سمینار نساجی آخرین روشهای بکار رفته در تهیه پارچه های ضد آب
چکیده:
مسئله پارچه های ضد آب از دیرباز همواره مورد توجه انسان بوده. این خصوصیت در برگیرنده 2 دسته از تکمیل ها در صنعت نساجی می باشد، یکی تکمیل ضد آب و دیگری تکمیل دفع آب، که در تکمیل ضدآب پوششی از مواد هیدروفوب بر روی سطح کالا قرار می گیرد که تمام منافذ پارچه مسدود می گردد، ولی در تکمیل دفع آب فضای بین نخ ها در پارچه باز می ماند. مواد متنوعی جهت دافع آب کردن پارچه وجود دارد مانند استفاده از دافع های پارافینی، دافع های استئاریک اسید ملامین، دافع های سیلیکونی و دافع های بر پایه فلوئوروکربن، که بر روی پارچه اعمال می شوند. پارچه های ضد آب با قابلیت تنفس نیز مورد بررسی قرار گرفته اند، و این پارچه با روش های مختلفی تولید می گردند که این روش ها شامل: 1- پارچه های بافت متراکم، 2- غشاءهای نازک، 3- پوشش دادن، می باشد که شرایط عمل و خصوصیات هرکدام مورد بررسی قرار می گیرد. اخیرا با پیشرفت هایی که در زمینه تولید پارچه های با خصوصیت آب گریزی صورت گرفته، دستاوردهای مطلوبی حاصل گردیده، از جمله ایجاد خاصیت آبگریزی با استفاده از نانوذرات سیلیکا. که این نانوذرات سیلیکا به همراه ترکیبات دیگر تحت عنوان ترکیبات آبگریز، به نتایج بسیار مطلوبی در زمینه آبگریزی سطح پارچه رسیده اند. از جمله ترکیبات نانوذرات سیلیکا به همراه مخلوط سیلان های ان – اوکتیل تری متوکسی سیلان (OTMS)، به عنوان سیلان آبگریز و بیس (تری اتوکسی سیلیل) اتان (BTEOSE)، به عنوان سیلان کراس لینک کننده مورد استفاده قرار گرفته، با اعمال این ترکیب بر روی پارچه های پنبه ای شستشو و سفیدگری شده نتایج خوبی را به همراه داشت. و با آزمایش زاویه تماس قطره آب، زاویه تماس قطره آب بر روی پارچه 139/1 درجه اندازه گیری شده. از نانوذرات سیلیکا به همراه مواد دیگری نیز جهت دستیابی به سطوح آبگریز استفاده گردیده، مانند تری دکا فلوئور اوکتیل تری اتوکسی سیلان (FAS)، که با ترکیبی از درصدهای مناسب از هرکدام و اعمال کردن آنها بر روی پارچه نتایج مطلوب آبگریزی حاصل گردیده، و به زوایای بالای تماس قطره آب تا 170 درجه نیز دست یافته اند.
از دیگر ترکیباتی که به همراه نانوذرات سیلیکا به کار رفته، عامل کوپل کننده آمونیوم سیلان پرفلوئور اوکتیلات شده چهار جزئی می باشد که با ابعاد مناسب نانوذره به کار رفته در این ترکیب و اعمال آن بر روی پارچه های پنبه ای می توان به پارچه با خاصیت فوق آبگریزی دست پیدا کرد.
از آنجا که ترکیبات حاوی سیلان فلوئوردار به لحاظ قیمت گران می باشند و همچنین برای محیط زیست نیز مضر می باشند، به جای این ترکیبات، از ترکیبات دیگر دافع آب به همراه نانو ذرات سیلیکا جهت آبگریزی سطح پارچه استفاده گردیده. و آن ترکیب یک امولسیون شامل، پرفلوئورواکریلات، بنزیل متا اکریلات، و آب بوده که با اعمال این ترکیب همراه نانوذرات سیلیکا بر روی سطح پارچه پنبه ای، خاصیت فوق آبگریزی در سطح پارچه ایجاد گردیده که به لحاظ قیمت هم مناسب می باشد و جهت استفاده های عمومی نیز می تواند به کار گرفته شود.
مقدمه:
پارچه های ضدآب اغلب به پارچه های طبیعی یا مصنوعی گفته می شود که با روش کوت کردن یا لمینت به وسیله مواد ضد آب کننده، ضد آب می گردند. که تولید پارچه های ضدآب از گذشته مورد توجه انسان بوده و اولین تکمیل دفع که بر روی پارچه های نساجی صورت گرفته نیز، تکمیل دفع آب می باشد.
که تکمیل ضدآب پارچه به دو صورت امکان پذیر می باشد. یک روش پوشش کل سطح پارچه توسط مواد هیدروفوب (موادی که آب را به خود جذب نمی کنند) است، به نحوی که تمام منافذ پارچه مسدود گردد. و روش دوم الیاف و یا نخ از مواد ضدآب پوشیده می شوند، به این ترتیب فضای بین نخ ها در پارچه کاملا باز می ماند و امکان انتقال گرما و عرق بدن به بیرون و تنفس پوست وجود دارد.
گزارش کاراموزی آشنایی با صنعت سیمان و دسنتگاههای بکار رفته در این صنعت در 25 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه :
این گزارش بر پایه نحوه تولید سیمان و همینطور کاربرد برق در صنعت سیمان بوده و لذا سعی بر آن بوده تا حد امکان اطلاعاتی قابل استفاده در دسترس قرار گیرد.
با تشکر و قدردانی از مهندس مرتضی محمدی ریاست محترم قسمت برق و همچنین پرسنل قسمت برق کارخانه سیمان لوشان.
فهرست :
بخش اول : آشنایی با صنعت سیمان
بخش دوم : مرور اجمالی در آشنایی با موتورهای برق
بخش سوم : کارهای انجام شده توسط کارآموز
بخش اول : آشنایی با صنعت سیمان :
سیمان از انواع مصالح ساختمانی و گردی است نرم که دارای چسبندگی زیاد بوده و به عنوان یک چسب ساختمانی بکار می رود. این ماده مهم که سالانه میلیونها تن از آن در کشور تولید و به مصارف گوناگون می رسد در مقابل هوا و همچنین در زیر آب خود را گرفته، استحکام بیشتری پیدا نموده و مدت دوام آن نامحدود است.
سیمان به خودی خود مقاومت زیادی در مقابل فشار نداشته، لیکن پس از ترکیب با شن، ماسه و آب و تهیه ملات و بتون، با گذشت زمان مقاومت موردنظر را ایجاد می نماید.
به عبارت دیگر سیمانها مواد چسبنده ای هستند که قابلیت چسباندن ذرات به یکدیگر و به وجود آوردن جسم یکپارچه از ذرات متشکله را دارند. از نظر علمی سیمان ترکیبی است از اکسید کلسیم (آهک) با سایر اکسیدها نظیر اکسید آلومینیوم، اکسید سیلیسیم و اکسید آهن که میل ترکیب با آب داشته و در مجاورت هوا و در زیر آب به مرور سخت می گردد و دارای مقاومت می شود. این سخت شدن مثل بستن گل هنگام از دست دادن آب نیست، بلکه واکنشی شیمیایی است که طی آن شکل جدیدی از ماده پدیدار می شود و سیمان سخت شده قابلیت نرم شدن مجدد با آب را ندارد.
کلمه سیمان اغلب در مفهوم کلی برای توصیف تمامی انواع مواد چسبنده بکار می رود، ولی در مفهومی دقیقتر به مواد چسبناکی اطلاق می گردد که در ساختمان و بناهای ساخته شده در مهندسی عمران به کار می رود.
سفت و محکم شدن سیمان در نتیجه هیدراسیون (ترکیب با آب) ایجاد می گردد، که ترکیب شیمیایی مخلوط سیمان با آب است و موجب تشکیل بلورهای شبه میکروسکوپی یا ماده شبه ژلاتینی می گردد. سیمان ساخت و ساز به خاطر خواص ترکیب با آب خود، که حتی در زیر آب نیز سفت می شود، اغلب سیمان هیدرولیکی نامیده می شود.
لغت «سیمان» از کلمه یونانی caementum مشتق شده است که به معنی تکه تکه کردن سنگ است، یعنی همانگونه که در ملات رومی بکار می رفته، و ارتباطی با خود ماده چسبنده ندارد.
بررسی محتوای قضیه زمان از دست رفته از کتاب مدیریت استرس
مقدمه
برای مدیریت موثر و مفید، کیفیت کار مدیر، بسیار مهمتر از کمیت آن می باشد. جزییات امور یک سازمان نباید مشی کلی مدیریت را منحرف کند و علیرغم اینکه مدیر باید به کلیه شئونات سازمان اشراف داشته باشد و توانایی مدیریت اتفاقات غیر مترقبه و بحران را داشته باشد، لیکن شالوده کلی مدیریت نباید به گونه ای باشد که کار و امور سازمان، مدیر را به دنبال خود بکشاند، بلکه مدیر باید با انتخاب چارت مناسب و تفویض اختیار، مسیر از پیش تعیین شده ای برای امور جاری سازمان تهیه کند و زمان و انرژی خود را به صورت بهینه برای مواردی که دخالت وی، لازم می باشد صرف نماید. آنچنان که علاوه بر گردش صحیح کار، توان شخصی مدیریت که وابسته به چگونگی تلاش او در محیط کار و سلامت زندگی شخصی اش می باشد حفظ شود.
قضیه:
داستان مربوط به مدیری است که علیرغم داشتن خصوصیات فردی و اخلاقی ممتاز و همت بالا و مصمم برای نائل شدن به اهداف بزرگ، در راستای موفقیت بیشتر سازمان تحت مدیریتش، مدیریت خلاق، موثر و با کیفیتی ندارد و هر روز پس از ساعتها تلاش بی وقفه، برای پرداختن به جزییات پراکنده و غیر پیش بینی شده روزمره، با فکری خسته و ناراضی از نائل نشدن به خلاقیتهای مدیریتی و نپرداختن به اهداف و مسائل کلان سازمان، به نزد خانوادهای می رود که خود را در قبال آنها، مدیون می داند و احساس می کند فرصت رسیدگی و توجه لازم به خانواده و خودش و مسائل روحی و معنویاش را نیز نداشته است.
بررسی محتوای قضیه زمان از دست رفته ا ز کتاب مدیریت استرس
قسمتی از متن:
چه رابطه ای بین خودآگاهی و فشار اجتماعی وجود دارد؟
هر چقدر خودآگاهی بالاتر باشد، اثر فشار اجتماعی کمتر است و بالعکس فشارهای اجتماعی بر کسانیکه خودآگاهی کمتری دارند، اثرات مخرب تری دارد. افرادی که در سطح اول و دوم بلوغ مدل کوهلبرگ قرار دارند، فشارهای اجتماعی بسیار اثرگذاری می باشد و می تواند بسته به شدت آن، باعث خودفراموشی، انهدام هویت شخص، تغییر هویت و تبدیل شدن به انسانی با ارزشهای متفاوتی که دیگران برای او خواسته اند شود که آن ارزشهای حتی در حقیقت ضد ارزش هم میتواند باشد چون در مرحله اول که آن را سطح خود محوری هم میتوان گفت، فرد چیزی را خوب یا، بد ارزیابی می کند که آن چیز سبب پاداش فردی یا جلوگیری از تنبیه باشد و اقدام مناسب، اقدامی است که برای ارضای ابزاری نیازهای فردی و گاه نیازهای دیگران باشد. همچنین در مرحله دوم که آن را مرحله مطابقت هم می توان گفت، درست یا غلط بودن رفتارها و توجیه اخلاقی بر مطابقت بار سوم و انتظارات جامعه و قوانین تدوین شده در مراجع معتبر و مراعات آنها، استوار است و گرایش به خوب بودن در گرو تأیید نمودن و خشنود کردن دیگران و موافقت با دیدگاه اکثریت می باشد و گرایش به انجام وظیفه در گرو احترام به اقتدار، حفظ ترتیب اجتماعی و احترام به انتظارات دیگران استوار است. به همین علت در مرحله اول و دوم بلوغ، فشارهای اجتماعی اثرات مخرب تری دارد.
3- آیا خودآگاهی ثابت است یا دانش انسان از خود به مرور زمان، کاهش یا افزایش می یابد؟
خودآگاهی بسته به اینکه شخص در چه مرحله ای از بلوغ ارزشها باشد و فشارهای اجتماعی و عوامل محیطی در چه حدی باشند میتواند کاهش یا ثبات و یا افزایش یابد. به صورتیکه برای کسی که در سطح بلوغ پایین تری باشد و فشارهای اجتماعی نیز شدید باشد، خودآگاهی می تواند کاهش یابد و حتی به انهدام شخصیت و ناخودآگاهی تبدیل شود. اما برای افرادی که در مرحله سوم بلوغ خود قرار دارند، فشارها می تواند کم اثر و حتی برای انسانهای کامل بی اثر باشد و حتی باعث افزایش بیشتر خودآگاهی شود. چون مرحله سوم مرحله پایبندی به اصول اخلاقی است و مجموعه ای از بالغ ترین ارزشهاست. درست یا غلط بودن مسائل بر اساس اصول درونی فرد مورد قضاوت قرار می گیرند و این مرحله، اصول گرایی نام دارد.