معماری یونان در دوره ی کلاسیک
قسمتهایی از متن:
معماری دوره کلاسیک:
این عصر دوران ثبات و شکوفائی تمدن و هنر یونان است. قرن پنجم
و چهارم را باید بهترین ایام تحول و تکامل معماری یونان به شمار آورد. این دوره با
عظمت، پس از پیروزیهای درخشانی آغاز، و با اقدامات کشور گشایانه ی اسکندر مقدونی
پایان پذیرفت. این فصل از حیات یونان نتیجه و مولود دوران باستانی و مقدمه دوران
هلنیستی بوده است. دوران کهن با آن که دوران کار و ابتکار محسوب می شد، ولی آثار
جوانی و ناآزمودگی از آن هویدا بود و در دوران هلنی که از لحاظ انتشار تمدن در دنیا
اهمیت شایانی یافت. علائم پیری و مهجوری در آن به چشم می خورد. در صورتی که در
فاصله میان این دو دوره یعنی در دوره یونان کلاسیک جز موازنه . اعتدال و هماهنگی
چیزی دیده نمی شود.
هنر دوره کلاسیک که چکیده تاثیرات اجتماعی و مذهبی یک ملت است در نهایت کمال و
پختگی عرضه شده در هنرهای باستانی جای ویژه ای را به خود اختصاص داده است.
یونانیان موفقیت و پیروزیهای خود را در جنگها مرهون خدایآن می دانستند و همین مسئله
درهنر و معماری سرزمین شان کاملاً محسوس است.
در عصر کلاسیک با اینکه پس از جنگلهای ایران و یونان فترتی در هنرها حاصل شده بود
اما با عبور از مرحله گذرا یونانیان در جوانب مختلف هنر به ویژه در معماری و پیکر
تراشی فعالیتهای چشمگیری را آغاز کردند. هنرمندان این عصر پدید آورندگان آثاری شدند
که نه پیش از آن و نه در عصر هلنی به آن دست یافته بودند. مرکز فعالیتهای هنری این
دوره در شهر آتن بوده است . آتنیها که گرد آوری تکه سنگهای پراکنده آکروپلیس آتن را
پس از ویرانی شهر در سال 480 ق . م کسر شاءن خود می دانستند ، به رهبری پریکلس نیرو
و استقلال جدیدشان را با باز سازی کامل آکروپلیس که در واقع یکی از بزرگترین پروژه
های ساختمانی جهان باستان تا پیش از روزگار رومیان بود، به جهانیان نشان دادند
پلوتارک یکی از مورخین یونانی در 500 سال پس از باز سازی آکروپلیس می نویسد:
«کارهای پرویکلس مخصوصاً از این لحاظ ستودنی اند که شتابان ساخته شده اند، برای
آنکه قدرتهای جدید دوام بیاورند زیرا هر کار خاصی که او انجام می داد بی رنگ حتی در
آن زمان که تازگی داشته عنوان کاری باستانی شناخته می شد و دلیلش زیبایی و ظرافت آن
کار بود و با این حال کار مزبور از لحاظ نیرو و تازگیش، امروز نیز چنین است. که
گوئی تازه انجام شده است. در آن کارها گونه ای شکفتگی و تازگی وجود دارد که غبار
گذشت زمان را از چهره شان می زداید.»
....
مساجد
مساجد مهمترین بناهای مذهبی هر شهر و روستا هستند که همواره نقش مهمی در زندگی
مسلمانان داشته اند. اقامه نماز جمعه, مراسم مذهبی, ایراد خطبه ها و تدریس در مساجد
انجام می گرفت؛ زیرا مسجد بهترین مکان برای ابلاغ فرامین حکومت به مردم بود.
کتیبه های باقیمانده بر دیوار بعضی از مساجد(مسجد جامع قزوین و مسجدجامع کاشان)
حاوی وقف مکانهایی برای برای توسعه و تعمیرات مساجد از طرف واقف یا حکمران است.
اغلب مساجد در مرکز شهرها, نزدیک بازارها و محدوده دارالحکومه ساخته می شدند و اگر
شهری به بیش از یک مسجد نیاز داشت, مساجد دیگری از طرف حکومت یا افراد خیر
احداث می شد. اهمیت مساجد در شهرها به حدی بود که اگر شهری مسجد جامع یا آدینه
نداشت, اهمیت شهری هم نداشت. در صدر اسلام مساجد نقشه های ساده ای داشتند, ولی در
طول زمان با طرحهای گوناگون و تزیینات مختلف, نقشه ها پیچیده شدند.
درنقشه مساجد, از قرن چهارم هجری دگرگونیهایی به وجود آمد و بر اساس آن, مساجد
متفاوت در شهرها احداث شد. مهمترین نقشه هایی که در مساجد به کار گرفته شده, شامل
یک ایوانی, دو ایوانی, چهار ایوانی, و ترکیب چهار طاقو ایوان بوده که معماران دوره
اسلامی آنها را از شیوه های معماری عهد اشکانی و ساسانی اقتباس کرده اند. مثلاً
نقشه چهار ایوانی ـ در ساخت بسیاری از بناها ـ الهام گرفته از نقشه کاخ آشور, متعلق
به زمان اشکانیان است.
معماران دوره اسلامی مسجد را به شیوه های گوناگون می آراستند. در هر دوره یکی از
عناصر تزیطنی در آراستن مساجد متداول بوده است؛ برای مثال در عهد سلجوقیان
آجرکاری, در عهد ایلخانیان گچبری و در عهد تیموریان و صفویان کاشیکاری رواج بیشتری
داشته است و در مواردی نیز تزیینات آجرکاری, گچبری و کاشیکاری با هم به کار گرفته می شد.
....
مقاله شهرسازی در یونان باستان
فهرست:
نگرشی بر تاثیر طبیعت بر معماری شهرهای باستان
ارتباط شهرسازی مصریان با یونانیان باستان
تاثیر معماری یونان بر شهرسازی ایران باستان
پارتیان یونانی و تاثیر آنان بر شهر نشینی و معماری ایرانیان
شهرداری و شهرسازی در یونان باستان
..............................................................................
بخشهایی از متن:
نگرشی بر تاثیر طبیعت بر معماری شهرهای باستان
· دوران باستان، بینالنهرین 3500 سال قبل از میلاد
· میان دو رود، جلگه فرات و دجله جلگهی حاصلخیزی وجود دارد که پهنههای تمدن انسانی شناخته میشود.
· در دوران باستان این سرزمین رابطهی ستایشآمیز با طبیعت مبین نوع ارتباط انسان با طبیعت پیدامونش بوده.
1- احترام به محیط طبیعی و تقدیس آن، انسان را موظف میساخت که تمامی فعالیتش را با طبیعت هماهنگ سازد.
2- تقدیس طبیعت، موجب میشد که انسان خود را نگهبان بپندارد، تمامی عملیاتش را با عناصر آن(خطوط، نور و رنگهای طبیعت) همگون و هماهنگ سازد.
3- زمین به عنوان زمین مادر منبع و منشاء تمامی خوبیها و زایش و بقای هستی تلقی میشد.
4- آب نیز عنصری برای تولید و بقا محسوب میشد و برای رویاندن و ایجاد خنکی به کاری رفت و اهمیت تمثیلی و معنوی داشت.
5- تجلی این اعتقادات در باغهای معلق یا پردیسهای بابل میباشد. که در امتداد دیوارهای شهربابل در زمینهای حاصلخیز به صورت یکسری از تراسهای مشجر روی یکدیگر ساخته شده بود و روی هر یک از این تراسها گونههای گیاهی متفاوت کاشته شده بود.
6- این باغها دارای محوری بودند که با دو ردیف درخت احاطه شده بود و از میان آنها جوی آبی میگذشت.
...
ورود اسکندر و تاثیر یونانیان بر معماری و شهر سازی ایرانیان
اسکندر با اتحاد دولتشهرهای پراکنده یونانی توانست به سیادت هخامنشیان بر جهان متمدن آن روزگار پایان دهد. اسکندر آن اندازه فراست داشت تا بداند حفظ سرزمین مغلوب با تکیه بر قدرت و نژاد یونانی میسر نیست و برای دستیابی به این هدف بر آمیزش قوای یونانی و ایرانی تکیه داشت. این امر که نامه تنسر آن را نتیجه رایزنی او با فیلسوف مشهور یونانی، ارسطو، ذکر کرده است، موجب ایجاد ساختمان سیاسی جدیدی به نام ملوک الطوایفی در ایران شد که تا چند قرن دوام آورد. سازمانی که البته ساخت اجتماعی آریاییان باستان مستعد پذیرایی از آن بود. اما جانشینان سلوکی اسکندر سیاست دیگری در پیش گرفتند. آنان ساخت شهرهای خود فرمان یونانی (پولیس )را بر ساختار اجتماعی ایران باستان تحمیل کردند. آنان دیگر سیاست اختلاط نژادها را که دلخواه اسکندر بود، ادامه نداده، از مجموع بخشهای شاهنشاهی عنصری ایجاد کردند که به آنها نزدیک و نسبت به ایشان وفادار باشد. به همین رو ایجاد شهرهای یونانی نشین در سراسر حوزه سرزمین های آریایی، از بلخ و بخارا تا بین النهرین، در دستور کار سلوکیان قرارگرفت. ایشان البته به تعمیر مجدد شهرها نیز همت گماشتند. اما به هرحال هدف آنان استحاله فرهنگ ساکنان بومی در فرهنگ هلنی بود. شهرهای بنا شده در روزگار سلوکیان را به 4 دسته تقسیم کرده اند:
شهرهای نوبنیادی یونانی عموماً شهرهای نظامی بودند، اما سلوکیان محتاج آن بودند که برای بقای شهرها، جماعتی از سکنه مختلط یونانی، مقدونی، آسیای صغیر و ایرانی را در آن اسکان دهند. بنابراین شاید شهر، به معنای رایج، حاصل مساعی سلوکیان باشد.