مقاله اصول اساسی حاکم بر روابط بین کشورها (علوم سیاسی- رشته روابط بینالمللی)در 11 صفحه ورد قابل ویرایش
- 84
این اصل از اصول الگوی وستفالیایی است که هدف آن همراه با اصل برابری مطلق، تضمین احترام به حق حاکمیت تمام کشورهای عضو جامعه جهانی است. اما این اصل قدیمی، با تکامل روابط بینالمللی، افزایش بیش از حد ارتباط بین کشورها و گسترش قابل ملاحظه سازمانهای بینالمللی، اهمیت تازهای از جهت حفظ حق حاکمیت ملی پیدا کرده، به نحوی که میتوان آن را به عنوان نقطة اتکای بین حاکمیت ملی و همکاری جهانی و نوعی دریچة اطمینان فرض نمود که توسعه همکاریها را در جامعه جهانی میسر میسازد بدون آنکه در قبال آن به استقلال کشورها آسیب برساند.
توسعه اصل مذکور در دو مرحله صورت گرفت: اولاً: در دوران کلاسیک حقوق بینالملل این اصل به صورت گرایش کلی جامعه جهانی تجلی نمود و در سه قاعده عرفی گنجانیده شد.
یکی از این قواعد مبتنی بر اصل عدم دخالت در امور داخلی سایر کشورها است. یعنی یک کشور حق ندارد بر سازمانهای داخلی یک کشور دیگر فشار وارد کند، یا در روابط بین مقامات قانونی آن کشور با اتباعش مداخله نماید. دیگر اینکه کشورها را ملزم میسازد که در خاک خود از سازمانی که علیه مصالح کشور دیگری دست به اقدام می زند حمایت نکنند، اما باید تأکید شود که این قاعده، آنچنانکه می نماید، قاطع و مؤثر نیست و تا آنجا پیش نمی رود که هر نوع اعمال خرابکارانه را نهی نماید. به ویژه اعمال خرابکارانه ای را دربرنمی گیرد که اشخاص خصوصی، بدون وابستگی دولتی، علیه کشورهای خارجی سازمان می دهند.
سومین قاعدة عرفی، محتوایی باز هم بیشتر اختصاصی دارد، چون فقط جنگ داخلی را شامل میشود. هر بار که در کشوری جنگ داخلی رخ میدهد، سایر کشورها مکلف هستند از کمک به شورشیان خودداری ورزند.
ثانیاً: در دوران مابعد وستفالیایی، مخصوصاً بعد از جنگ جهانی دوم، این اصل بدون آنکه مفهوم و اهمیت خود را از دست بدهد تنها در اثر پافشاری کشورهای در حال رشد و کشورهای سوسیالیستی پایدار مانده است و امروزه به عنوان یکی از معیارهای اساسی سنجش رفتار تابعان بین المللی به حساب میآید.
آنچه باعث وجه تمایز این دوران با دوران قبل از 1945 میشود این است که در آن دوران کشورها، اگر منافعشان ایجاب می کرد، این قواعد را نادیده می گرفتند و آن را محترم نمی شمردند و هر کشور از لحاظ حقوقی حق داشت با توسل به قوای نظامی یا تهدید توسل به آن، در امور داخلی یا خارجی کشور دیگر، به منظور تحمیل مطامع و مقاصد خود، دخالت کند. میثاق جامعه ملل در 1919 و معاهدة پاریس در 1928 توسل به جنگ را تا حدودی منع کردند، اما همچنان کشورها مجاز بودند از تهدید توسل به زور یا از راههای اعمال فشار دیگر استفاده کنند. چرخش اساسی با تصویب منشور ملل متحد آغاز شد که در مادة 4 بند 2 هرگونه تهدید یا توسل به زور نهی شده است.
کشورهای در حال رشد و سوسیالیستی خواهان آن بود که تمام صور مداخله ممنوع اعلام شود مثل: اعمال فشارهای اقتصادی، ترتیب دادن اغتشاشات داخلی یا کمک مالی رساندن به این اغتشاشات، تبلیغات رادیویی، اعمال فشار روی مؤسسات مالی و پولی بین اللملی به منظور قطع شریان اقتصادی کشور ضعیف نافرمان یا به بهانه حقوق بشر. اما کشورهای غربی مدعی بودند که در حقوق سنتی محدودیت به کیفیتی که دو گروه دیگر مدعی آن هستند پیش بینی نشده است و فقط دخالت از طریق تهدید یا توسل به قوای نظامی، یعنی «دخالت تنبیهی» را ممنوع نموده است.
رویارویی بین این دو دیدگاه مخالف در سالهای دهة 60، در جریان مباحثات مجمع عمومی و کمیته مخصوص راجع به روابط مودت آمیز، پیش آمد و دو قطعنامه یکی در 1965 که حاوی «اعلام غیرقابل بودن مداخله در امور داخلی کشورها و حمایت از استقلال و حاکمیت ملی آنها» میباشد و دیگری گنجاندن اصلی در اعلامیه 1970 راجع به روابط مودت آمیز، در این زمینه به تصویب رسید، اما باز هم مشکل بتوان مشخص نمود که چه نوع دخالتهایی دقیقاً ممنوع میباشد.
احترام به حقوق بشر
این اصل مشخصه دوران جدید تحول جامعه جهانی است که بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شده است و به گونه ای در رقابت با اصل سنتی احترام به برابری مطلق کشورها و منع مداخله در امور داخلی است به همین خاطر هماهنگ ساختن این اصول با یکدیگر چندان آسان نیست.
ترجمه فصول 1و4 کتاب آموزش و پرورش سیاسی و ثبات Political Education and Stability در 63 صفحه ورد قابل ویرایش
معرفی: در زیر اثری از هربتهایمن در (سال) 1959، چاپ شده است. سیاست اجتماعی به سرعت گسترش یافته است. نظم زیر گروهی داخل تحقیقات سیاسی میباشد. امروزه این تحقیقات مخصوص در حال پایان هستند و شاید بهتر و به صرفهتر بود اگر یک گزارش در مورد آن نوشته میشد تا اینکه یک کتاب دیگر در این موضوع پوشش داده شود. هر چند من به طور اخص توضیح نمیدهم چرا سیاست اجتماعی و تحقیق آن در سالهای 1960 گسترش یافت، نه حتی دلایل سقوط آن را، من به تأثیرات بعضی از پیشرفت های اصلی مربوط ساخته ام. من هم چنین به بعضی از تالیفات مرکزی برای نشان دادن این که کدام برای آنالیز جامعه سیاست معاصر در داخل دموکراسیهای انگلو- آمریکا است. نیز توجه کرده ام چنانچه این کتابی است که سعی میکند شماری از چیزهای مختلف را بررسی کند. بین یک دولت رقابتی است که در آن تغییرات کارکترهای فرهنگ سیاسی آنگلو- آمریکایی را آزمایش می کند. در زمانی که ما نزدیک هستیم تا سالگرد انقلاب امریکا را جشن بگیریم این به نظر می رسد که هر دو در این زمان مهم است. فرهنگ سیاسی دوباره ارزیابی افکار به عنوان حرکات است که ماندگاری دو سیاست را تهدید میکند. همچنین نشان میدهد توجهات جامعه شناسی سیاسی را برای استفاده از تاریخ معاصر در راستای هدفش. این کتاب بنابراین مجموعی از مواد خام متضاد است و هر چند محصول نهایی شاید به سلیقه ی همه کس نیاید، آن عکس العمل سنتی در جامعه دارد که من آن را میپذیرم.
این کتاب «پایان ایدئولوژی» دانیل بل در یک زندگی سیاسی است. «تعریف دموکراسی کاپیتالیستی»، که در دوره پیشرفت بخشهای صنعتی بود. این زاویه دید دیگری از آن زندگی سیاسی است. که البته با سودمندی از تجربیات تاریخی بیشتر نوشته نشده است. سالهای 1960 شاهد، سقوط توافقات سیاسی و ایدئولوژی بود. اما در مقایسه سیاستهای مانده در بریتانیا و ایالات متحده، هر چند بعضی ها ترسها و امیدهاشان را ابراز کردند، هیچ کدام از دولتهای ریاست جمهوری مدار و پارلمان مدار هنوز به پایان نرسیدهاند. در حالی که من مخالفم با آنالیز بل، ولی با بسیاری از نکوهش های او از چپ سیاسی، جنگ نمیکنم. بخش کاپیتالیست ترتیبی ساده از توافقات برای حکم رانی از یک سطح (طبقه) به سطح (طبقه) دیگر نیست. هم زمان جدایی طبقات تنها جدایی پتانسیل نیروها هستند در بخش مدرن صنعتی و نه لزوما مهم. در واقع آن حرکتهای اجتماعی سیاست است که آزمایش شده اند. این کتاب قابل توجه و دربرگیرندة مثالهایی از تضادهای غیر طبقاتی نیست. حرکتهای پنج بخش نخست بعضی از مشکلات مرکزی داخل سیاست اجتماعی سنتی را بررسی میکند. بخش (1) توضیح می دهد ارتباط میان پردازش اجتماعی کارکتر سیاست در حالی که بخش (2) نشان میدهد که چگونه آن رفتار بدست آمده است. نتایجی دارد که نه تنها برای شخص اما برای سیستم سیاسی کاربرد دارد. در بخش سوم من بحث کردم تحصیلات نرمال ابزار اصلی تحصیلات سیاسی است و آن قابل دسترس میباشد. ولی در بریتانیا، و ایالات متحده ایجاد نشد، و مورد توجه قرار گرفتند گونههای شهروندی. در بخش چهارم و پنجم الگوهای مشارکت سیاسی مورد توجه قرار گرفتهاند و پاسخ آنها خوب میباشد به ساختارهای ارائه شده، و نقش اجتماعی نیز بررسی شده است. قسمت دوم کتاب بر پایهی مواد پروندهای کشیده شده از حرکتهای معاصر سیاست – اجتماع است. این حرکتها اساسا برخلاف الگوی درونی قابل ارزیابی هستند. هدف این است که ببینیم چه مفهومهایی را آنها نگه داشتهاند برای پردازش آموزههای سیاسی و چگونه این مفاهیم ادراک ما را از فرهنگ سیاسی انگو- آمریکایی در بر میگیرد. بخش کارکردی روی کلاس مقاومت از نوع تحقیقاند.
برای در نظر گرفتن شخص که پذیرفته شده است در این موقعیت، دریافت این مسئله مشکل است زیرا در آن خوب تحقیق نکرده است از نقش سیاست اجتماعی و بر خلاف اینکه کاملا متفاوت از هرنوع تحقیق است این مسئله درک نشده است در انواع مشاهده توسط دانشمندان اجتماعی بسیاری از مردم به من در آمادهسازی این کتاب کمک کردهاند. روس گراهام، روبرت داوس، خواندند وتوجهی نکردند، در حالی که کوین مک کومریک ، روبرت بنویک، بریان ساتر، سوزاناهندلی، ماری وارنر، نایچل بولس، آلن گرامی، تونی دویسون، مارگوس کانلایف و روبرت ویلکسنیون نظرات خودشان را در مورد بخشهای خاص ارائه دادند. کوین مک کومریک و اندی رید به اندازهای کافی مهربان بودند که مبادا با این مخالفت کردن در موضوعات مختلف، مشکل برای من ایجاد کنند. برای بعضی سال ها من فکر میکردم در مورد یک رشته در تحصیلات سیاسی در دانشگاه ساسکس ایجاد کنم و دانش آموزان موفق به من نشان دادند بسیاری از دیدگاههای ارزشمند ونظرات مقصور در این کتاب و دانشگاه ساسکس مرا تشویق به درس دادن کرد و مرا با سازمان ها کمک کرد و نوشتن این کتاب را سریع کرد در نهایت من مایلم که سپاسگزاری کنم از ناشر جان ویلی و پسران برای مهربانیهایشان و حرفهای گریشان البته من مسئولیت قصور در متن نهایی را برعهده میگیرم.
استفادة اصلی از مطالعه سیاست این است که بر روی ساختار تغییرات سیاسی حساب نشود این استفاده از افتخارات گذشته است و هم چنان که پاسخها در هر دو صورت بسیار و متفاوت هستند. یکی از شاخههای اصلی از جامعهشناسی مدرن اشاره میکند به پاسخی که به رفتار شخص از ساختار سیاست مربوط است. مواد خام اساسی در این ارتباط پشتیبانی شهروند از تغییر ساختار است. پشتیبانی شهروند چیزی نیست که بخشهای معین بتوانند آنها پشت گوش بیاندازند. بنابراین سازمانها ایجاد شدهاند ولی مشخص نشده است که هدف آنها حمایت و پشتیبانی است. این پردازشها بیگونهای ارجاع داده میشوند. چنانچه جامعه سازان به عنوان نماینده های اجتماع در پایهی تئوری تغییرات سیاسی هستند. بدین گونه آن نتیجهای از پردازش اجتماعی است که در ساختمان پشتیبانی شهروند موثر است تحقیق گذشته در سیاست اجتماعی در مورد کارکرد این تئوری به وسیلة پلاتو شروع شد.
اجماع و هماهنگی بوجود میآید.
با من افزایش مییابد همچنین شناخته شده است. و پاسخهایی در میان بچههای بزرگتر است. و بزرگسالان بزرگترین افزایش در اثر سیاسی بالا از خانواده های دارای امتیاز بالا میآید. در حالی که آنها بزرگترین افزایش را در اثر سیاسی پایین آمده از خانوادههای دارای امتیاز دوباره ثبت میکنند. این ممکن است یک نتیجه از خانوادههای بزرگترین با معنی این سوالات باشد یا این میتواند این حقیقت را منعکس کند که فشارهای اجتماعی یک افزایش قریب وارد می:ند و بزرگسالان را بیشتر و بیشتر به سوی تعادل رده اجتماعی میکشد. ادوار گرین برگ نوشته است که اولین سوال این است که آیا ایده های حمایتی امروزی سیاسی آمریکا به صورت هماهنگ در جمعیت توزیع شده است. و محتوی این کتاب نیز این است که موقعیت بعدی به واقعیت تناوبی نزدیکتر است.
موافق با این توده ایدهها گرین برگ در تحقیقات خود آشکار کرد که بچههای سیاه جوان تر اثر بیشتری برای جمعیت سیاسی دارند و این فقط به عنوان رشد آن ها بزرگتر از این اثر در آنها بود. این فرسودگی که او حس کرد یک نتیجه مجبور بودن آنها برای روبه رو شدن مستقیمتر با تشخیص آنچه که فرض شد که اگر اثراتآن کاهش یابد و یا به صورت متناوب افزایش یابد. این نخواهد به صورت سیاسی اشکال شرکتها را نشان دهد. و کسانی که از خارج میآیند میتوانند نقش سیاسی یا شاید درگیری در سیاست های محافظتی داشته باشند. آنچه که این مطالعه فرض کرده است این است که یک مرحله مهم در فرایند اجتماعی است که دورهای کهبه صورت شخصی شروع میشود هر یک شامل نقش اشتراکی است و این به این مفهوم نیست که او ممکن است بیانات اجتماعی جدیدش را در جنبهای که او ترجیع می دهد نشان دهد و این حالا قصد دارد برای آزمایش در موقعیت هایی که او کنترل کوچکتر شده است.
تحقیق اندیشه سیاسی هانر در 22 صفحه ورد قابل ویرایش
تامس هابز در سال 1588 میلادی در یکی از شهرهای کوچک انگلستان زاد و در سال 1679 در گذشت. تحصیلات خود را در دانشگاه آکسفورد به پایان رسانید ولی نسبت به فلسفه ی اهل مدرسه و علوم دینی که در آنجا تدریس می شد شوق فراوانی نشان نداد. بعدها زیر تأثیر افکار علمی زمان خود واقع شد. وقتی در سن چهل سالگی با هندسه آشنا شد سخت فریفته ی روشنی منطق و استحکام استدلال آن گردید.
پس از اتمام دوره دانشگاه در خانواده ی کوندیش یکی از خانواده های اشرافی انگلستان معلم خصوصی شد و سفرهایی به قاره ی اروپا کرد. در پاریس به تحصیل علوم طبیعی و ریاضی پرداخت و با دانشمندان آن شهر دوستی گزید و در آنجا بود که معلم چارلز شاهزاده ی انگلستان گردید که بعداً با عنوان چارلز دوم، پادشاه انگلستان شد. هابز در 1640 وقتی هنوز در انگلستان بود رساله ای در دفاع از حقوق مطلق پادشاه نوشت ولی آن را به چاپ نرسانید. در پاریس در سال 1642 کتاب اصول فلسفه ی سیاسی را به زبان لاتین نوشت و در سال 1651 کتاب لوایتان یا ماده ی صورت و قدرت حکومت را که شاهکار اوست منتشر کرد. هابز در 1652 به انگلستان برگشت و بقیه ی عمر را در آنجا زیست و آثار دیگر خود را به زبان لاتین و انگلیسی در لندن به چاپ رسانید.
شاهکار هابز کتاب لوایتان است. لوایتان کلمه ای است از اصل عبری که در تورات مکرر آمده و منظور از آن حیوان آبی قوی و وحشت انگیزی است که برحسب وصفی که از آن شده است گاه به اژدها و اغلب به نهنگ مانند است. منظور هابز از انتخاب این نام برای کتاب خود آن است که برساند دولت یا حکمران جسمی است فوق جسمها، و شخصی است نیرومندتر از اشخاص طبیعی به صورتی که اشخاص طبیعی مقهور و منکوب اویند.
کتاب لوایتان خصومت دسته اهی مختلف و مخالف را برانگیخت. هرچند موضوع آن دفاع از قدت نامحدود دولت و اختیارات مطلق سلطان است، سلطنت طلبان انگلستان از او خوشدل نشدند چه آنها مسلم بودن اختیارات مطلق را برای سلطان موهبتی الهی می دانستند و حال آنکه او با هر نوع بیان خارج از طبیعت از قبیل « موهبت الهی » مخالف بود و اساس قدت سلطان را بر توافق و رضایت مردمان مبتنی می دانست و رعایت آن را لازمه ی حفظ صلح و آرامش و عدل در اجتماع می پنداشت. بی اعتنایی هابز به خدا و دین و بخصوص استدلال او که دین باید تابع دولت و خدمتگزار اجتماع باشد، کسانی را که حکومت دین در نظر آنها فوق حکومتها بود، سخت برآشفت. از این گذشته هابز برای روشن کردن اصول کردار و اخلاق را از اصولی فوق عقل ناشی می دانستند می کاست. اما مخالفان سلطنت و کسانی که حکمرانی را حق ملت می دانستند و با شاه مستبد مخالف بودند او را دشمن راه و روش خود پنداشتند چه او از قدرت سلطان و نامحدود بودن اختیارات او دفاع کرده بود. با این همه حکیم از خصومت فراوانی که برانگیخته بود آسیبی ندید و بقیه عمر را در خاک وطن به آسودگی گذرانید.
به نظر هابز همه ی وقایع عالم را می توان با اصل ساده ی « حرکت » بیان کرد. فلسفه ی معرفت از علت به معلول و از معلول به علت است و چون رابطه ی علت و معلول جز حرکت چیزی نیست فلسفه در حقیقت « علم حرکت » است.
هابز مبتکر این عقیده نبود و عقیده ی پیشوایان علمی زمان خود را در این باب پذیرفته بود اما این اصل ساده و ابتدایی را شامل نفس آدمی و اجتماع نیز کرد. از این روست که او را پیرو فلسفه ی مکانیزم و ماتریالیزم خوانده اند. در نظر او نفس آدمی مجموعه ای از حرکات است و حیات اجتماعی نیز چنین است. هشیاری را نیز بر حرکت مبتنی می داند و به نظر او هشیاری جز تصویری از حرکاتی که در سلسله ی اعصاب صورت می گیرد چیز دیگر نیست. بنابراین اساس معرفت آدمی را باید در تاثرات حسی جست و جو کرد.
اما اهمیت واقعی هابز نه در فلسفه است و نه در روان شناسی بلکه در رشته ی علم اجتماع و علم سیاست است. در این دو رشته نیز اهمیت او در درجه ی اول از لحاظ نتایجی که به دست آورده است نیست بلکه در به کار بردن روش دقیق استدلال علمی است.
هابز کسان را متوجه کرد که برای شناختن اجتماع و دستگاه سیاست باید از روان شناسی آدمی شروع کرد و خود چنین کرد و دستگاه فلسفی او درباره ی اجتماع و سیاست نتیجه ی دقیق اصولی است که درباره ی نفس آدمی به دست آورده است. اگر این اصول صحیح نباشد و ما اکنون می دانیم که صحیح نیست نتایجی که هابز از آن می گیرد نادرست خواهد بود. اما اهمیت او از این لحاظ که روش علمی را در شناختن سیاست و اجتماع به کار برده است همچنان به جا می ماند. ا زاین رو لوایتان یکی از معتبرترین کتابهای جهان درباره ی اجتماع و سیاست است و در زبان انگلیسی معتبرترین کتاب نوع خویش است.
در وهله نخست سخن گفتن از نسبت بین نظریه اخلاق هابز و روسو اندکی شگفت انگیز به نظر می رسد. به ویژه که هابز هم دنباله ی سنت نسبی انگاری اخلاقی است و هم از بزرگترین نظریه پردازان آیین فردباوری ( اندیویدوالیسم ) است در حالی که روسو از یک سو جامعه باور است و از سوی دیگر به یقین اخلاقی اعتقاد دارد. چنانکه معروف است هابز در جوانی تحت تأثیر مکتبی از اومانیسم قرار داشت که نمایندگان برجسته آن مونتنی و لیبسوس بودند. این اومانیستها معتقد بودند که بین انسانها از لحاظ اعتقادات و آداب و رسوم چنان تنوعی دیده می شود که پیدا کردن مقیاس و معیاری برای اخلاق نامیسر است. برخی از دانش پژوهان در نسبت هابز با شکاکیت زمان خود چنان پیش رفته اند که هابز را پیشوای پلورالیسم سیاسی ارزیابی کرده اند. ریچارد تاک که از جمله این نظریه پردازان است می گوید که در نظریه هابز انعقاده قرارداد و تشکیل جامعه سیاسی فقط مبنایی است برای ایجاد وضعی که در آن شهروندان بر مبنای پذیرش گوناگونی ارزشها در کنار یکدیگر زندگی کنند. به نظر این دانش پژوهان اخلاق هابز یک اخلاق تحویل گرا نیست .
اجماع روی حق صیانت نفس بنیادی نیست که بتوان تمام عقاید مشروع اخلاقی را به آن کاهش داد بلکه فقط توافقی است که می تواند براساس آن برای سامان صلح آمیز اوضاع و امنیت متقابل بحث کرد.
پس به نظر این دانش پژوهان اجماع روی حق صیانت نفس حداقلی است برای ایجاد بنیانی که در آن به نظر گرسیوس بین فرهنگها و به نظر هابز بین افراد گفتگو صورت می گیرد. بنا به این تحلیل هابز عقل را حداقلی به حساب می آورد که اعتقادات اخلاقی یا اصول اخلاقی را باید بر آن بنا نهاد. قانون طبیعت قانون عقل سات. پس عقل سلیم است که راه صلح و آرامش را بر ما معلوم می کند. آنگاه بر مبنای این حداقل جامعهای بنا می شود که با گفتگو و تحول فرهنگ به سوی استقرار کامل آرامش پیش می رود.
پژوهش بررسی عوامل موثر در مشارکت سیاسی در 51 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
فصل اول
مقدمه پژوهش ..................................................................................... 5
فصل دوم
پیشینه پژوهش .....................................................................................11
فصل سوم
روش یا متدولوژی پژوهش .................................................................46
فصل چهارم
یافته های پژوهش .......................................................................... 48
فصل پنجم
تفسیر و استنتاج پژوهش.................................................................. 65
پرسشنامه....................................................................................................... 66
منابع و ماخذ..........................................................................................................
مقدمه:
مشارکت سیاسی در بین دانشجویان از جمله مسائلی است که توجه اساتید و بزرگان ودانشگاهیان را به خود جلب کرده است.
سیاست بین دانشجویان نقش کمرنگ تری نسبت به سایر مسائل دارد، که برنامه ریزان درسی دانشگاهها باید تجدید نظری در مورد آن داشته باشند، یعنی با بیشتر و پر رنگ تر کردن نقش سیاست و جامعه شناسی سیاسی دانشجویان را بیشتر با این مسئله و موضوع مهم اجتماعی آشنا کنند.
در قسمتهای بعدی به طور مفصل به این موضوعات می پردازیم.
بیان مسئله :
- آیا عوامل اجتماعی مثل موقعیت اجتماعی ، محل سکونت ، میزان تحصیلات اطرافیان و عوامل فردی مثل درآمد ، میزان تحصیلات خود فرد بر مشارکت سیاسی دانشجو تاثیر دارد یا خیر؟
- آیا در خانواده های مذهبی میزان مشارکت سیاسی بیشتر از سایر خانوادهها است یا خیر، یعنی انجام مراسم مذهبی می تواند فرزندان خود را به سمت سیاست سوق بدهد ؟
- رسانه های جمعی تا چه حد در سیاسی کردن دانشجویان موثر بوده؟
- آیا رسانه ها می توانند با برنامه های سیاسی میزان توجه دانشجویان را به مشارکت سیاسی بیشتر کنند؟
باید دید علی رغم تلاش صداو سیما خود دانشجو علاقه ای به این برنامه ها نشان می دهد یا خیر؟
- آیا رسانه میتواند در انتخابات و کاندیداهایی که می خواهند انتخاب کنند تاثیر می گذارد ؟
می خواهیم بدانیم آیا دانشگاه تدابیری برای این موضوع اندیشیده است ؟
- آیا می توان درسی به نام جامعه شناسی سیاسی و سیاست و مشارکت سیاسی را در بین دروس گنجاند یا خیر؟
اگر این دروس هست چقدر دانشجو به آن اهمیت می دهد؟
آیا به مطا لب این دروس توجه میکنند یا خیر؟
- آیا در رابطه با سیاست با خانواده و دوستان خود بحثی می کنند؟
اهمیت و ضرورت پژوهش:
- اهمیت و ضرورت موضوع مشارکت سیاسی چیست ؟
- چرا مشارکت سیاسی در بین دانشجویان برای ما و جامعه مهم است ؟
که ما توضیحی در این مورد و با طرح فرضیه ها و آزمایش ها به صحت و سقم فرضیه ها می پردازیم .
اهمیت آن را برای دیگر دانشجویان عزیز روشن می کنیم و تمام سعی ما بر این است که آگاهی و شناخت دانشجویان در مورد مشارکت سیاسی بالا رود .
در اینجا به عنوان مقدمه ای کوتاه تعریفی از مشارکت سیاسی را ارئه می دهیم :
مشارکت سیاسی درگیر شدن فرد در سطح مختلف فعالیت در نظام سیاسی از عدم در گیری تا داشتن مقام رسمی ریاست است و به طور اجتناب نا پذیری مشارکت سیاسی با اجتماعی شدن رابطه نزدیک دارد .اما نباید آن را تنها در امتداد نتیجه اجتماعی شدن در نظر گرفت.
علاوه بر این مشارکت سیاسی با تعدادی از نظریه های مهم در جامعه شناسی رابطه دارد.
برای مثال هم در نظریه نخبگان و هم در نظریه کثرت گرایی نقش اساسی دارد اگر چه نقش آن در هر یک از نظریه ها عمیقا متفاوت است.
لیستر میلبرات در کتاب مشارکت سیاسی خود سلسله مراتبی از مشارکت را مطرح می کند که از عدم درگیری تا گرفتن مقام رسمی دولتی تفسیر می کند و پایین ترین سطح مشارکت واقعی رای دادن در انتخابات است، وی مردم آمریکا را به سه دسته تقسیم می کند : گلادیاتورها یا مخالفان سیاست بین (5تا7% ) تماشاگران (6 % ) بی تفاوتها (33 % ) .
1- بحران توزیع :
اهمیت توزیع در فرایند نوسازی و توسعه سیاسی بعدی است که برخی از محققان علوم سیاسی ، سیاست را توزیع اقتدار آمیز ارزش ها توصیف کرده اند . در این فراگرد باید دید که قدرت نظام از چه طریقی در جهت توزیع منابع، خدمات و ارزشهای جامعه به کار می رود و چه گروهها و بخش هایی از جامعه از فعالیت های نظام بهرمند می شوند .
" ایستون " نظام سیاسی را مجموعه ای از کنش های متقابل می داند که از طریقی آن ارزشها ، خدمات و کالاها بر حسب قدرت معتبر میان بخش های گوناگون جامعه توزیع می شود .
منظور او از توزیع اقتدار آمیز ، تصمیمات مسئولین قانونگذاری اجرایی و قضایی می باشد .
بحران توزیع می تو اند در سه سطح سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی مطرح می شود .
در بعد سیاسی ، بحران توزیع به تمرکز قدرت در یک نقطه و محروم ساختن سایر بخش های جامعه از قدرت تصمیم گیری و ایفای نقش مربوط است . در این شرایط قسمت اعظم جامعه تابعان بی چون و چرا هستند . در حالی که گروه کمی تصمیم گیرنده و سیاست گذارواقعی می باشند. بدین ترتیب نوسازی سیاسی مستلزم ورود اکثزیت جامعه به فرایند سیاستگذاری می باسد ، در شرایطی که اکثر مردم از دخالت و شرکت در سرنوشت خویش محروم شده باشند ، نمی توان انتظار داشت جامعه در جهت توسعه سیاسی قدم بردارد.
در بعد اقتصادی ، بحران توزیع بر اثر توزیع غیر عادلانه ثروت تشدید میابد . در شرایطی که بخش عظیمی از ثروت و منابع جامعه در اختیار اقلیتی قرار می گیرد و اکثریت از حداقل معیشت محروم هستند ، طبیعتا این وضیعت باعث تشدید بحران توزیع شده و می تواند بازتابهای سیاسی داشته باشد.
همچنین بحران توزیع را می توان از بعد اجتماعی و فرهنگی نیز مورد توجه قرار داد ، زیرا مکانیسم توزیع ارزشها در میان قشرهای گوناگون رابطه میان نخبگان و توده مردم را دستخوش دگرگونی های عمده ای کرده است و خود یک عامل تعیین کننده بشمار می رود .
که مجموعه این تحولات باعث گرایش به سوی سیاست می گردد. از طرفی پیچیدگی بیشتر اقتصاد و در زمینه های ایجاد سازمانها و انجمنهای متعدد ، دخالت تعداد بیشتری از مردم را در چنین گروه بندیهایی فراهم می آورد .
بدین ترتیب با ایجاد تنوع ساختاری ، نهادها و کانال های گوناگون برای بیان خواستها جهت تبدیل منافع به سیاست پا به عرصه وجود می گذارند .
پایداری و انتقال رژیمهای سیاسی در کشورهای جنوب شرق آسیا
مقدمه
وقوع تحولات سیاسی در آخرین دهه های قرن بیستم و ظهور گونه ای جدید از رژیم های سیاسی تحت عنوان " نیمه اقتدارگر" موجب شد علاقه مندان به مباحث نظام های سیاسی اعم از دانشگاهیان و موسسات پژوهشی به بررسی این تحولات بپردازند . در این میان برخی همچون هانتینگون از راه افتادن "موج سومی" سخن گفتند که با دیدگاهی خوش بینانه به تحلیل چگونگی گذار رژیم های سیاسی اقتدارگر به رژیم های لیبرال دموکراسی می پرداخت . این دیدگاه به زودی در محافل دانشگاهی غلبه یافت و آثار زیادی دراین باره نگاشته شد . اما با گذشت بیش از دو دهه از این تحولات آشکار شد موانع بسیاری بر سر راه این "گذار" وجود دارد که نه تنها باعث گذار برخی رژیم ها به دموکراسی نشده است بلکه در عمل موجب شکل گیری نوع جدیدی از نظام های سیاسی نیمه اقتدارگرایی شده است از این رو تلاش گردی تا دیدگاه های واقع بینانه ای برای تحلیل مسائل ترویج شوند . در گزارش حاضر سه مقاله که به پایداری و انتقال رژیم های سیاسی می پردازند انتشار می یابد .
پایان پاردایم گذاز
روند رویدادهای هفت منطقه مختلف در ربع قرن آخر قرن بیستم حکایت از تغییر چشم انداز سیاسی جهان دارد :
1- سقوط رژیم های راست گرای اقتدار طلب اروپای جنوبی در اواسط دهه 1970
2- روی کار آمدن حکومت های منتخب غیر نظامی به جای دیکتاتوری های نظامی در سراسر امریکای لاتین از اواخر دهه 1970 تا اواخر دهه 1980
3- زوال حکومت های اقتدار طلب در بخش های آسیای شرقی و جنوبی از اواسط دهه 1980
4- سقوط رژیم های کمونیستی اروپای شرقی در پایان دهه 1980
5- فروپاشی اتحاد شوروی و تاسیس 15 جمهوری در 1991
6- زوال رژیم های تک حزبی در بسیاری از بخش عای آفریقای زیر صحرا در نیمه اول دهه 1990
مفروضات اصلی پارادایم
پارادایم گذار توسط پنج مفروضه اصلی تشخیص داده می شود. مفروضه اول حاوی همه مفروضات دیگر این است که هر کشوردر حال فاصله گرفتن از حکومت دیکتاتوری را می توان کشور در حال گذار به سوی دمکراسی دانست.
مطالعه زبان در سطوح مختلف ، همیشه محققان علوم مختلف از جمله فلسفه ، روانشناسی، مردم شناسی ، جامعه شناسی و بالاخص زبان شناسی را مجذوب خود کرده است .
بررسی ، شناخت و تبیین زبان بعنوان پدیده ای پیچیده ، زنده ، زایاو در حال تحول و چگونگی درک ویژگیهای این پدیده نیازمند رویکردی جزء نگر و ژرف کاوی در بن مایه های زایش ،شکل گیری و تولید واحدهای زبانی می باشد ضرورتی که در گذر زمان که با پیشرفت مداوم زبان شناسی و رشته های مرتبط بیش از پیش رخ مینماید.
در راستای این مطالعات و تحقیقات ، شاخهها و رویکردهای مختلف زبان شناسی چون تحلیل کلام ومعناشناسی ، کاربرد شناسی ، تحلیل کلام انتقادی تبلور پیدا کرده است.
1 مقدمه
در این فصل به بیان ویژگیها و اصول مورد نیاز یک تحقیق علمی از قبیل طرح مسئله و بیان سئولات تحقیق ، فرضیهها ، اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق ، اهداف و کاربردهای آن ، روش شناسی و محدودیتهای تحقیق پرداخته خواهد شد.
1-2 طرح مسئله و بیان سئوالات تحقیق:
همه محققان علاقه مند به بحث تحلیل کلام در جستجوی یافتن پاسخ به این سئوال هستند که کلام یا متن چگونه تولیدوتحلیل می گردد؟
آیا موقعیت و جهان پیرامون متن است که معنی را تعیین می کند یا خود متن به تنهایی میتواند نمایانگر معنی باشد ؟
چه ویژگیهایی در تشکیل یک متن یا کلام لازم است ؟
در این میان تفاوتهای کلامی ناشی از تفاوتها فرهنگی ، اجتماعی و جغرافیایی موجود در گونه های زبانی و زبانهای مختلف رخ می نماید . رساله حاضر در پی شناخت تفاوتهای کلامی در دو جامعهیزبانی ایرانی و غربی می باشد به منظور مشخص کردن چهار چوب موضوع مورد بررسی و اجتناب از گستردگی آن ، تفاوتهای کلامی سیاست پیشگان و رجال سیاسی غربی و ایرانی حول محور قطعیت و عدم قطعیت در سخنرانی ها و گفتگوهای ایشان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
تحقیق حاضر به لحاظ نظری با تکیه بر اصول و مبانی تحلیل کلاموتحلیل کلام انتقادی در صدد تبیین سئوالات زیر می باشد:
1-3 فرضیه تحقیق:
1-4 اهداف و کاربرد تحقیق:
این تحقیق اهداف و کاربردهای ذیل را دنبال می کند .
1-4- 1 اهداف
الف) بررسی گفتمان های سیاسی از بعد تحلیل کلام انتقادی
ب) آشکار ساختن رابطه متن و ایدئولوژی:
تحلیل گفتمان از زمان پیدایش همواره در صدد بوده است تا نشان دهد که هیچ متن یا گفتار و نوشتاری بی طرف نیست بلکه به موقعیتی خاص وابسته است این امر ممکن است کاملا ناآگاهانه وغیر عامدانه باشد .
ج)ارائه روشی جدید در مطالعه متون ، رسانه ها ، و گفتمان سیاسی.
1-4-2 کاربردهای تحقیق:
الف) به دست دادن سازوکارهایی در جهت تشخیص متون مختلف از بعد تحلیل
کلام انتقادى
ب) استفاده از زبان در جهت معرفی دیدگاه های سیاسی فرهنگ های متفاوت . ج) به کار گیری راه کارهای نوین در امر ترجمه و تفسیر متون
کاربرد یافته های تحقیق در آموزش زبان از قبیل روش تدریس، مهارت های زبانی چون درک شنیداری ،خواندن، درک مطلب و دستور.
1-5- پیشینهی تحقیق:
تحلیل کلام در ابتدا تنها به عنوان متممی برای مطالعات و تحلیل های کلاسیک محتوا مطرح شد ولی اکنون به نظر می رسد که رویکرد تحلیل کلام در مطالعات رسانه های همگانی ، علوم سیاسی و... مورد قبول واقع شده است . با وجود این کارهایی که در این زمینه انجام شده است (در غرب و نه در ایران ) هنوز محدود و در عین حال بسیار پراکنده و متنوع بوده و محدود به حوزه خاصی نیست . عمدة این کارها تئاتر از گرایش های زبان شناختی تحلیل کلام ، تحلیل متن و نشانه شناسی است . (رک ، فرکلاف ، تحلیل گفتمان انتقادی ، 1995، وندایک ، مطالعه بین رشته ای اخبار به مثابه گفتمان ، 1991 ) اکثر این کارها که در انگلستان و فرانسه انجام شدهاند به ابعاد ایدئولوژیک پیام های رسانه ها توجه خاصی مبذول داشته اند . (رک ، آسابرگر، 1991) در ایران نیز ،در این زمینه پایان نامه ها و تحقیقات محدودی به چشم می خورد که از زوایای مختلفی به بررسی این موضوع پرداخته اند .
یکی از تحقیقات انجام شده در زمینه ی تحلیل کلام انتقادی پایان نامه ای کارشناسی ارشد مهدی دمالی امیری از پشوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تحت عنوان تبلور ایدئولوژی و قدرت در کلا م تحلیل انتقادی اخبار رسانه ای است او در این تحقیق ضمن معرفی پیشینه و ساختار تحلیل کلام انتقادی و خواستگاه آن به بررسی فرضیه های ذیل می پردازد.
هیچ متن خنثی یابی طرفی وجود ندارد متون دارای بار ایدیولوژیک می باشند نحو متن نیز معنادار است زیرا نحو دارای معنای اجتماعی و ایدیولوژیک است و این معنا در جای خود به عواملی که دال هارا میسازند از قبیل رمزها ، بافتها و مشارکت وابسته است هر متنی به یک منبع قدرت یا اقتدار (نه لزوما سیاسی) مرتبط است.
در این تحقیق آمده است که جنبشهای اجتماعی برای به کرسی نشاندن ادعای خود مبنی بر وجود ظلم و ستم در جامعه ای ادبیات تحلیل کلام را گشترش داده اند از دیدگاه تحلیل کلام انتقادی که متأثر از نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت و تفکرات مارکسیستی است.
زبان بر پایه ای سه گذاره ای مقدماتی استوار است نخست تمامی نشانه ها مادی هستند و به شکل فیزیکی تبلور می یاید دوم نشانه ها ماهیتی اجتماعی دارند. سوم چون نشانه زبان اجتماعی اند هر رویکر دبه زبان باید بر گفتار متمرکز باشد.
در فصل 2ادبیات تحلیل کلام معرفی می گردد . تحلیل کلام در هر دوره ای از زندگی اجتماعی انسان در چارچوب رویکردی خاص تعریف شده و مورد تحلیل قرار گرفته است . هر یک از رویکردها نقش مهمی در آنچه که امروز بهعنوان رشته تحلیل کلام و تحلیل کلام انتقادی مطرح است . داشته اند . تحقیقات جان سینکلر و مالکم کولت هارد و آراء زبان شناسان نقش گرایی چون رومن یاکوبسون ، تروبتسکوی و ویلم متسویس از حلقه زبان شناسان پراگ ، رایزلف از مکتب زبان شناسی کوپنهاگ ، ماسینوفسکی ، فرث ، جین آستین ، سرل ، گرایس ، دل هایمز همگی در زایش و .... تحلیل کلام نقش داشته اند که به طور خلاصه در این فصل به بررسی آن ها پرداخته خواهد شد . سپس به بررسی مطالعات هلیدی می پردازیم که دوران شکوفایی زبان شناسی متن و تحلیل کلام با وی شروع شد و زبان شناسان دیگر عموما متأثر از دستور نقش گرای وی بوده اند .
پایان نامه مروری بر تاریخ سیاسی گیلان بعد از اسلام.اداره ایالت گیلان در دوره صفویه
چکیده
گیلان دره ای است به هم پیوسته و در آن ابریشم و برنج به حد وفور به عمل می آید و پارچه های ابریشمی نه تنها در ایران بلکه در اروپا نیز شهرت دارد. در گیلان هر قدر به دریا نزدیک شویم طوری جنگلهای انبوه پوشیده شده که نمی توان راهی به داخل ایالت باز کرد. ورود به گیلان در دوره صفوی از چهار طریق بسیار دشوار انجام می گرفت اما این عیب با شاهرایی که به دستور شاه عباس از استرآباد به آستارا کشیده شد از میان رفت. مردم گیلان پیش از اسلام مستقل زندگی کرده، و پادشاهی های کوچک داشتند. در قرن سوم هجری حکومت علویان زیدیه گیلان پایه گذاری شد. اولجایتو نیز نتوانست این سرزمین را تحت فرمان خود درآورد. در سال 883 هـ . ق با فرمانروایی کارکیا میرزاعلی گامهای موفقیت آمیز برای پادشاهی صفویه برداشته شد. در ابتدای این دوران با سیاست مذهبی شاه اسماعیل اول و ایجاد وحدتی سیاسی مردم ایران تحت فرمان وی بودند ولی پس از شکست چالدران و مرگ وی اوضاع ایران آشفته شد. با سلطنت شاه عباس اول اوضاع ایران رو به پیشرفت نهاد. در زمان تشکیل دوره صفوی خان احمد گیلانی بر این سرزمین فرمانروایی می کرد. شاه طهماسب به دلایلی خان احمد را زندانی کرد. او در زمان سلطنت محمد خدابنده آزاد گردید. در زمان سلطنت شاه عباس اول با به تصرف درآمدن گیلان، استقلال آن از بین رفت ولی مردم روحیه آزادی خواهی خود را از دست ندادند. گیلان در این دوره دارای مذهب شیعه اثنی عشری بوده و اقلیتی مذهبی نیز در آن زندگی می کردند. مردم گیلان حتی پایین ترین افرادش از تواضع وادب برخوردارند. از اعیاد ملی آنان جشن نوروز، جشن تیرگان، جشن مهرگان، جشن فروردگان را می توان نام برد.
از اهداف نگارش این تحقیق بررسی دیدگاههای جهانگردان غربی در مورد اوضاع جغرافیایی، سیاسی، اداری، اقتصادی و فرهنگی گیلان و جایگاه این سرزمین در این دوره می باشد که از طریق مطالعات وفیش برداری از کتب مختلف به خصوص سفرنامه ها و منابع اصلی و با تطابق و تحلیل مطالب صورت گرفته است. گیلان در دوره صفویه از اهمیت خاصی برخودار بوده و مرکز نفوذ و تبلیغات موفقیت آمیز آنها به حساب می آمده است.
واژگان کلیدی : میرزا علی کارکیا، گیلان، جهانگردان، صفویه، خان احمد خان، اسماعیل میرزا، شاه عباس کبیر.
مقدمه
ولایت جنگلی و کوهستانی که در نقشه امروزی ایران، گیلان نام دارد در زمان ساسانیان دیلمان و دیلمستان معروف بود. این ولایت از روزی که در تاریخ شناخته شده، نشیمن دو تیره مردم بوده که تیره ای را «گیل» و دیگری را «دیلم» می نامیدند. گیلان یا تیره گیل در کناره های دریای خزر که اکنون رشت و لاهیجان است زندگی می کردند و با آذربایجان و زنجان نزدیک و همسایه بودند. دیلمان در کوهسار جنوبی ولایت در آنجاها که اکنون رودبار و الموت است جای داشته، بیشتر با قزوین وری همیسایه نزدیک بودند.
گیلان از گذشته های دور تا چند قرن پیش به دو بخش تقسیم می شد. بخش غربی یعنی سمت راست سفیدرود را «بیه پس» و بخش شرقی یا سمت چپ آن را «بیه پیش» می گفتند.
نام این ایالت که ساکنانش گاهی آن را گیل، زمانی گیلان و گاهی گیلانات می نامیدند در واقع معرّف سرزمین باتلاقی است که به معنی گِل است.
زبان مردم گیلان گیلکی بوده است.
مردم گیلان در دوره های مختلف، مستقل زندگی می کردند. با تمام توانایی و قدرتی که کشورگشایان عرب در آُن زمان داشتند ساکنان کرانه های خزر مخصوصاً گیلان سر به اطاعت آنان فرود نیاوردند.
از اوایل دوران صفویه تا زمان پادشاهی شاه عباس اول گیلان همچنان دارای حکومتهای مستقل و پادشاهی های کوچک بود.
پایان نامه تأثیر توسعه سیاسی در ایران
کلیات
طرح مسئله
توسعه سیاسی و امنیت ملی دو متغیر کلیدی این تحقیق را در بر می گیرند در متغیر مستقل توسعه سیاسی بعنوان یک اصل مهم در جامعه شناختی سیاسی دول تلفی گردیده بطوریکه کم و کیف آن تعیین کننده نوع حکومت و ساختار تصمیم گیری در آن و چگونگی تعامل مردم با حکومت و بالعکس محسوب می شود و اساس دموکراسیهای معاصر را در بر می گیرد . گرچه ابعاد توسعه سیاسی متعدد و متنوع می باشد و گستردگی آن مانع از توجه به تمام ابعاد آن در یک تحقیق خاص می گردد به همین سبب در این تحقیق نیز شاخصه های چون مشارکت و رقابت سیاسی ، احزاب سیاسی و مطبوعات مورد بررسی قرار می گیرد و از سوی دیگر امنیت ملی بعنوان متغیر وابسته از موضوعات کلان روابط بین المللی به شعار می رود به طوری که حیات با اضمحلال حکومتها تا حد بسیارزیادی در قالب تهدید یا تأمین امنیت ملی مورد بررسی قرار می گیرد اگر چه این مفهوم از ابهام و پیچیدگی خاص برخوردار می باشد و نظامهای سیاسی مختلف بر اساس نگرش کلان خود ابعاد متفاوت ، اقتصادی ، نظامی ، اجتماعی و فرهنگی و یا سیاسی را تهدید یا تضمین کننده امنیت ملی می دانند و مقتضیات زمان و تحولات در عرصه سیاست بین الملل نقش اساسی در تعقیر این نگرشها داشته است به گونه ای که اگر در مقطعی ترس از حمله نظامی و قدرت تهاجمی دولتها از منظر تجهیزات و جنگ افزارهای نظامی اساسی تهدید ملی مدنظر سایر دولتها را تشکیل می داد امروزه این مسئله تعدیل شده و ابعاد دیگر امنیت ملی اهمیت بیشتری یافته اند و در واقع از جنبه سخت افزاری به سمت عوامل نرم افزاری جهت پیدا کرده است و مضافا علاوه بر عوامل فرامرزی صرف ، بسیاری از مسائل داخلی نیز جنبه فراملی یافته است و به تبع امنیت ملی را متأثر ساخته است . زیرا که مرزهای ملی تا حدود بسیار زیادی نفوذپذیر گردیده و بسیاری از مطالبات داخلی جنبه بین المللی یافته است و به صورت قواعد و ارزشهای فراملی درآمده است و به نسبت پذیرش یا عدم پذیرش نظامهای سیاسی با این قواعد بر امنیت ملی واحدهای سیاسی تأثیر گذاشته است که درخواست مردم جهت برخورداری از حقوق قانونی و مدنی ، آزادیهای اساسی ، حق انتخاب کردن و … در بحث توسعه سیاسی مدنظر محقق می باشد و این تحقیق درصدد موشکافی این مسئله است که توسعه سیاسی با شاخصه های مطرح شده و نقش روزافزون اهمیت این شاخصه ها در جهان امروزه که حکومتها دموکراسی را یک ارزش بالا برای خود مدنظر دارند و مردم نیز نسبت به حقوق خویش بسیار آگاهتر شده اند و خواهان مطالبه آنها می باشد چگونه بر امنیت ملی تأثیر می گذارد و این موضوع در خصوص جمهوری اسلامی ایران تا چه حدودی مصداق پیدا می کند .
سوال تحقیق:
تأثیر توسعه سیاسی بر امنیت ملی در ایران ( با تأکید بر فاصله زمانی 80-1376 ) چیست؟
فرضیه تحقیق :
با گسترش توسعه سیاسی در ایران ( 80-1376 ) امنیت ملی نیز تقویت شده است .
تعریف مفاهیم و متغیرها :
توسعه سیاسی : تعاریف متعدد و متنوعی از توسعه سیاسی به عنوان متغیر مستقل تحقیق صورت گرفته است که مهمترین تعاریف به زعم تعدادی از اندیشمندان عنوان
میگردد :
الموند پاول معتقد است توسعه سیاسی عبارت از پاسخی است که سیستم سیاسی به تحولات محیط اجتماعی یا بین المللی خود می دهد و به ویژه پاسخی است در مقابل مبارزه جوییهای دولت سازی ، ملت سازی ، مشارکت و توسعه سیاسی را توزیع سه معیار شامل تنوع ساختاری ، خودمختاری در خرده سیستم و دنیایی شدن فرهنگی می داند .
مارک گاز یورسکی توسعه را نشان دهنده پویشی ترقی جویانه برای نیل به یک هدف می داند و با تاکید بر این موضوع معتقد است توسعه سیاسی مفهومی سیاسی و غایت گراست که هدفی سیاسی را مفروض می داند و واجد بار ایدئولوژیک می باشد .
سیرین بلاک معتقد است برای رسیدن به توسعه سیاسی جوامع باید چهار مرحله را پشت سربگذرانند که این چهار مرحله عبارتند از 1- سیتره بتدایی در برابر نوگرانی .
2- تثبیت رهبری نوسازانه . 3- انتقال افتصادی و اجتماعی از وضعیت کشاورزی روستایی به یک وضعیت شهری . 4- همگرائی و یکپارچه شدن جامعه شامل نظم دوباره دادن و بنیادی به ساختار اجتماعی .
لوسین پای توسعه سیاسی را عبارت از تغییر وضع مردم از صورت اطاعت کنندگان پرشمار به صورت شهروندان مشارکت کننده در تعداد زیاد می داند و در پایان هانینگتون توسعه مطلوب سیاسی را در شرایطی می داند که نظام سیاسی بتواند با تمرکز منابع قدرت نهادهای انعطاف پذیر ، پیچیده و خودمختار و همبسته را بوجود آورد . که در بحث توسعه سیاسی در این تحقیق شاخصه های نظیر مشارکت و رقابت سیاسی ، احزاب سیاسی و مطبوعات مورد بررسی قرا می گیرد .
امنیت ملی :
چند تعریف عمده در خصوص امنیت ملی بعنوان متغیر وابسته به شرح زیر می باشد .
مایکل لوه امنیت ملی را شامل سیاست دفاع ملی و نیز اقدامات غیرنظامی دولت برا ی تضمین ظرفیت کامل بقای خود ( بعنوان یک موجودیت سیاسی ) به منظور اعمال نفوذ و حصول اهداف داخلی و بین المللی می داند .
کالج دفاعی کانادا : امنیت ملی را حفظ راه و روش زندگی قابل پذیرش برای همه مردم و مطابق با نیازها و آرزوهای مشروع شهروندان می داند و این امر شامل رهائی از حمله یا فشار نظامی ، براندازی داخلی و نابودی ارزشهای سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی که برا ی کیفیت زندگی ضروری هستند می داند .
ولفرز امنیت ملی را بطور عینی به معنای فقدان تهدید نسبت به ارزشهای مکتسبه و بطور ذهنی به معنای فقدان ترس از حمله به این گونه ارزشها تلقی می نماید و پیترسون و سبینوس با استفاده از تعریف کاربردی شورای امنیت ملی امریکا ، امنیت ملی را حفاظت از لطمه خوردن به نهادها و ارزشهای بنیادی آن جامعه می داند .
در نهایت تعریف تقریبا جامعی که می توان از امنیت ملی عنوان کرد شامل تعقیب روانی و مادی ایمنی است و اصولا جز مسئولیت حکومتهای ملی است تا از تهدیدات مستقیم ناشی از خارج ، نسبت به بقای ژیم های نظام شهروندی و شیوه زندگی شهروندان خود ممانعت به عمل آورند . ( در این تعریف نوع تهدید مشخص نشده است چون فراتز از تهدیدات نظامی است و شامل تهدیدات منابع محیطی ، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی می شود . البته در صورتی که این تهدیدات بقای کل حکومت ، مردم یا شیوه زندگی ملت را مستقیما تهدید کند .
در متغیر وابسته ( امنیت ملی ) شاخصه های چون فشار های اقتصادی و سیاسی مورد بررسی قرار می گیرد .
ضرورت و اهمیت تحقیق :
متناسب با تغییر و تحولات صورت گرفته در عرصه نظامهای سیاسی از شیوه حکومتی خودکامگی و اقتدار گرایانه فردی به سمت نظام های سیاسی دموکراتیک و مردمی که با انقلابهای اندیشه ای و فکری همراه بوده است ، توسعه سیاسی با ارکان و شاخصه هایش که جز لاینفک نظامهای دموکراتیک به شمار می رود روزبه روز گسترش بیشتری پیدا کرده است و تمام حکومتها اعم از اینکه برخی براساس قانون اساسی عمده خود را مقید به اصول توسعه سیاسی می دانند و برخی حداقل در شعار و حفظ و یا افزایش اعتبار در سطح نظام جهانی ، سیستم حکومتی خود را دموکراتیک و پایبند به قواعد توسعه سیاسی می بینند و انگونه به ذهن متبادر می شود که توسعه سیاسی از ملزومات اساسی نظام دموکراتیک به شمار می رود . در جمهوری اسلامی ایران هم با توجه با اینکه با اندیشه حکومت مردمی و زمینه سازی جهت احقاق حقوق انسانی و سیاسی مردم پایه ریزی گردیده است در اوایل انقلاب به سبب کشمکشهای تثبیت انقلاب و سپس جنگ تحمیلی و پس از آن تلاش در جهت ترمیم خرابیها و ویرانیهای جنگ زمینه جهت توجه به برخی از شاخصه های توسعه سیاسی مطرح شده در این تحقیق با تأخیر روبرو شد و متناسب با آن شرایط امنیت ملی نیز به معنای حفظ تمامیت ارضی و استقلال سیاسی و جلوگیری از تهاجم نظامی صرف معنا می گردید . در حالیکه دولت خاتمی در خرداد 1376 توسعه سیاسی به کلیدی ترین مبحث درسیاست داخلی دولت تبدیل گردید و از سوی دیگر فراتر از بعد نظامی امنیت سایر ابعاد آن نیز مورد توجه جدی قرا گرفت .
در دوره جدید که همراه با تغییر و تحولات اساسی نگرش نسبت به سیاست داخلی و خارجی ارزیابی می شود زمینه را جهت توجه بیشتر به شاخصه های اساسی توسعه سیاسی که در این تحقیق به برخی از آنها پرداخته می شود فراهم نمود که متعاقب توجه ویژه دولت به چنین مسئله ای موضع گیریها و اندیشه های درصدد تخریب یا تصدیق اهمیت ویژه آن برآمده اند .
این تحقیق که با اعتقاد به اهمیت موضوع در شرایط کنونی جامعه ایران پی ریزی شده است درصدد تبیین و تحلیل تاثیر موضوع فوق برحیات سیاسی هر کشور یعنی امنیت ملی برآمده است و با این ایده نزدیک به واقعیت که تحقیقات در مورد توسعه سیاسی در ایران بسیار اندک است درصدد کاووش و پژوهشی متناسب با توانایی در خصوص غنی تر نمودن موضوع و نقش آن بر امنیت ملی برآمده است .
مقاله بررسی سیاسی منطقه جنوب آسیا
مقدمه
از بعد دیرینهشناسی پیشینه منطقهگرایی به سالهای دهة 1960 و 1970 بر میگردد که توجه دانشمندان را به خود جلب کرد. اوج روی آوری به منطقهگرایی در دهه 1980 و به خصوص در زمینه اقتصادی میباشد که با فروپاشی شوروی این روند از سرعت بیشتری برخوردار گردیده و کشورها سعی در حل مشکلات و مسائل خود در چارچوب مناطق جغرافیایی مینمایند. از همین روی منطقه جنوب آسیا به عنوان یکی از مناطق مهمی که در چارچوب نظام بینالملل با توجه به ویژگیهای استراتژیکی و جمعیتی که دارد از اهمیت زیادی برخودار گردد.
در این پژوهش ما سعی در شناخت و بررسی ویژگیهای این منطقه خواهیم نمود و به لحاظ اهمیت دو کشور هند و پاکستان، این دو را مورد بررسی قرار میدهیم.
تحقیق حاضر از چهارفصل تشکیل گردیدهاست که در فصل اول به معرفی منطقه جنوب آسیا پرداخته میشود. در فصل دوم به معرفی کشور پاکستان پرداخته و ویژگیهای آن از نظر جغرافیای طبیعی، انسانی، سیاسی، اقتصادی، مورد بررسی قرار میگیرد، سپس سیاست و حکومت در پاکستان و روابط خارجی آن با جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار میگیرد و به منازعات هند و پاکستان در انتهای این فصل پرداخته خواهد شد. در فصل سوم به معرفی کشور هندوستان پرداخته میشود و جغرافیای طبیعی، انسانی، سیاسی و اقتصادی آن مورد بررسی قرار میگیرد، سپس بحث سیاست و حکومت در هند، روند اتمیشدن هند و سیاست خارجی و روابط ایران و هند مورد بررسی قرار میگیرد. در فصل چهارم به مسئله همکاری در منطقه جنوب آسیا پرداخته میشود و عوامل واگرایی و همگرایی در اتحادیه همکاریهای جنوب آسیا (سارک) مورد بررسی قرار میگیرد و سپس به بحث جنوب آسیا و نظام بینالملل پرداخته میشود و روابط این منطقه با چین، روسیه و آمریکا مورد بررسی قرار میگیرد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه.....................................................................................................................
فصل اول: معرفی منطقه جنوب آسیا...................................................................
مسائل و منازعات منطقههای.................................................................................
فصل دوم: پاکستان..............................................................................................
1- ویژگیهای پاکستان...........................................................................................
الف: جغرافیای طبیعی و انسانی پاکستان..............................................................
ب: جغرافیای سیاسی پاکستان..............................................................................
ج: جغرافیای اقتصادی پاکستان.............................................................................
2- حکومت و سیاست در پاکستان.......................................................................
3- روابط پاکستان با جمهوری اسلامی ایران......................................................
4- منازعات هند و پاکستان..................................................................................
الف: علل منازعه دو کشور و جایگاه کشمیر در آن..............................................
ب: صفآرایی هند و پاکستان................................................................................
ج: علل اتمی شدن هند و پاکستان..........................................................................
فصل سوم: هند.....................................................................................................
1- ویژگیهای هند..................................................................................................
الف: جغرافیای طبیعی و انسانی.............................................................................
ب: جغرافیای سیاسی.............................................................................................
ج: جغرافیای اقتصادی...........................................................................................
2- حکومت و سیاست در هند...............................................................................
3- روند اتمی شدن هند.........................................................................................
4- سیاست خارجی هند.........................................................................................
5- روابط با جمهوری اسلامی ایران.....................................................................
6- همکاریهای نفت و گاز و پتروشیمی ایران و هند.........................................
فصل چهارم: همکاریهای منطقهای در جنوب آسیا............................................
1- اتحادیه همکاریهای منطقهای جنوب آسیا (سارک)........................................
2- جنوب آسیا و نظام بینالملل............................................................................
الف: چین................................................................................................................
ب: روسیه..............................................................................................................
ج: آمریکا................................................................................................................
نتیجه گیری............................................................................................................
فهرست منابع.........................................................................................................
گزارش کاراموزی فرماندهی عقیدتی و سیاسی ایجرود در 24 صفحه ورد قابل ویرایش
محل کارورزی استان غواض دلان عاشق یزدان شهرستان سرسبز ایجرود واقع در غرب استان کیلومتر 35 به مرکزیت زرین آباد ابتدای جاده ترانزیت ستادفرماندهی انتظامی ایجرود ـ فرماندهی عقیدتی سیاسی ایجرود طبقه چهارم دفتر تبلیغات عقیدتی سیاسی که در این دفتر اجرای مراسمات از قبیل جشنها ، سوگواری ها ، همایشها ، سخنرانی ها ، برگزاری کلاسهای توجیهی و آگاهی سازی ، پرسنل کادر و وظیفه و برخورد با افراد جامعه یا روستا یا شهرهای که آداب رسوم متفاوتی با دیگر نقاط کشور دارند و یا اینکه فرهنگهای مختلفی در جامعه وجود دارد .
تکریم ارباب رجوع ها باید از عوامل و پلیس که تخصص در زمینه جامعه شناسی و فرهنگ شناسی و روانشناسی استفاده نمود برگزاری کلاسهای مخصوص و تغییر آنها روح و روان پرنس جوان و هدایت آنها به سمت سوی تقوا و چگونگی حل مشکلاتشان در زندگی و توکل به خداوند تبارک و تعالی آموزش نفس و جلوگیری از تهاجم فرهنگی غرب دوری جستن افراد از افراد شرور و تباه کار ایجاد احساس مسئولیت بوجود آوردن روحیه شجاعت فداکاری و هدف از برگزاری مراسمات عبارتست از جلب نظر مردم مسئولان ، کارشناسان دست اندرکاران فعالیتهای خاص به مهمات امور مرتبط با آن سازمان یا موضوع . یقیناً ناجا از تأثیرگزارترین بخش های و نیروی مسلح در جمهوری اسلامی است در تاریخ یک کشور معمولاً بخش اندکی به جنگ و دفاع اختصاص می یابد و لذا نیروهای مسلح کشور ضمن اینکه اهمیت و جایگاه خویش را ـ حتی در زمان صلح ـ دارا می باشند و همگان بر این اهمیت واقف هستند ، معذلک بطور طبیعی فاقد ارتباط مستمر و تنگ تنگ با بدنة جامعه می باشند . لیکن آن بخش از نیروهای مسلح که تعامل پیوسته را جامعه دارند همیشه مدنظر بوده ، مورد سؤال اند و مسئولیت ها و وظایف شان هموارة مورد بحث ، نقد و تحلیل است ناجا و پلیس کشور که بخشی از نیروهای مسلح کشور است ، مسئولیت در ناجا متنوع می باشد ، از تشخیص هویت افراد گرفته تا پیگیری و کشف جرائم کنترل ترافیک ، کنترل هویت میلیونها خودرو سبک و سنگین در سطح کشور کنترل و شناسائی اتباع خارجی ، کنترل و برخورد باقاچاق کالا و مواد مخدر و غیره تا عملکرد قوه قضائیه با حجم و ابعاد گسترده و نامتناهی ـ و این در حالی است که در هر جای کشور ناهنجاری و امرنابایستی از دو نوع که مشاهده شود اولین سؤالی که به ذهن مردم می رسد اینست که نقش و وظیفه نیروی انتظامی در قبال این امر غیر متعارف و خراف چیست ؟ تنوع فرهنگ ها و تکثیر آن در سرزمین پهناور ایران کار را همچنان بر ناجا پر مسئولیت و حساس تر می سازد زیرا یک سلسله اصول کلی و مبنایی در ارتباط با امنیت کشور باید در زمینه ها و بسترهای متفاوت همسان سازی شده و در هر منطقه از کشور ـ به رغم تفاوتهای قومی و بومی و فرهنگی جغرافیایی اقتضائات رنگارنگ محیطی و اجتماعی ـ رعایت و تثبیت کردند .