تحقیق زندگینامه و سیری در آثار فریدالدین عطار نیشابوری
زندگینامه
فریدالدین ابو حامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری،یکی از شعرا و عارفان نام آور ایران دراواخر قرن ششم و اویل قرن هفتم هجری قمری است. بنا بر آنچه که تاریخ نویسان گفته اند بعضی از آنها سال ولادت او را 513 و بعضی سال ولادتش را 537 هجری.ق، می دانند. او در قریه کدکنیا شادیاخ که در آن زمان از توابع شهر نیشابور بوده به دنیا آمد. وی در شهر شادیاخ ولادت یافت . چنانکه می دانیم پس از حمله غزان به سال 548 شهر نیشابور ویران شد و چندی بعد شادیاخ که در جانب راست نیشابور واقع بود جای آن را گرفت و چون باز در حمله مغولان ویران گشت این بار نیشابور به محل قدیم خود عودت یافت . بنابراین خواه عطار در شادیاخ و خواه در کدکن که هر دو از اعمال نیشابور بوده اند ولادت یافته باشد وی منسوب به شهر نیشابور هست و اینکه حاج خلیفه او را در چند مورد از کتاب خود همدانی شمرده البته درست نیست . ابی بکر ابراهیم مرد بیدار دلخدا شناس وطریقت دان بوددر نیشابور به دارو فروشی می پرداخت ومحترم ومعزز می زیست.
همسر ابراهیمزنی پاک نهادخداپرستزهد پیشه وزاهد منش بود که بیست وچند سال آخر عمر را به خلوت نشست بوددر را بر کس وناکس بسته وتنها به پرستش خدای یگانه می پرداخت(خسرونامه چاپ تهران).
این زن وشوهر دین داربه دامن عنایت پیامبر گرامی اسلام دست زدند وبه شرف نام عزیزشپسر را " محمد" نامیدند "ابو حامد" کنیه اش کردند:
آنچه آنرا صوفی آن گوید بنام ختم شد آن بر محمد والسلام
من محمد نامم واین شیوه نیز ختم کردم چون محمد ای عزیز
ابو حامد محمددر شهر نیشابور پرورش یافتبه استاد سپرده شدعلم وفضل آموخت و" فریدالدین" لقب یافت. سالهای کودکیش به احتمال قوی در اواخر عهد سنجر گذشت . در فاجعه غز (548) که نیشابور و خراسان به دست آن ها افتاد فریدالدین محمد شش یا هفت سالی بیشتر نداشت . ماجرا یک شورش خشم آلود مشتی تر کمان شبانکاره بود – که از ناچاری با سلطان به چالش برخاسته بودند . فقط بی تدبیری سلطان و امیران در گاه آن را به یک فتنه خونین تبدیل کرده بود – فتنه غز حادثه چنان عظیم چنان موحش و چنان درد ناک بود که نمی توانست در خاطر کودک خردسال تاثیر درد انگیز خود را باقی نگذاشته باشد .
...
وفات عطار
نیشابور در کنار شادیاخ در فاصله حمله غز ها تا حمل مغول دوباره به عظمت و قدرت گذشته اش دست یافته بود . باروی شهر مرمت شده بود بازارش دوباره رونق یافته بود و "احداث" و "مطوعه" اش که در ثغزها اوقات می گذراندند درین فاجعه برای دفاع از آن بازگشته بودند آمادگی نشان می دادند . از وقتی شهر هدف هجوم واقع گشته بود جوانان نیشابور با جنب و جوش فوق العاده یی آماده درگیری با "کفار" مهاجم بودند . بر خلاف دوران غز که نیشابر در آن ماجرا غافلگیر شد این بار بدون هیچ تردید و تزلزلی با مهاجم به چالش و مقاومت ایستاد . در مقابل خود باختگی سلطان محمدکه با ضعف و خواری از پیش سپاه چنگیز گریخته بود و ماورا النهر و خراسان راعرضه قتل و کشتار دنبال کنندگان خویش ساخته بود احداث غیرتمند خراسان در شهرها در ایستاده بودند – و در نیشابور که خاطر هجوم غز را هوز به خاطر داشت برای آنها تسلیم به مهاجم کافر و وحشی غیر ممکن بود .
بالاخره شهر به محاصره افتاد و محاصره طول کشید . از هر دو جانب کوشش و کشش در میان آمد . مغول تا اینجا با چنین مقاومت سر سختانه یی بر نخورده بود . اهل نیشابور حتی یک تن از عزیز کردگان چنگیز را که داماد "خانگ نیز بود کشته بودند . ...
...
تحقیق سیری در زندگانی حکیم خیامی نیشابوری
مقدمه
مطالعات آثار و دست نوشته های به جای مانده از اندیشمندان ، نوایغ و مشاهیر برای عموم مردم خصوصاً نسل آینده ساز ، جوانان فرهیخته و فرهنگ دوست امروز ایران ، ضروری است . زیرا بررسی آثار علمی ، ادبی ، فکری و تاریخی اندیشمندان میهن اسلامی موجب می شود تا آنان بدانند نیاکانشان از چه پیشینه تمدنی درخشانی برخوردار بوده ، چگونه می اندیشیده ، چگونه می زیستند و چگونه توانسته تمام فرهنگ ها بویژه تمدن دنیای غرب را چنانکه بزرگان آنها بارها اعتراف کرده اند . طی قرون پنجم تا نهم مدیون خود سازند و در علوم و متون مختلف اعم از طب ، ریاضی، فیزیک ، شیمی ، معماری و ادبیات پیشتاز همگان باشند .
این گذشته تابناک و غرور آفرین در آینه کتیبه های سنگی و سفالینه ها و آثار نقش بستته بر لوحه ها و اسناد و نسخه های خطی نمایان و آشکار است . لیکن به رغم تلاش های گسترده ای که برای معرفی این آثار شده ، باید که این میراث گرانبها از دسترس و اطلاع نسل جوان امروز به دور مانده ، به طوری که بسیاری از جوانان این مرز و بوم حتی اسامی برخی دانشمندان مشهور هم وطن خود را که منشا تحول دانش بشری بوده اند ، نشنیده اند و آثار و کتایبهای آنان را نمی شناسند .
خوشبختانه در عصر نظام شکوهمند اسلامی فرصتی پدید آمده است تا برای بازیابی هویت فرهنگی و احیای تمدن پرشکوه ، اسلامی و ملی تلاش هایی از سوی همه فرهنگ دوستان و فرهیفتگان کشور صورت پذیرد . بی شک مهمترین هدف همه دست اندرکاران ، هویت دار کردن نسل امروز و ایجاد و ارتباط بین نسل ها ، بویژه با گذشته درخشان کشور است .
امید است نسل جوان کشور با مطالعه این آثار که متناسب با فهم و اطلاعات آنان است، با شناخت بیشتر از گذشته پرافتخار خود به سوی آینده ای روشن تر گام بردارند .
1- زیستواره علمی و کارنامه درخشان خیامی
غیاث الدین ، ابوالفتح عمر ابن ابراهیم خیامی نیشابوری ، از بزرگترین ریاضیدانان و اندیشمندان اسلامی ، نیمه دوم قرن پنجم و ربع اول قرن ششم است ؛ عمر نام خاص اوست و ( غیاث الدین ) عنوانی افتخاری است که بعدها در زندگی دریافت نمود . لقب ( خیامی ) نشان می دهد که پدر یا سایر بستگان وی ، پیشینه خیمه دوزی داشته اند . وی در خانواده ای نیشابوری به دنیا آمد و در همان جا نیز تعلیم و تربیت یافت .
2- ایران در روزگار حکیم نیشابوری
خیام اندک زمانی پس از اینکه خراسان ، توسط سلجوقیان اشغال شد ، به دنیا آمد . سلجوقیان ، خوارزم ، ایران و آذربایحان را نیز تاراج کردند . آنها امپراتوری بزرگ متزلزلی را بنا نهادند . این دولت را « ابوطالب طغرل یک ) بنیاد نهاد و در سال 590 قمری به فرمان خلیفه عباسی و به دست خوارزمشاهیان انقراض یافت .
...
4- آثار ریاضی حکیم خیامی
1- الرساله فی البراهین علی مسائل علم الجبر و المقابله .
عمده ترین اثر ریاضی خیامی ، کتاب جبر و مقابله اوست . از این رساله ، هفت نسخه خطی شناخته شده است . متن عربی و ترجمه فارسی این کتاب همراه نسخه خطی شناخته شده است . متن عربی و ترجمه فارسی این کتاب همراه شرح و حواشی عالمانه ، به همت روان شاد دکتر غلامحسین مصاحب به نام حکیم عمر خیام بعنوان عالم جبر تاکنون سه مرتبه با ویرایش جدید در سال های 1317 ، 1339 و 1379 خورشیدی چاپ و انتشار یافته است .
2- رساله فی قسمه ربع دایره / رساله در تحلیل یک مسئله .
این رساله را خیامی ،پیش از رساله جبر و مقابله خود نوشته است . موضوع آن تحلیل یک مسئله هندسی به معادله درجه سوم و حل آن به وسیله قطوع مخروطی است . در امرداد ماه سال 1310 خورشیدی ، زنده یاد عباس اقبال آشتیانی ، ضمن مقاله ایی با عنوان « راجع به احوال حکیم عمر خیام نیشابوری » در شماره هشت دوره اول ماهنامه شرق نوشت : « غیر از تالیفاتی که از خیام در دست است و یا مورخین از او نقل کرده اند ، نگارنده رساله ای از او دارم به عربی در پنج ورق به خط نسخ ریز ، در حل یک مسئله جبری به وسیله قطوع مخروطی ، در جواب کسی که آن را از حکیم سوال کرده و عنوان آن این است : هذه رساله لابی الفتح عمر ابن ابراهیم الخیامی .
پایان نامه سیری در نگارگری لیرلتی از قدیم تا اکنون
شروع نقاشی ایران را می توان در نقاشیهای دیواری ادوار پیش ازتاریخ بویژه دوران پارتیان و ساسانیان جستجو کرد. هنر پارتیان و ساسانیان در ادامه با نقوش کتابهای مانویان پیوند می خورد و این نقاشیها در دوران بعدی, مینیاتور ایران را تشکیل می دهند.
تفکر و اندیشه عرفانی واسلامی ازطریق نفوذ در ادبیات به نقاشی نیز وارد می شود, این اندیشه ها ازدیرباز در ایران باستان ریشه داشته است. استفاده از نمادها و سمبل ها و پرهیز از هر نوع طبیعت گرایی تلاشی بوده است برای ساختن دنیای خیالی و مثالی و نمایشی از اندیشه های الهی.
رساله حاضر پژوهشی است درباره نگرش هنرمندان قرون هفتم تا دهم هجری وتاثیر اندیشه های آنان درتصویر انسان و طبیعت در نقاشیهای مینیاتور.
البته عوامل دیگری از جمله نظام حاکم و عوامل محیطی نیز تاثیری در نحوه ترسیم این نقاشیها داشته است.
در این پژوهش سعی شده است ارتباط بین عرفان و مذهب وتاثیر آن بر روی هنر, ایجادهنر دینی و نگرش عارفانه هنرمندان نگارگر وتاثیر این نگرش بر روی انسان و طبیعت و نحوه ارتباطی که بین این دو درتصاویر برقرار شده است مورد بررسی قرار بگیرد.
فهرست مطالب
پیشگفتار ۴
چکیده ۶
مقدمه ۷
جهان آگاهی ۱۲
عالم خیال و مفهوم فضا در نگارگری ایرانی ۱۵
نگرش به انسان و طبیعت در نگارگری ایرانی ۲۱
نگارگری ایران میراث گذشتگان ۳۱
مکاتب عباسی و سلجوقی ۳۳
مکتب مغول ۳۸
مکاتب شیراز ، جلایری و تیموری ۴۴
مکتب هرات ۴۷
مینیاتور ایران در دوران صفویه ۵۰
تعامل و تجلی مذهب و عرفان در پیکره انسان ۵۵
هنر دینی ۶۰
سیر تصوف در ادبیات و هنر ایران ۶۳
سیر عرفان در ادبیات ایران : ۶۸
هم زیستی عرفان و تصوف در نگارگری و سخنوری ۷۳
نگارگری ایرانی ۸۱
هنر نگارگری قرون هفتم و هشتم هجری ۸۲
نتیجه ۸۵
فهرست منابع و مآخذ ۸۹
سیری در زندگانی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (س)
مقدمه
خلقت نورانی
فاطمه مظهر اجلال خدا جل خدا
خدیجه بانوی مستقل
بانوی فداکار
مادر فاطمه
نخستین کانون اسلامی
دستور آسمانی
دوران آبستنی
آرزوی پیامبر (ص) و خدیجه
نامهای زهرای اطهر (ع)
دوران شیرخوارگی و کودکی
فاطمه (ع) بسوی مدینه
قبل از وفات خدیجه (ع)
علی و زهرا (علیهما السلام)
«بیت الاحزان
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا»
منظومه محنت زهرا و آل او |
| بر خاطر کواکب ازهر نوشتهاند |
سپاس خداوندی را درخور است که به برکت اصحاب کسا، عرش و فرش بیافرید و نعمت در آن بگسترانید و از برای جانشینی خود بر روی زمین انسان را از ماند آبی گندیده بسرشت و برای هدایت او پیامبران فرستاد. درود برون از شمارش بر خاتم پیامبران که با ارائه رسالتش دین خدا را استواری بخشید و بشر را به راه راست رهنمون شد و با وانهادن قرآن و عترت پاک، چراغ شریعت را تا قیام قیامت بیافروخت. و سلام بر گرامی دخت پیامبر، محبوبه داور، همسر حیدر، فاطمه زهرا باد.
صدایی از آن دور دور، از آن دور دور، می آید، کم قوت است اما نافذ، تیز رو، به نشانه دل، دلهای گشاده بر صفا، دلهای اهل، اهل حق، اهل ولایت. این صدا، صدای بانوی بزرگ عالم است و گوش، گوش این خدمتگزاران دیانت. که مجموعه ای چنین لطیف را پس از بسیار رنج فراهم داشتن. چه رنجی؟ و چرا؟
کوشیدند ناجوانمردانی که معاصر آن بانو بودند (و یا پس از آن با همان ناجوانمردی، بلکه سخت تر و ریا کارانه تر) که این صدا را در گلو، و سپس در یادها و خاطره ها خاموش و بی اثر گردانند. گرچه بسیاری را توانستند، اما خداوند عزیز، آنچه را «نمونه آن بسیار» و «پرتوی از آن خرمن روشنی» بود، به عنایت بر ما نگاه داشت «همه شکر گزاریم.» و گویا که این صدا مستقیم هم آمده است که چنین صراحت دارد و چنین تأثیر می گذارد. خوبست که سابقه این امر را میان شیفتگان حق، یاد آوریم تا امید بخش دلها باشد. مردی زنده از «دیار طوس» می شنود صدای رسول خدا را، از ورای قرنها، از ورای کوهها و دره ها و حصارها، حتی از ورای حجاب های تاریخ ما و تاریخ همه حق دوستان که؛ تو گویی دو گوشم بر آوای اوست؛ دو گوش من. همین گوشها که در پی گوش دل به انتظار؛ حاضر نشسته است، و با هدایت فطری دل می تواند دریابد حق را، برگزیند حق را، فروگیرد از هر وارده ای؛ حق را که «شرع داخل» را «عقل درون» را «رسول باطن» را در کنار، و بلکه بر سر ناظر دارد. به همین لحاظ یقین می کند بر حق دریافته و گزیده اش، گوید: درست این سخن، گفت پیغمبر است، یعنی تردید ندارم، بر یقین کامل هستم، خود شنیده ام و خود دریافته ام و مستقیم از گوینده صادق آن، این من، و این گوش دل من «ما کذب الفواد مارای» میبیند رسول را در می یابد کلام او را، فرا می گیرد آن را، به گوش، به جان، به دل، و به عمق دل می سپارد. حجابهای حوادث، بدور، غبار سیاستها، بدور، القاآت بد نظران بدور.
این چه کلامی است که اگر طالب خود را بیدار و حاضر بیند، در هر زمان، در هر جا، خود را به او رساند؟ این کلام برهانی است، این کلام زنده است. چشم و شامه نیز همین توان دریافت را به لطف خدا دارند. اویس را در بیابان، صورت پیامبر، به دیده آمد که زخم خورده است، بی هیچ تامل که (حکایت از یقین او در رؤیت بود) سنگ برگرفت، و حواله پشیمانی خود کرد، تا شرط وفا و همدردی و همدلی را گزارده باشد.
پیامبر نیز بوقتی، در معبر که به سوی خدا می رفت، بوی اویس را شنید و فرمود: «اشم رائحه الرحمن من جانب الیمن» و بسیاری از مومنان مکتب ما، چنین؛ واقعه؛ را داشته اند که می گفتند: برمشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا و آنقدر مکتب ما از این وقایع دارد که یقین را پای، محکم تر می کند، و عنایت خدا را در هدایت از منع ها و حصارها و پرده ها و… فراتر و برتر، رسا و نافذ می نماید، تا حجت بر همه، بالغ باشد و آنچه دل را روشنگر است و راهنما، به اهل آن برسد که: هوالهادی……. فاما الذین امنوا فیعلمون انه الحق من ربهم. تو دلیل می طلبی که واسطه باشد، از عالم حس تو را به مفهوم و با وساطتی دیگر به معنی و معقول برساند. از چنان وجودی براید، نقل آنچه فراتر از خیال و قیاس و گمان و وهم است.
این دفتر از حق سخن دارد و از آن خانه؛ آوایی را ابلاغ می کند که از نظر خدا در، منتهای رفعت؛ است (فی بیوت اذن الله ان ترفع) و آن خانه خانة وحی است و سخنان پنهان حق؛ پنهان از هر که اهل معرفت نیست؛ بر آن خانه وارد شده است. و اهل آن خانه، دانا ترند به آن معانی و معارف (اهل البیت ادری بما فی البیت) و در این دفتر، صدای آن وجود ثبت است که، عزیزترین اهل این خانه است. رسول خدا او را ام خود، اصل خود، مایه اساسی حرکت وجودی و رسالتی خود دانسته است (فاطمه ام ابیها.) و حدیث قدسی که خداوند، گویندة آن است (فاطمه) را اساس خلقت دانسته است و رمز همه رمزها. نه فقط اساس خلق عالم و آدم، که اساس آفرینش محمد (رسول الله) بود که حقیقت همه رسالتها است و بقول مسیح (ع) همه پیامبران، لباس نبوت را از او به عاریت گرفته و در برداشته اند.
اساس خلقت علی مرتضی بود که هم وارث همه لطافت های معنوی انبیای بزرگ بود (آدم و نوح و ابراهیم…) و هم واجد همه محاسن اوصیای بزرگ، و هم نمودار نفس پاک، رسول خاتم، و هم طلایه دار جمع امامان حق، و سرور راهنمایان اهل ایمان، وقاید غر المحجلین.
در آن حدیث قدسی فرمود خدای حکیم که: لو لا فاطمه لما خلقتکما.
اگر این وجود که ناقل حقیقت رسول خدا، در وجودهایی چون حسن و حسین، و سایر عترت پاک او است، نبود. اگر این نشر رحمت از «انا ارسلناک رحمه للعالمین) در تقدیر قرار نمی گرفت. آن بهترین معرفت تنزیل (یعنی: محمد) و آن والاترین بیانگر تاویل (یعنی: علی) را هم نمی آفریدیم. که طرح خلقت فاطمه، عالم را، و عالمیان را، چنان تواند کرد که نمودار حکمت خداوندی باشد و (عقل بکمال) را وابدارد که گوید: فتبارک الله احسن الخالقین. اینک آن آوارا تا (گوش اهل دل) نزدیک می داریم. و به امید اینکه «اهل معنا» آن گاه که حضور دل دارند (مثل حال نماز. که لاصلوت الا بحضور القلب) این دفتر را بگشایند و این صدف را به عنایت حق باز کنند تا گوهرها به دست آورند و مرواریدهای غلطان برگردن (وجود) آویزند. تا مصداق باشند: (کونوا لنا زینا) را که اعتقاد و عملشان مکتب رازیور باشد. اما این صدا را اگر می بینید باغم توام است، از آن است که خاستگاه دنیایی آن، این اقتضا را داشته است. گاه از آن جاست که خود را در (شهر پیامبر) چنان بی کس می بینید که گوید: آیا در این دیار هیچ مسلمانی نیست که مدافع ما باشد؟
و گاه خود را بین در و دیوار، در فشار دست ستم می بیند، و گاه امام زمان خود را کت بسته و محکم پیش چشم می نگرد. و گاه صورت خود را کبود، و گوشواره اش را افشان بر خاک، احساس می کند. و بالاخره گاه از (بیت الا حزان) آوا به عالم در میدهد. همچون ابراهیم، بر فراز (مقام) که (اذن فی الناس…) و عاقبت از آن جا که بر ویرانه (بیت الا حزان) ناظر است و (آخرین کلامها) از او فرو می ریزند همچون کلام پر درد همسر او، که: هذه شقشقه هدرت.
این خاستگاه دنیایی سخن او است که غم آلوده است. و او (وجود معنایی) بود که پیش از نمایش خلقت در (نمود) قرار گرفت. او یک ظهور در (دنیا) داشت که اهل زمانه اش، قدر و والایش را حق شناسی نکردند، اما اثر وجودش، جان هر که را (اهل) بود، جان شد، و زندگی شد و شور شد و ولایت شد، که در دلها نوشته اند و به سطر و دفتر انعکاس یافته اند.
بسم الله الرحمن الرحیم (انا اعطیناک الکوثر، فصل لربک و انحر، ان شانئک هو الابتر، صدق الله العلی العظیم.
فهـرست مطالـب
عنوان | صفحه | |||
تقدیم ..................................................................................................................................................... | ج | |||
تقدیر و تشکر ......................................................................................................................................... | د | |||
چکیده ..................................................................................................................................................... | هـ | |||
مقدمه ..................................................................................................................................................... | 1 | |||
کلیات ..................................................................................................................................................... | 4 | |||
فصـــل اول: امام سجاد (عَلیهِ السّلام) و عاشورا |
| |||
بخش اول : بیوگرافی مختصری از زندگی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) | 15 | |||
ولادت علی بن الحسین (عَلیهِ السّلام)..................................................................................... | 15 | |||
نام گذاری امام سجاد (عَلیهِ السّلام)........................................................................................ | 16 | |||
کنیه و القاب امام سجاد (عَلیهِ السّلام).................................................................................... | 17 | |||
دوران کودکی ................................................................................................................................ | 19 | |||
دوران نوجوانی .............................................................................................................................. | 20 | |||
مادر امام سجاد (عَلیهِ السّلام).................................................................................................... | 22 | |||
همسر و فرزندان امام (عَلیهِ السّلام).......................................................................................... | 24 | |||
قیام زید .......................................................................................................................................... | 25 | |||
شهادت امام سجاد (عَلیهِ السّلام).............................................................................................. | 27 | |||
بخش دوم : بررسی نقش امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در عاشورا ....................................... | 28 | |||
حرکت امام حسین (عَلیهِ السّلام) از مدینه ............................................................................ | 28 | |||
بیماری امام سجاد (عَلیهِ السّلام).............................................................................................. | 30 | |||
عدم توان مبارزه ........................................................................................................................... | 31 | |||
نشانه های جهاد در سیره امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در عاشورا ......................................... | 32 | |||
علل عدم قتل امام (عَلیهِ السّلام)............................................................................................... | 35 | |||
| 35 | |||
فصــل دوم: امام سجاد (عَلیهِ السّلام) و کاروان اسراء |
| |||
تبیین نقش امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در اسارت ............................................................................ | 38 | |||
| 38 | |||
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در مجلس یزید ........................................................................................ | 43 | |||
خطبه امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در مسجد اموی ........................................................................... | 45 | |||
خواب دیدن همسر یزید و نجات اهل بیت (عَلیهِ السّلام) از شام ............................................... | 51 | |||
بازگشت به مدینه .................................................................................................................................. | 52 | |||
خطبه امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در مدینه ....................................................................................... | 54 | |||
|
| |||
فصـــل سوم: عبادت و امام سجاد (عَلیهِ السّلام) |
| |||
بخش اول : دعا و مناجات امام (عَلیهِ السّلام) ....................................................................... | 59 | |||
عبادت امام سجاد (عَلیهِ السّلام)............................................................................................. | 59 | |||
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در محراب عبادت و معنویت ....................................................... | 60 | |||
نماز امام سجاد (عَلیهِ السّلام) ابلاغگر پیام شهیدان............................................................... | 63 | |||
علی بن الحسین سید الساجدین .............................................................................................. | 63 | |||
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) و عبادت ........................................................................................... | 65 | |||
عبادت و آتش ............................................................................................................................... | 67 | |||
سقوط فرزند در چاه .................................................................................................................... | 67 | |||
امام و عبدالملک سروان .............................................................................................................. | 67 | |||
امام در مسجد کوفه ..................................................................................................................... | 69 | |||
بخش دوم : صحیفه سجادیه ......................................................................................................... | 70 | |||
تعریفی از صحیفه سجادیه ..................................................................................................... | 70 | |||
شرح صحیفه سجادیه .............................................................................................................. | 73 | |||
سند و رجال صحیفه سجادیه ................................................................................................ | 74 | |||
ابعاد صحیفه .............................................................................................................................. | 83 | |||
|
| |||
فصــل چهارم: سیاست و امام سجاد (عَلیهِ السّلام) |
| |||
بخش اول : با چه سیاستی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) از عاشورا به نفع اسلام استفاده کرد | 90 | |||
| 90 | |||
زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا ...................................................................................... | 90 | |||
جهاد در لباس اسارت ............................................................................................................... | 93 | |||
افشاگریها ....................................................................................................................................... | 94 | |||
بیان علل ........................................................................................................................................ | 95 | |||
بخش دوم : سیاست و برخورد امام سجاد(عَلیهِ السّلام)با حکومت های وقت .......... | 96 | |||
برنامه سیاسی کوتاه مدت ...................................................................................................... | 96 | |||
زندگی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در خلافت یزید .............................................................. | 99 | |||
واقعه اسفبار حرّه ..................................................................................................................... | 99 | |||
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در واقعه حرّه ............................................................................... | 103 | |||
تحلیلهای نادرست ................................................................................................................... | 105 | |||
یزید و هجوم به مکه ............................................................................................................... | 110 | |||
دوران معاویه بن یزید .............................................................................................................. | 105 | |||
دوران مروان بن حکم ............................................................................................................. | 117 | |||
انحطاط دینی و سیاسی مردم .............................................................................................. | 119 | |||
دوران حکومت سیاه عبدالملک ............................................................................................. | 120 | |||
برخوردهای امام سجاد (عَلیهِ السّلام) با عبدالملک ........................................................... | 122 | |||
دوران ولید بن عبدالملک ....................................................................................................... | 124 | |||
شیوه امام در افشاگری علیه حاکمان ناصالح ..................................................................... | 125 | |||
نتایج ....................................................................................................................................................... | 128 | |||
پیشنهادات .......................................................................................................................................... | 134 | |||
فهرست منابع و ماخذ ...................................................................................................................... | 136 | |||
مقدمــه
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) ، چهارمین پیشوای شیعه و ششمین آفتاب آسمان عصمت و طهارت است که در بحرانی ترین شرایط تاریخ اسلام عهده دار امر امامت امر گردید و قافله اسلام را از تاریکی های دوران حکومت بنی امیه به سلامت عبور داد و شیعه را از نابودی مصون داشت .
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در روزگاری می زیست که همه صدا ها خاموش شده بود و امویان دارهایی را که برافراشته بودند همچنان نگه داشته و خون های مطهری را که ریخته بودند نمی شستند تا درس عبرتی باشد برای همه آنان که هنوز نفسی در سینه دارند و زمزمه ی زیر لب ، تا مبادا لب به سخن بگشایند و دودمان اموی را بر باد دهند .
آری ، امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در چنین روزگاری قافله سالار راهیان نور شد . قافله ای که ضربات سهمگینی بر پیکرش وارد شده و امویان این قافله را نابود شده می پنداشتند .
وقتی نگذاشتند که امام سجاد (عَلیهِ السّلام) ، بعد از واقعه عاشورا ، ندای حقیقت را بر فراز منبر جدش رسول الله (ص) فریاد کند آن امام همام در دل شب با دعا و نیایش ، عالی ترین روز دینداری و حق طلبی را به یارانش ابلاغ کرد . و باران نیازهای شبانه اش ، صحیفه ای از معارف و رهنمود ها و درس ها تدارک دید و با سجده های طولانی اش قیامها را شکل بخشید .
زمانی که دشمن اجازه نداد او درمیان یارانش و در جمع پیروانش حضور علنی داشته باشد ، آن حضرت با خلوت خویش جمع امویان را ضعیف ساخت و آرامش آن ها را بر هم زد ! به راستی که امام سجاد (عَلیهِ السّلام) محراب نیایش را میدان مبارزه با سیاست ها و تبلیغات امویان تبدیل کرد و از دعا که نرم ترین شیوه گفتاری است حربه ای برنده علیه دشمنان دین و منکران ولایت پدید آورد . او در مجلس یزید که خونخوارترین و بی رحم ترین بیدادگاه تاریخ بود با چنان شهامت و شجاعتی از حریم شهیدان کربلا دفاع کرد که نجوای سخنانش برای همیشه در گوش زمان و تاریخ باقی ماند.
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) ، در آن مجلس و نیز در بقیه عمر خویش با منش و رفتار خود برای همه ی دشمنان به اثبات رسانید که در حلم ، علم ، فصاحت ، شجاعت مانند اجداد طاهرینش سرآمد خلق است . از آن پس هرگاه صدای نیایش امام سجاد(عَلیهِ السّلام) بلند می شد همه درد ها و رنجهایی که از سوی غاصبان ولایت و خلافت بر خاندان عصمت رفته بود پدیدار می گشت .
از نوای گرم و مهربان دعاهایش چیزهایی زیادی می توان دریافت ، ندای توصیه ی رسول خدا (ص) ، صلابت امیرالمونین علی (عَلیهِ السّلام) و رنجهای حسن بن علی (عَلیهِ السّلام) و مظلومیت های حسین (عَلیهِ السّلام) سالار شهیدان کربلا .
و اکنون به شناخت ابعاد وجودی آن زینیت بخش تقوا پیشگان می نشینیم . بدان که امید که مائده امداد های الهی ، در این مسیر یاری و توانمان بخشد .
فصل اول
بیوگرافی مختصری از زندگی امام سجاد (عَلیهِ السّلام):
این فصل شامل ولادت ، کنیه و القاب ، مادر و همسر و فرزندان و دوران کودکی ، نوجوانی و جوانی امام (عَلیهِ السّلام) می شود . در کل زندگینامه امام سجاد (عَلیهِ السّلام) را به صورت خلاصه ذکر کرده ایم .
فصل دوم
تبین نقش امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در عاشورا که به برکت امام حسین (عَلیهِ السّلام) به سوی کربلا ، بعد از آن به بیماری امام (عَلیهِ السّلام) که نقش زیادی در زنده ماندن امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در واقعه عاشورا داشت که آن یک تقدیر الهی برای استمرار امامت در جامعه اسلامی بود اشاره کرد . و رنج و مصیبت هایی که امروزه در روز عاشورا بر امام سجاد (عَلیهِ السّلام) وارد شده حضور آن حضرت در قتلگاه پرداختیم .
فصل سوم
بررسی نقش امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در اسارت :
در اینجا همراه می شویم با کاروان اسراء و با کاروانسالار آن ، امام سجاد (عَلیهِ السّلام) و با آن بزرگوار منزل به منزل می رویم و حوادث آن دوره را ورق می زنیم . در کوفه شهر مردمان حیله و ریا و در شام در مجلس یزید ، خونخوارترین و ستمکارترین عنصر تاریخ در مدینه شهر رسول خدا ، شهر نور.
فصل چهارم :
دعا و مناجات امام (عَلیهِ السّلام) بررسی عبادت های امام سجاد (عَلیهِ السّلام) ، بیان خضوع و فروتنی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) و حضور قلب آن حضرت در نماز و بیان نمونه هایی از عبادت های آن حضرت
فصل پنجم
توضیحی پیرامون صحیفه سجادیه :
همان کتابی که انجیل اهل بیت و زبور آل محمد لقب گرفت . در این فصل ابتدا تعریفی از
صحیفه سجادیه آورده ایم و به شرح های نگاشته شده بر صیحفه و سند و رجال آن پرداختیم و در ادامه امتیازات صحیفه سجادیه را متذکر شده ایم و در نهایت ابعاد صحیفه را ذکر کرده ایم
فصل ششم :
با چه سیاستی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) از عاشورا به نفع اسلام استفاده کرد :
در این فصل به پیام رسانیها و سیاست امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در زنده نگه داشتن یاد عاشورا را
اشاره کردیم . امام به دلیل اینکه واقعه عاشورا از اذهان پاک نشود ، به افشاگری و بیان علل قیام امام حسین (عَلیهِ السّلام) می پرداخت .
فصل هفتم
سیاست امام سجاد (عَلیهِ السّلام) با حکومت های وقت :
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) با یزیدبن معاویه بن یزید ، مروان بن حکم ، عبدالملک بن مروان ، ولید بن عبدالملک هم عصر بود . با هریک از این حاکمان و ویژگی های حکومتی آن ها را به صورت جداگانه توضیح دادیم و در مورد واقعه اسفبار حره ، هجوم یزید به مکه و فتنه ابن زبیر و برخورد امام سجاد (عَلیهِ السّلام) با هریک از این ها مطالبی را در این فصل گنجاندیم .