کاری نو دست میزنند و گمان میکنند که یک شبه ره صدساله طی میکنند، و با ـ اصطلاحاً ـ «طرحی نو در انداختن»، به چهرهای ماندگار مبدل میگردند. اما از آنجا که این افراد از جهانبینی نابی برخوردار نیستند و از بهرهبری از شیوهها و تکنیکهای داستاننویسی عاجزند، به آنی، نامشان از صفحات ادبیات محو میگردد.
البته شکی نیست که اصطلاح «نو» و یا «مدرن»، همواره در تمامی ادوار تاریخی و زمانهای مختلف مطرح بوده و به کار رفته است. درواقع، «نوبودن» و «نوآوری»، لازمه حیات ادبیات، خاصه ادبیات داستانی به حساب میآید؛ ودر تمامی مقاطع و دورههای مختلف، نویسندگان و ادیبان و شاعران بسیاری ظهور کردهاند که در زمان خود حرف نو میزدهاند و در عرصه ادبیات نوآوری کردهاند. آنچنان که سعدی، حافظ، مولوی، ابوالفضل بیهقی، نیما... در زمان خود، نواندیش بودهاند. ...
...
... حذف طرح و نادیده انگاشتن عناصر مهمی چون مضمون، زمان، مکان و... در ساختار داستاننویسی امروز نوعی پیروی از بیقانونی به حساب میآید؛ بیقانونیای که در شیوه روایت داستان هم تأثیر گذاشته است.
نویسنده شاید بخواهد از شیوههای جدید و تکنیکهای خاصی سود برد. شاید بخواهد در حد معقول و طبق یک قانون حسابشده، زمان داستان را جابهجا کند. اما هیچگاه نمیتواند و نباید سازمان و چارچوب داستان خود را کاملاً بیمنطق و پوسیده بنا کند.
داستانهای به ظاهر نظامگسیخته نویسندگانی چون ویرجنیا وولف، از یک وحدت موضوعی مستحکم برخوردارند. یعنی نویسندگان مطرح این دهه، آگاهانه و هوشمندانه، طرح داستان خود را پیریزی کردند.
اما از آنجا که روایت داستان ما بر اساس جریان سیال ذهن و جابهجایی زمان و مکان تدوین گشته، خواننده به اشتباه تصور میکند که هیچگونه نظام خاصی در داستانهای یاد شده، وجود ندارد.
متأسفانه، برخی نویسندگان، به اشتباه فکر میکنند حذف طرح، و ابتدا به ساکن نوشتن داستان، شنانه قدرت و توانمندی آنهاست. آنها حتی اگرچنین کاری را هم در ذهن انجام دهند، باز هم طرحی برای داستان خود تدوین کردهاند.
مگر آنکه بیاساس، به روایت ذهنی پریشان بپردازند، و بیدلیل، از این شاخه به شاخه دیگر بپرند.
البته از میان نویسندگان هودار داستاننویسی به شیوه مدرن، کم نیستند افرادی که توانایی خلق یک اثر مستحکم و پایدار را ندارند، و برای پوشاندن نقایص کار خود، به این شیوه و سبک روی آوردهاند.
این مجموعه مروری است بر بعضی از شاعران که وجود اشعارشان در کتابهای درسی دانش آموزان آمده و بسیار لذت بخش بوده و موجب تحریک ذوق و علاقه آنان به ادبیات این مرز و بوم خواهد شد .
1) مقدمه |
2) فهرست |
3) حبیب یغمایی |
4) گلچین گیلانی |
5) حبیب چاچیان |
6) محمود کیانوش |
7) محمد حسین بهجتی |
8) موسوی گرما رودی |
9) مصطفی رحمان دوست |
10) جعفر ابراهیمی |
11) شکوه قاسم نیا |
12) قیصر امین پور |
بخشی از متن:
شکوه قاسم نیا
کارهای سفارشی و غیر سفارشی زیادی انجام میداد تا اینکه سفارش روی کتابهای درسی
فارسی اول را پذیریفت و آثاری ار وی در کتابهای درسی گنجانده شد.
شکوه قاسم نیا بیشتر به عنوان شاعر شناخته شده تا یک داستان نویس. با این حال دو سوم کتابهای او داستان هستند و در میان شعرهایش ، شعر محض و شعر روایی (داستان منظوم) هر دو به چشم می خورند و اولین کتاب شعر وی مثل یک گل کوچک نام داشت که در سال 1366 توسط انتشارات نهاد هنر و ادبیات منتشر شد و شامل ده شعر میباشد. حدود 60% کتابهای قاسم نیا را داستان تشکیل میدهد و اولین کتاب مستقل او تیز یک داستان بود با نام روباه مرغ ندیده که در سال 1365 منتشر شده است.
شکوه قاسم نیا را میتوان از معدود نویسندگانی قلمداد کرد که با وجود توانایی و آگاهی تکنیکی ، به مخالفت و سرپیچی از عرف و نُرم ادبیات کودک پرداخته و به شکل عامدانه به کتابهای عامه پسند گرایش یافته است. دلیل این گرایش را نمی توان تنها به صرفه اقتصادی منحصر دانست و او با اعتقاد و توجیه تئوریک خاصی ، نگارش این کتابها را بر کتابهای جشنواره پسند و منتقد پسند ترجیح داده است. از آثار ا می توان مجموعه چهار جلدی قصههای کوچک برای بچههای کوچک ، قصهای به شیرینی عسل ، کتاب صدا آموزی برای پایه اول ابتدایی ، خوشبوتر از گلاب (داستان زندگی امام رضا(ع)) ، بوی نارنج ، مثل یک گل کوچک ، کلاغ پر ، داستان های نخودی ، لالالالا گل شب بو ، فسسقلی ، خاله خال خالی ، شابی بیغوله(رمان) ، حسنی کلاس چنده ، حسنی یک جوجه داره ، حسنی یکی یک دونه ، حسنی تو شهر قصه ، قصههای شیرین هزار و یک شب ، خاله ریزه و قاشق سحر آمیز ، افسانه دیو و پری ، گربه ای با دم موش و چندین اثر دیگر را نام برد ...
...
ادبیات حماسی
در حماسه شاعر با داستان هایی شفاهی سروکار دارد که در آن ها شرح پهلوانی ها، عواطف و احساسات مختلف مردم یک روزگار و مظاهر میهن دوستی و فداکاری و جنگ با قباهی ها و سیاسی ها آمده است. هر حماسه باید دارای سه زمینه ی «داستانی»، « قهرمانی »، « ملی » باشد.
حماسه طبیعی :
منظومه های حماسه طبیعی عبارت است از نتایج افکار و علایق و عواطف یک ملت که در طی قرن برای بیان وجوه عظمت و نبوغ آن قوم است. این نوع حماسه ها سرشار از یاد جنگ ها پهلوانانی ها، جان فشانی ها و در عین حال لبریز از آثار تمدن و مظاهر روح و فکر مردم یک کشور در قرن های معینی از ادوار ایشان است که معمولاً از آن ها بود و رهایی پهلوانی تغییر می کنیم.
در منظومه های حماسی شاعر به ابداع و آفرینش توجهی ندارد بلکه داستان های مدون کتبی یا شفاهی را که ظاهراً بعضی وقایع خارجی سرچشمه گرفته اند با قدرت شاعرانه ی خویش نقل می کند. نمونه هایی از حماسه طبیعی می توان نبرد رستم و اشکبوس و شاهنامه ابوالقاسم فردوسی را در ادب فارسی نام برد.
...
مقاله ادبیات ایتالیا
قسمتهایی از متن:
مقدمه
ایتالیا سرزمین چندان وسیعی نیست . چکمهای یک لنگه در گوشهای از قارهی اروپا . اما با چابکسوارانی چون (( دانته)) و ((بوکاچو)) و ((پترارکا)) در آن سوی سدههای دور و ((آریوستو)) و ((متاستازیو)) در میانهی راه و ((ورگا)) و ((کاپوآنا)) این سوتر و در قرن حاضر بزرگانی چون : ((ازوهو)) ، ((پیراندللو)) ، ((بوتزاتی)) ، ((پاوهز)) و چه بسیار نامهای آشنا و ناآشنایی که خود ، نمایهای طولانی است از تفکر و اندیشه ، آن هم در دورههای پرآشوب سیاسی و اجتماعی ایتالیای پراکنده و حتی ایتالیای متحد پس از سالهای 1815 .
ایتالیا را بیش از همه با نوابغ هنریاش میشناسیم . با نقاشانی چون : ((جوتو)) ، ((میکل آنجلو)) ،((داوینچی)) ، (( بوتیچللی)) و با پیکرتراشانی چون : (( برنینی)) و باز هم ((میکل آنجلو)) ، با ((کمدیا دل آرته)) و ((گلدونی)) در تئاتر و با ((وردی)) ، ((پاگانینی)) و ((روسینی)) در موسیقی و درسینما با سرآمدانی چون: ((دسیکا)) ، ((فللینی)) ، ((پازولینی)) و آثاری معظم در معماری تمامی طول تاریخ این کشور . آشنایی با مشاهیر – که شمارشان از حد بیرون است – از طریق آثاری است ، بیشتر ، دیداری و شنیداری . مقولاتی بیرنج برگردان کلام به کلام .
اما داستان ، حکایت دیگری است که در صورت بهترین ترجمه نیز ، معادل اصل نخواهد شد . و شعر ، بیش از داستان ، ترجمهناپذیر . در حالی که نه ((داوود)) میکل آنجلو نیاز به ترجمه دارد و نه ((لبخند ژوکوند)) داوینچی و نه ((ریگلوتو))ی وردی . و فیلم با کمترین ترجمه ، دنیای وسیعی را پیش روی بیننده میگشاید . اما رهیافت شعر و ادبیات به سرزمینی دیگر با زبانی متفاوت ، نیازمند شکیبایی است و به همین دلیل ادبیات پارهای از کشورها ، خصوصا با زبانی غیر از زبانهای رایج ، مهجور باقی میماند و گنجینهای پربها ، پیش چشم هیچ مشتاقی گشوده نمیشود . آن هم ادبیاتی همچون ادبیات ایتالیایی که چه در شعر و یا داستان در عرصهی جهان حضوری چشمگیر داشته و بسیاری از آثار ادیبان ایتالیایی ، زیر ساخت شهرهترین آثار ادبی جهان گشته و بسیاری از جوایز جهانی از جمله نوبل را از آن خود کرده است . این کماقبالی ، نه تنها برای ادبیات ایتالیایی که نصیب ادبیات بسیاری از دیگر کشورها نیز شده است .
ادبیات ایتالیا از آغاز
روم با گستردن هرچه بیشتر مرزهایش ، زبان خود را به عنوان مهمترین وسیلهی اتحاد معنوی و سیاسی بر مردم مغلوب تحمیل کرد . اما برخی از سرزمینها چون یونان ، با وجود غلبه سیاسی روم بر آنان ، از پذیرش زبان لاتین سرباز زدند و به مقابله با آن برخاستند .
گویشی که در ایالات امپراتوری نشر یافت ، نه زبان لاتینی ادبی ، بلکه زبانی محاورهای و عامیانه بود که روانی و سلاست بسیار و دستور زبان کمقاعده از مختصات بارز آن به شمار میرفت و تحت حاکمیت زبانهای محلی ، از ناحیهای تا ناحیهی دیگر ، دچار تغییرات و تحولاتی میگشت .
زمان و چگونگی تغییر و تحول زبان لاتین در داخل و خارج ایتالیا و تبدیل آن به زبانهای رمانس (زبانهای رومی) چندان مشخص نیست . اما آشکار است که این تکوین زبان ، با سقوط امپراطوری روم شرقی ، تسریع گردید .
با تضعیف قدرت مرکزی روم ، زبان لاتین عامیانه بر اساس پیچیدگیهای لهجهای ، دچار تحولات سریع و پی در پی شد و از زبانی واحد ، به تدریج به زبانهای دیگر تغییر شکل داد ؛ که همه ، ریشه در زبان لاتین داشته و نام رمانس و یا نئولاتین را بر خود گرفتند و امروزه به دو گروه زبانهای شرقی و غربی تقسیم میشوند .
زبانهای شرقی ، خود به رومانیایی ، ایتالیایی ، رومانچو یا لادینو (که در ناحیهای از سوئیس و در ((فری یولی))[1] به آن سخن میگویند )، و زبانهای غربی به ((پروونسی))[2] ، فرانوسی ، اسپانیایی و پرتغالی تقسیم میشوند .
زبان ایتالیایی به گروه زبانهای نئولاتین یا رمانس که کناره رود گنگ تا اقیانوس اطلس را دربر میگیرد و از خانوادهی بزرگ زبانهای هند و اروپایی است تعلق دارد و از تغییر شکل زبان لاتین پدید آمده است .
1- Friuli ناحیه ای در ایالت ونیز ، شمال شرقس ایتالیا . تا سال 1919 جزو کشور اتریش بود .
2- Provenza استانی در جنوب فرانسه
...
آثار پترارکا به زبان ایتالیایی
((دیوان))1 مشتمل بر 366 سرود ، که شاهکار پترارکا محسوب میشود ، به دو بخش زندگی و مرگ ((مادونا لائورا))2 تقسیم شده است و بخش اعظمی از زندگی شاعر را از سال 1327 تا مرگ دربر دارد .
در بخش نخست ، عشق پترارکا ، عشقی انسانی و لائورا نیز موجودی زمینی است که شاعر ، طرّهی گیسوی طلایی ، چشمان درخشان ، مژگان سیاه و دستان ظریف او را مورد ستایش قرار میدهد و بخش دوم که متعاقب مرگ لائورا سروده شده است ، عشق شاعر ، وجههای آسمانی مییابد . این کتاب اثری عاشقانه است که در آن ، نظرات گوناگون پترارکا پیرامون زمین ، آسمان ، جسم و روح مطرح میشود .
((پیروزیها))3 قصیدهای تمثیلی است که شاعر در آن ، نظارت بر پیروزی عشق ، پاکدامنی ، مرگ ، شهرت ، زمان و سرانجام ، پیروزی ابدی بر زمان را تصویر میکند .
پترارکا مسافری است خستگی ناپذیر و محققی که نوگرایی خود را در عشق ، شعر ، افکار سیاسی و سنتهای رایج قرون وسطی و در تضادهای درونی خود آشکار ساخته و بیشترین تأثیر را بر ادبیات پس از خود داشته است .
1- II canzoniero
2-Madonna Laura
3-Trionfi
مقالة نگاهی گذرا بر ادبیات غرب
فهرست:
تاثیر ادبیات فارسی بر شاعران غربی
ادبیات کهن فارسی و مطالعات غربی ها
تاثیر ادبیات اسلامی بر شاعران غربی
غرب در تقابل با مولوی و گونه ادبی صوفی
نمایشنامة «آنتونی و کلئوپاترا» اثر ویلیام شکسپیر
تاثیر ادبیات فارسی بر شاعران غربی
ادبیات فارسی بر نویسندگان و فرهنگ های بسیاری فراتر از مرزهای خود تأثیرگذار بوده است. غنای ادبیات این مرز و بوم تا به حدی است که بسیاری از مراکز بزرگ دانشگاهی جهان، از برلین تا ژاپن، برنامه های ثابتی با عنوان «مطالعات فارسی» با هدف بهره مندی از میراث ادبی ایران در نظر گرفته اند تا به قول ای.جی. براون «قضاوتی نامناسب در مورد فعالیت های اندیشمندانه و ذهنی این ملت باهوش و با استعداد» نداشته باشند. ال.پی.الول ساتن، پروفسور برجسته و سرشناس مطالعات فارسی در دانشگاه ادینبرو معتقد است: «شعر فارسی یکی از غنی ترین ادبیات های شعری جهان است.» پروفسور دیک دیویس، استاد دانشگاه ایالتی اوهایو نیز در این مورد می گوید: «ادبیات فارسی به تناسب گستره خود، بیش از آثار ادبی هر زبان دیگری در ساختار و کلیشه های ضرب المثل های انگلیسی نفوذ کرده است.»
ادبیات کهن فارسی و مطالعات غربی ها
مطالعات تخصصی غربی ها بر روی ادبیات اوستایی و ادبیات کهن فارسی در قرن هیجدهم آغاز شد و محققین به بررسی آثار زرتشتی آمده از شرق پرداختند. آنکتیل دوپرون فرانسوی برای اولین بار وندیداد را در سال 1975 ترجمه کرد و آثاری از سر ویلیام جونز و سیلوستر دوساسی در خصوص متون پهلوی به چاپ رسید. در قرن نوزدهم نیز برخی محققان از جمله گروتفند، عضو انجمن سلطنتی گوتینگن، به ترجمه و رمزگشایی متون کهن میخی پرداختند.
شدت و عمق نفوذ ادبیات فارسی در فرهنگ و ادب غرب زمانی آشکار می شود که بدانیم به گفته کریستوفر دکر، استاد دانشگاه کمبریج، «محبوب ترین اشعار در دوره ویکتوریا و یکی از محبوب ترین اشعار در زبان انگلیسی رباعیات خیام بوده است. گواه این ادعا آن است که در ویرایش سال 1953 از کتاب جملات قصار آکسفورد، 188 قطعه از رباعیات ذکر شده که از این تعداد 59 مورد رباعیات کامل هستند که در حدود دوسوم از کل آثار خیام را تشکیل می دهند.» جالب تر آن که آثار شکسپیر و یا نسخه رسمی انجیل نیز تا این حد مورد استناد قرار نگرفته اند.
بررسی نقش اسب و پرنده و گل در ادبیات
بخشهایی از متن:
بدون شک ادبیات کهن و غنی مابا قصههای دلکش و نظم و نثر دلپذیر و داستانهای پر از طنز و زیبا و کنایههای دلنشین در میان ادبیات جهان مقامی شامخ و جایی ممتاز و برجسته دارد.
در بین داستانها و استورهها، شاهکارهایی وجود دارد که از ویژگیهای آثار مذکور، حماسههای ملی و شورانگیزی است که نتایجی مفید و شادیبخش و امیدوارکننده دارد که داستانهای و قصهها به آنها ختم میشود و خواننده را به زندگی امیدوارتر و در مواجه با مشکلات و ناملایمات استوارتر مینماید.
این از خصوصیات ادبیات کهن ما است که چون میراثی گرانبها به دست مردم بافضل و دانش ما رسیده و حفظ و حراست از آن وظیفهی هر فردی فرهنگخواه و ادبدوست است. در این داستانها که بیش از هزار هاسال دارند از پرندگان و مرغانی نام برده شده که یا در اصول چنین پرنده گانی وجود نداشتهاند و یا چیزی بودهاند که در طول زمان بهخاطر سینه به سینه نقل کردن آنها چهره عوض کرده و تغییر ماهیت دادهاند و یا بهطور کلی ساخته و پرداختهی فکر نویسنده و حماسهسرا بوده است
گل : در ادبیات ایرانی همواره گل مظهر حیات و طراوت بوده است و نقشی کلیدی در ادبیات ایفا می کرده است هر جا که سخن از لطافت و زیبایی است لاجرم از گل نیز سخن می رود.
گل در معنای کنایی خود شاهد و آرزو است که زیبایی و دلربایی معشوق را یادآوری می کندگل سرخ، با پلکهای بسیارش، یعنی با گلبرگهای بسیار زیبا، لطیف و معطرش آدم را به خواب، آرامش و رهایی میخواند. از این نظر گل سرخ، نماد ِ اشتیاق به صلح و رهایی است. اما شکوهاش، نماد ِ نیرو و زندگی نیز هست، آنچنان که "شوق" اوست تا "خواب ِ هیچکس" نباشد. به این ترتیب در گل سرخ تنشی بین لطافت و نیرو جریان دارد و به این معنا "تضاد ناب" محسوب میشود. شاید بشود گفت در ترکیب ِ زیبای "گل سرخ"، تنش ِ زندگی ِ ما انسانها میان اشتیاق به آرامش و غریزه برای غنای زندگی، بطور نمادین ممزوج شده و حضور مییابد....
...
در اساطیر ایران پیشینه ای گسترده دارد.در اوستا سِئَین آمده است و در پهلوی سین مرو . در اوستا آشیانه سیمرغ در بالای درختی است که در میان اقیانوس فراخکرت بر پاست . این درخت در اوستا ویسپدببش خوانده شده .
بر اساس روایتی دیگر آشیان سیمرغ بر فراز درخت هرویسپ تخمه که صد گزند خوانندش می باشد. هر وقت که سیمرغ از روی آن بر می خیزد هزار شاخه از آن می روید و هر وقت که بر روی آن فرو می آید هزار شاخه از آن شکسته ، تخم های آن پاشیده و پراکنده می گردد.
مرغ دیگری به نام چمروش تخم هایی که از هرویسپ تخمه فرو ریخته گرد آوری نموده به جایی می برد که از آنجا تیشتر خدای باران آب می گیرد. انواع و اقسام تخم ها به واسطه وی با باران فرو می ریزد و گیاه هان گوناگون می روید.
سیمرغ در شاهنامه و اوستا و روایات پهلوی موجودی خارق العاده و شگفت است . پرهای گسترده اش به ابر فراخی می ماند که از آب کوهساران لبریز است.در پرواز خود ، پهنای کوه را فرو می گیرد. از هر طرف چهار بال دارد با رنگهای نیکو . منقارش چون منقار عقاب کلفت و صورتش چون صورت آدمیان است.
دانلود مبانی نظری ادبیات پایان نامه در مورد موفقیت شغلی
در 26 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع موفقیت شغلی
شغل
شغل به عنوان مجموعهای از پیشرفتهای مداوم در زندگی شغلی تعریف شده است؛ به عبارت دیگر شغل عبارت است از تعهدی که انسان در مقابل موسسهای برای انجام تکالیف درازمدت دارد و در ضمن از طریق آن امرار معاش میکند (صدر نبوی، 1370).
به اعتقاد کینزبرگ[1] و همکارانش (1951) انتخاب شغل فرایندی پیوسته و تکاملی است و با عواملی نظیر ارزشهای فردی، واقعیات محیطی، عوامل عاطفی و فرصتهای تربیتی بستگی کامل دارد. به عبارت دیگر، انتخاب شغل فرایندی است که طی زمان خاصی انجام میگیرد و زمان خاص آن هنگامی است که فرد طی آن به توافق میان انتظارات و امکانات و خصوصیات خود برسد (شفیع آبادی،1382).
2-3 موفقیت شغلی
بر طبق گفته پیتر دراکر[2](1993)، قرن بیست ویکم، قرن اقتصاد دانشی است. دراین اقتصاد، داراییهای فکری و به خصوص سرمایههای انسانی جزو مهمترین داراییهای سازمانی محسوب میشود و موفقیت بالقوه سازمانها ریشه در قابلیتهای فکری آنها دارد، همچنین سرمایه انسانی برای مالکین سرمایه یعنی کارکنان سازمانها نیز به عنوان یک دارایی ارزشمند محسوب میشود که میتواند موفقیت آنها را نیز به طور فزاینده تحت تاثیر قرار دهد (الفن بین[3]،2002). به همین دلیل مدیریت منابع انسانی پیچیدهترین و مشکلترین بخش مدیریت شناخته شده است و از جمله وظایف مدیران در جذب نیروهای انسانی مناسب از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. در واقع، موفقیت هر سازمان در گرو استفادۀ بهینه از نیروی انسانی آن سازمان است و مستلزم به کارگیری افرادی است که تواناییها و استعدادهای خاص آن شغل را داشته باشند. در انتخاب افراد برای مشاغل مختلف سازمان، اصل کلی جهت موفقیت شغلی این است که خصوصیات داوطلب با وظایف شغلی او مطابقت کند. برای اینکه شرح وظایف با موفقیت انجام گیرد لازم است که مهارتها، استعدادها و خصوصیات خلقی و جسمی و شخصیتی افراد در نظر گرفته شود و داوطلب آن شغل واجد این خصوصیات و استعدادها باشد (حجازی، 1380).
پژوهشها نیز نشان داده است که موفقیت شغلی زمانی میسر است که نه تنها خصوصیات افراد، بلکه خصوصیات مشاغل مربوط به آنها مورد بررسی قرار گیرد. بر مبنای این شناخت دوگانه و تشخیص رابطه میان آنهاست که انتخاب احسن صورت میپذیرد. مصالح جامعه ایجاب میکند که فرد در جایی قرار گیرد که بهتر بتواند خدمت نماید و مصلحت فردی نیز حکم میکند در مکانی باشد که بهتر بتواند رشد و تعالی یابد. بنابراین، در گزینش شغلی افراد دو عامل باید مورد ارزیابی قرار گیرد:
در این باب میتوان چنین اظهار داشت که اگر فردی متناسب با تواناییها و رغبتها و ویژگیهای شخصیتی برای شغلی انتخاب شود نه تنها شکوفایی فردی حاصل خواهد شد بلکه جامعه نیز از او بهرۀ بیشتری خواهد برد. برعکس چنانچه فردی متناسب با شغل مورد نظر انتخاب نگردد ممکن است نیازهای او ارضاء نشود و در نتیجه روزها و ساعتها را به ناراحتی بگذراند؛ این فرد در زندگی راضی نبوده و در نتیجه در حرفه او تاثیر منفی خواهد گذاشت (حجازی، 1368).
اما موفقیت شغلی چیست و چه مفهومی دارد؟ موفقیت شغلی یک مفهوم نسبی از ارزیابی و قضاوت است و هیچ فردی را نمیتوان موفق نامید مگر اینکه از هدفها و ایده آلهایش آگاه باشیم. موفقیت شغلی عبارت از رابطهای است که بین پیشرفت کنونی فرد و ایدهآلهای آیندهاش در زمینه اشتغال وجود دارد. میزان موفقیت فرد در برآوردن نسبی این هدفها را موفقیت شغلی مینامند ( شفیع آبادی، 1382). افراد بیرونی موفقیت شغلی را بر طبق معیارهای قابل مشاهده و عینی قضاوت میکنند درحالیکه ادراک افراد از موفقیت، بیشتر به معیارهای ذهنی گرایش دارد، به تعبیر دیگر، موفقیت عینی بخش قابل مشاهده موفقیت شغلی را نشان میدهد و به نتایج شغلی قابل مشاهده مانند پرداختیها، ارتقاها، رتبه و مقام اشاره دارد. اما موفقیت شغلی ذهنی یا درونی عناصر ذهنی موفقیت شغلی را نشان میدهد و به احساسات افراد و واکنش آنها نسبت به مسیر شغلیشان مربوط است و همواره از طریق موفقیت روانشناختی مانند رضایت شغلی، تعهد شغلی و سازمانی شناسایی میشود (جاج[4]، 1995).
افراد همواره خواهان موفقیت در انجام وظایف محوله هستند اما بدلیل عدم آگاهی از عوامل موثر در موفقیت در بعضی مواقع در این زمینه توفیقی ندارند. در اینجا برخی از عوامل موفقیت شغلی ذکر خواهد شد و برخی دیگر از عوامل موفقیت در قالب نظریههای موفقیت شغلی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
2-4 عوامل موثر در موفقیت شغلی
امروزه، صرفاً پول را عامل برانگیختن و موفقیت شغلی نمیدانند بلکه محیط اجتماعی، سبک رهبری و توجهی که از دوستان و سرپرستان به فرد مبذول میشود، جالبتر بودن، تلاش برانگیزتر بودن و پاداش دهندهتر بودن مشاغل و فرصتهای ترفیع و ارتقاء سهم مشارکت در تصمیمگیریها، تنوع شغل و بکارگیری مهارتها شاخصی از شاخصهای عمده موفقیت شغلی محسوب میشوند، در مقابل موارد فوق الذکر، میتوان ترک شغل، غیبتهای شغل، عملکرد پایین شغلی را از جمله شاخصهای نارضایتی و عدم موفقیت شغلی ذکر کرد. تحقیقات نشان میدهد که انواع مختلفی از عوامل فردی و مهم سازمانی وجود دارند که بر روی موفقیت شغلی تاثیر میگذارند (گرین هاوس، 2003 و کارتمل و گاتون، 2004).
موفقیت شغلی به عواملی همچون شخصیت، آموزش، جنسیت، داشتن مشاور و ترفندهای کاری وابسته است (هسلین[5]، 2003). همچنین قاضی (1373) عوامل موثر موفقیت شغلی را، دستیابی به اهداف شغلی مورد انتظار، لذت بردن از شغل، امنیت شغلی، برخورداری از سرگرمی و فعالیتهای جنبی، رضایت شغلی، امکانات رفاهی، روابط خوب انسانی و حقوق و پاداش مکفی عنوان میکند.
[1] Ginzberg
[2] Peter Draker
[3] Eifenbein
[4] Judge
[5] Heslin
پایان نامه بررسی اقتباس فیلم های سینمایی از ادبیات در 80 صفحه ورد قابل ویرایش
بدترین سوء تفاهم ها در زمینة زیباشناسی سینما، یا نقد و ارزیابی یک فیلم از آن جا ناشی میشود که برخی می پندارند که زبان مدونی برای هنر سینما در کار است که برپایة دستورات آن می توان میزان وفاداری یا کجروی یک فیلم را نسبت به این زبان بررسی کرد و در نتیجه به قوت و ضعف، یا ارزش و بی ارزشی آن پی برد. در این جور موارد، معمولاً شخص گوینده یا نویسنده خودش واضع چنین قوانینی است و اگر خیلی فروتن باشد، خویشتن را پیرو تئوری جا افتاده ای می نمایاند و به واسطة احکام آن تئوری درصدد توجیه برداشت ها و نظرات کاملاً شخصی خویش برمیآید.
به راستی هر فیلم مهمی دریچه ای تازه به امکانات بیانی هنر سینما می گشاید. همچنان که هر اثر مهم و تازه ای در هر شکل هنری دیگری – از رمان گرفته تا موسیقی و نقاشی- کارکرد همانندی دارد. هنر سینما تا پیش از پازولینی، تارکوفسکی، کوروساوا، هیچکاک، فورد، کازان و هر بزرگمرد دیگری، همان نبوده و همان غنایی را نداشته که این بزرگان به آن بخشیده اند. با معیارهای بیانی سینمای هیچکاک نمی توان به عظمت فیلم های تار کوفسکی پی برد و رازهای آیینی فیلم های پازولینی توضیح دهندة زیبایی سینمای هیچکاک و کازان نیست. شاید حتی هیچ گونه سنخیتی میان آثار این بزرگان وجود نداشته باشد و با این حال، به واسطة هیچکدام نمی توان اهمیت دیگری را انکار کرد. پلان- سکانس های یانچو، آنتونیونی و تار کوفسکی شگفت انگیزند و زیبایی هنری آن ها به حدی است که تماشاگر را از توجه به مهارت فنی- اجرایی شان غافل میکند ولی این نکته نه اهمیت تقطیع پلان ها را در سینمای هیچکاک میتواند توضیح بدهد و نه آن را بی اعتبار می سازد.
· برآورده های گوناگون می گویند که یک چهارم تا یک پنجم فیلم های سینمایی، اقتباس هایی از ادبیات هستند. این به آن معنا نیست که رابطة میان سینما و ادبیات یک سویه است: بسیاری از محققان، جنبه های سینمایی خیلی از آثار داستانی و شعری معاصر، ازجمله «آمریکا» نوشتة دوس پاسوس، «یولیسس» جیمز جویس، و «آواز عاشقانة جی.آلفرد پروفراک» سروده الیوت، را آشکار کردهاند. ریشه ارتباط میان این دو رسانه را میتوان دردوران کودکی سینما بازجست. ژرژمه لیس درآغاز قرن ازمنابع ادبی به عنوان زمینه برای چندین فیلم خود استفاده کرده گریفیث مدعی بود که بسیاری از نوآوری های سینمایی اش را مستقیما از صفحات رمان های دیکنز برگرفته است.
ایزنشتین درمقاله «دیکنز، گریفیث، و سینمای امروز» نشان میدهد که داستان های دیکنز چگونه شماری از تکنیک ها، ازجمله معادل هایی برای فید، دیزالو، کمپوزیسیون تصویری، تقسیم تصویر به نماها، لنزهای تغییر شکل دهنده خاص، و - ازهمه مهمتر- مفهوم مونتاژ موازی را به گریفیث الهام داده است. ایزنشتین تا آن جا پیش می رود که فصل بیست و یکم رمان «الیور تویست» را فیلمنامه دکوپاژ شده ای آماده فیلمبرداری جلوه میدهد تا از این راه، حساسیت «سینمایی» دیکنز را نمایان کند.
بیشتر محققان تا همین اواخر این اعتقاد ضمنی را داشتند که ادبیات به دلیل گستره وسیعترش، و قابلیت پرداختن اش هم به دنیای عینی و هم به اندیشه های انتزاعی، برترین شکل هنری است. همگان، عموماً درباره سینما، که زیبایی شناسی اش مبتنی بر عکسبرداریست، چنین اندیشیده اند که کارکرد این هنر محدود به پرداخت ازدنیای عینی می شود. حال آن که مساله پیچیده تر از این حرفهاست. رسانه های گوناگون مقتضی حال و حس های گوناگون، و تأمین کننده نیازهای گوناگونی هستند. ادعای برتری یک هنر بر هنری دیگر، سخن نامربوطی است، مگر این که مقایسه ما محدود به مسایل و تکنیک های مشابه باشد. نقاشی سقف کلیسای سیستین کار میکل آنژ و سمفونی شماره چهل اثر موتزارت هردو شاهکاراند، ولی مقتضیات و شیوه های القایی آن ها به سادگی قابل مقایسه نیستند. اگر چه سینما و ادبیات و جوه مشترک افزونتری دارند، برخی تفاوت های بینادین میان شان هست که بعضی به سود ادبیات، و بعضی دیگر به سود هنر سینماست.
به عقیده بیشتر صاحبنظران، انعطاف پذیری کنایه ادبی- زبان مجازی –مهم ترین امتیاز شعر و داستان نسبت به سینماست . یک ادیب با استفاده از ایماژها، تشبیه ها ، استعاره ها، و نمادها، می تواند اشیاء و اندیشه ها (عینیت و انتزاع) را با تنوع کم و بیش بی کرانه ای با هم ترکیب کند. برای مثال، بیشتر تشبیهات و استعاره ها مبتنی بر مقایسه شرایط یا کیفیتی انتزاعی با یک شیئی مادی اند، همچنان که دراین جمله مشهور از «برنز» مشهود است : «عشق من مانند یک رز، رز سرخ است، که به تازگی درماه ژوئن شکفته است». دروهله نخست، تصور ما محدود به تصویر عینی گل رز است که برای تبیین و تشدید «مقوله انتزاعی» یعنی «عشق» به کار گرفته شده است.
کلاسیکی مانند دلیجان، کلمانتین عزیزم، و فورت آپاچی از لحاظ هنری بر فیلمهای دیگر فورد که در مقایسه، به گونهای خودنمایانه حاوی خودآگاهی اجتماعیاند، برتری دارند. آنها نکتهای رایج در نقد ادبی و هنری را آشکار ساختند: این که محتوای خام اثر هنری، همیشه شاخص قابل اعتمادی از ارزش آن اثر نیست.
برای مثال، کلمانتین عزیزم ظاهراً فیلمی درباره وایات ارپ است و عناصری از ژانر (قالب) وسترن در آن به کار گرفته شده، مثلاً رویارویی نماینده قانون و قانونشکنان، حضور یک «دختر بار» و «بانویی از شرق آمریکا»؛ گله دزدی؛ و سکانس پایانی قلع و قمع. ولی اگر «ایلیاد» همر را هم همینگونه خلاصه کنیم، اثری پیشپا افتاده به نظرمان خواهد رسید. در حالی که فیلم فورد، مانند «برگهای علف» اثر والت ویتمن، اثری حماسی است که بر فرهنگ های مختلف (و گاهی معارض) که در شکلگیری آمریکا دخالت داشتند ارج می نهد.
آرمان اسطورهای «سرزمین موعود» زمینه این فیلم و بسیاری دیگر از فیلمهای فورد است. سنتهای فرهنگی مختلفی به درون مرزهای آمریکا راه مییابند که گاهی در ستیز با همدیگرند و گاهی در هم ادغام می شوند: شرق و غرب، سرخپوست، اسپانیایی، انگلوساکسون، مذکر و مؤنث، پیر و جوان، دنیوی و دینی، متمدن و بدوی، فردگرا و اشتراکی، سنتی و تجربی. فورد علیرغم سقوط گهگاهی در دامان سانتی- مانتالیسم (احساساتیگری)، و به رغم ضعفهای دیالوگ در پارهای لحظهها، موفق می شود تا پرداخت استادانهای از ایدههای تماتیک یاد شده را ارایه دهد. این فیلم انباشته از تصویرهای زیباست. نورپردازیاش به تنهایی، فوقالعاده غنی و ظریف است، گاهی حاکی از ناسازگاریهای خشونتبار است، گاهی لطافت اثیری دارد، و در بسیاری از موارد حاکی از درخششی آسمانی است که بر گستره دشتها می بارد. سکانس رقص در کلیسا که در کانون فیلم جای دارد حاوی شماری از ایدههای نمادین است. زیر ساخت و کف عمارت کلیسا سرانجام در جامعه مرزنشین فیلم ساخته شده و بیشتر اهالی شهرک در جشن شرکت دارند. هنگامی که آوای سرزنده ویولونها طنین می اندازد، هر کس جفت خود را برمیگزیند و همگی زیر تیغ آفتاب غرب شادمانه پایکوبی میکنند، پرچم آمریکا برفراز سرآنها در باد پیچ و تاب میخورد. خود رقص، تجسم کامل عیاری از همزیستی قطبهای مخالفی است که برای فورد، نمایانگر طراوات حیاتی و مشرب آمریکایی است.
گزارش کارآموزی کامپیوتر طراحی و نصب شبکه Lan دانشگده ادبیات و زبان خارجه تبریز در 27 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه :
شبکه یا Netword یک اصطلاح عمومی است و به مجموعه ای از ابزارهای پردازش اطلاعات اطلاق می شود که با یکدیگر در ارتباط هستند . البته این ارتباط از نوع فیزیکی و منطقی است که از طریق سخت افزار و کابل بر قرار شده است و با یک روش استاندارد مدیریت می شود .
Wan and Lan
شبکه محلی یا (Local Area Networkinq) Lan شبکه ای است با تعداد محدودی از کامپیوترهای شخصی بطوری که در سطح یک مکان محدود با هم کار می کنند و از منابع یکدیگر مشترکاً استفاده می کنند . شبکه های محلی به اشکال گوناگون قابل استفاده اند اما با وجود این گوناگونی در اصل با هم یکسانند بطوریکه اشتراک در برنامه های کاربردی فایلها و وسایل جانبی از اهداف اصلی آنهاست .
همان طور که می دانیم از Lan برای فضاهای محدود استفاده می شود اما اگر بخواهیم در فواصل طولانی نقل و انتقال اطلاعات با سرعت بالائی انجام شود به سراغ شبکه های گسترده یا Wan ( Wide Aria Nedwork ) می رویم .یک Wan از مرتبط شدن دو یا چند Lan بوجود می آید .
تغییر و تحول در تکنولوژی شبکه ها :
با پیشرفت روزافزون فن آوری شبکه ها نحوه و نوع ارتباط مابین کامپیوترهای یک شبکه مداماً در حال تغییر است ، پیش از این شبکه به معنای محیط متمرکزتری برای پردازش اطلاعات بحساب می آمد و از ترمینالها به عنوان ابزاری برای دریافت و یا نمایش اطلاعات استفاده می شد . بطوریکه آنها فقط از منابع اطلاعاتی موجود در کامپیوترهای بزرگ استفاده می کردند و سیستم ها به تنهایی قابلیت اجرای فرامین نرم افزاری را نداشتند .
اجزای اصلی شبکه :
ارتباطات داده ها در ابتدا در انحصار کمپانیهای خاصی از قبیل IBM قرار داشت اما در حال حاضر شرکتهای زیادی دست اندرکار این قضیه هستند بطوریکه تمام اجزای مورد نیاز یک شبکه از نرم افزارهای سطح بالا تا رابط های سطح پایین را ارائه می دهند . تعداد این شرکتها باعث شده است که اجزای متفاوتی در ارتباط با شبکه های محلی بوجود آید . اما بطور کلی آنچه که باعث اختلاف مابین شبکه های محلی می شود تفاوت اجزای اصلی آنهاست .
مشهورترین جزء یک شبکه ، ایستگاه کاری یا Workstation می باشد که از طریق آن کاربرد با شبکه ارتباط برقرار می کند . ایستگاه کاری در شبکه به معنای یک پایانه هوشمند است زیرا از توانایی پردازش و اجرای برنامه ها بهره مند می باشد در حالیکه پایانه های ساده (Dumb ) فقط بعنوان یک ابزار ورودی – خروجی به کامپیوتر مرکزی متصل بوده و اطلاعات را جهت پردازش ، به واحد پردازشگر مرکزی ارسال می کنند .
ایستگاههای کاری در یک شبکه محلی به تنهایی قابل استفاده هستند و می توانند در سرعت پردازش ، مقدار حافظه ، برنامه های نصب شده و ابزارهای ذخیره سازی اطلاعات متفاوت باشند .
اغلب ایستگاههای کاری از یک سیستم عامل محلی (host) نظیر DOS و Windows یا OS/2 بهره می برند این سیستم عامل شرایطی را فراهم می کند تا ایستگاه کاری توانائی اجرای نرم افزارهای محلی را مستقلاً دارا باشد .
رابطی که جسم جدا از شبکه را به LAN متصل می سازد و آن را راه اندازی می کند ، کارت رابط شبکه یا آداپتور شبکه (Network Interface Adapter-NIC) نامیده می شود . یک NIC از شکاف های (SLOT) موجود بر روی برد اصلی کامپیوترها استفاده می کند . و باعث برقراری یک اتصال فیزیکی به رسانه انتقال یا کابل می شود . کارت شبکه ، باعث برقراری ارتباط مابین اجزاء شبکه از طریق سیگنال های خاص می شود . هر عنصری از شبکه محلی که دارای یک کارت شبکه باشد بعنوان یک گروه یا node شناخته می شود بطوریکه هر گروه از یک آدرس واحد برای مسیریابی اطلاعات استفاده می کند .
فهرست مطالب
مقدمه ...................................................................................................................1
فصل اول
روش تسجیع ...........................................................................................................16
1- سجع متوازی ....................................................................................................16
سجع و زبان عربی ...................................................................................................16
فصل دوم
روش تجنیس .........................................................................................................19
الف- روش تجنیس در سطح کلمه ........................................................................20
1-جناس تام ..........................................................................................................20
2- جناس مرکب ..................................................................................................21
3- جناس مضارع ..................................................................................................22
5- جناس زاید ......................................................................................................22
الف- جناس مطرف یا مزید: .................................................................................22
ب- جناس وسط ...................................................................................................24
ب- جناس اختلاف مصوت بلند و کوتاه : .............................................................25
ب- روش جناس در کلام .....................................................................................26
فصل سوم
روش تکرار .........................................................................................................28
1- تکرار واک : ..................................................................................................28
الف- همحروفی : ..............................................................................................28
ب: همصدائی : ....................................................................................................29
- تکرار هجا ........................................................................................................30
3- تکرار واژه .....................................................................................................30
الف- ردالصدر الی العجز ...................................................................................30
ب- ردالعجز الی الصدر.......................................................................................30
ج- تشابه الاطراف .............................................................................................31
د- التزام یا اعنات ...............................................................................................31
ه- تکرار یا تکریر................................................................................................32
و- طرد و عکس یا تبدیل و عکس .....................................................................32
4- تکرار عبارت یا جمله....................................................................................33
ارزش تکرار.......................................................................................................33
فصل چهارم
تفنن یا نمایش اقتدار ..........................................................................................35
1- حذف یا تجرید ............................................................................................35
2- توشیح یا موشح ...........................................................................................35
3- واسع الشفتین ...............................................................................................35
4- واصل الشفتین .............................................................................................36
- جامع الحروف ...............................................................................................36
6- رقطا ............................................................................................................36
7- خیفا ...........................................................................................................36
9- ذولغتین .......................................................................................................36
8- فوق النقاط و تحت النقاط ...........................................................................36
فصل پنجم
روش تشبیه..........................................................................................................37
1- مبالغه و اغراق و غلو.....................................................................................37
الف- بیانی........................................................................................................37
ب- حماسی .....................................................................................................37
ج- بدیعی .........................................................................................................38
روش تناسب......................................................................................................39
1- مراعات النظیر (=تناسب، مواخات، توفیق، تلفیق، ائتلاف): .........................39
2- جناس کلمات هم خانواده .........................................................................40
الف- جناس پسوند...........................................................................................40
ب- جناس ریشه.................................................................................................40
3- جابجائی صفت (انحراف در صفت)...........................................................40
فصل ششم
ایهام...................................................................................................................42
2. ایهام تناسب: .................................................................................................44
3. استخدام.........................................................................................................45
فصل هفتم
تعلیل و توجیه.....................................................................................................48
1- حسن تعلیل...................................................................................................48
2- مذهب کلامی .............................................................................................50
3- دلیل عکس..................................................................................................51
4- سوال و جواب ............................................................................................51
خاتمه در بدیع معنوی.......................................................................................52
: 1- تجرید........................................................................................................52
2- مشاکلت .....................................................................................................52
3- لغز یا چیستان ..............................................................................................52
4- معما............................................................................................................53
5- هزل و مطایبه ..............................................................................................53
6- حسن مطلع و حسن مقطع............................................................................53
فهرست ماخذ
مقدمه
بدیع چیست؟
بدیع چنانکه قدما گفته اند علمی است که از وجوه تعیین کلام بحث می کند و از ما بدیع مجموعه شگردهایی است (با بحث از فنونی) است که کلام عادی را کم و بیش تبدیل به کلام ادبی می کند و یا کلام ادبی را به سطح والاتری (از ادبی بودن یا سبک ادبی داشتن) تعالی می بخشد.
مثلا مهم ترین عاملی که به این کلام سعدی حیثیت ادبی بخشیده است آوردن لفظ (خویش) به دو معنی مختلف است (جناس تام) :
غم خویش در زندگی خور که خویش به مرده نپردازد از حرص خویش
به همین لحاظ اگر به جای یک خویش(قوم) و به جای دیگر(خود) بگذاریم دیگر کلام ادبی نخواهد بود.
همین توجه ذهن به وجود این گونه ارتباطات هنری در بین کلمات است که جنبه های زیبا شناختی کلام را مشخص و برجسته می کند و در خواننده احساس التذاذ هنری به وجود می آورد.
گاهی در کلام عواملی است که می توان در مقام تمثیل به آنها(پارازیت) گفت، بدین معنی که گیرنده را در فهم مستقیم پیام فرستنده دچار اشکال می کند و به عبارت دیگر باعث مکث یا وقفه در روانی کلام می شوند. اما دقت در فهم آن ها منجر به درک حیثیت ادبی کلام می شود. شاعر به جای آن که بگوید شیرین تنها ماند، می گوید: «چو تنها ماند ماه سروبالا» و به جای آن که بگوید از چشمان اشک ریخت، می گوید: «فشاند از نرگسان لؤلؤ لالا» و گاهی شاعر دست به «غریب سازی» می زند و فعلی در طی کلام می آورد که از نظر ارتباط با متمم یا مفعول موجب اعجاب و تعجب هنری می شود.
نقش عواملی از این دست، در سبک ادبی به حدی است که می توان گفت در آثار برخی از شاعران بدیع گرا(مثلا نظامی و خاقانی)، سبک، کاملا مبتنی به شگردها و عوامل بدیعی و بیانی است و اگر این عناصر را از آن حذف کنیم، سبک ادبی به سرعت به سطح کلام عادی تنزل می یابد.
پس از زبان سبک ادبی، زبانی است که از لحاظ معنی و موسیقی از زبان سبک های دیگر(علمی، تاریخی و…) مثلا زبان روزمره یا استاندارد متمایز است.
هرگونه انحراف و تغییر هنری از زبان عادی چه در معنی و تصویر و چه در لفظ و موسیقی، یک مورد یا صنعت بدیعی است. به عبارت دیگر هر واژه ای که در ارتباط یا واژه دیگر از یک سطح لغوی محض به یک سطح گسترده معنایی یا از یک سطح عادی آوائی به یک سطح موسیقیایی تعالی یا به یک مورد بدیعی است.
بدیع لفظی :
به ابزاری که جنبه لفظی دارند و موسیقی کلام را از نظر روابط آوائی به وجود می آورند و یا افزون می کنند صنعت لفظی می گویند. بدیع لفظی بحث در این گونه صنایع است. در بدیع لفظی هدف این که متوجه شویم گاهی انسجام کلام ادبی بر اثر روابط متعدد آوائی و موسیقیایی در بین کلمات است. یعنی آن رشته نامرئی که کلامات را به هم گره می زند و بافت ادبی را به وجود می آورد، ماهیت آوائی و موسیقیایی دارد.
روش های افزونی موسیقی لفظ
موسیقی لفظی کلام با سه روش زیر افزون می شود :
در این سه روش، بنا بر همسانی هر چه بیشتر صامت ها و مصوت هاست؛ به طوری که کلمات هماهنگ شوند یا همجنس پنداشته شوند و یا عین یکدیگر گردند. بدین ترتیب کلمات هموزن(هم هجا) می شوند و یا بین آنها تناسب و تساوی نسبی هجاها(مجموعه مصوت ها و صامت ها) به وجود می آید.
بدیع معنوی :