مبانی نظری و پیشینه پژوهش یادگیری الکترونیکی ترکیبی در روش تدریس فعال فناورانه (TEAL) - فصل دوم
در 27 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
2-2- 39- روش تدریس فعال فناورانه ( TEAL[1])
استفاده از ترکیب روش تدریس کاوشگری گروهی در آزمایشگاه و شبیه سازی ( با استفاده از فیلم، اینترنت، انیمیشن یا تصویر سه بعدی بنا به ضرورت تدریس ) و سخنرانی کوتاه در موقعیت های مختلف ( بنا به ضرورت) روش تدریس فعال فناورانه ( TEAL ) می باشد. در این روش کلاس وآزمایشگاه از هم جدا نیست و با استفاده از پست الکترونیکی می توان برای هر دانش آموز، با توجه به تفاوت های فردی آنان، تکالیف خاصی را معین کرد( بلچر[2]، 2005). این روش تدریس در زمره روش های فعال تدریس است. روش فعال فناورانه اولین بار در دانشگاه ام ای تی[3] آمریکا در سال 2000 میلادی در درس فیزیک اجرا گردید. شکل گیری این روش تدریس از آنجا آغاز شد که در سال 1993 فکر حمایت از تعامل بین فراگیران از طریق یادگیری مشارکتی و قرار دادن فهم مفاهیم، به عنوان هدف اصلی تدریس، در ذهن هک[4] ( استاد فیزیک هندی تبار ) شکل گرفت. با این وجود تدریس فیزیک در دانشگاه ها به صورت سخنرانی بود و حضور فراگیران در آزمایشگاه و مشارکت آن ها در یادگیری، با وجود تجربی بودن علم فیزیک، وجود نداشت لذا جک ویلسون[5] در دانشگاه پلی تکنیک رننسالر[6] (1994) تدریس فیزیک را درآزمایشگاه و به صورت تجربی آغاز کرد که این خود یک رویه ی تازه در کلاس های درس محسوب می گردید (بلچر،2003). اصلاح برنامه های درسی فیزیک در دانشگاه MIT به وسیله هک (1998) و مک در موت و دریش [7] (1999) با تاکید بر یادگیری فعال به صورت گروه های زوجی، جهت فهم بیشتر فراگیران، ادامه یافت. هک در سال 1998 نشان داد که یادگیری در گروه های زوجی دو برابر سخنرانی اثر دارد. اما این روش نیز با توجه به درصد بالای مردودین در فیزیک به وسیله ی بلچر و اعضای تیمش که شامل پتر دورمشکین[8] و دیوید لیستر[9] بود اصلاح گردید( بلچر، 2001). این روش تدیس جدید، TEAL نامیده شد. یکی از اهداف این روش، جایگزین کردن روش تدریس فعال به جای سخنرانی های طولانی مدت است. در این روش، فراگیران در گروه های سه نفره (یا تعداد بیشتر) دور یک میز می نشینند. در هرگروه سه نفره یک کامپیوتر موجود است. علاوه بر آن وسایل آزمایش نیز بر روی میز ها قرار می گیرد. فراگیران با استفاده از وسایل موجود آزمایش انجام می دهند و کاوشگری گروهی در آزمایشگاه را آغاز می کنند(بلچر،2003)
سپس آنچه را که با چشم دیده نمی شود از طریق شبیه سازی، تصاویر و فیلم مشاهده می کنند یا چنانچه نیازمند محاسبه، نمودار یا اطلاعات اضافه تری باشد، از کامپیوتر استفاده می کنند. در این روش، دانش آموزان با کاوشگری در آزمایشگاه به کشف مفاهیم دست می یابند( پریشانی و همکاران ، 1390). اگر چه روش کاوشگری گروهی می تواند مهارت هایی نظیر تفکر وخلاقیت را پرورش دهد، اما با این حال روانشناسان یادگیری، دو مشکل خاص این روش را مشخص کرده اند. این مشکلات بیشتر ناشی از خطاهای یادگیری و اتلاف وقت آموزشی است ( صفوی، 1386، به نقل از پریشانی،1390، ص3 ). روش فعال فناورانه (TEAL ) هر دو مشکل کاوشگری گروهی را با استفاده از تکنولوژی و سخنرانی های کوتاه در زمان های مختلف تدریس ( بسته به موقعیت) مرتفع نموده است. اساس تئوری معلم در این روش، رویکرد ساختن گرایی است. از آن جا دانش که نمی تواند به سادگی از معلم به فراگیران انتقال پیدا کند، لذا فراگیران باید در ساختن دانش درگیر شوند وخودشان دانش را بسازند.
1. Tecnology Enabeld Active Learning
2. Belcher
3. M I T
4. Hake
5. Jack Whillson
6. Rennsaeler Pply technic
1. Mcdermott & Redish
2. Peter Dourmashkin
3. David Lister
....
مطالب:
یادگیری الکترونیکی ترکیبی در روش تدریس فعال فناورانه
2-2- 39- روش تدریس فعال فناورانه ( TEAL[1])
2-2-40- نظریه ساختن گرا اساس یادگیری در روش فعال فناورانه (TEAL)
2-2-41- رابطه روش تدریس و یادگیری
2-3- مروری بر پژوهش های انجام شده
2-3-1- پژوهش های انجام شده در داخل کشور
2-3-2- پژوهش های انجام شده در خارج از کشور
منابع
منابع فارسی
منابع لاتین
مقاله برسی فنون تدریس لغات انگلیسی در 42 صفحه ورد قابل ویرایش
معلمین باتجربه زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم خیلی خوب می دانند که لغت تا چه اندازه اهمیت دارد. آنها می دانند که محصلین باید هزاران لغت را که گویشوران ونویسندگان انگلیسی به کار می برند بیاموزند. خوشبختانه، نیاز به لغت نکته ایست که هم معلمین و هم محصلین برآن متفق القول اند. البته طی سالیان متمادی در برنامه های خاص آماده سازی معلمین زبان توجه چندانی به روشهای یاری دادن محصلین درخصوص آموختن لغت نشده است. دربعضی از کتابها به معلمین توصیه شده است که محصلین می توانند لغات را بدون کمک بیاموزند درحقیقت گاهی به معلمین گفته شده است که پیش از آموختن گرامر و سیستم صوتی زبان نباید لغات زیادی رابه محصلین یاد داد. درمقالاتی که درمجلات خاص معلمین می خوانیم بندرت از مقوله لغت صحبت به عمل می آید، درمقابل بر تلفظ و گرامر تأکید شده و برلغت یا تأکید نمی شود و یا این تأکید اندک است. خلاصه آنکه در برنامه های ویژه معلمین درسالهای اخیر مسأله لغت به بوته فراموشی سپرده شده است، و لازم است کوششی به عمل آورده و به علت آن پی ببریم.
«فصل اول»
دلیل بی توجهی به آموزش لغت درگذشته
یک دلیل عدم توجه به گنجاندن آموزش لغت در برنامه های تربیت معلم در سالهای 70-1940 این است که درسالهای قبل از آن به این امر توجه بیش از حد مبذول شده بود. درواقع بعضی ها بر این باور بودند که یادگیری زبان فقط از طریق یادگیری لغت امکان دارد. زبان آموزان اغلب اعتقاد داشتند که تنها نیاز آنها تعداد زیادی لغت است و خیال می کردند که می توانند زبان را با یادگیری این تعداد لغات انگلیسی به همراه معانی آنها درزبان خود فراگیرند. بدون شک این اعتقاد درستی نبود، زیرا علاوه برآنکه شخص باید لغات انگلیسی و معانی آنها را بداند. باید بداند که لغات درجملات انگیسی چگونه با هم عمل میکنند و این یکی از دلایل تأکید بردستور زبان دربرنامه های آماده سازی معلمین درچند دهه اخیر بوده است. درخلال این سالها درخصوص کشفیات جدید در مورد راههای یاری رساندن به محصلین برای یادگیری کلمات صحبت چندانی به میان نیامده است.
اینکه چرا در درسهای روش تدریس درباره تدریس کلمات و معانی آنها تا این حد کم سخن گفته اند دلیل دومی هم دارد. بعضی از متخصصین روش تدریس گویا براین باور بوده اند که معانی لغات را نمی توان بصورت تام و تمام تدریس نمود، بنابراین چه بهتر که از تدریس آنها صرفنظر گردد. در دهه 1950 بیشتر مردم کم کم متوجه شدند که یادگیری لغت آنقدرها هم مطلب ساده ای نیست.
یادگیری لغت صرفاً این نیست که بیاموزیم یک لغت خاص در زبانی معادل لغتی همانند آن درزبان دیگر است، بلکه باید یادگیری ما فراتر از این رود و چه بسا افرادی که خیال می کردند مشکلات این کاربقدری زیاد است که دست یازیدن به آن درکلاس عملی نیست.
مثلاً براساس یک فرهنگ لغت اسپانیایی- انگلیسی، لغت «garden» و «jardin» ظاهراً هردو معنای یکسان دارند : «جایی که گلها می رویند.» اما بعضی معانی «garden» با معانی «jardin» مطابقت نمی کنند. «garden» جایی است که امکان دارد در آن علاوه برگل، سبزی نیز بروید درحالیکه در اسپانیایی،سبزی درجایی به نام «huerta» می روید و نه در «jardin». این یکی از بیشمار نمونه های ممکن است که نشان می دهد یادگیری لغت صرفاً معادل نمودن کلمات در زبان مادری و زبان مقصد نیست. غالباً کسانیکه مسئول تربیت معلمین بودند برداشتی این چنین در اذهان بوجود می آورند که یادگیری لغت بقدری پیچیده می باشد که بهتر است بیشتر وقت کلاس را وقف تدریس ساختارهای گرامی نموده و به تدریس اندک تعدادی لغت بسنده نمایند، زیرا به هیچوجه نمی توان فهم دقیق و کامل معانی لغات را درکلاس به دانش آموزان القاء نمود. درواقع دربعضی از کتابها و مقالات مربوط به آموزش زبان، نویسندگان این شبهه را در اذهان بوجود آوردند که بهتر است لغت اصلاً تدریس نشود.
اینها دلایلی چند برای به فراموشی سپرده شدن مسأله تدریس لغت دربرنامه های تربیت معلم درنظر عموم بودآنهم درزمانی که معلمین کمکهای زیادی درزمینه های دیگر آموزش زبان دریافت میداشتند. ما بطور خلاصه این دلایل را ذکر می کنیم:
1. بسیاری از مسئولین ترتبیت معلم خیال می کردند که باید بر گرامر بیش از لغت تکیه نمود، زیرا از گذشته درکلاسهای درس زبان به مقوله تدریس لغت وقت زیادی اختصاص داده می شد.
2. متخصصین روش تدریس از این بیم داشتند که اگر محصلین قبل از یادگیری مباحث مقدماتی گرامر، لغات زیادی بیاموزند در ساختن جملات دچار اشتباه می شوند درنتیجه، این مطلب سبب شد که بهترین راه را تدریس نکردن لغات زیاد بدانند.
3. بعضی ها که کار راهنمایی معلمین را برعهده داشتنداحتمالاً توصیه می کردند که یادگیری معنای لغات تنها از طریق تجربه صورت میگیرد و نمی توان آنها را بصورت کامل در کلاس آموخت. در نتیجه توجه اندکی به فنون تدریس لغت معطوف می گردید.
هر یک از این عقاید درمورد لغت تا حدودی واقعیت دارد، حقیقت آن است که دربعضی کلاسها وقت زیادی به تدریس لغت اختصاص داده میشود. غالباً بقدری در تشریح لغات جدید صرف وقت می شود که بنظر می رسد وقتی برای فعالیتهای دیگر باقی نمی ماند. البته چنین کاری مایه تأسف است.
دانش آموزانی که گرامر را به همراه لغت نمی آموزند قادر به استفاده از زبان برای برقراری ارتباط نخواهند بود. حتی فهم مطالبی که لغات آن ها به نظر آشنا می آیند، درصورت عدم یادگیری ساختارهای گرامری، چه بسا غیرممکن باشد. مثلاً پارگراف های ارائه شده دارای لغات بسیار آسانی می باشند، با این وجود معنای جملات بدون آگاهی کافی از گرامر ممکن نخواهد بود:
درکلاسهایی که وقت اختصاص داده شده به گرامر بسیار کم است محصلین از عهده به کاربردن لغات درجملات برنمی آیند و تنها کاری که صورت می گیرد یادگیری معنای کلی لغات است. دانش آموزانی که مثلاً لغات «emphasize» و «emphasis» را یاد می گیرند به چیزی بیش از مسأله یادگیری معنای این لغات نیاز دارند. آنها باید بیاموزند که لغت «emphasis» اسم است و اینگونه به کار می رود :
«We put emphasis on it»
و باید یاد بگیرند که « emphasize» فعل است و چنین به کار برده میشود:
«We emphasize it»
و فعل واسم را بطریق زیر باید باهم مقایسه کنند:
(با توجه به بکارگیری on) «There was not much emphasis it.»
(با توجه به آنکه on دراینجا بکار نرفته است.) «Few people emphasized on it.»
بنابراین، محصلین باید گرامر را که شامل کاربردهای لغات است بخوبی بیاموزند. هیچوقت آموختن صرف کلمات و معانی آنها کافی نیست. واقعیت این است که دربعضی از کلاسها به ساختار جملات توجه اندکی مبذول شده است و ضمناً اگر دانش آموزان معانی بسیاری از لغات را بدون یاد گیری نحوه منظم کردن آنها درجمله بیاموزند مرتکب اشتباهاتی خواهند شد. وانگهی دراین اعتقاد که «تجربه» بهترین معلم لغت آموزی است حقیقتی وجود دارد. ما با تجربه نمودن موقعیتهایی که درآنها زبان بوسیله نویسندگان و گویشوران به کاربرده می شود می آموزیم که معانی بسیاری از لغات مطابق آنچه که به اصطلاح معادل آنها درزبان دیگر می باشد نیستند. از آنجا که فهم کلی یک لغت غالباً نیاز به آگاهی از تصویر ذهنی اهل زبان از لغت دارد، بعضی از معانی را نمی توان درفرهنگ لغت یافت و درصورتیکه بخواهیم معانی واقعی لغات را بدانیم لازم است درخصوص عادات، رسوم و نگرش های اهل زبان اطلاعاتی داشته باشیم.
تنوع در زبان انگلیسی
از حدود سال 1600 استعمار انگلیسی در آمریکای شمالی باعث شد یک نوع زبان آمریکایی ریشه گرفته از زبان انگلیسی خلق شود. بعضی لغت ها و تلفظ ها انگلیسی مانند Froze آنوقت به آمریکا رسید. در بعضی موارد انگلیس و آمریکایی بیشتر مانند انگلیس شکسپیری است تا انگلیس مدرن بریتانیا بعضی از اصلاحات، که British (بریتیشی) بود نامیده شد آمریکایی گراها که در واقع اصلاحات اصلی بریتانیایی هستند که در مستعمره ها حفظ شده اند آن زبان که برای مدتی در بریتانیا گم شده بود.
مثلاً (Trash به جای Rubbish و Loon به عنوان فعل به Fall , Lend به معنی پائیزی به جای Autumn) و مثال دیگر (Fram – Up به جای Re – imported ) در زبان بریتانیایی بوسیله فیلم های گانگستری هالیوودی بکار می رفت. زبان اسپانیایی هم در انگلیس آمریکایی اثر گذاشت، (و در نتیجه انگلیسی برتیشن) با لغاتی مانند Cangon و Ranch و Vigilante مثالهایی از کلمات اسپانیایی هستند که بوسیله ساکنان آمریکایی غربی وارد انگلیس شده. کلمات فرانسوی (از لوئیزانا) و کلمات افریقایی غربی (بوسیله تجارت برد) همچنین تحت تأثیر قرار دارد انگلیسی آمریکایی را و همچنین تا حدودی انگلیسی بریتانیایی را.
امروزه، انگلیس آمریکایی به طرز خاص ویژه ای نفوذ کنده است و به علت تسلط آمریکایی بر سینما، تلویزیون، موسیقی مشهور، تجارت و تکنولوژی (شامل اینترنت) تنوع زیاد دیگر در اطراف جهان وجود دارد به عنوان مثال: انگلیس استرالیایی، انگلیس زلاند نو، انگلیس کانادا انگلیس آفریقایی جنوبی، انگلیس و هند و انگلیس کری بین می باشد.
مقاله بررسی روشها و فنون تدریس در 31 صفحه ورد قابل ویرایش
1- تعریف تدریس:
1- تدریس:
فعالیتی است در جهت راهنمایی، هدایت و مساعدت در امر یادگیری.
بیان صریح معلم درباره آنچه که باید یاد گرفته شود.
هم ورزی متقابل بین معلم و متعلم.
فعالیتی است که شرایط مساعد و مناسب یادگیری را فراهم می سازد.
فعالیتی است برای رشد فراگیران.
پس: تدریس فعالیتی است منظم، دارای هدف از قبل طراحی شده که به صورت تعاملی و رابطه دوجانبه بین معلم و فراگیران جریان میگیرد. تا شرایط لازم و مساعد را جهت بازسازی تجارب فردی و تغییرات کیفی در فراگیران ایجاد نماید[1].
2- تدریس مجموعه فعالیت هایی منظم و هدفدار است که منجر به تغییر و یاد گیری شاگرد میشود. یعنی فعالیت هایی باید از قبل طراحی و برنامهریزی شده باشند و در آنها تعامل وجود داشته باشد[2].
3- تدریس به مجموعه فعالیتهایی اطلاق میشود که هدفدار است و آگاهانه صورت میپذیرد و به گونه اتفاقی یا تصادفی قوام نمی گیرد. فعالیت هایی که تدریس را موجب میشوند بر اثر سه رکن اساسی یعنی معلم، شاگرد و مواد درسی استوار است[3].
4- تدریس متشکل از فعالیت هایی است که با فعالیت های ذهنی و جسمی معلم و شاگرد همراه است و این فرایند به گونه ای اصولی، مستدل و با بهره گیری از مواد درسی تحقق می یابد و زمانیکه یکی از سه مؤلفه معلم، شاگرد و مواد درسی نباشد، به جهت به هم خوردن ارتباط بین این سه عامل، تدریس به وقوع نمی پیوندد[4].
5- فرایند تدریس مجموعه اعمالی است سنجیده، منطقی و پیوسته که به منظور ارائه درس از طرف معلم صورت میگیرد[5].
6- منظور از تدریس بوجود آوردن تغییری مناسب در رفتار شاگرد است. به عبارت دیگر تدریس باید شاگرد را از نقطه نظر کارهایی که میتواند انجام دهد تغییر دهد که این تغییر معمولاً به توسط معلم انجام می پذیرد. معلمان برای تحقق اهداف خود از راهبردهای تدریس بهره می گیرند، در واقع اغلب این تمایل وجود دارد که مسئله تدریس صرفاً به کار گرفتن یک روش یاددهی یکسان برای تمامی موارد تلقی شود. گاهگاهی، آن هم در صورت بودن وقت برای تأثیر بیشتر قدری چاشنی وسایل کمک آموزشی دیداری شنیداری نیز به آن اضافه میشود[6].
7- تدریس جریان بهم پیوسته و مرتبطی است که با طراحی شروع میشود و با اجرا و ارزشیابی خاتمه می یابد[7].
8- تدریس فعالیتی است معطوف به پیشرفت دانش آموز در امر یادگیری، به گونه ای که یگانگی و گنجایش فکری دانش آموز را برای قضاوت مستقل. تأمین می سازد[8].
2- ابعاد تدریس:
به نظر من میتوان بعد روشی (فنی) را با بعد فناوری تلفیق کرد. چرا که استفاده یا عدم استفاده و چگونگی استفاده از فناوری به روش تدریس معلم باز می گردد.
3- سطوح طبقه بندی هدفهای آموزشی بلوم:[9]
الف) سطوح یادیگری در حیطه شناختی عبارتند از: 1- دانش 2- فهمیدن 3- کاربستن 4- تجزیه و تحلیل 5- ترکیب و 6- ارزشیابی و قضاوت.
ب) در حیطه عاطفی عبارتند از: 1- دریافت و توجه کردن 2- پاسخ دادن 3- ارزش گذاری 4- سازماندهی ارزشها و 5- تبلور ارزشهای سازمان یافته در شخصیت.
ج) حیطه روانی- حرکتی عبارتند از: 1- مشاهده و تقلید 2- اجرای عمل بدون کمک 3- دقت در عمل 4- هماهنگی حرکات و 5- عادی شدن عمل (با توجه به توضیحات جزوه فکر میکنم توضیح نیاز نیست.)
4- تعریف یادگیری:
1- یادگیری عبارت است از تغییری که در توانایی انسان ایجاد میشود و برای مدتی باقی می ماند و نمی توان به سادگی آن را به فرایندهای رشد نسبت داد[10].
2- تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار بالقوه فرد بر اثر تجربه یادگیری نامیده میشود[11]. (سیلگارد و مارکوئیز).
3- یادگیری تغییری است که بر اثر تجربه یا آموزش در رفتار موجود زنده به وجود میآید[12].
4- یادگیری را عموماً کسب اطلاعات، معلومات و مهارتهای خاص می دانند. عده ای دیگر یادگیری را انتقال مفاهیم علمی از فردی به فرد دیگر تعریف میکنند[13].
5- یادگیری عملی پیچیده و نوعی واکنش درونی است که در پدید آمدن آن فعال بودن شخص مدنظر واقع میشود و اعمال محرکهای محیطی بدون توجه به انتخاب فرد معنایی ندارد. یا اینکه فقط در یادگیری های ساده گزینش دارد.
یادگیری فرایندی جهت دار فعال و وابسته به مهارتها و فعالیتهای فکری فراگیر است.[14]
- روشهای نوین تدریس
1- روش تفحص گروهی
2- روش ساخت گرایی: ویژگی های آن عبارتند از:
تجزیه و تحلیل و تفکر درباره مسائل برای معنادار کردن آنها در ذهن.
تایید بر طرز ساختن یا پدید آوردن دانش بر مبنای تجارب شخصی، ساختهای ذهنی و باورها.
تفسیر فردگرایانه چون فرض بر این است که واقعیتی مستقل از ذهن انسانها وجود ندارد و هر کس در قالب تجارب خود تفسیر میکند.
تشویق و هدایت فراگیر به مفهوم سازی، ایده سازی، کاوش، برقراری ارتباط بین دو یا چند ایده، دانش سازی، پرسیدن و پاسخ دادن.
3- روش آزمایشگاهی (حتی برای رشته های انسانی).
4- روش تدریس تحقیق (کاوشگر).
5- روش تدریس یادسپاری: هدف اساسی این روش یادسپاری اطلاعات، آموزش شیوه صحیح معنادار کردن اطلاعات دریافتی و انبار کردن اطلاعات در حافظه و انتقال مطلوب آنهاست.
6- روش تدریس نوآفرینی (بدیعه پردازی): بر مبنای 4 مفهوم استعاره، قیاس مستقیم، قیاس شخصی و تعارض فشرده استوار است. هدف اساسی، شکستن سد قواعد مرسوم و ایجاد جریانی از خلاقیت با استفاده از دانش فراگیر است و نوآفرینی و
7- خلق باورها، افکار، اشیا، فنون و ... (مثلاً فراگیر کتاباش را با لنگه کفش کهنه مقایسه کند).
8- روش تدریس مبتنی بر پیش سازماندهنده ها: هدف عمده و اساسی استفاده از این الگو ایجاد آمادگی ذهنی برای دریافت مطالب درسی از طریق یک ساخت سازمان یافته است که نتیجه آن یادگیری معنادار از طریق ایجاد ارتباط بین آموخته های جدید و قبلی است.
9- روش تدریس مبتنی بر نظریه فراشناخت: هدف اساسی این نظریه کمک به دانشآموزان برای اندیشیدن و پرورش مهارت فکر کردن در یادگیرندگان است. یکی دیگر از اهداف آموزش فراشناخت پرورش مهارتهای انتقال یادگرفته ها به موقعیتهای متعدد است.
10- روش تدریس یادگیری کنترل خود:
هدف اساسی، روشهای یادسپاری اطلاعات، ایجاد مهارت، دریافت درست واقعیتها، اصول، مفاهیم و … است. به دیگر سخن، روشهای یادسپاری ایجاد مهارت یادگیری زبان معنادار است. آموزش و پرورش رسمی و غیررسمی اهدافی را برای برآورد کردن در نظر دارد (برای مثال: پرورش شهروند خوب، پرورش معلم خوب، پرورش شیمیدان و …) اهداف آموزش و پرورش از طریق تسلط یافتن فراگیرندگان بر محتوا عملی می گردد. تسلط بر محتوا عملی نمی شود، مگر آنکه فراگیرندگان بتوانند به صورت معنادار اطلاعات را به یاد بسپارند[15].
فهرست مطالب
عنوان صفحه
1- تعریف تدریس................................................................................................. 1
2- ابعاد تدریس.................................................................................................... 3
3- طبقه بندی هدفهای آموزشی از نظر بلوم........................................................ 4
4- تعریف یادگیری............................................................................................... 4
5- طبقه بندی نظریههای یادگیری........................................................................ 6
6- روشهای نوین تدریس..................................................................................... 12
7- آموزش از راه دور......................................................................................... 16
8- مدارس هوشمند.............................................................................................. 19
9- نقد و مقایسه جزوه و کتاب............................................................................. 23
سر گذشت یک معلم
سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور مرکز شهید رجایی
اولین کسی که در ایران پایه گذار سازمان کودکان کرولال شد شخصی به نام جبار باغچه بان بود در مقدمه مروری بر زندگی این فرد زحمتکش که خدمت بزرگی به کودکان کرو لال کرد می پردازیم .
سرگذشت یک معلم
جبار باغچه بان کودکی کنجکاو و فعال بود که کتاب می خواند شعر کودکانه می سرود و به نقاشی عشق می ورزید هر کاغذ پاره ای که به دست می آورد که ساعتی نمی کذشت که تصویری از گل و درخت یا کوه و جنگل بر آن نقاشی می کرد پدرش با این کارها روی خوشی نشان نمی داد و او را به شدت از این کار منع می کرد پدرش نقاشی را کاری عبث می پنداشت و هر گاه او را در حال نقاشی می دید او را مواخذه می کرد .اسم پدرش استاد عسکر بنا بود و از ارومیه به ایروان در قفقاز رفت و او را همراه خود برد و به شاگردی پدرش می پرداخت اما این کار طبع ذهن جویای او را راضی نمی کرد و لابه لای کار درس نیز می خواند در آن زمان چند مدرسه به سبک جدید دایر شده بود و او را به آموزگاری در یکی از آنها پرداخت بعد از چند سال به ایران برگشت و در شهر مرند به معلمی ادامه داد و بعد از چند سال به تبریز رفت و کودکستانی در تبریز برای اولین بار احداث کرد و هدف او از این کار این بود که کودکان قبل از اینکه به مدرسه بیایند در کوچه و خانه مشغول بازی هستند چرا به جای اینکه این کارها و اسم این کودکستان را (باغچه اطفال) نام گذاری کرد.
در همان اوایل بود که مادری فرزند کرولال خود را برای ثبت نام به مدرسه آورد و گفت که هیچ مدرسه ای فرزند مرا قبول نمی کند . ولی جبار جواب منفی به مادر نداد و کودک را پذیرفت و به فکر افتاد چگونه به کودک خواندن و نوشتن یاد بدهد .چند ماه بعد دو کودک کرولال دیگر به کودکستان باغچه اطفال آمدند جبار با خود فکر کرد و می خواست به هر ترتیب بود سه کودک را تعلیم دهد او شنیده بود که در اروپا چنین موسسات کودکان کرولال وجود دارد و با آنها تماس گرفت و معلوماتی به دست آورد دو روش صدای کشیده و لب خوانی را به آن سه کودک آموخت روز امتحان این سه کودک تمام حیاط و پشت بام کودکستان پر از مردم بود آنها باور نمی کردنند که این سه کودک خواندن و نوشتن یاد گرفته اند و بله جبار موفق به این کار برای اولین بار در ایران شده بود او با این کار خدمت بزرگی به کودکان کرولال کرد و بعدها به تهران رفت و مدرسه بزرگی احداث کرد و در آذر ماه سال 1345 در گذشت .
و بعد دخترش راه او را ادامه داد .
روش تدریس در مکاتب فلسفه
روابط بین تدریس و یادگیری
روشهای تدریس سنتی
رهنمودها و مهارتهای عملی
رهنمودها و مهارتهای عملی
کاربرد الگوها
تدریس در مکاتب فلسفه
روابط بین تدریس و یادگیری:
میتوان با عمل تدریس کمیت و کیفیت و سرعت یادگیری را افزایش داد و یا شرایط را برای یادگیری اموری که در شرایط معمولی امکان پذیر نیت فراهم نمود.
تفاوت بین تدریس و یادگیری:
1- یادگیری در همه جا و همیشه و فنی بدون تدریس صورت خواهد گرفت یا در حالی که هر تدریسی یاد داده نمیشود.
2- نظریههای دیگری، صرفاً به پدیدههای یادگیری توجه دارد و همیشه معطوف به شاگرد است؛ به عبارت دیگر، نظریههای یادگیر، تبیین کنندهی چگونگی یادگیری و توصیف کنندهی شرایطی است که با حصول آنها یادگیری صورت میگیردو در حالی که نظریههای تدریس باید به بیان کننده، پیشبینی کننده و کنترل کننده موقعیتی باشد که در آن، رفتار معلم موجب تغییر رفتار آن ؟؟ میشود. نظریههای یادگیری راه های یادگیری شاگرد را بیان میکند. در صورتی که نظریههای ما تدریس توصیف کننده روشهایی است که برای، وسیله معلم شاگرد را تحت تأثیر قرار میدهد و سبب میشود که او یاد بگیرد.
3- نظریههای یادگیری بر اثر تحقیقات کشف شده است و توصیف کننده روابط تغییرهای مختلف یادگیری است، در حالی که نظریههای تدریس به وسیله علمای تعلیم و تربیت وضع میشود.
4- وقتی که تدریس میکنیم، فعالیتهایی را انجام میدهیم؛ اما وقتی یاد میدهیم ما شاگردان را به انجام فعالیتهایی وادار میکنیم.
5- اگر بخواهیم آن چه درس میدهیم یاد بدهیم، باید قادر باشیم شاگردان را درک کنیم و از آن چه در رفتار آنان اثر میگذارد آگاهی یابیم. نتیجه این که اگر فعالیتی منجر به یادگیری نشود تدریس نیست.
روش تدریس در مکاتب فلسفی:
1- آرمان گرایی:[1] روش تدریس با تأکید بر خودکاری شاگرد، به تشویق محصلان به تفکر و راهنمایی آنها در انتخاب موضوعهای تفکر میپردازند و فرصتهایی فراهم میآورند که محصلان معرفتهای آموختهشان را در حل مسائل اخلاقی و اجتماعی مورد استفاده قرار دهند و ارزشها و تمدن انسانی را بپذیرند. در نتیجه روش دیالکتیک مخصوصاً در موضوعاتی که تفکر در آن دخالت دارد ترجیح دارد.
روش پروژه که در آن شاگردان به صورت انفرادی یا گروهی، ضمن برخورد با مسئله، از روی طرح و نقشه به آزمایش و مطالعه میپردازند جزء روشهای آموزشی میباشد.
اهمام روش عدم، در تحریک یادگیری مانند روش منطقی، روش مشمول و زیبا شناسی، روش ؟؟؟ و زیباشناسی، روش به کاربردن مجاز و روش آزمایشی قابل قبول است. به طور کلی موضوع درس از روش تدریس جدا میباشد.
2- واقع گرایی:[2] چون واقع گرایی علم محور است، روشهای تدریس آن حالت آمرانه دارد. معلم باید روش را که برای ؟؟ دانشآموز و موقعیت آموزشی تناسب دارد به کار بندد و از دانش آموزان بخواهد که حقایق را به یاد بسپارند، مقایسه کنند و توضیح دهند. همچنین با کشف و تعبیر و تفسیر روابط، معانی و مفاهیم تازهای پیدا کنند. روش تدریس معلم بر محسوسات مبتنی است و به جای تلقین معلومات به دانشآموزان فرصتهایی فراهم میآورد که ایشان شخصاً به بررسی و اکتشاف بپردازند و حقایق را دریابند. بنابراین از روش سخنرانی، بحث و گفتگو و آزمایش استفاده میشود. همچنین ارزشیابی بسیار مهم و ضروری است و باید در هر گونه آموزش با معیارهای عینی انجام گیرد.
3- طبیعت گرایی:[3] به نظر طبیعت گرایان آموزش و پرورش باید امکان رشد طبیعیتر برای کودک فراهم سازد و تربیت وقتی حقیقی خواهد بود که به طبیعت و نیروها و امیال کودک فرصت دهد که به سرعت رشد و نمویی یابند و باید از هر گونه دخالت دخالت خود را رد کرد. تجربه مهمترین روش تدریس است. کودک باید اشیا را پیش از الفاظ یاد بگیرد و همین اصل معلمان را وادار میکند که تنها به روش کتاب در تدریس اکتفا نکنند. بلکه دانشآموزان شخصاً به تجربه و فعالیت بپردازند. منبع علم تجربه خود دانش آموز است و معلم فقط نقش راهنما را دارد. تدریس باید با روح بازی همراه باشد و بازی روش طبیعی در آموزش و پرورش است. معلم نباید از روشهای تدریس قالبی و کلیشهای استفاده کند بلکه باید روشهای منطبق بر طبیعت دانشآموزان را کشف کند و به کار بندد. به بیان دیگر، روش تدریس باید روش طبیعی باشد نه ساختگی و تصنعی.
4- عمل گرایی:[4] چون عمل گرایی دانش آموز محور است روش تدریس تابعی از تفاوتهای فردی خواهد بود از مهمترین روشهای تدریس، روش حل مسئله است که در این روش کودک را با مشکلات و مسایل عملی در زندگی مواجه میکنند تا شخصاً درباره آنها بیاندیشد و برای حل آنها بکوشد.
فنون تدریس لغات انگلیسی
مقدمه
معلمین باتجربه زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم خیلی خوب می دانند که لغت تا چه اندازه اهمیت دارد. آنها می دانند که محصلین باید هزاران لغت را که گویشوران ونویسندگان انگلیسی به کار می برند بیاموزند. خوشبختانه، نیاز به لغت نکته ایست که هم معلمین و هم محصلین برآن متفق القول اند. البته طی سالیان متمادی در برنامه های خاص آماده سازی معلمین زبان توجه چندانی به روشهای یاری دادن محصلین درخصوص آموختن لغت نشده است. دربعضی از کتابها به معلمین توصیه شده است که محصلین می توانند لغات را بدون کمک بیاموزند درحقیقت گاهی به معلمین گفته شده است که پیش از آموختن گرامر و سیستم صوتی زبان نباید لغات زیادی رابه محصلین یاد داد. درمقالاتی که درمجلات خاص معلمین می خوانیم بندرت از مقوله لغت صحبت به عمل می آید، درمقابل بر تلفظ و گرامر تأکید شده و برلغت یا تأکید نمی شود و یا این تأکید اندک است. خلاصه آنکه در برنامه های ویژه معلمین درسالهای اخیر مسأله لغت به بوته فراموشی سپرده شده است، و لازم است کوششی به عمل آورده و به علت آن پی ببریم.
(ریشه ها)
تاریخ مختصر از منابع و رشد زبان انگلیسی
تاریخ زبان انگلیسی واقعاً با ورود قبایل آلمانی که در دوره قرن پنجم حمله کرده بودند شروع شد، این قبایل انگلهاو ساکسن ها و جوت ها در دریای شمال جایی که امروز دانمارک و آلمان شرقی است، عبور کردند در آن زمان ساکنین برتین Britiain
به زبان سلیتک صحبت می کردند اما بیشتر گویندگان سلیتک بوسیله مهاجمین به غرب و شمال رانده شدند عمدتاً به آنچه که امروز ویلز اسکاتلند و ایرلند است (میباشد) انگلها (به) از انگلستان آمدند وزبانشان انگلیسی نامیده می شود که از واژه های English , England مشتق می شود.
روشها و فنون مربی گری و کلاس داری و تدریس
تعریف فرستنده یا مربی
مربی شخصی است که اطلاعات علمی پراکنده را متناسب با استاندارد رشته آموزشی خود تنظیم کرده و با شیوه های مناسب آن را به صورت مطالب ساده و قابل درک برای کارآموز تبدیل و با سرعت مناسب و در سطح استعداد او انتقال می دهد.
حال با توجه به تعریف مربی می توان فرق بین مربی با کتاب را مقایسه و درک نمود. یعنی اینکه کتاب آنچه را که در خود دارد چه سخت باشد و چه آسان، بدون توجه به اینکه کارآموزی که آنرا مطالعه می کند می فهمد یا نه مطالب را انتقال می دهد، ولی مربی اطلاعات کتاب را درک و مطالب سخت و نامفهوم را همانند فیلتری به کنار گذاشته و جایگزین آن مطالب ساده تر و قابل درک و فهم کارآموز به کار می برد.
شرایط مربی از نظر قوانین موثر در تدریس
1- داشتن علاقه به رشته آموزشی خود
2- داشتن صبر و حوصله در جهت انتقال اطلاعات
3- تسلط کامل به علوم فنی مورد نیاز
4- توانایی ایجاد نظم و انضباط در محیط آموزشی
5- داشتن فن بیان مناسب
6- توانایی ایجاد روابط خود و صمیمی با کارآموزان
در چه شرایطی مربی می تواند اطلاعات علمی خود را به کار آموز موثرتر انتقال دهد؟
1- کارآموز به او اطمینان و اعتبار را در نظر داشته باشد.
2- داشتن نظم و انضباط در کلاس آموزش.
3- داشتن فن باین تن صدای مربی بسیار تاثیر گذار است.
4- توجه کردن مربی به افراد کم توجه و یا بی توجه.
5- توجه به سطح اطلاعاتی کارآموزان و میزان استعداد و توانایی آنها.
6- پرهیز از ایجاد سدهای ارتباطی.
7- از نظر (مادی- معنوی- امنیت شغلی و ایمنی) تامین باشد.
کارآموز در چه شرایطی مفاهیم آموزشی را بهتر درک می نماید؟
1- داشتن علاقه و انگیزه و شناخت و درک علت فراگیری رشته آموزشی.
2- فراهم بودن عوامل رفاهی (نور- گرما- سرما- صدا- زاویه دید کارآموز نسبت به مربی و کلاس به صورتی قرار گیرد که همه شاگردان قادر به دیدن و شنیدن حرفهای او باشند)
3- نیاز بازار کار به حرفه آنها.
4- آمادگی روحی و جسم و داشتن استعداد اولیه
5- برخورد مناسب استاد.
6- توضیح کامل و توجیه در مورد برنامه یا رشته آموزشی
در نظام فنون تدریس به دو عامل مهم آموزش تئوری و هم عملی توجه بیشتری شده است و تاکید همیشه در تلفیق انها بوده است، چرا که باعث می شود خواسته های بیان نشده را در تئوری بتوان در علم بیان نمود و مسائل را با دیدی بازتر و ملموس تر به مشاهده کارآموزان گذارد.
مربی باید تمام نکات درسی را برای کار آموز بیان نماید و اگر چه باید کار آموز را به تحقیق نیز وا دارد اما بگونه ای عمل نکند که سبب اخلال در یاد گیری و ایجاد ابهام در اذهان گردد این خلدون در این باره می وید :
( اختصار بیش از حد مضرو مخل فراگیری دانش است . )
اگر مربی در صدد بیان و روشن کردن حقیقت آنچه مطرح کرده نباشد خیانتی بزرگ را د رحق کار آموز مرتکب شده است و باید با متانت و خونسردی به سئوالات مطرح شده پاسخ گوید و اگر مطلبی بخوبی فهمیده نشده آن را توضیح داده و تا زمانی که آن مطلب برای کار آموز حل نشده از آن نگذرد ( در هنگم پاسخ دادن به سوالات بگونه ای سخن نگوید که به شخصیت افراد لطمه وارد کند و توجه داشته باشد که بی اعتنائی به سوال دانشجو و عدم توجه بدان ضربه بزرگی به رشد عقلی و شخصیت دانشجو وارد می شود که گاه جبران آن غیر ممکن میگردد .)
بسمه تعالی
فهرست مطالب
عنوان | صفحه |
فصل اول: تعاریف و مفاهیم |
|
مفهوم فنون تدریس و تعاریف آن |
|
شرایط مربی از نظر قوانین موثر در تدریس |
|
وظایف عمومی مربیان از دیدگاه سازمانی |
|
تعریف مطالعه و روش های آن |
|
فصل دوم: آیین کلاس داری |
|
هدف از بررسی آیین کلاس داری |
|
نقش انگیزه |
|
نقش انضباط و کنترل |
|
بحث انضباط شخصی و تاثیر آن در کلاس داری |
|
فصل سومن: روش های کلی تدریس در نظام آموزشی |
|
روش های فعال و غیر فعال و قوانین اثر و نتیجه |
|
هدف های آموزشی |
|
مهایت های فرایند تدریس |
|
الف) مهارت های پیش از تدریس- تعریف استاندارد- آشنایی با طرح درست و فواید آن و فرم |
|
ب) مهارت های بپمن تدریس: 1- تنظیم صدا و حرکات فیزیکی مربی 2- حفظ شخصیت و احترام مربی 3- فروتنی و ادب 4- بیان کافی مطالب درسی 5- اجتناب از ارائه مطالب غیر درسی 6- اجتناب از اختلاط موضوعات 7- کیفیت بیان مطالب |
|
بررسی فنون عرضه شده به کارآموز و بیان مطالب |
|
ارجاع اطلاعات کافی برای کارآموز |
|
انتظاراتی که کارآموز از مراکز فنی و حرفه ای دارد: |
|
تقاضا و نیازهای عمومی و کلی در پداگوژی و نحوه برخورد با دیگران |
|
طریق شناخت افکار و استعدادهای افراد |
|
مهارت های پس از تدریس |
|
فصل چهارم: کلیات روش های تدریس |
|
1- روش های تدریس غیر فعال- شیوه مکتبی- شیوه توضیحی- شیوه سخنرانی |
|
2- روش های تدریس فعال- شیوه پرسش و پاشخ- شیوه بحث- شیوه اکتشافی |
|
3- شیوه یا روش اکتشافی و روش حل مسائل |
|
4- شیوه یا روش اکتشافی و روش حل مسائل |
|
بحث پایانی |
|
منابع و مأخذ مورد استفاده |
|
معنا و مفهوم عقب ماندگی ذهنی
تاریخ تمدن ، سابقه تلاش انسان است در غلبه در تقاضای محیطی که در آن زندگی میکند. در فرهنگهای مختلف، افرادی که نمیتوانند به نحویس مطلوب خود را با تقاضاهای محیطی_فرهنگی خود سازگار نمایند، از نظر دیگران با تعاریف و ویژگیهای خاصی به عنوان درمانده، ضعیف، ناتوان، عقب افتاده و... ناشناخته میشوند . در طول تاریخ، سیر نگرش عموم نسبت به عقب ماندگی ذهنی و افراد عقب مانده در جهت مثبت و سازنده تر در تغییر بوده است.
گروهی از مردم استنباط نادرستی از عقب ماندگی داشته و تصور مینمودهاند که عقبماندگی همانند یک مرض یا بیماری مسری بوده و میتواند از فردی به فرد دیگر سرایت نماید یا مانند سل و آبله و سرخجه در میان کودکان قابل انتقال است، با این فرق که بیماری ذهنی طولانیتر و سختتر است.
عدهای نیز بر این عقیده بودهاند که عقب ماندگی ذهن همان بیماری روانی یا دیوانگی است. متأسفانه چنین برداشتهای غلط و تصورات نادرست، هنوز بعضی اوقات حتی در میان افراد تحصیلکرده نیز به چشم می خورد.
در حقیقت باید توجه داشت که عقب ماندگی ذهنی همانند مرض یا بیماری نیستو کودکان و بزرگسالان هرگز به واسطه مجاورت و همنشینی با افراد عقب مانده ذهنی دچار عقب ماندگی ذهنی نمی شوند. خوشبختانه برخی از صاحبنظران از دیرباز بدین امر توجه داشتهاند، به عنوان نمونه می توان از تلاشهای ارزنده اسکونیرول پزشک فرانسوی نام برد. او در کتابی که در سال 1838 منتشر نمود، برای اولین بار صریحاً بدین مسئله توجه کرده و گروه افراد عقب مانده ذهنی را از بیماران روانی و مجانین متمایز و اشارهای به درجات مختلف عقب ماندگی ذهنی می نماید.
در واقع عقب ماندگی یک وضعیت و شرایط خاص ذهنی است که به علت شرایط و دلایل گوناگونی پدید می آید. البته عقب ماندگی ذهنی ممکن است در اثر یک بیماری ، عفونت یا ویروس به وجود آید، اما شرایط یا وضعیت به وجود آمده ( عقب ماندگی ذهنی ) قابل سرایت به دیگری نیست. عقب ماندگی ذهنی را می توان به دست یا پایی تشبیه کرد که خوب کار نمی کند. علت آن نیز ممکن است قبل از تولد ، مادرزادی و در چگونگی تشکیل نطفه یا به علت مشکلات و نارسایی های دوران بارداری باشد یا اینکه بر اثر مشکلات که نوزاد به هنگام تولد با آن مواجه بوده است یا به دلیل بروز ضایعات، حوادث و تصادفات در دوران زندگی کودک عارض گردد.
عقب ماندگی ذهنی شرایطی است که اساساً بر ضعف توانایی عمومی و نقصان رشد هوش دلالت دارد.
اهداف آموزشی و ویژگی های کودکان عقب مانده ذهنی
با این نگرش حقیقت بینانه که کودک عقب مانده ذهنی اول یک کودک است و بعد کودکی است با عقب ماندگی ذهنی، در واقع اهداف آموزش و پرورش کودکان عقب مانده ذهنی نمی تواند تفاوتی با هدفهای کلی آموزش و پرورش عادی داشته باشد، زیرا هدف عبارت است از شکوفایی حداکثر تواناییها و استعدادها، تزکیه و تعلیم و تربیت و در نهایت، هدف غایی از دیدگاه مکتب اسلام به « فلاح » رسیدن انسانهاست.
به عبارت دیگر، هدفمندی و جهت گیری تمامی برنامههای آموزشی لاجرم باید به گونهای باشد که انسانها را در طریق حق و هدایت و نیل به فلاح تربیت نماید. از این روشها تفاوتی که اهداف تربیتی کودکان عقب مانده ذهنی با اهداف عمومی تعلیم و تربیت دارد، در مورد تأکید و اهمیت فوق العاده حصول این هدفها در رابطه با کودکان عقب مانده ذهنی است.
اهم این هدفها به شرح زیر است:
هدفهای عمومی تعلیم و تربیت کودکان عادی و استثنایی
1 – رسیدن به خود آگاهی و شناخت
خودآگاهی و خودشناسی از جمله هدفهای آموزش و پرورش بوده و اولیا و مربیان کودکان استثنایی به ویژه کودکان عقب مانده، نقش و رسالت سنگینی را بر دوش دارند . خودآگاهی و خودشناسی، خمیره اساسی سازگاهی عاطفی و اجتماعی، پذیرش مسئولیتها، شکوفایی حداکثر تواناییها و استعدادها و حرکت به سوی رستگاری و کمال است . روشها و شیوههای نیل به این هدف در کلاسهای دانش آموزان آهسته گام در سنین مختلف بسیار حساس و ظریف و در عین حال مهم و خطیر بوده و در شکل گیری باز خوردهای ایجاد علایق و انگیزههای مطلوب و حرکت آفرین نقش به سزایی دارد.
پایان نامه تأثیر الگوهای تدریس بر یادگیری دانشآموزان
مقدمه
دنیای امروز دنیایی است با ابعاد و ویژگیهای مختلف و گوناگون که ماهیت این ابعاد نحوه زندگی را در جوامع و کشورهای مختلف روشن مینماید. برای زیستن در این جهان پارامترها و فاتورهای بسیاری وجود دارد که در صورت آگاهی از روش صحیح برخورد با این عوامل و استفاده از این روشها میتوان به بهترین نحو زیست به جرأت میتوان یکی از مهمترین مواردی که از ابتدای خلقت تاکنون بشر یا آن برخورد داشته و سعی در بهبود آن همواره در نظرش بوده را آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت دانست. با مراجعه به قرآن کریم درمییابیم که حتی قبل از اینکه انسان پای به عالم خاکی بگذارد نیز در حال آموزش بوده است. «خداوند به آدم (ع) علم اسرار آفرینش را آموخت تا از اسرار معنوی و مادی جهان آگاهی یابد.» [1] این آیه مؤید چند نکته اساس و مهم میباشد که به این شرح میباشد.
الف ) اهمیت آموزش و پرورش در زندگی.
ب ) اینکه اولین آموزگار انسان خداوند متعال میباشد.
ج) اینکه اولین دانشآموز حضرت آدم بوده است.
باید این مسئله را دانست که برای دستیابی به آموزش بهتر و مفیدتر نیاز به آگاهی و استفاده از مواردی میباشد که مهمترین آنها شیوه تدریس معلم در کلاس درس میباشد. با نگاهی به گذشته متوجه میشویم که در هر عصر و دورهای با توجه به تعداد شاگردان ، موضوع درس و شخص مدرس شیوهها متفاوت بود و با گذشت زمان و نحوه تحقیقات مختلف بر تنوع و تعداد این شیوهها افزوده شده است. و بایستی اذعات داشت که هدف از پیدایش و استفاده از این شیوهها یادگیری و فهم هر چه بیشتر مطالب و موضوعات درسی و در نهایت رشد همه جانبه دانشآموز میباشد، بدیهی است که هر آموزگاری در کلاس درس از روش یا روشهایی استفاده مینماید که این روشها با توجه به عواملی از قبیل ماهیت و محتوای درس ، سن و سال دانشآموز ، علاقمندی وی به مطلب آموزشی و ... میتواند در رشد همه جانبه فراگیران مفید و یا بیبهره واقع شوند پس در تعیین و استفاده از این روشها هم بایستی دقت و اهتمام لازم را بعمل آورده، و اینکه کدامیک از روشها مفیدـر میباشد را تشخیص دهد.
امروزه در شناساندن روشهای مناسب آموزش و پرورش تحقیقات فراوانی صورت گرفته است. دفتر بینالمللی تعلیم و تربیت وابسته به یونسکو تعداد بیش از 300 روش تدریس شناخته شده را ذکر مینماید.[2]
1- ناصر مکارم شیرازی ، تفسیر نمونه ، جلد 1 ، انتشارات دارالکتب الاسلامیه ، چاپ هفتم ، مهر ماه 1361 ، ص 121.
فهرست مطالب
مقدمه
زمینه
توصیههایی در شیوههای تدریس
ب : استــاد
1- ویژگیهای استاد
الف) داشتن و اطلاعات کافی
ب) آشنایی با شیوههای تدریس
ج) شخصیت
د) قدرت و رهبری
هـ) تفکر حرفهای
2- بهسازی شیوه تدریس
الف ) مداومت در استفاده از شیوه صحیح تدریس
ب) ارزیابی شیوههای تدریس
ج)رفع معایب شیوه تدریس
هـ) دستیابی به بهترین شیوه تدریس
و) توجه به جنبههای خاصی از آموزش
پ) تدریس
ارتباط تدریس و یادگیری
عوامل مؤثر در کیفیت درس
ارزشیابی کیفیت تدریس
مهارتهای ارائه درس
طرح سئوال و پرسش
عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی
نتیجهگیری
منابع و مآخذ
پایان نامه روشهای تدریس سنتی و جدید وتأثیر آنها در یادگیری دانش آموزان
در دنیای پیچیده ، هیچکس بی نیاز از تعلیم وتربیت نیست . امروز فعالیت در مدرسه ودر امر آموزش ، خود بخش عظیمی از زندگی انسانها شده است . لحظاتی را به خاطر می آوریم که چگونه نشستن در کلاس، گوش دادن به صدای یکنواخت معلم ،حفظ کردن بدون فهم مطالب درسی ، دلهره واضطراب ناشی از امتحان، وسرزنش معلمان ووالدین موجب نفرت وگریز ما از کلاس درس ومحیط آموزشی می شد .راستی چرا ؟! چرا فعالیتهای آموزشی نتوانست مارابا محیط آموزش مأنوس ، وبه یاد گیری علاقهمند کند ؟ چرا فعالیتهای مدرسه با تهدید اصرار معلمان صورت می گرفت؟ چرا شاگردان از تعطیل شدن مدرسه احساس رضایت وخوشحالی میکردند؟ مقصر اصلی چه کسی بود؟ معلم ناتوان وناآگاه یا شاگرد بیعلاقه و بیاستعداد؟ آیا معلمان تعلیم وتربیت، نتوانستهاند امکانات مطلوب یادگیری و زمینههای شکوفایی استعداد شاگردان را فراهم کنند؟ و یا انتخاب روشهای تدریس به درستی انجام نشده است؟ اگاهی و شناخت معلم از اصول و روشهای تعلیم و تربیت عامل مهمی است که میتواند اورا در کار خود موفق و موید سازد. معلم باید قادر باشد با شناخت شاگردان وآگاهی از فرایند تدریس، نیازهای آنان را مشخص کند و با در نظر گرفتن تواناییهای ایشان به ایجاد وضعیت مطلوب آموزش اهتمام ورزد .
در دهه های اخیر تلاشهای زیادی در کشور صورت گرفته تا روشهای کلیشه ای و سنتی آموزشی جای خود را به روشهای تازه و بدیع و مبتنی بر نیازهای فردی و اجتماعی دانش آموزان دهد. آنان را خلاق و تولید کننده علم و دانش پرورش داده و دریچه های نوینی را در زمینه علوم و تکنولوژی در کشور بگشاید. تغییرات نظام آموزشی و کتب درسی دانش آموزان نیز در همین راستا صورت گرفته است. اما علی
رغم تمامی زحمات و هزینه های سنگینی که آموزش و پرورش متحمل شده است، هنوز شاهد تدریس علم به شیوه سنتی و معلم محوری هستیم. در قریب به اتفاق مدارس کشور، هیچ تغییری در زمینه تدریس و ارزشیابی و … دیده نمی شود.به همین علت به کرات دبیران ظالمانه مورد شماتت قرار می گیرند که چرا نمی توانند خود را با روشهای مدرن آموزش وفق دهند. به همین جهت در این مقاله سعی شده است بر علل و ریشه های تداوم شیوه تدریس سنتی و غیرفعالاز سوی دبیران پرداخته شود.علل تداوم شیوه تدریس سنتی را می توان در چند عامل زیر پیگیری کرد.
1. تأثیر برنامه و ساخت نظام آموزشی در فرآیند تدریس
ساخت نظام آموزشی یک جامعه، اعم از نگرشها و باورها، برنامه ها و آیین نامه ها می تواند روش تدریس معلم را تحت تأثیر قراردهد. توجه یا عدم توجه نظام آموزشی به نیازهای شاگردان و جامعه، اصالت دادن نظام آموزشی به محتوا وبرنامه ها به جای رشد و تحول همه جانبه، عدم نظارت و کنترل سالم و ارزشیابی های اصولی و غیراصولی همه می توانند روش تدریس معلم را تحت تأثیر قراردهند. در بررسی ساختار نظام آموزشی هر کشور دو نظام کاملاً متفاوت دیده می شوند.
1-نظام متکی بر اصالت مواد درسی: از جمله ویژگیهای نظام متکی بر اصالت مواد درسی این است که در این نظام آموزشی یک برنامه ثابت برای کشور اجرا می شود و محتوای برنامه مقید به متن تنظیم شده است و رعایت انضباط یکنواخت آموزشی برای همه معلمان الزامی است.
2- نظام متکی بر رشد همه جانبه فرد: در این نظام برنامه برحسب مقتضیات منطقه و نوع مدرسه و توانایی شاگردان تنظیم می شود و محتوای برنامه به فعالیتهای فردی و گروهی شاگردان تنظیم می شود و محتوای برنامه به فعالیتهای فردی و گروهی شاگردان بستگی دارد. معلمان در اجرای برنامه و انتخاب مواد درسی آزادی عمل و اختیارات بیشتری دارند و … .با کمی تأمل و دقت در نظام آموزشی کشور درمی یابیم که نظام آموزشی کشور ما متکی بر اصالت مواد درسی است. زیرا دبیران باید مطالب معینی را بدون توجه به تواناییها، استعدادها و علایق دانش آموزان تدریس نموده و ارزشیابی معینی را با ریزبارم معین به عمل آورند. بدیهی است که در چنین نظامی - همچنانکه محققان و دانشمندان علوم تربیتی معتقدند- معلم آزادی عمل چندانی ندارد که توسط آن بتواند به فعالیتهای ابتکاری بپردازد و بطور کلی او مجبور است که وظایف خاصی را که از طرف سیستم به او تحمیل می شود را بدون کم و کاست اجرا نماید.بنابراین به نظر می رسد که پیشنهادات داده شده برای تدریس فعال فیزیک در چنین سیستمی بی نتیجه خواهد ماند.
2. عدم آشنایی معلمان دروس مختلف با روشهای نوین آموزشی
علیرغم اینکه معلمان دروس بطور گسترده مورد توصیه قرار
می گیرند که روشهای فعال آموزشی را جانشین روشهای سنتی و معلم محوری نمایند، دانش آموزان را درگیر مسائل کاربردی و پژوهشی نمایند و گاهی اوقات روشهای مختلفی همانند به کار بردن فناوری اطلاعات در آموزش ، روشهای آزمایشگاهی، پروژه، پرسش و پاسخ و … برای تدریس به دبیران پیشنهاد می شود، هنوز تعداد کثیری از دبیران فقط با عناوین این روشهای تدریس آشنایی دارند و یا اطلاعات خیلی محدودی دارند. معمولاً این اطلاعات محدود را با استفاده از مطالب پراکنده مجلات که اتفاقی به دست آنها می رسد، کسب کرده اند و هیچ گاه بطور جدی و عمقی با این روشها آشنا نشده اند. کلاسهای ضمن خدمت دبیران نیز معمولاً آموزش مطالب تئوری و یا روشهای آزمایشگاهی کلاسیک و سنتی است و هیچ گاه روشهای فعال آموزشی، روشهای سازماندهی کلاس و مدیریت زمان برای تدریس با روشهای فعال، مورد توجه قرارنگرفته اند. چگونه از معلمی که هنوز با این روشها آشنا نشده و مورد حمایت علمی قرار نگرفته است، می توان انتظار داشت که روشی را که نمی داند به کار ببرد؟!
3. متناسب نبودن زمان با روشهای فعال
مسئله زمان را از دو زاویه می توان مورد توجه قرار داد
3-1)کمبود زمان لازم برای تدریس علوم به شیوه فعال: شکی نیست که زمان تدریس روشهای فعال طولانی تر از شیوه های سنتی گذشته می باشد. تحقیقی از دبیران فیزیک مدارس استان فارس (که تا حدی روش تدریس دانش آموز محوری را بکار برده اند) نشان می دهد که این دبیران به عللی قادر به ادامه این روش
نمی باشند و اولین دلیل این دبیران کمبود وقت می باشد. تقسیم کلاس به دسته ها و گروههای کوچکتر، فعالیتهای آزمایشگاهی، روشهای بحث گروهی، استفاده از رایانه، خرد کردن مسئله به اجزای کوچکتر … همه و همه نیاز به زمان دارند. بنابراین با توجه به کافی نبودن زمان، استفاده از روشهای فعال بسیار کمرنگ خواهد بود.
فهرست مطالب
مقدمه. 1
بیان مسئله. 2
فرضیه. 5
اهداف... 5
تعاریف ، اصلاحات وواژهها 5
مقدمه. 8
معرفی روشهای مختلف تدریس.... 8
روش حفظ و تکرار. 9
محاسن و محدودیتهای روش حفظ و تکرار. 10
روش سخنرانی.. 11
مراحل اجرای روش سخنرانی.. 12
مرحله اول ، آمادکی برای سخنرانی.. 12
مرحله دوم : مقدمه سخنرانی.. 14
مرحله سوم، متن و محتوای سخنرانی.. 16
مرحله چهارم، جمعبندی و نتیجهگیری.. 25
محاسن و محدودیتهای روش سخنرانی.. 28
ب) محدودیتها 31
روش پرسش و پاسخ.. 34
محاسن و محدودیتهای روش پرسش و پاسخ.. 35
روش نمایشی (نمایش علمی). 36
محاسن و محدودیتهای روش نمایشی.. 38
روش ایفای نقش.... 39
فنون کلی اجرای نمایش.... 40
مراحل اجرای روش ایفای نقش.... 40
محاسن و محدودیتهای روش ایفای نقش.... 40
روش گردش علمی.. 42
روش بحث گروهی.. 46
مراحل اجرای روش بحث گروهی.. 49
مرحله دوم، روش اجرای بحث گروهی.. 55
محاسن و محدودیتهای روش بحث گروهی.. 59
روش آزمایشی (آزمایشگاهی). 60
محاسن و محدودیتهای روش آزمایشی.. 63
خلاصه. 64
روشهای آموزش انفرادی.. 68
طرح کلر و سطوح مختلف آن. 72
یادگیری تا حد تسلط.. 75
تدرس خصوصی.. 78
آموزش برنامه ای (PI) 79
آموزش به وسیله رایانه (CAI) 83
آموزش انفرادی تجویز شده (IPI) 85
نقش معلم در آموزش انفرادی تجویز شده (IPI) 86
آموزش انفرادی هدایت شده IGE.. 87
ارزشیابی IPI و CAI و IGE وسایر روشها 89
خلاصه. 90
روش مسأله ای.. 91
شرایط اجرای روش مسأله ای.. 91
چگونگی اجرای روش مسأله ای.. 92
محاسن و محدودیتهای روش مسأله ای.. 94
روش واحد ها 94
ویژگی های روش واحد ها 96
مراحل اجرای روش واحد ها 97
روش واحد موضوع. 98
ویژگی های روش واحد موضوع. 98
محاسن و محدویتهای روش واحد موضوع. 99
روش واحد تجربی.. 100
ویژگی های روش واحد تجربی.. 101
روش واحد طرح.. 103
ویژگیهای روش واحد طرح.. 103
محاسن و محدویتهای روش واحد طرح.. 104
جامعه آماری.. 110
نمونه آماری.. 110
روش نمونه گیری.. 110
ابزار اندازه گبری.. 111
پرسشنامه. 111
روش تجزیه و تحلیل داده ها 111
بخش دوم آمار استنباطی.. 118
بحث و نتیجه گیری.. 120
محدودیت های پژوهش.... 121
پیشنهادات... 122
منابع و مآخذ: 123