مبانی نظری و پیشینه پژوهش استرس و سن ( فصل دوم پایان نامه )
در 62 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: پایان نامه و فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع استرس و سن:
مقدمه
استرس جایگاه مهمی در مباحث روانشناسی دارد و روانشناسان چگونگی واکنش به عوامل استرسزا را از دیدگاههای مـختلف مـورد بحث و بررسی قرار دادهاند. هانس سلیه (1976) استرس را یـک واکـنش به محرکهای محیطی تعریف میکند. به اعتقاد لازاروس (1989) استرس حالت تنش روانی است که به وسیله رویدادها و فشارهای جسمانی، روانی و اجتماعی به وجود میآید. به بیان دیگر، هر محرکی کـه تـمامیّت زیستی، روانی و اجتماعی انسان را تـهدید کند، عامل اسـترسزا نامیده میشود و موجب استرس میشود. میتوان گفت کسانی که بیشتر در معرض عوامل استرسزا قرار دارند، برای ابتلاء به انواع ناراحتیهای جسمانی و روانی مستعدترند. تفسیر و ارزیابی ادارکی فرد از عامل استرسزا(استرسور)در شدت و میزان اثرگذاری عامل استرسزا در انـسان نـقش بهسزایی دارد (شفیع آبادی، 1384).
استرس به صورت پاسخهای متنوع بدنی(سردرد، سرگیجه، دردهای شکمی، بیخوابی، خستگی)، روانشناختی (نارضایتی از موقعیت موجود، اضطراب، تنش، بیقراری، افسردگی)، و رفتاری (استفاده از دارو، سیگار، داروهای اشتها آور) متجلی میشود. ازاینرو، در استرس علایمی نظیر بیم و نگرانی، نزدیک بودن خطر، ناتوانی در تمرکز حواس، احساس تنش، احساس ناتوانی در برخورد با موقعیتها و سعی در اجتناب از آنها، ناتوانی در گفتار و ناهماهنگی حـرکتی، تنش عـضلانی، افزایش ضربان قـلب و فشار خون، خشک شدن دهان، و تکرّر ادرار به خوبی مشهودند. لازم به یادآوری است که اضطراب و استرس رابطه نزدیکی دارند و اضـطراب بر اثر استرس حاصل میشود. هرچه کنترل فرد بر روی موقعیتها و محرکهای استرسزا بـیشتر باشد، کمتر مـضطرب مـیشود. به عبارت دیگر، فرد زمانی دچار اضطراب میشود که راهی برای کنار آمدن با عوامل استرسزا پیدا نکند. (شفیع آبادی، 1384).
فرد در برابر عوامل اسـترسزا (استرسورها) میتواند دو نـوع واکنش داشته باشد: اول پاسخ به صورت ناکامی که با علائمی نظیر سردرد، اختلالات معدهای، آشفتگی خـواب، فشار خـون بـالا، کهیر پوست و در نهایت با افسردگی همراه است. دومین نوع پاسخ به صورت اضطراب است که با احساس بـیکفایتی، نبود اطمینان، ابهام در تفکر، و گاهی هراس همراه است. اضطراب شدید با نشانههایی مانند تیک، کهیر پوست، تغییر صدا، و کـاهش وزن مشخص میشود(مارکیدس و کوپر ، 1989).
انسان در همهجا و در همهسنین در زمینههای گوناگون به نوعی دچار استرس و عوارض ناشی از آن است. همچنین مطالعات نشان داده است که نوع رویدادهایی که موجب استرس می گردد در سنین مختلف متفاوت خواهد بود. در پژوهش حاضر سعی بر این است که در مورد ویژگی دوره های مختلف زندگی و استرس های خاص آن دوره و روش های برطرف کردن آن بحث گردد.
دوران کودکی(تولد تا 12 سالگی)
آنچه افراد جامعه، در زندگی روزمره، کودکی می نامند برحسب جامعه و فرهنگی که به آن تعلق دارند متفاوت است. کودکی در ساده ترین بیان و به عنوان یک گستره سنی یکپارچه و متمایز از دوره های دیگر زندگی، به دوره ای که از تولد تا نوجوانی ادامه دارد اطلاق می گردد. دوره کودکی به سه دوره کوچکتر تقیسم می گردد:
الف) کودکی اول: کودکی نخست (از تولد تا حدود دو سالگی)
ب) کودکی دوم: کودکی میانه (ازدو تا شش-هفت سالگی)
ج)کودکی سوم: کودکی پایانی (از شش-هفت تا یازده – دوازده سالگی) (منصور، 1393).
کودکی اول(نوزادی و شیر خوارگی)
کودکی نخست به بخشی از کودکی اطلاق می گردد که از تولد تا زبان باز کردن ادامه دارد و به اعتبار فقدان طرفیت استفاده موثر از گفتار این دوره را می توان دوره پیش کلامی و به دلیل شکل گیری ساختهای ایجاد کننده امکان فهمیدن و فهماندن بدون استفاده از گفتار بنا بر سازه دریافت و واکنش براساس تجهیزات حسی-حرکتی، دوره حسی-حرکتی نامید(منصور، 1393).
حالات عاطفی کودک، ابتدا به احساس آسایش و عدم آسایش محدود می شود؛ یعنی زنمانی که در امر تغذیه کودک تاخیری افتد یا خیش باشد، برانگیخته می شود و واکنشهای عاطفی در کودک مشخص می شود. از زمانی که کودک در می یابد که وجود مادر برای ارضای نیازهایش ضروری استف اولین زمینه های آگاهی از عوامل اجتماعی نیز شکل می گیرد. در سه چهار ماهگی هیجان های خوشایند کودک به صورت شادی، خنده و صداهای مخصوص در مقابل محرک ها های مطبوع دیده می شود و اگر کودک را در اغوش بگیرند شادمان و ساکت می شود؛ یعنی نوع پاسخگویی به عوامل محیطی، ضمن بروز پاسخ های عاطفی مشاهده می شود(سیف و همکاران، 1392).
یک کودک طبیعی سه تا شش ماهه در مقابل چهره مادر یا افراد غریبه و یا حتی ماسک و مترسک لبخند می زند. در هشت ماهگی چهره اش با دیدن افراد غریبه تغییر می کند. در اواخر سال اول زندگی، پاسخ عاطفی ترس، گاه به صورت اضطراب کلی و گاه به صورت وحشت از غریبه، ترس از جدا شدن از مادر و ترس از صدای بلند بوضوح دیده می شود که بتدریج از بین می رود(سیف و همکاران، 1392).
براساس نظریه پیاژه در گستره دو سال اول زندگی، کودک به صورت فعال در بنا کردن ساختمانی توفیق حاصل می کند که محور اصلی دامنه های مختلف شکل گیری ها و دگرگونیهای روانی است. این ساختمان شناختی مراتب مختلف تحول است که کودک در زمینه عقلی تدارک می بیند و در چهارچوب روان بنه ها و کنش های درون سازی و برون سازی، از حد فعالیت های بازتابی کلی نخست و با گذار از به کارانداختن واکنش های دورانی نخستین و سپس واکنش های دورانی ثانوی به سطح کاربرد واکنش دورانی ثالث می رسد یعنی از یک ظرفیت نسبتا گسترده دریافت و واکنش یا مبادله با محیط برخوردار می شود، سرانجام به کمک روان بنه ها و تجهیزات ساختاری حسی-حرکتی به سطح ابداع یا ترکیب های جدید ذهنی نایل می آید(منصور، 1393).
کودکی دوم(کودکی میانه)
از دو تا شش هفت سالگی را باید سالهای شکل گیری کودک نامید، یعنی قدم گذاردن در راهی که با طی کردن هر بخشی از آن یک گام بزرگسالی یعنی الگوی متداول انسان جامعه امروزی نزدیکتر می شود. کودکی میانه، دوره اول کودکی را پشت سر گذاشته است، بدن او از شکل کشیده تری به خود می گیرد، حرکات وی دیگر ناآشیانه نیستند و مرتبا از تمایز یافتگی بیشتری برخوردار می شوند و بتدریج که به روش اکتشافی تازه تری دست می یابد میدان تجربه و فهم او نیز گسترده تر می شود. با آنکه تاثیر پدر و مادر هنوز در او شدید است، تاثیر دیگر بزرگسالان و همسالان بتدریج رو به فزونی می گذارد. جامعه اینک بیش از پیش کودک را زیر تاثیر خود می گیرد و ارزش های فرهنگی و معیارهای مربوط به ایفای نقش را در جامعه یکی از دو جنس مذکر یا مونث به او منتقل می کند. پس اکنون تحول را باید بیشتر به منزله حاصل تعامل کودک و جامعه نگریست(ماسن، کیگان، هوستون، و کانجر، بی تا؛ ترجمه یاسایی، 1387).
براساس نظریه پیاژه در این سطح با کودکی سروکار داریم که پیش عملیاتی است، یعنی در راه شکل گیری عملیات منطقی عینی گام بر می دارد بی آنکه بتواند از عهده انجام دادن آنها به طور کامل بر آید. اما به موازات این فعالیت عملیاتی که در نیمه راه است، کنش نمادی یا رمزی در کودک گسترش می یابد و امکان تجسم اشخاص غایب و مکان و رویداد های دور از نظر را برای وی فراهم می سازد و کودک می تواند بر مبنای این تجسمها به استدلال بپردازد(منصور، 1393).
درباره تحول عاطفی در کودکی میانه باید گفت که به موازات سه نوع تازگی در سازمان روانی، یعنی پدیدار شدن کنش رمزی، امکان تجسم براساس نظام رمزها و نشانه ها و بالاخره مبادلات فکری بین فردی از طریق زبان یعنی شکل اجتماعی شده کنش رمزی، جنبه های عواطف شهودی در شکل احساسات اجتماعی ابتدایی و نخستین احساس های اخلاقی متجلی می شوند(سیف و همکاران، 1392).
کودکی سوم (کودکی پایانی)
این دوره کودکی از شش هفت سالگی شروع می شود و تا قبل از مرحله بلوغ جسمی فرد ادامه دارد. ابتدا و انتهای این دوره با تحولات و شرایط جدیدی همراه است که تا اندازه زیادی بر شخصیت کودک و سازگاری های اجتماعی او اثر می گذارد(سیف و همکاران، 1392). در یک نگاه نخستین در بخش پایانی کودکی، پسر و دختر در بحبوحه تحول زیر تاثیر فرایند بیش از پیش مستقیم اجتماعی کردن قرار می گیرند و واسطه این عمل مدرسه است که به آنها یک دوره آموزشی نظام دار عرضه می کند(منصور، 1393). کودک در انتهای این دوره نیز بتدریج با تغییرات جسمانی و روانی مهمی روبرو می شود. این تغییرات نگرش ها، ارزش ها و رفتار کودک را به نحوی تغییر می دهد که برای او نوعی عدم تعادل و ناسازگاری را به همراه می آورد(سیف و همکاران، 1392).
کودک در این دوره وارد مرحله شناختی جدیدی می شود که پیاژه نام آن را دوره عملیات عینی یا منطق عملیاتی گذاشته است. از دیدگاه پیاژه این مرحله شناختی هم در ابتدا و هم در انتها با نوعی بحران شناختی و عقلی رو به رو است؛ این بحران در سنین هفت تا هشت سالگی توام با کاهش مرکز گرایی، اولین پیدایش تمایل به تحقیق یا توجیه منطقی و همچنین گرایش به سوس تکلم اجتماعی است که در سنین یازده تا دوازده سالگی کودک را با نوعی بحران شناختی روبه رو می سازد. به اعتقاد پیاژه کودکان در این دوره از نظر احساسات و عواطف بیشتر به بزرگسالان شباهت دارند، ولی در تفکرشان با آنها خیلی متفاوت هستند(سیف و همکاران، 1392).
از نظر تحول عاطفی در این مرحله چیزی به عنوان نگهداری احساسات نیز وجود دارد؛ و این ظرفیت موجبات دوام پذیری ارزش ها را فراهم می آورد که بدون وجود آن دائما تغییر خواهند یافت. این دوام پذیری با احساسات اخلاقی تضمین می شود. به عبارت دیگر به تدریج شاهد شکل گیری تغییرناپذیرها یا لااقل نگهداری تدریجی در قلمرو عاطفی هستیم(منصور، 1393).
قسمتی از متن منایع:
منابع فارسی
ابوالقاسمی، شهنام. (1386). روان شناسی رشد (با تاکید بر بهداشت روانی و راهکارهای تشخیصی، درمان و تربیتی). تنکابن: انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن.
احدی، حسن و جمهری، فرهاد. (1389). روان شناسی رشد: نوجوانی و بزرگسالی (جوانی میان سالی و پیری). تهران: نشر آینده درخشان.
احمدی، سید احمد. (1382). روان شناسی نوجوانان و جوانان شامل ویژگی های زیستی، شخصیتی، رفتاری، شغلی و جنسی. اصفهان: انتشارات مشعل.
بای، محبوبه. (1391). استرس ها و پریشانی های دوران نوجوانی بلوغ. پیوند، شماره 390 و 391: 63-59.
برک، لورا. (2007). روان شناسی رشد (از نوجوانی تا پایان زندگی). ترجمه یحیی سید محمدی (1387). جلد دوم، تهران:نشر ارسباران.
بیابانگرد، اسماعیل. (1389). روان شناسی نوجوان. چاپ سیزدهم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
خدایاری فرد، محمد؛ و پرند، اکرم. (1390). استرس و روش های مقابله با آن. چاپ دوم، انتشارات دانشگاه تهران.
زهرا کار، کیانوش. (1387). مشاوره استرس (پیشایندها، پیامدها و راهبرهای درمانی استرس). تهران: انتشارات بال.
سلحشور، ماندانا. (1390). ترس ها و اضطراب دوران کودکی. تهران: پنجره.
سی وارد، بریان لوک. (1997). مدیریت استرس. ترجمه مهدی قراچه داغی، (1381). تهران: نشر پیکان.
سیف، سوسن؛ کدیور، پروین؛ کرمی نوری، رضا؛ لطف آبادی، حسین. (1392). روان شناسی رشد (1). تهران سمت.
شرفی، محمد رضا. (1380). جوان و بحران هویّت. تهران: سروش.
شفیع آبادی، عبداله. (1384). نقش مشاور در کاهش استرس های دوره سالمندی. روان شناسی تربیتی، شماره 1: 104-97.
صباغیان، زهرا. (1383). راه کارهایی برای کمک به بچه ها در جهت مقابله با استرس. پیوند، شماره 304: 58-48.
کافی، سید موسی. (1389). از مجموعه حرفهای مشاور برای مامان و بابا، چگونه استرس کودکان خود را کاهش دهیم. رشت: سمام.
کهانا، گیریجا. (2001). استرس. ترجمه شقایق قندهاری. (1382). تهران: پیدایش.
لطف آبادی، حسین (1393). روان شناسی رشد (2)، نوجوانی، جوانی و بزرگسالی. تهران: سمت.
ماسن، پاول. هنری؛ کیگان، جروم؛ هوستون، آلتا کارول؛ و کانجر، جان. جین وی. (بی تا). رشد و شخصیت کودک. ترجمه مهشید یاسایی(1387). چاپ یازدهم، تهران: نشر مرکز.
ماناسیس، کارتانیا. (بی تا). کلید های مقابله با اضطراب در کودکان و نوجوانان. ترجمه فرناز فرود(1385). تهران: انتشارات صابرین.
منصور، محمود. (1393). روان شناسی ژنتیک تحول روانی از تولد تا پیری. تهران: سمت
موسوی بجنوری، سید محمد. (1378). بلوغ. مجله پژوهشنامه متین، شماره 2: 98-81.
مقاله استرس و اضطراب در ورزش
بخشهایی از متن:
مقدمه:
بسیار سخن و حدیث از تأثیر و اهمیت تربیت بدنی و ورزش بر ابعاد مختلف رشدی چون جسم و روان شنیده ایم یا خوانده ایم. البته بیشترین کوشش در ارائه چگونگی افزایش یا تقویت قوای جسمانی بوسیله تربیت بدنی ورزشی صرف گردیده و کمتر به مشخص نمودن ویژگیهای سلامت روان پرداخته شده است.
تعریف سلامت روان
یک فرد زمانی دارای سلامت روان است که با شناخت و حفظ ویژگیهای شخصیتی، خود را با محیط تطبیق دهد. شناخت خود مجموعه ادراکات، ارزشها، افکار و عواطف را تشکیل می دهد که سبب و آگاهی فرد از موجودیت خود می شود. بدین معنی او می فهمد کیست و چیست. در تامین سلامت روان علاوه بر عوامل ژنتیکی عوامل محیطی نیز تاثیر فراوان خواهند داشت. اگرچه شناخت کامل ویژگیهای مربوط به سلامت روان در یک فرد بسیار مشکل است ولی زمانی افراد از نظر روانی سالم می باشند که دارای خصوصیات شاخصی گردند:
1. اعتماد به نفس دارند. از خصوصیات مثبت و برجسته خود استفاده می کنند در عین اینکه به محدودیتها و نواقص خود آشنایی دارند توانائیهای خود را می شناسند و حداکثر استفاده از آن را می کنند این افراد واقعیت وجودی خود را انکار نمی نمایند بجای عذرتراشی و دلیل تراشی شکستها را براحتی پذیرفته و نگرانی به خود راه نمی دهند.
2. احتیاجات اولیه را براحتی برطرف می نمایند. برآوردن نیازهای اولیه زندگی بخصوص نیازهای جسمانی باعث تلاش دائمی در این افراد می گردد. و با شناخت واقعیتها واقع بینانه تر با مشکلات زندگی مقابله می نمایند.
...
17 تمرینی که استرس را کاهش می دهند.
1. به پاهای خودتان نگاه کنید. پنجه پا را جمع کند و انقباض عضلانی را بررسی کنید. سپس پنجه پا را بحالت اولیه برگردانید و یکبار دیگر این کار را تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
2. پاها را بطرف بالا، بطرف صورت ببرید و سپس انقباض عضلانی را در پاها و عضلات مشاهده نموده و آن را در همان وضع نگه دارید و سپس بحالت اول برگردانده و آنرا دوباره تکرار کنید سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
3. همانندی که پاشنه ها را در شن فرو می برید، آنها را روی کف زمین فشار دهید. انها را در آن وضع نگه داشته و انقباض پشت ران را بررسی کنید. سپس بحالت اولیه برگردانده و تمرین را یکبار دیگر تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
4. ران را منقبض می کنیم و ساق پا را به ملایمت بلند می کنیم، آنرا نگه داشته و انقباض را بررسی می کنیم. سپس آنرا بحالت اولیه برمی گردانیم سپس با پای چپ این تمرین را تکرار می کنیم، دوباره این عمل را با هر دو پا تکرار می کنیم. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
5. نشیمنگاه را منقبض کنید و سپس آنرا خیلی ملایم کمی از زمین بلند کنید. آنرا مدتی بهمین وضعیت نگه داشته و انقباض آنرا مورد توجه قرار دهید. سپس بحالت اولیه برمی گردانیم. تمرین را دوباره تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
6. عضلات شکم را منقبض کرده و آنرا مدتی در حال انقباض نگه دارید. سپس وضعیت انقباض را بررسی کنید. بعد بحالت اولیه برگردانده و تمرین را دوباره تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
7. عضلات شکم را بطرف داخل ببرید،( نفس عمیق بکشید) سپس قسمت پائینی پشت را روی زمین بخوابانید و آنرا بهمان حالت نگه داشته تا فشار وارده به معده و قسمت پائینی پشت را احساس کنید. بعد بحالت اولیه برگردانید. عمل را دوباره تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
8. نفس عمیق بکشید و آنرا در سینه نگه داشته و سپس آنرا بیرون دهید. این عمل را تکرار کنید. باید توجه داشته باشید که هوا را بحالت آرام بیرون داده و خیلی آرام بحالت اولیه برگردانید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید.
9. بازوهایتان را کنار بدنتان قرار داده و هر دو مشت را محکم جمع کرده و آنرا بهمین حالت نگه دارید. سپس حالت انقباض را بررسی کرده و بعد بحالت اولیه برگردانید. عمل را یکبار دیگر تکرار کنید. سپس بمدت 30 ثانیه تمام بدن را شل کرده و عضلات را انبساط دهید....
مقاله زیست روانشناسی استرس و بیماری
فهرست:
پیشگفتار
زمینه های زیست روانی هیجان
ترس،دفاع و پرخاشگری
منابع
.............................................
چکیده از متن:
پیشگفتار
این مقاله در باره زمینه های زیستی- روانی تنیدگی (استرس) و بیماری است. اما، با یک مقدمه عمومی درباره زمینه های زیستی-روانیِ هیجان آغاز می شود و به تدریج بر طیف مبهم هیجانی ( ترس و اضطراب) تمرکز می کند. تحقیق روانی-زیستی روی هیجانات، بر همین حالات عاطفیِ (هیجانی) منفی متمرکز شده است. این تمرکز نه به خاطر انحراف روانشناسان زیستی از مسیر اصلی، بلکه به خاطر تأثیر شدید و عمده ای است که تنیدگیِ هم پیوند با این هیجانات، بر روی سلامتی و بهزیستی دارد.
تنیدگیِ همبسته با ترس و اضطراب مزمن می تواند آمادگی مارا برای دامنه وسیعی از بیماری های فیزیکی، صرف نظر از علل آن، افزایش دهد. این شامل اختلالات بدنی همچون زخمها و عفونت ها و اختلالات روانی بیشماری ( استاوت و نمروف، 1994)، مانند روان گسیختگی، اختلالات عاطفی، و اختلالات اضطرابی که در همین فصل خواهید آموخت، می شود.
...
اولین رویداد مهم در مطالعه روانشناسی زیستیِ (بیوسایکولوژی) هیجان ها، انتشار کتاب داورین در سال 1872 به نام تجلیات هیجان ها در انسان و حیوانات بود. در این کتاب داروین بیشتر بر مبنای شواهد داستان گونه استدلال نمود که پاسخ های هیجانی خاص از قبیل حالات چهره معمولا همراه با حالات هیجانی یکسانی در همه اعضای یک نوع وجود دارد.
داروین معتقد بود تجلیات هیجان ها مانند سایر رفتار ها محصول تکامل است بنابراین وی سعی کرد با مقایسه آنها در انواع مختلف به درک هیجان ها بپردازد. داروین از مقایسه های بین انواع یک تئوری در مورد تکامل تجلی هیجانی به وجود آورد که از سه اندیشه اصلی ساخته شده:
1- اظهار هیجان، رشد یک رفتاری است که توسط یک حیوان انجام می شود و شبیه رفتاری است که بعدا انجام می شود.
پایان نامه استرس و فنون کاهش استرس
قرن بیست و یکم عصر شلوغی است. هیاهو در ذهن نفوذ میکند و آن را با همهمه ای از حواس پرتی ها انباشته می سازد- مقوله های جدید، قطعات خبری دو طرفه، صدای انفجارآمیز موسیقی، دوره های نمایشی مدام مکرر که آسودگی بعد از اوج نمایش را به همراه نمی آورد، صرفاً اشتیاقی را برای تخلیه هیجانی روزانه ایجاد می کنند.
آلدوس هاگزلی
سکوت، آزادی، آرامش، 01946 ، ص 24
رابطة بین استرس زندگی و آسیب شناسی روانی موسسة ملی بهداشت روانی نتیجه گرفته است که زنجیرة متصل (رابطة) بین استرس (فشار) زندگی و آسیب شناسی روانی در نوشته ها به خوبی مورد حمایت قرار میگیرد.
هر چند کاوش متداول تشریح آن است که چگونه استرس زندگی سلامتی و آسودگی یک نفر را از بین میبرد.
به عنوان یک چهارچوب مفهومی (کلرمن و ویس من (1985، ص 56) یک تعریف کارا را از استرس و نامگذاری مربوطة آنرا تأمین کردند.
استرس : تغییرات روانی فرض شده، هیجانی یا جسمانی بر اثر عامل استرس آور است.
استرس آورها: تغییرات محیطی پرفشار به ویژه از رخدادهایی که نیازمند تغییرات در الگوها، خط سیرعادی کارها یا تعامل ها است.
پاسخ استرس: پاسخهای رفتاری، روانی، هیجانی، جسمی یا شناختی که در تلاشی برای از عهده برآمدن، وفق دادن یا باقی ماندن تجربه میشود.
پیامدهای سلامتی نامطبوع: مستعد بودن برای بیماریهای جسمی یا اختلالات هیجانی به طور فزاینده.
نمودار 12-1
معادله اختلال عاطفی یا رفتاری
میزان بروز اختلال عاطفی یا رفتاری= استرس + آسیب پذیری جسمانی، عاطفی، اجتماعی و شناختی
مهارت از عهده برآمدن + حمایت اجتماعی + عزت نفس
استرس آورها یک تأثیر تعدیل کننده یا سبب ساز میشوند که با خصلت ها و عوامل شخصی در محیط اجتماعی تعامل می کنند. (دورنوندودور نوند، 1985)
کنترل استرس، کاهش استرس و روندهای آسودگی از استرس طرحهای مداخله می باشند. یک عمل مخاطره آمیز آسیب شناسی روانی فرد با حضور استرس ضعیف کننده و معلولیت جسمانی شدت می گیرد، و اگر شخص دارای مهارت های قابل اعتماد باشد که از عهده برآید، دارای یک حس مثبت از خود باشد.
از بین می رود و فرد وجود حمایت اجتماعی در محیط را مشاهده میکند. از چشم انداز فرد، سلامتی میتواند با معادله نشان داده شده در نمودار 12-1 ارزیابی شود. همچنین با یک معادله مشابه در محیطی متمرکز در نمودار 12-2 نشان داده شده است، که بر مخاطرة آسیب شناسی روانی در یک جمعیت متمرکز است (آلبی، 1982).
آسیب شناسی روانی کمتر احتمال دارد که در یک جمعیت واقع شود، اگر تمرینات اجتماعی شدن وجود داشته باشد که رقابت اجتماعی، منابع حمایتی قابل دسترس در محیط، و فرصت های قابل دسترس برای افراد را آموزش دهد تا قیودات ساختاری، قیودات مثبت اجتماعی، و هویت های مرتبط با علایق مشترک اجتماعی را شکل دهد. هر دو معادله به هم وابسته هستند و نیاز مهمی را برای اقدامات مربوطة استرس منعکس می کنند که چند بعدی هستند (الیاس، 1989)
برخی از علائم استرس در نمودار 12-3 نشان داده شده.
استرس و فنون کاهش استرس.... 46
استرس و فنون کاهش استرس.... 47
استرس کار درمانی : 50
دیدگاه درمانگر: در نقش درمانی.. 52
بهبود ارتباطات با محیط خود. 53
اختلال هیجانی فصلی: 53
نوردرمانی: نور به عنوان یک عامل درمانی.. 55
فنونی برای تحت کنترل درآوردن استرس.... 57
مراقبه. 57
فن: مراقبه. 60
فن: تعمق هاروارد برای آرمیدگی.. 61
فن: افزودن آگاهی حسی.. 62
فن: برانگیختن فنون آسوده سازی بطور خودزاد. 63
فنون آگاهی حسی بازخورد زیستی (بیوفیدبک) 65
فن: کنترل خود از طریق بازپس خوراند زیستی.. 65
فن: تمرین آسوده سازی در حال پیشرفت عضلات... 67
مراحل آسوده سازی در حال پیشرفت: 68
فنون تصویرسازی ذهنی : 77
قابلیت کنترل سازی.. 82
فن: تمرین شخص عاقل.. 83
فن: تجسم برای آسوده سازی جسمی و ذهنی.. 84
چشم انداز درمانگر: در مورد ارزش خود. 87
فن: تعیین وجه حسی خود. 88
فن: مکان آرام دلخواه. 90
فن: حل مشکل توأم با خلاقیت... 91
فن : تخلیه - یک تمرین کنترل سازی ناکامی.. 97
فن : رها سازی استرس با افتادن مداد. 99
«نتیجه گیری» 102
مقدمه :
افراد جامعه کنونی بیش از پیش نسبت به استرس و پیامدهای آن هوشیار شده اند . بزرگسالان ، نوجوانان و حتی کودکان از آلودگی محیط زیست امکان وقوع یک جنگ هسته ای به پایان رسیدن منابع طبیعی وجوه اافزوده های غذایی و مواد سرطان زا و .... سخن می گویند و تمامی اسائل بخشی از زندگی روزمره را تشکیل می دهند . زندگی عصر ما چنان است که در اغلب خانواده ها پدر و مادر هر دو باید کار کنند تا بتوانند هزینه ای روز افزون را تامین نمایند . طلاق افزایش یافته ، ازدواج مجدد هم امری نا ممکن نیست افزون رسانه های گروهی ، افراد به مشاهده ی صحنه های جنگ خشونت ، تخریب ، بی رحمی و مرگ و کشتار عادت داده اند (استوا ، 1998)
استرس یکی از مفاهیم مهم در مطالعه روانشناسی و بهداشت روانی به شمار می آید و به کفیات گوناگون در زندگی اطلاق می شود و به عنوان علل بسیاری از درد ها ، ناراحتی ها و بیماری ها و بیماری ها تلقی می شود . مردم عادی آن را پدیده ای رنج آور و ناخوشایند ، پزشکان مسئله را از دید واکنش های فیزولوژیک روانپزشکان بنا را بر فشارهای عصبی و به کار بردن مکانسیم های سایکوفیزیولوژیک و بالاخره روانشناسان آن را تغییر رفتار و حالات هیجانی و بحرانی می دانند (اتکینسون ، ترجمه براهنی ، 1368 )
مطالعه استرس به عنوان احساس حاصل از ارزیابی موقعیتی به عنوان فشار یا اضافه باری به منابع روانشناختی ، مطالعه چگونگی تعادل بین جسم و روان است . محققان بر این نکته توافق دارند که ما را در وریطه ی یک همه گیری استرس هستیم که باعث بیماری و حتی مرگ می شود . اما درباره ی چگونگی تعریف استرس توافق کمتری دارند . تعریف استرس دشوار است . نظریه پردازان مختلف این اصطلاح را به شیوه های مختلفی بکار برده اند . یکی از شیوه های رایج تعریف استرس در نظر گرفتن آن به عنوان محرک است . توماس هوامز (1979) استرس را واقعه محرکی که لازم است فرد با آن سازگار شود تعریف کرد . بنابراین استرس به عنوان یک محرک ، هر موقعیتی است که در خواست های غیر معقول و فوق العاده را داشته و نیازمند تغییر در الگوی زندگی جاری فرد باشد (هولمزو راهه 1976)
موارد استرس به عنوان یک محرک شامل امتحان بلایای طبیعی و جدایی زناشویی است این واقع استرس زا هستند . چون فرد را ملزوم به انجام رفتارهای سازگارانه برای کنار امدن با درخواست های محیطی تحمل شده می کند .
پایان نامه رابطه بین هوش و استرس در دانشجویان ممتاز
مقدمه:
کلمه استرس از زبان انگلیسی گرفته شده است و معادل دقیقی غیر از کلمه فشاردر فارسی نداردو آن هم معنای وسیع و طیف گسترده آن را نمی رساند ،لذا از همان لغت استرس که استفاده جهانی پیدا کرده است استفاده می کنیم. بنا بر گفته تعدادی از دانشمندان، تمام بیماریهای موجود در انسان ازجهاتی با استرس ارتباط دارند. این بیماریها تنها شامل امراض روانی یا بیماریهای روان تنی نمی شود، بلکه در برگیرنده تمام امراض جسمانی از قبیل سرطان، سل و مانند آن نیز هستند.از سال هاای قبل درآزمایشگاه ها دانشمندان با وارد آوردن استرس بر حیوانات، آنها را مبتلا به انواع امراض جسمانی کرده اند. مثلا" در سالهای 1979 دو محقق به نام اسکلار و انیسمان با تحریک عصبی موش هایی که دچار سرطان بودند به وسیله شک الکتریکی، مشاهده کردند که در موش هایی که در معرض تحریک عصبی بودند سرطان به سرعت نشوو نما کرد و مرگ آنها تسریع شد در انسان تحقیقات در زمینه رابطه استرس با بیماریها به ویژه امراض جسمی، اخیرا" شروع شده است و لی قبل از اینکه به ذکر نظریات مربوطه در رابطه با هوش و تاثیر استرس به آن بپردازیم باید گفت که استرس هم می تواند تاثیرمثبت و هم تاثیر منفی بر روی افراد داشته باشد و تفاوت مشخصات بدنی و روانی افراد بسیار زیاد و وسیع است. به این صورت که ممکن است فردی در یادگیری مسائل خیلی مضطرب و دقیق باشد و دیگری اصلا" اهمیت ندهد که تمام اینها به روحیه افراد برمی گردد و می تواند در جهت مثبت یا منفی قدم بردارد. افراد بسیار کم هوش وجود دارند که حتی قادر به راه رفتن و غذا خوردن و... دیگر نیستند و باز هم دچار استرس می شوند و برعکس افراد با هوش دیگر که اصلا" استرس ندارند که تمام اینها به سازمان روانی فرد بستگی دارد حتی این موارد می تواند در احساسات و روحیات افراد هم نقش داشته باشد که تمام اینها می تواند ربطی به سازمان هوش و فشار استرس بر آدمی باشد. (سعید – شاملو- 1382)
فرضیه تحقیق:
1- بین هوش واسترس بین کودکان رابطه وجود دارد.
متغیرهای تحقیق:
هوش: متغیر وابسته
استرس: متغیر مستقل
واژه هاومفاهیم وتعاریف عملیّاتی
هوش عبارتند ازقدرت انعطاف وتوانایی سازگاری موجودزنده بامحیط پیرامون خود بخصوص شرایط جدید وهمینطورفعّالیّتهای ذهن درنتیجه تجربه های قبلی حاصل می شود وهمینطور بینه می گویند. فرایندهای گوناگون پیچیده ازقبیل حل مسئله،استدلال وحافظه ومهارت کاربرد کلمات،تشخیص حوادث واستفاده ازاعداد ترکیب یافته است.(شعاری نژاد-حسین-1379).
استرس: عبارتند از فشارهای روانی که می تواند حاصل تاثیر روان شناختی دارند مربوط باشدوعبارتنداز کاهش اعتمادبه نفس وازدست دادن کنترل وترس وکسب تجارب منفی دربرابر رویدادهای زندگی که باعث فشار روانی به هم خوردن سیستم بدنی افراد می شود.1- دادستان- پریزی-1380.
تعریف استرس:
کلمه استرس از زبان انگلیسی گرفته شده است ومعادل دقیقی غیر ازکلمه فشار در فارسی ندارد وآن هم معنای وسیع وطیف گسترده آن را نمی رساند،لذا،ازهمان لغت استرس که مورداستفاده جهانی پیدا کرده است استفاده می کنیم. بنابرگفته تعدادی ازدانشمندان،تمام بیماریهای موجود درانسان ازجهاتی بااسترس ارتباط دارند. این بیماریها تنهاشامل امراض روانی یابیماریهای روان-تنی نمی شوند،بلکه دربرگیرنده تمام امراض جسمانی ازقبیل: سرطان،سل ومانند آن نیز هستند. ازسالهای قبل درآزمایشگاه ها دانشمندان باوارد آوردن استرس برحیوانات،آنها رامبتلا به انواع امراض جسمانی کرده اند. مثلا" درسال 1979 دومحقق به نام اسکلار وانیسمان باتحریک عصبی موشهایی که دچار سرطان بودند به وسیله شوک الکتریکی مشاهده کردندکه درموشهایی که در معرض تحریک عصبی بودند سرطان به سرعت نشو و نما کرد و مرگ آنها تسریع شد.
در انسان تحقیقات در زمینه رابطه استرس با بیماریها و به ویژه امراض جسمی، اخیرا" شروع شده است ولی قبل از اینکه به ذکر نظریات و پژوهش های موجود در این باره بپردازیم،لازم است مختصری به تعریف، تاریخچه و ماهیت پدیده استرس توجه کنیم.
فهرست مطالب
مقدمه
بیان مسئله
اهداف تحقیق
اهمّیّت وضرورت درست تحقیق
فرضیه تحقیق
متغیرهای تحقیق
واژه هاومفاهیم وتعاریف عملیّاتی
تعریف استرس
تاریخچه و وضع فعلی استرس
روشهای پیش گیری از ایجاد استرس
هدفهای کوتاه مدت
هدفهای دراز مدت
هدف نهایی
سازگاری با استرس
موقعیتهای استرس زای روانی
اصول کلی واکنشهای استرس
الف- واکنشها استرسی کلی هستند
ب- واکنشهای استرس اقتصادی هستند
ج- طرح شده یا خود به خودی بودن واکنشهای استرسی
د- وانشهای استرسی برانگیزاننده هیجان اند
گامهایی که در واکنشهای استرسی وجود دارد
الف- ارزیابی وضعیت و چگونگی استرس
ب- بررسی و تصمیم گیری برای رفع استرس
الگوهای سازشی
واکنشهای عملی جهت دار
توانشهای ذهنی
هوش چیست؟
رابطه هوش با سن
آزمونهای سنجش هوش
گروههای هوشی در جامعه
رابطه هوش با جنس
رابطه هوش با نژاد
رابطه هوش با عملکرد شغلی
جامعه مورد مطالعه
حجم نمونه
روش نمونه گیری
ابزار اندازه گیری در تحقیق
روش آماری مربوط به فرضیه
روش تحقیق
مقدمه
یافته ها و تجزیه و تحلیل آنها
بحث ونتیجه گیری
ضمایم
ضمیمه ۲
منابع ومأخذ
پایان نامه بررسی ارتباط میان استرس های روزانه دانشجویان و سلامت عمومی انها
مقدمه
بدون شک با ارزش¬ترین و اساسی¬ترین ویژگی موجودات، سلامتی یا سالم بودن آنهاست. تمامی موجودات اعم از جاندار و غیر جاندار تنها درصورت سالم بودن می¬توانند کارایی¬هایی که بنابر ویژگی¬های موجودیتشان برایشان تعریف شده را بطور کامل بروز دهند و مسلما در صورت به مخاطره افتادن وضعیت سلامتشان، به همان نسبت از کارایی آنها کاسته می¬شود. با کمی تعمق در ویژگی¬های ساختاری و عملکردی ساده¬¬ترین موجودات تا پیچیده¬ترین آنها، می¬توان دریافت که بارزترین ویژگی مشترک، همانا هماهنگی و نظم است. بنابراین هرگونه عاملی که باعث آسیب به ساختار و عملکرد یک مجموعه ملکولی یا سلولی- ملکولی منظم و هماهنگ شود، می¬تواند بسیار حائز اهمیت باشد.
فهرست مطالب
فصل اول
مقدمه پژوهش
عنوان صفحه
مقدمه 9
بیان مساله 12
اهمیت و ضرورت پژوهش 15
اهداف پژوهش 17
پرسش پژوهش 19
فرضیه پژوهش 19
متغیرهای پژوهش 19
تعریف اصطلاحات و مفاهیم پژوهش 20
فصل دوم
پیشینه پژوهش
شاخصهای سلامتی و سلامت روانی 22
دچار شدن به استرس در زندگی 24
استرس چیست؟ 24
شناسایی عوامل استرسزا 26
انطباق اجتماعی 28
جنبههای روانی – اجتماعی استرس 29
منابع استرس 31
تشخیص نشانههای اولیه استرس 36
اختلالات اضطرابی 37
ماهیت اختلالهای اضطرابی 38
تاثیر استرس بر سلامت 48
استرس، رفتار و بیماری 50
اختلال استرس حاد و اختلال استرس پس از آسیب 54
عوامل روانی اجتماعی تعدیل کننده استرس 56
کنترل فردی و سلامت 60
شخصیت مقاوم 63
مقاوم بودن و سلامت 64
چگونه میتوان استرس را کاهش داد؟ 65
استرس میتواند مفید باشد؟ 68
فصل سوم
روش پژوهش
مقدمه 72
جامعه آماری 72
روش نمونه گیری 72
نمونه پژوهش 73
ابزار پژوهش 73
روش اجرا 77
روش آماری 77
تحلیل دادهها 77
فصل چهارم
یافتههای پژوهش
مقدمه 80
الف) توصیف دادهها 80
توصیف حجم نمونه از لحاظ میزان استرسهای روزانه 85
ب) استنباط دادهها 88
فصل پنجم
نتایج پژوهش
خلاصه پژوهش 91
محدودیتهای پژوهش 92
پیشنهادهای پژوهش 92
پایان نامه مقایسه استرس دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه آزاد ابهر
چکیده:
هدف اصلی این مطالعه مقایسه استرس دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر است. جامعه پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه ازاد اسلامی واحد ابهر تشکیل می دادند. تعداد افراد مورد مطالهه در این تحقیق60 نفر که به طور تصادفی انتخاب شده اند.
با اجرای پرسشنامه ای که حاوی 23 سوال است میزان استرس آزمودنیها سنجیده شد. مسئله مورد پژوهش عبارت بود از اینکه آیا بین میزان استرس دانشجویان بومی و غیر بومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر تفاوت معنی داری وجود دارد؟
برای تجزیه و تحلیل داده از آزمونt مستقل برای گروهها استفاده شد. نتایج نشان دا که تفاوت دو گروه در میزان استرس معنی دار بود.
تعریف عملیاتی مفاهیم و اصطلاحات:
در پژوهش حاضر میزان استرس آن چیزی است که آزمون استرس در دانشجویان بومی و غیر بومی انجام می شود.
مقدمه :
بحث در مورد استرس یا فشار روانی در طی قرون گذشته دچار تحولات و فراز و نشیبهای گوناگون شده است. اولین بار واژه استرس برای رسانیدن مفهوم فشار فیزیکی بکار برده شده و فیزیکدانان طبق فرمول ثابت کرده اند که هر چه نیروی وارد بر سطح بیشتر باشد فشار حاصله بیشتر خواهد بود و به این نتیجه رسیدند که هر چه نیرو افزایش یابد در صورتیکه سطح ثابت باشد فشار به همان نسبت افزایش می یابد با توجه به این مسئله بود که کلودبرنارد فیزیولوژیست قرن 19 خاطر نشان ساخت که قسمتهای مختلف بدن موجودات زنده بوسیله محیطی مایع مانند احاطه شده است که برای ادامه زندگی باید ثبات داشته باشد و به نظر او تمام ساختارهای فیزیولوژیک او هدفشان تنها حفظ این ثبات است. بعد او دسته کانون نظرات کلودبرنارد را گسترش داد و برای اولین بار اصطلاح فیزیکی فشار را در فیزیولوژی بکار برد بدنبال کارهای کانون، هانس سلیه(1930) تعریفی نوین و کاملا متفاوت برای فشار ارائه داد. سلیه با تاکید بر سیستم اندوکرینی معتقد است که تحت تاثیر هر عامل یا محرکی تغییرات حفاظتی سازگارکننده ایی در ارگانیسم روی می دهد به نظر هر محرک فشار زا اگر فشار کافی داشته باشد ممکن است منجر به ایجاد واکنش شود که او آنرا ((سندرم سازگاری عمومی)) نامیده است و معتقد است استرس یا فشار رواین عبارت است از مجموعه واکنش غیر اختصاصی که تحت تاثیر محرکهای گوناگون در ارگانیسم ایجاد می شود بعدا نظرگاه دیگری ارائه گردید و برای تعریف استرس سه مدل طراحی شده ارائه نمود. در اولین مدل استرس به عنوان یک محرک یا حادثه محیطی تعریف شده که فشار زیاد و بیش از حد بر ارگانیسم بوجود می آورد.
بررسی محتوای قضیه زمان از دست رفته از کتاب مدیریت استرس
مقدمه
برای مدیریت موثر و مفید، کیفیت کار مدیر، بسیار مهمتر از کمیت آن می باشد. جزییات امور یک سازمان نباید مشی کلی مدیریت را منحرف کند و علیرغم اینکه مدیر باید به کلیه شئونات سازمان اشراف داشته باشد و توانایی مدیریت اتفاقات غیر مترقبه و بحران را داشته باشد، لیکن شالوده کلی مدیریت نباید به گونه ای باشد که کار و امور سازمان، مدیر را به دنبال خود بکشاند، بلکه مدیر باید با انتخاب چارت مناسب و تفویض اختیار، مسیر از پیش تعیین شده ای برای امور جاری سازمان تهیه کند و زمان و انرژی خود را به صورت بهینه برای مواردی که دخالت وی، لازم می باشد صرف نماید. آنچنان که علاوه بر گردش صحیح کار، توان شخصی مدیریت که وابسته به چگونگی تلاش او در محیط کار و سلامت زندگی شخصی اش می باشد حفظ شود.
قضیه:
داستان مربوط به مدیری است که علیرغم داشتن خصوصیات فردی و اخلاقی ممتاز و همت بالا و مصمم برای نائل شدن به اهداف بزرگ، در راستای موفقیت بیشتر سازمان تحت مدیریتش، مدیریت خلاق، موثر و با کیفیتی ندارد و هر روز پس از ساعتها تلاش بی وقفه، برای پرداختن به جزییات پراکنده و غیر پیش بینی شده روزمره، با فکری خسته و ناراضی از نائل نشدن به خلاقیتهای مدیریتی و نپرداختن به اهداف و مسائل کلان سازمان، به نزد خانوادهای می رود که خود را در قبال آنها، مدیون می داند و احساس می کند فرصت رسیدگی و توجه لازم به خانواده و خودش و مسائل روحی و معنویاش را نیز نداشته است.
1-1 مقدمه
طی چند دهه گذشته علاقه و توجه به رشد عاطفی و اجتماعی کودکان پیش دبستانی و کودکستانی افزایش یافته است. پیش از این والدین، متخصصان و پژوهشگران بر این باور بودند که مشکلات کودکان ناشی از نارسایی های رشدی آنها است و این گروه از کودکان این مشکلات را پشت سر خواهند گذاشت. واقعیت این است که دوران کودکستان و پیش دبستان دورانی است که با رشد و تغییر بسیار همراه است، از این رو پاره¬ای ناپایداری های رفتاری را می توان انتظار داشت. با این وجود کاملاً روشن است که بسیاری از کودکان که در سال های اول کودکی مشکلات عاطفی و رفتاری دارند در طی زمان و شاید تا دوران بلوغ و حتی در بزرگسالی نیز مشکلاتشان ادامه خواهد یافت (خسروی و همکاران، 1389).
زندگی خانوادگی نقش اساسی در حفظ سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی کودکان و والدین دارد. خانواده دارای اهمیت تربیتی و اجتماعی است. در بین تمامی نهادها، سازمان ها و مؤسسات اجتماعی، خانواده مهمترین، ارزشمندترین و اثربخش ترین نقش ها را داراست. خانواده طبیعی ترین واحد تولید مثل و فراگیرترین واحد اجتماعی به شمار می آید؛ زیرا همه اعضای جامعه را در بر می گیرد. افراد از سوی خانواده گام به عرصه هستی می نهند و جامعه نیز از تشکل افراد، هستی و قوام می یابد و از آن رو که نهاد خانواده مولد نیروی انسانی و معبر سایر نهادهای اجتماعی است از ارکان عمده و نهادهای اصلی هر جامعه به شمار می رود (نوابی نژاد، 1381).
در این میان شیوه ها فرزندپروری از یک طرف و وجود مشکلات روانی برای مادران همانند استرس از طرف دیگر می تواند بر رفتار کودک تأثیر گذار باشد. شیوه های فرزندپروری مجموعه-ای از نگرش های والدین نسبت به کودک است که از نهاد خانواده نشأت می گیرد و منجر به جو هیجانی می شود که در آن جو رفتارهای والدین بروز می نماید. در واقع فرزند پروری فعالیتی پیچیده و در برگیرنده رفتارهای خاصی است که کودک را تحت تأثیر قرار می دهد (دارلینگ و گرولینگ 1993؛ به نقل از اسلمی، 1385). و از آنجا که مادر اولین کسی است که نوزاد با او رابطه برقرار می کند، بنابراین مهم ترین نقش را در پرورش ویژگی های روانی و عاطفی کودک به عهده داشته و به عنوان کانون سلامتی یا بیماری کودک محسوب می شود. کودکان با مشکلات رفتاری و والدین نه تنها بر یک دیگر تأثیر متقابل دارند، بلکه سایر اعضای خانواده یعنی دیگر فرزندان را نیز تحت تأثیر قرار می دهند. تحقیقات نشان داده است که اختلالات رفتاری کودکان ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روانی والدین دارد. و این ارتباط نشان دهنده این مطلب است که خانواده و خصوصاً رفتار والدین در دوران کودکی نقش مهمی در بروز اختلال های رفتاری در دوران کودکی و بزرگسالی دارد (ظروفی، 1380). به عبارت دیگر وجود مشکلات رفتاری کودک به منزله روابط معیوب اعضای خانواده با یکدیگر است و با روشهای تربیتی نادرست والدین و تعاملات معیوب آنها با فرزندان ارتباط دارد (بیرامی، 1388).
به طور کلی امروزه دیگر نمی توان کودک را به عنوان موجودی کاملاً منفعل که صرفاً متأثر از دیگران است در نظر گرفت، چرا که ویژگی های خلقی او نیز در تعامل هایی که با اطرافیان (به ویژه والدین) دارد، بسیار تأثیر گذار است. از این رو امروزه متخصصان بالینی و پژوهشگران، کیفیت این تعامل را در روابط والدین و کودکان مورد توجه ویژه قرار داده اند و این نکته را پذیرفته اند که برخی از ویژگی های والدین، همانند سلامت روان و متغیرهای چارچوب خانوادگی، همانند شیوه های فرزندپروری بر چگونگی پاسخگویی والدین به نیازهای فرزندانشان تأثیر گذار است. لذا ارائه روش هایی که بتوان بر اساس آن چگونگی روابط والدین- کودک را مشخص کرد، به ویژه در شرایطی که این رابطه دچار تنیدگی و مشکل است، می تواند به عنوان بخشی از برنامه های پیشگیری در نظر گرفته شود (زرگری نژاد و یکه یزادن دوست، 1386).
با توجه به موارد گفته شده هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین ارتباط ارتباط شیوه های فرزندپروری و استرس مادران با مشکلات رفتاری در کودکان پیش دبستانی می باشد.
1-2 بیان مسئله
دوران کودکی از مهمترین مراحل زندگی است که در آن شخصیت فرد پایه ریزی و شکل می گیرد. اغلب اختلالات رفتاری ناشی از کمبود توجه به دوران حساس کودکی است. این بی توجهی منجر به عدم سازش با محیط و بروز مشکلات رفتاری برای کودک می شود. مشکل رفتاری به رفتار فردی اطلاق می شود که بدون پایین بودن بهره هوشی، تعادل روانی و رفتاری از اندازه عمومی اجتماع دور و دارای شدت، تکرار، مداومت در زمانها و مکانهای متعدد باشد. به طوریکه در عملکرد تحصیلی، رفتاری دچار درماندگی و یا کاهش میزان کارایی فرد گردد، این گونه کودکان مرتب از سوی اطرافیان طرد می شوند و در مدرسه مرتب از آنها گله و شکایت دارند (براون و پرسی ، 2007). لذا توجه به مشکلات شایع رفتاری کودکان یکی از موضوعات حائز اهمیت بوده و شناسایی سریع و به موقع اختلالات، امکان درمان سریعتر آنان را مهیا می سازد.
مطالعات انجام شده در فرهنگ های مختلف نشان داده است که درصد قابل توجهی از کودکان سنین مدرسه و قبل از مدرسه دچار مشکلات رفتاری هستند (هارلند، ریجنولد، بروگمن، ورلو- وانهوریک و ورهاست ، 2002). مطالعات نشان داده است که این مشکلات باعث اختلال در کارکرد فرد و خانواده می شود و آثار منفی بر یادگیری، ارتباط و کارایی اجتماعی آنان دارد (رواقی و همکاران، 1379؛ به نقل از خدام و همکاران، 1388). نتایج پژوهش ها بیانگر این موضوع است که تداوم مشکلات رفتاری کودکان باعث می شود که در نوجوانی عزت نفس پایینی را تجربه کنند (آنولا و همکاران ، 2000)، روابط تیره تری با والدین داشته باشند (ریچموند و استوگر ، 2006)، از لحاظ اجتماعی بیشتر از سوی همسالان طرد شوند و علکرد ضعیفی را در مدرسه نشان دهند (پدرسون و همکاران ، 2007؛ آنسری و لاتر ، 2009) و ناتوانی های اجتماعی، هیجانی و روانی عمیقی را تجربه کنند (ریوتل و همکاران ، 2011).
پژوهش ها در حوزه مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان نشان می دهند که مجموعه ای از عوامل از قبیل ژنتیک، اجتماعی و خانوادگی در بروز این مشکلات نقش دارند. هر چند هر یک از این عوامل در بروز و تداوم این مشکلات دخیل هستند، با این حال عوامل خانوادگی بیشتر از سایر عوامل مورد توجه پژوهشگران بوده (محمد خانی و اسکندری، 1384؛ به نقل از زرگر، بهرام آبادی و بساک نژاد، 1391). در واقع کودک در خانواده پندارهای اولیه را درباره جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه های سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرش ها، اخلاق و روحیاتش شکل می گیرد و اجتماعی می شود (حسینی نسب و همکاران، 1387؛ به نقل از زرگر و همکاران، 1391). نتایج پژوهشی حاکی است که خانواده محیط مهمی است که با طیف وسیعی از رفتارهای اجتماعی و هیجانی فرزندان ارتباط دارد (ماینیر و همکاران ، 2011). از جمله فرایندهای خانوادگی که می تواند در شدت و یا کاهش مشکلات رفتاری کودکان تأثیر داشته باشد، شیوه های فرزندپروری است. محیطی که کودکان در آن پرورش می یابند در شکل گیری رفتارهای آن مؤثر است و شیوه های فرزندپروری والدین پیامدهای مهمی برای سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان هستند و بر پایه ترکیب پاسخ دهی و چشم داشت های والدین، به سه نوع اقتدارمنش ، استبدادی و سهل گیر تقسیم بندی می شوند (حسین پور، 1381). در شیوه تربیتی اقتدار منش، والدین از نظر پاسخ دهی و چشم داشت ها در سطح بالایی قرار دارند. در شیوه تربیتی استبدادی، والدین قوانین سختی را برای فرزندان خود تعیین می کنند اما صمیمی و حمایت کننده نمی باشند و در شیوه تربیتی سهل گیر، والدین از نظر پاسخ دهی در سطح بالایی قرار دارند، ولی چشم داشت های آنها از فرزندان بسیار اندک است. کاتز و گاتمن (1993) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که والدینی که برای حل تعارض های خود سبک های خصمانه ای به کار می برند، فرزندانی دارند که دارای نشانه های رفتار ضد اجتماعی تری هستند (آهنگرانزابی و همکاران،1390). انگریست و همکاران (1996) بیان نمودند که سبک های فرزند پروری در کاهش رفتارهای پر خطر کودکان و نوجوانان مؤثر است. مطالعات نشان داده است که هر چه میزان حمایت و پاسخدهی والدین در شیوه تربیتی بالاتر باشد، میزان مشکلات رفتاری فرزندان نیز کمتر است (بیر و گوسونس ، 1999؛ آنولا و همکاران ، 2000؛ به نقل از رحمانی و همکاران، 1385).نتیجه تحقیق ویلدر و والت (2002) بیانگر این است که والدینی که وقت بیشتری را صرف سرپرستی فرزندانشان می کنند، دارای فرزندانی هستند که کمتر به سمت رفتارهای پرخطر و نامناسب متمایل می شوند.
دکوریک و همکاران (2004) در پژوهش خود نشان دادند که کیفیت منفی روابط بین والدین و فرزندان، نظیر تعارض زیاد و پیوند عاطفی کم، با سطوح بالاتر مشکلات رفتاری ارتباط دارد. ارگیز و رس (2006) نشان دادند که از لحاظ آماری بین سبک های فرزند پروری و مشکلات رفتاری نوجوانان ارتباط معنی داری وجود دارد. عبدالله زاده و سامانی (2010) در پژوهش خود نشان دادند که فرایندهای خانواده (مانند سبک های تربیتی، انسجام خانوادگی، انعطاف پذیری خانواده و...) بر اضطراب، افسردگی و فشار روانی کودکان و نوجوانان مؤثر است. نتیجه پژوهش آهنگرانزابی و همکاران (1391) نشان داد که بهترین روش فرزند پروری برای کاهش پرخاشگری فرزندان سبک دموکراتیک است.
از سوی دیگر سلامت روان والدین به خصوص مادر به عنوان اولین کسی که نوزاد با او ارتباط برقرار می کند و مهمترین نقش را در پرورش ویژگی های روانی و عاطفی کودک به عهده دارد و به عنوان کانون سلامتی یا بیماری کودک محسوب می شود، بسیار حائز اهمیت است. عدم استرس به عنوان یکی از فاکتورهای مورد نیاز برای سلامت روان قابل توجه است چرا که بدیهی است استرس عملکرد فرد را در قلمرو اجتماعی، روان شناختی، جسمانی و خانوادگی دچار اختلال می کند و باعث تغییرات روان شناختی مانند افزایش تحریک پذیری، اضطراب، تنش، حالت عصبی و ناتوانی در مهار خود، روابط اجتماعی و خانوادگی می شود و در ایفای نقش حرفه ای یا پدری و مادری، مانع به وجود می آورد (استورا، 1377؛ به نقل از اصانلو و همکاران، 1390). در تعریف استرس می توان گفت هر عاملی که باعث شود وحدت روان- زیستی انسان تهدید شود، استرس نامیده می شود (طریقتی، 1367؛ به نقل از اصانلو و همکاران، 1390). تحقیقات نشان داده است که مشکلات رفتاری کودکان ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روانی والدین دارد. به بیان دیگر، هر چقدر مشکل روانی والدین شدیدتر باشد، ظهور اختلال های رفتاری کودکان نیز سریع تر خواهد بود. یافته ها بر اهمیت سلامت روان مادران بر بهزیستی کودک تأکید داشته و بیان می کنند که بیماری روانی یکی از والدین احتمال ابتلا کودک به بیماری های روانی را افزایش می دهد (سندرس ، 2002). نتایج مطالعات بیانگر است که کودکان با والدین دچار اختلالات روانپزشکی، مشکلات رفتاری بیشتری دارند (والر و همکاران ، 2000؛ وامبوت و ریس ، 2006). مداوس وهمکاران (2007) در تحقیقی نشان دادند که اضطراب، افسردگی و استرس مادران با افزایش اختلالات نظیر اضطراب و افسردگی، نقص توجه و بی اعتنایی مقابله ای در کودکان رابطه دارد. نتایج پژوهشی حاکی است که استرس، افسردگی و شیوه های مقابله ای ضعیف در والدین با مشکلات رفتاری سازگاری، تعامل اجتماعی ناکارآمد، خود اثرمندی پایین و مشکلات تحصیلی در کودکان همراه می باشد (کولمن و کاراکر ، 2003؛ جونز ، 2006 ؛ سالو وهمکاران ، 2009). همچنین جان و همکاران (2006) و کوهن و همکران (2009) هر کدام در تحقیقات جداگانه نشان دادند که بیماری جسمی یا روانی والدین می تواند در بروز رفتارهای ناهنجار در فرزندان نقش داشته باشد. ریاحی و همکاران(1391) در پژوهش خود نشان دادند که بین مشکلات رفتاری کودکان و اختلال روانی مادران همبستگی بالایی وجود دارد.