پاورپوینت خلاقیت و نوآوری
qتعریف خلاقیت vخلاقیت عبارت است از به کار گیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید. vبروز خلاقیت در هر فعالیتی قابل انتظار است و محدود به هیچ نوع خاصی از فعالیتها نمی شود. در برخی از تعاریف بر ایجاد یک چیز جدید در فراگرد خلاقیت تأکید شده است. به هر حال آنچه در ایجاد فکر یا چیز جدید و به طور کلی در فراگرد خلاقیت اهمیت دارد تفکر است.
qارتباط خلاقیت و برنامه ریزی vخلاقیت با تفکر و یافتن نظرها، راهها و روشهای جدید و نوآوری در کاربرد آنها سر و کار دارد. در مدیریت خلاقیت صرف کافی نیست بلکه فکرها باید به عمل درآیند بدین منظور باید از فکرهای جدید در تنظیم برنامه های مدیریتی استفاده شود. در برنامه ریزیهای موفق، گاهی از صدها فکر و نظر کاربردی استفاده می شود. موفقیت نهایی سازمان و گاهی نیز بقای آن، به میزان توانایی برنامه ریزان در ایجاد نوآوری و به کارگیری فکرهای جدید بستگی دارد.
qنوآوری در سازمانهای یادگیرنده vسازمانهای یادگیرنده, سازمانهای مناسب برای عصر حاضرند. سازمانمهایی که با بهره گیری از فضایل، هنرها، ارزشها و توانایی های افراد خود و براسا درسهایی که با تجربه مب آموزند, به طور مستنمر تغییر می کنند و عملکرد خود را بهبود می بخشند. در این عصر شعار اصلی، خلاقیت و نواوری است. اگر سازمانها و مدیرانشان بخواهند به حیات خود ادامه دهند و در بلندمدت کامیاب باشند باید نوآور باشند و به طور مستمر خود را با وضعیتهای جدید تطبیق دهند.
ویژگی | وضعیت افراد خلاق |
vدانش | افراد خلاق سالهای زیادی را برای کسب دانش و تسلط بر موضوع مورد علاقه خود صرف می کنند. |
vتحصیلات | تحصیلات خلاقیت را افزایش نمی دهد؛ حتی برخی از تحصیلات که بر رعایت روندهای منطقی تأکید می کند، مانع خلاقیت می شوند. |
vهوش | افراد خلاق ضرورتاً دارای ضریب هوش بالایی نیستند. |
vتوانایی های ذهنی | افراد خلاق از تواناییهای ذهنی ذیل برخوردارند: 1- نسبت به مسائل حساسیت دارند. 2- در برقراری ارتباط سیال میان چیزها انعطاف دارند. 3- به جای کلمه ها به تصاویر ذهنی می اندیشند. 4- با تلفیق اطلاعات گوناگون، آنها را به نحو مناسبی مورد استفاده قرار می دهند. |
vشخصیت | افراد خلاق نوعاً مخاطره پذیرند و داری شخصیتی مصرّ، بسیار بانگیزه، پذیرای فرکرهای نو، قادر به تحمل ابهام و تنهایی و مستقل اند. این افراد از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند، اغلب شوخ طبعند و معمولاً همراهی با آنان دشوار است. |
vدوران کودکی | دروان کودکی افراد خلاق معمولاً با رخدادهای متنوعی همراه بوده است. نظیر وجود مشقت در زندگی خانوادگی، و کم و زیاد شدن امکانات مالی. |
vعادتهای اجتماعی | افراد خلاق بر خلاف افراد گوشه گیر، درون گرا نیستند و تمایل به تبادل افکار با همکاران خود دارند. |
فهرست
نو آوری در برنامه ریزی درسی
شقوق متفاوت آموزش دبیرستانی برای آماده سازی پس از فراغت از تحصیل از دبیرستان
دبیرستان میان دانشگاهی
شیوه های یادگیری حرفه مدار
گام علمی
منابع و ماخذ
==============
قسمتهایی از متن:
دبیرستان هایی که تجارب یادگیری عمیق و مرتبط با شغل (حرفه) خارج از مدرسه را برای دانش آموزان خود فراهم می کنند، مهارت هایی را که برای دانش آموزان خود فراهم می کنند، مهارت هایی را که برای موفقیت در تحصیل و دنیای کار و زندگی پس از دبیرستان آنها مورد نیاز است به آنها می آموزند.
تعداد زیادی از دانش آموزان پیش از آن که دیپلم خود را بگیرند ،می توانند از عهده کار همزمان با رفتن مدرسه بر آیند ،زیرا بعضی از آنها به کارهایی داوطلبانه ویا در ازای مزد می پردازند که خود مسئولیت های بزرگسالی را به دوش آنها می گذارند.
بعضی از آنها در طول تحصیل در دبیرستان ،برای کار به این جا و آن جا می روند و بعضی دیگر چند سال است که مسئول تامین امور رفاهی زندگی خویش هستند .بعضی دیگر از آنها به دلیل این که پذیرش دانشکده یا دانشگاه ها را دوست دارند ،ادامه تحصیل در دبیرستان را بی فایده و نا مربوط نمی پندارند . ...
...
شیوه های یادگیری حرفه مدار
تمام دانش آموزان آرگون در آغاز کلاس دهم ، در آزمون هایی شرکت می کنند تا مشخص شود که آیا آنها معیارهایی لازم برای دریافت گواهی مهارت مقدماتی را کسب کرده اند یا خیر . به علاوه ، هیات آموزش آرگون اخیرا چارچوبی را برای دریافت گواهی درجه پیشرفته در نظر گرفتند که دانش آموزان می توانند در طی دو سال پایانی دبیرستان آن را اخذ کنند .
دانش آموزان برای اخذ چنین مدرکی باید :
1- یک طرح آموزشی بر پایه علاقه های حرفه ای خود طراحی کنند و مدارکی مستند برای اثبات پیشرفت و موفقیت خود بدست دهند .
2- درک مهارت های کلیدی علمی را از طریق بکار گرفتن آنها در موقعیت های بی دلیل و بی نظیر نشان دهند و هم چنین بسط و کاربردها را در خلال مجموعه ای از شئاهد و مدارک به اثبات برسانند .
3- مهارت ها و دانش آموزان مربوط به حرفه ای معین را در یکی از رشته های شغلی نشان دهند .
4- در یک تجربه کاری مربوط به حرفه ای معین شرکت کنند و از طریق گذراندن آزمون هایی در درس زبان انگلیسی و ریاضی به معیارهای مشخص علمی مربوط به اخذ مدارک مهارت مقدماتی در آن حرفه نایل آیند . ...
...
نگاهی به متن ابتدایی و انتهایی مقاله:
بدیهی است پیدایش نوآوری و نواندیشی در عرصه ادبیات داستانی بنا به مناسبات علّی و قوامیافتهای چون ظهور ذهنهای نو، تجربهاندوزی از بطن زندگی، دریافت اصولی از ساحت هستی، ژرفاندیشی، گذشت زمان و سنجش عقلانی بدون بغض و غرض بستگی دارد؛ و به منظور راهاندازی یک جریان ادبی بدیع و تثبیت آن، نمیتوان تنها به ظهور نوابغ و شخصیتهای نواندیش اکتفا کرد. چه بسارند افراد ناپخته، ناتوان و کمبضاعتی که برای کسب شهرت، مقام و ثروت، و به منظور پنهان کردن ناتوانیهای خود، به ناگاه به کاری نو دست میزنند و گمان میکنند که یک شبه ره صدساله طی میکنند، و با ـ اصطلاحاً ـ «طرحی نو در انداختن»، به چهرهای ماندگار مبدل میگردند. اما از آنجا که این افراد از جهانبینی نابی برخوردار نیستند و از بهرهبری از شیوهها و تکنیکهای داستاننویسی عاجزند، به آنی، نامشان از صفحات ادبیات محو میگردد.
البته شکی نیست که اصطلاح «نو» و یا «مدرن»، همواره در تمامی ادوار تاریخی و زمانهای مختلف مطرح بوده و به کار رفته است. درواقع، «نوبودن» و «نوآوری»، لازمه حیات ادبیات، خاصه ادبیات داستانی به حساب میآید؛ ودر تمامی مقاطع و دورههای مختلف، نویسندگان و ادیبان و شاعران بسیاری ظهور کردهاند که در زمان خود حرف نو میزدهاند و در عرصه ادبیات نوآوری کردهاند. آنچنان که سعدی، حافظ، مولوی، ابوالفضل بیهقی، نیما... در زمان خود، نواندیش بودهاند. ...
...
... حذف طرح و نادیده انگاشتن عناصر مهمی چون مضمون، زمان، مکان و... در ساختار داستاننویسی امروز نوعی پیروی از بیقانونی به حساب میآید؛ بیقانونیای که در شیوه روایت داستان هم تأثیر گذاشته است.
نویسنده شاید بخواهد از شیوههای جدید و تکنیکهای خاصی سود برد. شاید بخواهد در حد معقول و طبق یک قانون حسابشده، زمان داستان را جابهجا کند. اما هیچگاه نمیتواند و نباید سازمان و چارچوب داستان خود را کاملاً بیمنطق و پوسیده بنا کند.
داستانهای به ظاهر نظامگسیخته نویسندگانی چون ویرجنیا وولف، از یک وحدت موضوعی مستحکم برخوردارند. یعنی نویسندگان مطرح این دهه، آگاهانه و هوشمندانه، طرح داستان خود را پیریزی کردند.
اما از آنجا که روایت داستان ما بر اساس جریان سیال ذهن و جابهجایی زمان و مکان تدوین گشته، خواننده به اشتباه تصور میکند که هیچگونه نظام خاصی در داستانهای یاد شده، وجود ندارد.
متأسفانه، برخی نویسندگان، به اشتباه فکر میکنند حذف طرح، و ابتدا به ساکن نوشتن داستان، شنانه قدرت و توانمندی آنهاست. آنها حتی اگرچنین کاری را هم در ذهن انجام دهند، باز هم طرحی برای داستان خود تدوین کردهاند.
مگر آنکه بیاساس، به روایت ذهنی پریشان بپردازند، و بیدلیل، از این شاخه به شاخه دیگر بپرند.
البته از میان نویسندگان هودار داستاننویسی به شیوه مدرن، کم نیستند افرادی که توانایی خلق یک اثر مستحکم و پایدار را ندارند، و برای پوشاندن نقایص کار خود، به این شیوه و سبک روی آوردهاند.