بهداشت از دیدگاه احادیث پیامبر و امامان
قسمتهایی از متن:
مقدمه
از آنجا که رعایت بهداشت در حفظ سلامت انسان تاثیر بسزایی دارد و انسان سالم بهتر می تواند به وظایف فردی و اجتماعی که دین برای او معین نموده عمل کند بنابراین تأکید و توصیه بر رعایت بهداشت و راهنمایی جهت مداوای امراض گوناگون و ذکر خواص میوه ها و سبزیجات و غذاهای مختلف از اموری است که مکرراً در سخنان برخی از معصومین (ع) به چشم می خورد. هرچند انبیاء و اولیاء از سوی خداوند به عنوان اطبای روحی و قلبی مردم و نجات دهنده آن ها از ظلمت گمراهی و هدایت به سوی بندگی خدا معرفی شده اند، اما این بزرگان در شرایط مقتضی جهت حفظ سلامت پیروان خود نکات زیبایی را بیان فرموده اند. و در این زمینه کتب مختلفی در ارتباط با فرمایشات طبی و بهداشتی معصومین (ع) به رشته تحریر در آمده است. از جمله: طب الصادق و طب الرضا.
با توجه به اهمیت این موضوع حدود پانصد حدیث بهداشتی از معصومین جمع آوری و در این مقاله ارائه شده است. در پایان مقدمه حکایت جالبی از طبابت ویژه حضرت علی (ع) نقل می شود:
داروی گناهان:
روزی حضرت علی (ع) از یکی از کوچه های بصره می گذشت. جمعیت فراوانی دید. نزدیک رفت در میان جمعیت جوانی خوشرو دید که با لباسی پاک و آراسته و با متانت و هیبتی مخصوص روی چهارپایه ای نشسته و مردم یکی یکی به او مراجعه می کردند. در میان مراجعین کسانی بودند که شیشه هایی در دست داشتند و به او نشان می دادند. ...
...
رهنمودهای امام علی (ع) :
1- دوا با معده شما آن می کند که اسید با مس، هم زنگ آن را از بین می برد و هم خود آن را می کاهد.
2- شکم خود را مقبره حیوانات نسازید.( زیاد گوشت خواری نکنید. )
3- طعام خوردن انبیاء بعد از نماز عشاست پس غذا خوردن در آن وقت را ترک نکنید که ترک آن ویران کننده بدن است.
4- هنگام غذا خوردن خدا را یاد کنید و هنگام خوردن غذا سخن یاوه نگویید. زیرا آن نعمتی از نعمتهای الهی است که شکر و حمدش بر شما واجب است.
5- من ضامن شدم برای کسی که بر طعامش نام خدا را ببرد آن غذا اذیتش نکند.
6- نان را حرمت کنید که خدای عزوجل آن را از برکات آسمان نازل کرده و آن را از برکات زمین بیرون آورده است. عرض شد: اکرامش چیست؟ فرمود: با کارد بریده نشود و بر زمین نیفتد و با بودن آن منتظر غذای دیگر نباشید.
7- غذای داغ را بگذارید سرد شود. ( بعد میل کنید ) زیرا نزد رسول خدا داغی آورند. فرمود: بگذارید تا سرد شود و خوردنش ممکن باشد. خداوند به ما آتش طعام نداده است و برکت در چیزی است که سرد باشد و آنچه داغ است بی برکت است.
8- بر تب دار آب سرد بریزید که گرمی تب را خاموش می کند.
9- بهترین سحری روزه دار سویق است با خرما ( مقصود آش است.)
10- یکی از پیامبران به خدای عزوجل از ضعف امتش شکایت کرد خدا امر فرمود که گوشت با شیر بخورند. پس از آن نیرویشان افزوده شد.
11- بر شما باد به خوردن هریسه، که تا چهل روز نیروی عبادت می دهد و از جمله مائده هایی است که خداوند عالمیان بر حضرت رسول (ص) نازل فرمود. ( ظاهراً هریسه غذایی مرکب از گوشت با گندم یا حبوبات پخته است که در پخت آش مصرف می شود.)
مقاله آثار مهر و محبت به دیگران از نگاه احادیث و روایات
از امام باقر (علیه السلام) از پدرانش، از علی (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: همنشینی با بدان موجب سوء ظن به نیکان می شود و همنشینی با خوبان بدان را به خوبان می پیوندد و همنشینی فجار با نیکوکاران فجار را به نیکان ملحق می کند پس کسی که وضع او بر شما مشتبه باشد و دین و روش او را نشناسید به معاشرین او نگاه کنید. پس اگر معاشرین او اهل دین خدا بودند او نیز بر دین خدا است و اگر بر دین خدا نبودند پس هیچ بهره در دین خدا برای هیچیک از آنان نیست همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمود:
کسی که ایمان به خدا و روز آخرت دارد پس با کافر برادری نمی کند و با فاجر رفت و آمد نمی نماید و کسی که با کافری پیوند برادری ایجاد کند یا با قاجری رفت و آمد نماید فاجر و کافر بوده است.
اصولاً مردمی که مهر و محبت ندارند و جاذبه ندارند افراد ناقصی هستند. امیر مومنان علی (علیه السلام) می فرماید: ناتوان ترین مردم کسی است که از دوست یافتن ناتوان باشد و از او ناتوانتر آنکه دوستان را از دست بدهد و تنها بماند.
یکی از بزرگترین امتیازات مذهب تشیع بر سایر مذاهب این است که پایه و زیر بنای اصل آن بر محبت بنا نهاده شده است، از اولین روز دعوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که این مذهب پایه گذاری شد زمزمه محبت و دوستی علی (علیه السلام) در کار بود و دوستی امیر مومنان (علیه السلام) امتیاز شیعیان بود و بقدری شیعیان در محبت امیر مومنان ثابت قدم و استوار بودند که آن حضرت (علیه السلام) می فرمود:
اگر با این شمشیرم بینی مومن را بزنم که با من دشمن شود، هرگز دشمنی نخواهد کرد. و اگر همه دنیا را بر سر منافق بریزم که مرا دوست بدارد، هرگز مرا دوست نخواهد داشت. زیرا که این مطلبی است ثابت و بر زبان پیامبرانی جاری گشته که گفت:
یا علی: مومن تو را دشمن ندارد و منافق تو را دوست نمی دارد. از این رو وقتی یکی از دوستان امیرالمومنین (علیه السلام) که مردی با فضیلت و ایمان بود، متاسفانه از روی لغزشی که از وی انجام گرفت و می بایست حد بر او جاری شود امیرالمومنین (علیه السلام) به عنوان حد دزدی، پنجه راستش را برید و به دست چپش داد. او در حالی که قطرات خون از دستش می چکید می رفت. در بین راه ابن الکواء خارجی آشوبگر، خواست از این جریان به نفع خوارج و علیه علی )علیه السلام) استفاده کند، با قیافه ای ترحم آمیز جلو رفت و گفت کی دستت را برید؟! او به جای اینکه ازعلی (علیهالسلام) مذمت و یا شکوه کند گفت:
دستم را برید آن کس که آقای جانشینان پیامبران، پیشوای سفیدرویان قیامت، ذی حق ترین مردم نسبت به مومنان، علی بن ابی طالب، مبارز شجاعان، انتقام گیرنده از جهالت پیشگان، بخشنده زکات،… .
مقاله نگاهی به علم از دیدگاه قرآن و احادیث در 34 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
مقدمه
علم در قرآن
ارزش علم
اهمیت علم
جایگاه علم
آثار برکات علم
انواع علم
بهترین علم
منابع
چکیده
این مجموعه که پیش رویتان قرار دارد، کاری است تحقیقاتی در مورد علم، این مقاله تحقیقاتی علم را از منظر قرآن و احادیث و روایات مورد بررسی قرار داده است. همه ما می دانیم که علم و دانش از اهمیت و جایگاه ویژه ای در دین و آئین ما برخوردار میباشد آیات فراوان و احادیث و روایات زیادی در این مورد نقل شده است؛ از طرف دیگر علم و دانش استوارترین وسیله ای است که امور اجتماعی و وضعیت زندگی ما را به خوبی اداره میکند و بر آدمی لازم است که تا آن جا که توانایی دارد در این راه قدم بگذارد و از این نعمت الهی که به ما ارزانی شده به نحوه شایسته بهره ببرد. به همین خاطر هدف این مجموعه اینست که تا جایی که امکان دارد جایگاه و ارزش و اهمیت علم را از طریق آیات و روایات و همچنین احادیث برای خوانندگان آشکار سازد. این مقاله از هفت قسمت تشکیل شده است و در هر قسمت آیات و احادیث مربوط به آن نقل شده است. به عنوان مثال قسمت اول در مورد علم در قرآن است. در این قسمت آیاتی از قرآن کریم که مربوط به علم میشود جمع آوری شده است و در این بخش نوشته شده است و یا مثلاً در قسمت جایگاه علم، احادیث و روایات مربوط به این بخش از منابع مختلفی جمع آوری شده است و در این قسمت نوشته شده است. در واقع هدف کلی این مجموعه این بوده است که علم که اینهمه در موردش تأکید شده است را از جنبه های مختلف به خوانندگان عزیز بشناسد. این چند جمله چکیده ای بود در مورد معرفی این مجموعه مقاله که انشاء ا… مطالعه خواهید کرد.
مقدمه
علم چیست؟ اگر به ظاهر کلمه نگاه کنیم از سه حرف ساده تشکیل شده است. اما همین کلمه ساده در خودش معنای وسیع و گسترده ای دارد. علم در فرهنگ دهخدا به معنای دانستن، تعیین کردن، دریافتن، ادراک، استوار کردن، انفاق، معرفت دقیق و با دلیل بر کفیات مهینه و یا حضور معلوم نزد عالم، دانست و یقین، معرفت و هر چیز دانسته، دانش و آگاهی و معرفت و شناسائی، هنر، فضل، به کار رفته است. در فرهنگ دهخدا در بعد از معنای علم سخنانی از شاعران و بزرگان ادبی در این مورد بیان شده که به اختصار چند مورد از آنها را ذکر می کنیم. مثلاً ابوالفضل بیهقی گفته: ما را از علم خویش بهره دادی و هیچ چیز دریغ نداشتی تا دانا شدیم. یا در کتاب کلیله و دمنه آمده است، طلب علم و ساختن توشه آخرت از مهماتست خواجه عبدا… انصاری میگوید: علم بر سرتاج است و مال بر گردن غل ...
در فرهنگ دهخدا علم آموختن به معنای تعلیم دادن دانش، یاد دادن علم به دیگران آمده است. در ادامة این مطلب سنائی شاعر بزرگ گفته است و چو علم آموختی از حرص آنکه ترس، کاندر شب- چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر برد کالا.
در فرهنگ دهخدا علم دارای تقسیمات زیادی است که به چند نمونه از آنها به صورت فهرست وار اشاره میکنم. علم احجار، علم اخلاق، علم ادب، علم ادیان، علم استخراج (بیان احکام به واسطه قواعد نجومی یا رملی)، علم انشاء (مطالب را نیکو و فصیح نوشتند)، علم اندازه (هندسه)، علم با کار (علمی که عمل شود)، علم بدیع، علم بلاغت هر چند مورد دیگر، … اگر بخواهیم همة آنها را ذکر کنیم در اینجا نمی گنجد.
علم در فرهنگ معین هم علاوه بر معناهایی که در فرهنگ دهخدا آمده است به معنای ادراک مطابق یا حصول صور اشیا نزد عقل چه آنکه نفس معلوم باشد که علم حضوری است و یا به واسطة معلوم باشد که علم حصولی است. علم نوریست مقتبس از مشکات نبوت در دل بنده مؤمن که بدان راه یابد بخدای یا به کار خدای یا به حکم خدای.
علم در فرهنگ معین هم تقسیمات به خصوصی دارد که به چند نمونه از آنها در ذیل اشاره شده است.
- آخرت (علمی که به فساد بودن فاسد نشود و آن علم تأمین سعادت آخرویست)، - اجمالی (علم به اشیا در مقام اجمال)، سیر اخلاق (علم اخلاق)، - ادنی (علم طبیعی)، - اعلی (علم الهی)، - اقوال (علم به قواعد سخن گفتن، - برهان (علم منطق) و …
اما خود علم در زبان فارسی و عربی بود و معنای متفاوت به کار برده میشود و غفلت از این دو نوع کاربرد اغلب به مطالعاتی عظیم انجامیده است، 1- معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است به همه دانستینها صرف نظر از نوع آنها علم می گویند و عالم کسی را می گویند که جاهل نیست. مطابق این معنا اخلاق، ریاضیات، فقه، دستور زبان، مذهب، زیست شناسی و نجوم همه علم اند و هر کس یک یا چند رشته از آنها را بداند عالم دانسته میشود.
- طلب علم بر هر فرد مسلمان فرضیه است، دانش را از محل خودش فراگیرید، و از اهلش بیاموزید، زیرا فرا گرفتن دانش از نظر خوشنودی خدا حسنه است، و طلب علم عبادت و مذاکره او تسبیح به کار بستن دو جهاد در راه خدا، و آموختن به جاهل صدقه و بذل علم به اهل دانش قربت و نزدیکی به خداست، زیرا علم راه حلال و حرام، و چراغ راه بهشت، و یار تنهائی، یونس وحشت و غربت، و سخنگوی خلوت، و رهنمای آشکار و پنهان، و سلاح بر دشمنان، و مزین پیش دوستان است، خدا مردمی را بر اثر علم بلند می گرداند، و آنان را در میان مردم سرافراز می فرماید بطوریکه آثار آنها مورد اقتصاد، و کارشان شاهد اقتداء و رأیشان پسندیده مردم با اهتداء خواهد بود. فرشتگان به دوستی آنها رغبت دارند، و با بالهای خود آنان را مس میکنند، دور نمازهای خود برکت از جهت ایشان می طلبند، هر خشک و تری، حتی ماهیان دریا و حشرات الارض و درندگان و چرندگان، از جهت آنان آموزش می خواهند مهمان زندگی آسودة دلها. از ظلمت نادانی و بینائی دیدگان از تاریکی نابینائی، و توانائی ابدان از سستی و ناتوانائی، علم است. دانش، بنده را به منازل اخیار، و مجالس ابرار، و درجات رفیعه دار می رساند و ذکر درد عالم معادل با ثواب روزه دار میباشد، و تدریس علم مطیع و فرمان بردار چه تعلیم خدا عبادت شود و بر اثر علم ایصال رحم نمایند، و راه حلال و حرام یابند، علم رهبری عملی است، و علم فرمانبردار اوست خدای سعادتمندان دانش عطا فرماید، و بر اشقیا حرام فرماید، نیکوئی باد آنکس را که خدای از خط دانشش محروم نفرموده.
(امام صادق علیه السلام- منیة المرید)
انواع علم
1- علم عبارت است از سه چیز و1- آیة محکمه یعنی علم به اصول عقاید [زیرا براهین و ادلة اصول عقاید عبارت از آیات محکم قرآن میباشد] 2- فرضیه عادله: یعنی علم اخلاق [که حد وسط افراط و تفریط در خوی و رفتار است]. 3- سنت پایدار یعنی علم احکام شریعت و مسائل حلال و حرام و ماسوای این سه چیز نوعی آگاهی زائد و بی ارزش میباشد.
(رسول اکرم (ص)- آداب تعلیم و تربیت در اسلام)
2- روزی رسول خدا (ص) به قصد رفتن به مسجد از خانه خارج شد و وارد مسجد شد و در آن جا با دو نشست و گردهم آیی مواجه شد یک گردهم آئی گروهی سرگرم کسب بصیرت دینی و علم آموزی بودند در نشست و گردهم آئی دیگر، دسته ای مشغول دعا و درخواست از خداوند بودند، پیغمبر فرمود: این دو نشست و گردهم آئی در جهت خیر و سعادت قرار دارند، چون گروه اخیر، خدای را می خوانند و آن گروه اول سرگرم فراگرفتن بینش و دانش هستند و می خواهند دانش و آگاهی دینی خود را از رهگذر تعلیم به دیگران منتقل سازند. [با وجود اینکه هر دو گروه در مسیر فضیلت گام برمی دارند معهذا] گروه اول بر گروه دوم مزیت دارند [من که پیامبر شما هستم] بخاطر تعلیم [حقایق و نشر آگاهی] مقام رسالت را بر عهده گرفتم. [ و هدف مثبت من ایجاد بینش و تعلیم حقایق بوده است] سپس آن حضرت در جمع گروهی نشست که سرگرم دانش اندوزی و علم بوده اند [و با این رفتار الگوپرداز خود، دو نشست مذکور را ارزیابی فرموده و بدینوسیله برتری علم را بر عبادت و دعا، عملا اعلام نمود.].
(روایتی از پیامبر (ص)- آداب تعلیم و تربیت در اسلام)
3- همانا در علمی که فهم نباشد خیری نباشد. همانا در خواندنی که تدبر نباشد خیری نباشد، همانا در عبادتی که تفکر نباشد خیری نباشد.
(امیرالمومنین امام علی (ع)- اصول کافی، ج 1)
4- پائین ترین علم همان است که منحصر در زبان است و بالاترین علم آن است که در اعضا و جوارح و ارکان وجود آدمی اشکار می گردد. (امام علی علیه السلام- نهج البلاغه)
5- سلیم گوید شنیدم امیرالمومنین را که از رسول خدا (ص) خبر می داد که آن حضرت در سخنش می فرمود مردم دانشمند دو قسمند: دانشمندی که علم خود را به کار بسته و این رستگار است و دانشمندی که علمش را کنار گذاشته و این هلاک شده است همانا دوزخیان از بوی گند عالم بی عمل در اذیتند و میان دوزخیان ندامت و حسرت آن کس نعمت تر است که در دنیا بنده ایرا به سوی خدا خوانده و او پذیرفته و اطاعت خدا کرده و خدا به بهشتش درآورده است