این نوشتار دربردارنده ی بخشهای زیر است:
- «پروین اعتصامی» و حقوق نسوان
- دستبرد برادر به دیوان خواهر
- چرا برادر، سه بیت از قصیده ی «گنج عفت» را حذف کرده است؟
- «پروین» و «رضاشاه»
- دروغ این مرد آمریکایی همه را گمراه کرده است
- نشان درجه ی 3 علمی
- «پروین» از نظر معاصران وی
- بیماری حصبه و درگذشت «پروین»
- دستخط «پروین»
- نامه های «پروین»
-----------------------------------
مقدمه
پروین اعتصامی (1285- 1320 خورشیدی) شاعر بلند آوازه ی دوران معاصر ما، مشهورتر از آن است که نیازی به معرفی داشته باشد. چه شعر او پس از مرگش به کتابهای درسی قرائت فارسی در ایران راه یافت و در نتیجه، دست کم تا انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، دانش آموزان دبستانها و دبیرستانها شعرهای او را در کلاس می خوانند و برخی از اشعارش را نیز از بر می کردند. بدیهی ست چنین توفیقی به ندرت نصیب شاعران معاصر ما گردیده است.
آیا شگفت آور نیست که در زمان حاضر، پس از دوازده قرن که شعر فارسی در انحصار مردان بوده است، ناگهان دو تن از زنان، با فاصله ی سه دهه در شعر فارسی درخشیدن بگیرند؛ یکی با پیروی کامل از شعر کهن فارسی ( از نظر قالب و لفظ و محتوا و با تکیه بر سنتها و مضمون های اخلاقی و اجتماعی مورد قبول قدما) و دیگری، در شعر نو و با شکستن سنت های شعر فارسی از نظر قالب و لفظ و محتوا و از همه مهمتر در بیان احساسات زنانه در شعر. ...
...
«پروین اعتصامی» و «رضاشاه»
هر کسی از ظن خود شد یار من
آنچه که حذف سه بیت پایان قصیده ی «گنج عفت» را تأیید می کند که مربوط به حوادث سیاسی ایران در آن سال ها بوده، آن است که «ابوالفتح اعتصامی» در تاریخچه ی زندگانی «پروین» به دو موضوع در مخالفت خواهرش با دربار پهلوی و حکومت رضاشاه تصریح کرده است. البته بیارائهی هرگونه سندی و لابد به عنوان اطلاع شخصی و خانوادگی (در حالی که بعد خواهیم دید که حداقل مورد اول آن اطلاع شخصی وی نبوده است:
الف: « پس از اتمام دوره ی مدرسه ی آمریکایی [در سال 1303] چندی در همان جا تدریس کرد. در همان اوان ، پیشنهاد ورود به دربار به او داده شد و نپذیرفت».
یعنی «پروین» هیجده- نوزده ساله ی دیپلمه ی دبیرستان که تا آن زمان فقط دوازذه قطعه از اشعارش در مجله ی «بهار»، متعلق به پدرش «یوسف اعتصام الملک» چاپ شده بود و دو قطعه از اشعارش نیز در «منتخبات آثار» از «محمد ضیاء هشترودی، چاپ 1342 قمری»، به چنین اقدام حادی علیه «رضاشاه» مبادرت ورزیده است.
ب: «در 1315 وزارت معارف ایران، نشان درجه ی 3 علمی برای «پروین» فرستاد. «پروین» هرگز آن نشان را استعمال نکرد». سی سال بعد «ابوالفتح اعتصامی» قسمت آخیر این عبارت را به این صورت تغییر داده است، تا نشان بدهد که «پروین» حتی رو در روی رضاشاه نیز ایستاده بوده است: «درسال 1315... فرستاد. پروین با این پیام که شایسته تر از من بسیارند، نشان را پس فرستاد»!
مقاله بررسی فراینـد زنـدگی و قلمـرو فکـری
( جهان بینی ) مولـوی
مقـدمه
ادبیّات در هر شکل و قالبی که باشد ، نمایشگر زندگی و بیان کننده ارزش ها و معیارها و ویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی بر محور آن ها می چرخد ، نقد و بررسی و ارزیابی آثار ادبی نیز چنین است و نمی تواند به دور از آن ارزش ها و معیارها باشد .
ادبیات از دو دیدگاه ما را با زندگی پیوند می دهد : 1- از دیدگاه عاطفی و عرفانی 2- از دیدگاه خردورزی ، وقتی که اثری را بررسی می کنیم یا قطعه شعری می خوانیم ، عواطف و احساسات ما با عواطف و احساسات شاعر جنبه های مشترک پیدا می کند و با او هم سویی روانی پیدا می کنیم ، و یا وقتی سرگذشتی را مطالعه می کنیم در کشاکش حادثه بزرگی قرار می گیریم و لحظات زندگیمان با آن حادثه آمیختگی پیدا می کند ، در این موارد نفس و جان نمی تواند از اثرپذیری برکنار مانَد. اگر از جهت خردورزی جنبه های مثبت و منفی آن را دریابیم زندگی را مطرح ساخته ایم . هدف غایی ادبیات تعالی انسان و وصول به ادب نَفْس است . آثاری که پیامش در جهت پروردن انسان متعالی خواهنده « حقّ » و جوینده
« حقیقت » نباشد صفت والا و پرارج نمی تواند به خود گیرد . ...
...
نتیجـه
کلام مولوی ساده و روان و دور از آرایش و پیرایش است ولی در عین سادگی آن چنان بامهارت به سخن پرداخته او را باید در ردیف اوّل شاعران یا گویندگان نام آور زبان فارسی قرار داد . مولوی همه جا به حکایات و قصص و تمثیل توسّل می جوید و معضلات عرفانی و مسائل مختلف فرهنگ اسلامی را به طرز حیرت آوری می شکافد و بازگو می کند . مهمترین دلیل نفوذ و تأثیر کلام او در میان همه فرقه ها و مسائل مختلف آن است که وی شاعری است حساس ، صاحب اندیشه و جهان بینی ، مسلمانی مؤمن و آزاده ، متّقی و پارسا و وارسته از دنیا ، وی توانسته است مسائل غامض عرفان را با شرح آیات و احادیث درآمیزد . دیوان غزلیّات او پُر است از مضامین عالیه عرفانی و دریای جوشانی است از عواطف و اندیشه های بلند شاعر که با فراز و نشیب همراه است و در همه جای آن شور و التهابی فوق العاده مشاهده می شود و اندیشه های تابناک انسانی موج می زند....
...
- مقدمه ....................................................................4
- تعریف املا..............................................................5
- اهداف آموزش املا..................................................5
- روشهای تدریس آموزش املا در کلاس...........................6
1. روش آزمون- مطالعه- آزمون.....................................7
2. طرح پژوهشی بررسی مشکلات املایی از دیدگاه زبان شناختی....8
3. روش مطالعه و آزمون.....................................11
4. روش نمایش ...................................................12
5. روش تصحیح انفرادی ...............................12
6. روش چند حسی ..................................................12
7. کاربرد جمله سازی در زنگ املا .....................................13
8. آشنا کردن دانش آموزان با متن املا ...........................13
9. جمله سازی با کلمات مشابه ............................................14
10. شبیه اما متفاوت ..............................................14
11. ساختن کلمات با کارت حروف .....................................15
12. آموزش املای ابزاری یا روش چند حسی .................15
- علت های ضعف دانش آموزان در دروس دیکته ..................16
- انواع مشکلات دیکته نویسی دانش آموزان و راهبرد ها .......17
1. جدول بررسی اشکالات املایی .................................18-19
2. ضعف در حافظه دیداری و راهکارهایی برای تقویت آن .....19
3. ضعف در حافظه تمیز دیداری و راههای تقویت آن ..............21
4. ضعف در حافظه توالی دیداری و راههای تقویت آن ...........22
5. ضعف در حافظه شنیداری و راههای تقویت آن ............22
- نتیجه گیری و چکیده ......................................................24-25
- فهرست منابع و ماخذ .......................................................26
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
بخشی از متن:
ضعف در حافظه دیداری و راهکارهای برای تقویت آن:
وقتی کودک قادر نباشد تصویر مورد نظر را به خاطر بیاورد در واقع ضعف در حافظه دیداری دارد پس باید حافظه دیداری او را تقویت کرد. که این امر به شیوه های گوناگون امکان پذیر است و می توان در ابتدا با تمرینات ساده کار را شروع کرد.
مثلا: درابتدا تصاویر مختلف به دانش آموزان نشان می دهیم و سپس آن ها را مخفی می کنیم و از آنها می خواهیم تا نام تصویر را بگویند.
بعد می توانیم تعداد تصاویر را افزایش دهیم و گاهی هم می توانیم تصاویر مرکب را به دانش آموزان نشان داد و سپس آن را مخفی کرد و از او خواست که نام تصاویر و اجزای آنرا به خاطر بیاورد یا ترتیب دادن یک مسابقه ببین و بگو در کلاس که در آن مقدار زیادی وسایل در معرض دید شاگردان قرار می دهیم و با کشیدن پارچه بر روی وسایل از دانش آموزان می خواهیم که نام آن تصاویر را بگویید کسی که نام مقدار بیشتر از وسایل را بگوید برنده مسابقه اعلام می شوند. ...
آرایه های ادبی ( درس بیست و پنجم ، لف و نشر )
مختصری از اسلاید ها:
اسلاید یک
عنوان
اسلاید دو:
لف و نشر
توضیح: آوردن دو یا چند واژه است در بخشی از کلام که توضیح آنها در بخش دیگر آمده است .
رابطه : لف و نشر، « مفعول و فعل » ، « فاعل و فعل » ، « مشبه و مشبه به » ، « مسند الیه و مسند » ، « اسم و متمم » ، « اسم و صفت » و ... است .
لف و نشر دو گونه است :
اگر نشرها به ترتیب توزیع لف ها باشد « مرتب » نامیده می شود . و اگر چنین نباشد « مشوش : به هم ریخته » است .
لف و نشر مرتب هنری تر از مشوش است . موسیقی معنوی که از لف و نشر حاصل می شود به دلیل در گیری ذهن برای یافتن ارتباط لف و نشر هاست .
....
از اسلاید هفت
خود آزمایی
مقاله انسان در مثنوی
متن آغازین و متن پایانی مقاله:
همانطور که اشاره شد مثنوی شرح کلمات آسمانی عارفی بصیر است که پرده از اعماق حقیقت انسان برمی گیرد و بیان الهاماتی است که دست ناتوان دنیا پرستان و تن پویان از آن کوتاه است او در تک تک ابیات خود، تلاش می کند تا دریچه هایی از معرفت را بر ما بگشاید تا ما از آن چشم انداز بهتر خود را بشناسیم و راه های کمال و نقص را بهتر ببینیم . خوب در این مسیر عواملی هستند که به حرکت ما در راه رسیدن به خود شناسی سرعت می بخشند و در مقابل هم آفاتی وجود دارد که سرعت ما را کند می کند – کسی که می خواهد در این مسیر گام بردارد باید این عوامل را نیز خوب بشناسد با نگاهی نه چندان عمیق می توان این عوامل را از لابه لای ابیات مثنوی پیدا نمود.
آفات و موانع معرفتی کمال
1- پیروی از هوی و هوس و نفس پرستی
بزرگترین مانع رشد و کمال انسان خودپرستی است. آن نیرویی که موجب به تباهی کشانده شدن انسان می شود از نظر مولانا «نفس اماره» است و اهمیت این مسأله در انسان شناسی مولانا تا آنجاست که هیچ چیز به اندازه آن مورد توجه مولانا قرار نگرفته است. ...
...
انسان کامل مولوی اگر چه هدفش الله است و کمال نهایی خود را اتحاد نوری یا حق تعالی می داند، اما هیچ گاه عالم ناسوت را به فراموشی نمی سپارد. به بیان دیگر اگر چه سیر او در عالم لاهوت است و می کوشد تا وجود خود را لاهوتی سازد، ولی هیچ گاه جنبه طبیعی وجود خود را فراموش نمی کند.
چنین فردی عالم را با تمام خوبی ها و زشتی ها و خیرها و شرهایش می پذیرد و علل و اسباب ظاهری را فراموش نمی کند اگر چه در پس پرده هر سببی، مسبب حقیقی را می بیند. از این روی این انسان کوشش دارد تا کسانی را که در دار وجود اسیر ماده و مادیات و شهوات هستند نجات بخشد و همة رنگ ها را از دل و جان انسان بزداید تا بی رنگی بر عالم انسانیت حاکم شود. ...
...
مقدمّه
پرورش عقل
دو نوع علم
دعوت اسلام به تعلیم و تربیت
لزوم توأم بودن عقل و علم
فرق تربیت و اخلاق
شکل عبادت و برنامه ها تربیتی
نیت
ارکان نیّت
اهمیّت نیّت
انسان دوستی
محبّت
کار
چکیده
منابع
::::::::::::::::::::::
قسمتی از متن ابتدایی و انتهایی مقاله:
مقدمه:
استاد مطهّری و معناى آزادى :
در کلام مطهرى، آزادى سمت و سویى مى یابد که بنا به دلایلى نباید از انسان سلب شود. این عناصر عبارتند از این که بروز و ظهور استعدادهاى آدمى نیازمند فضاى آزاد است. در فضاى بسته و محیط خفقان آمیز و استبدادى و به عبارتى در فقدان آزادى هاى اجتماعى و سیاسى، زمینه اى براى بروز خلاقیت ها و استعدادها به وجود نمی آید. در فضاى مستبدانه اى که بر جامعه حاکم است، چاپلوسان و زبان بازان قدرت مى یابند و آزادگان و آزاداندیشان ذلیل و حقیر مى شوند، چرا که وضعیت موجود، اجازه چون و چرا کردن به خیرخواهان و مصلحان را نمى دهد. ....
...
استاد مطهرى آزادى را یکى از لوازم حیات و تکامل ذکر کرده و معتقد است موجودات براى رسیدن به مرحله تکامل و رشد به سه عنصر «تربیت»، «امنیت» و «حریت» نیازمندند.
تعلیم و تربیت در اسلام ساختن افراد انسان ها نسبت به یک مکتب که دارای هدف های مشخص و مقررات همه جانبه هستند.
در تربیت عقلانی انسان هم دعوت به علم شده است هم دعوت به عقل ولی تنها فراگیری کافی نیست.
تربیت انسان پرورش دادن استعدادهای انسانی اوست.
در اسلام بین تربیت و اخلاق تفاوت است، در اخلاق قداستی نهفته است که در تربیت نیست.
نیت در اسلام روح عبادت است و به آن تأکید شده است.
انسانی را که انسانیت ندارد به معنای یک خار است در سر راه انسان ها و باید مبارزه کرد با انسان ضد انسان.
بعضی از عوامل تربیت تقویت اراده، عبادت محبّت و کار است که از بروز بسیاری از گناهان جلوگیری می کند.
نگاهی به متن ابتدایی و انتهایی مقاله:
بدیهی است پیدایش نوآوری و نواندیشی در عرصه ادبیات داستانی بنا به مناسبات علّی و قوامیافتهای چون ظهور ذهنهای نو، تجربهاندوزی از بطن زندگی، دریافت اصولی از ساحت هستی، ژرفاندیشی، گذشت زمان و سنجش عقلانی بدون بغض و غرض بستگی دارد؛ و به منظور راهاندازی یک جریان ادبی بدیع و تثبیت آن، نمیتوان تنها به ظهور نوابغ و شخصیتهای نواندیش اکتفا کرد. چه بسارند افراد ناپخته، ناتوان و کمبضاعتی که برای کسب شهرت، مقام و ثروت، و به منظور پنهان کردن ناتوانیهای خود، به ناگاه به کاری نو دست میزنند و گمان میکنند که یک شبه ره صدساله طی میکنند، و با ـ اصطلاحاً ـ «طرحی نو در انداختن»، به چهرهای ماندگار مبدل میگردند. اما از آنجا که این افراد از جهانبینی نابی برخوردار نیستند و از بهرهبری از شیوهها و تکنیکهای داستاننویسی عاجزند، به آنی، نامشان از صفحات ادبیات محو میگردد.
البته شکی نیست که اصطلاح «نو» و یا «مدرن»، همواره در تمامی ادوار تاریخی و زمانهای مختلف مطرح بوده و به کار رفته است. درواقع، «نوبودن» و «نوآوری»، لازمه حیات ادبیات، خاصه ادبیات داستانی به حساب میآید؛ ودر تمامی مقاطع و دورههای مختلف، نویسندگان و ادیبان و شاعران بسیاری ظهور کردهاند که در زمان خود حرف نو میزدهاند و در عرصه ادبیات نوآوری کردهاند. آنچنان که سعدی، حافظ، مولوی، ابوالفضل بیهقی، نیما... در زمان خود، نواندیش بودهاند. ...
...
... حذف طرح و نادیده انگاشتن عناصر مهمی چون مضمون، زمان، مکان و... در ساختار داستاننویسی امروز نوعی پیروی از بیقانونی به حساب میآید؛ بیقانونیای که در شیوه روایت داستان هم تأثیر گذاشته است.
نویسنده شاید بخواهد از شیوههای جدید و تکنیکهای خاصی سود برد. شاید بخواهد در حد معقول و طبق یک قانون حسابشده، زمان داستان را جابهجا کند. اما هیچگاه نمیتواند و نباید سازمان و چارچوب داستان خود را کاملاً بیمنطق و پوسیده بنا کند.
داستانهای به ظاهر نظامگسیخته نویسندگانی چون ویرجنیا وولف، از یک وحدت موضوعی مستحکم برخوردارند. یعنی نویسندگان مطرح این دهه، آگاهانه و هوشمندانه، طرح داستان خود را پیریزی کردند.
اما از آنجا که روایت داستان ما بر اساس جریان سیال ذهن و جابهجایی زمان و مکان تدوین گشته، خواننده به اشتباه تصور میکند که هیچگونه نظام خاصی در داستانهای یاد شده، وجود ندارد.
متأسفانه، برخی نویسندگان، به اشتباه فکر میکنند حذف طرح، و ابتدا به ساکن نوشتن داستان، شنانه قدرت و توانمندی آنهاست. آنها حتی اگرچنین کاری را هم در ذهن انجام دهند، باز هم طرحی برای داستان خود تدوین کردهاند.
مگر آنکه بیاساس، به روایت ذهنی پریشان بپردازند، و بیدلیل، از این شاخه به شاخه دیگر بپرند.
البته از میان نویسندگان هودار داستاننویسی به شیوه مدرن، کم نیستند افرادی که توانایی خلق یک اثر مستحکم و پایدار را ندارند، و برای پوشاندن نقایص کار خود، به این شیوه و سبک روی آوردهاند.
احساسات ملی گرایی در نثر فارسی
نگاهی به متن ابتدایی و انتهایی مقاله:
واژه ناسیونالیسم یا ملی گرایی عبارت است ازتکیه برخواستا ، علائق و اراده ی جمعی ملت و تظاهر خاص آن در اشاعه ی فرهنگ و حفظ آن در اثر تهاجم بیگانگان .
نکته بارز این جنبش های ملی پیشرفت و اعتلاء کشور بوده است . ناسیونالیسم بین ایرانیان بر وجه دفاع از سرزمین مادری ، دفاع از موجودیت ایرانی خویش در مقابل تهاجم خارجیان ،حفظ سنن و آداب خود و رونق بخشیدن به به زبان مادری بوده است.
در حالی که ایرانیان شاید یکی از قوم های قدیم تاریخ باشند که سرزمینشان برای قرن های طولانی جولانگاه اشغال گران عرب و مغول و ترک بوده است و در حالی که ایرانیان تحت فشار حکمرانان بیگانه بسر برده اند ، ...
...
ولی باز هم نباید فراموش کرد که در جهان کنونی داشتن افکار شووینیستی نه تنها غیر علمی است بلکه کاملاً به صورت مسخرگی نیز درمی آید .شاید این تهدیدی باشد که تمام نویسندگان وافراد ناسیونالیست را در بر می گیردچرا که باید حدود مرز خود را مشخص کنند وگرنه بالاجبار شوینیسم وافکارشوینیستی سراسر ادبیات را خواهد گرفت .
عبدالعلی دستغیب این مسئله را با تمام عمق فکری درک می کند و چنین می نویسد :
«برای به ثمر رساندن گرایش های جدید ادبی کافی نیست که واژه «ملت » حقوق ملی و آزادی را در مقاله های علمی،سیاسی و اجتماعی درک کنیم و دل ها را بشور آوریم .برای این کار لازم است که ویژگی های روانی ورابطه ی مردم را منعکس کنیم تا مردم در آن آئینه ی شفاف ،اندیشه ها و رسم ها و رابطه همزمان خویش را ببینند و به نقص های خویش پی برند وبدانند که در چه دوره ای زیست می کنند و کدامین سو رهسپارند».
مقاله انسان کامل از نظر مولونا
فهرست مطالب
مقدمه 1
انسانی شناسی در مکتب عرفانی مولوی 6
مراحل خلقت انسان 7
درباره سلوک مولانا 12
وضع انسانی و دریافت خود 14
در جستجوی انسان 14
نور ایمان 16
انسان کامل 20
سیر تکاملی انسان 23
وضع انسانی و دریافت خود 32
برداشت 34
منابع و ماخذ 35
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
قسمتهایی برگزیده از متن:
مقدمه
جلال الدین محمد بن بهاء الدین محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به مولوی یا ملای روم ، که نسبت وی به ابوبکر صدیق خلیفه و پدرش از سوی مادر، دخترزاده سلطان علاءالدین محمد خوارزمشاه می باشد. حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی مشهور به مولوی خداوندگار، رومی و ملای روم، در ششم ربیع الاول سال 604 هـ. ق در بلخ، در یکی شهرهای افغانستان، پا به عرصه وجود گذاشت. پدرش بهاء الدین ولد (543-628 ه.ق) ملقب به سلطان العلماء ، یکی از بزرگان صوفیه و اعاظم عرفا بود که افلاکی خرقه او را به احمد غزالی نسبت میدهد و پدر مولانا مردی به حال و با ذوق کمال بوده است. کتاب مدّونی از مجالس و مواعظ او به نام «معارف بها ولد» به جا مانده که از نظر زیبایی و لطافت بیان، یکی از بهترین کتب نثر در زمینه عرفان به حساب میرود. این کتاب، مبانی خمیر مایههای فکری مولانا را تشکیل می داده است. ...
...
مولوی، معتقد است انسانهای کامل آینه های شفاف و تمام نمای جان آدمی هستند، از این رو همراهی و هم نشینی با ایشان ضرورت حتمی پیمودن راه کمال می باشد.
مولانا بر این باور است که همنشینی با انسانهای کامل و پیروی از ایشان از جمله بهترین طاعات است که سالک حق جو را به شتاب در جاده کمال به پیش می برد و شرط توفیق در آن، یکی تسلیم محض بودن نسبت به راهنمایی های ایشان و دیگری صبر و استقامت است.
(ص 107-106)
مولوی در معرفی انسانهای کامل و پیران طریقت نیز راهنمایی های لازم را به سالکان حق جو ارائه نموده است. به نظر ایشان مقصود عارفان الهی از همراهی پیران طریقت همنشینی با انسانهای سالخورده و سپیدمو نمی باشد، بلکه مقصود همراهی و پیروی از پیران عقل و اندیشه است، خواه سپیدمو و خواه سیاه مو.
این مجموعه مروری است بر بعضی از شاعران که وجود اشعارشان در کتابهای درسی دانش آموزان آمده و بسیار لذت بخش بوده و موجب تحریک ذوق و علاقه آنان به ادبیات این مرز و بوم خواهد شد .
1) مقدمه |
2) فهرست |
3) حبیب یغمایی |
4) گلچین گیلانی |
5) حبیب چاچیان |
6) محمود کیانوش |
7) محمد حسین بهجتی |
8) موسوی گرما رودی |
9) مصطفی رحمان دوست |
10) جعفر ابراهیمی |
11) شکوه قاسم نیا |
12) قیصر امین پور |
بخشی از متن:
شکوه قاسم نیا
کارهای سفارشی و غیر سفارشی زیادی انجام میداد تا اینکه سفارش روی کتابهای درسی
فارسی اول را پذیریفت و آثاری ار وی در کتابهای درسی گنجانده شد.
شکوه قاسم نیا بیشتر به عنوان شاعر شناخته شده تا یک داستان نویس. با این حال دو سوم کتابهای او داستان هستند و در میان شعرهایش ، شعر محض و شعر روایی (داستان منظوم) هر دو به چشم می خورند و اولین کتاب شعر وی مثل یک گل کوچک نام داشت که در سال 1366 توسط انتشارات نهاد هنر و ادبیات منتشر شد و شامل ده شعر میباشد. حدود 60% کتابهای قاسم نیا را داستان تشکیل میدهد و اولین کتاب مستقل او تیز یک داستان بود با نام روباه مرغ ندیده که در سال 1365 منتشر شده است.
شکوه قاسم نیا را میتوان از معدود نویسندگانی قلمداد کرد که با وجود توانایی و آگاهی تکنیکی ، به مخالفت و سرپیچی از عرف و نُرم ادبیات کودک پرداخته و به شکل عامدانه به کتابهای عامه پسند گرایش یافته است. دلیل این گرایش را نمی توان تنها به صرفه اقتصادی منحصر دانست و او با اعتقاد و توجیه تئوریک خاصی ، نگارش این کتابها را بر کتابهای جشنواره پسند و منتقد پسند ترجیح داده است. از آثار ا می توان مجموعه چهار جلدی قصههای کوچک برای بچههای کوچک ، قصهای به شیرینی عسل ، کتاب صدا آموزی برای پایه اول ابتدایی ، خوشبوتر از گلاب (داستان زندگی امام رضا(ع)) ، بوی نارنج ، مثل یک گل کوچک ، کلاغ پر ، داستان های نخودی ، لالالالا گل شب بو ، فسسقلی ، خاله خال خالی ، شابی بیغوله(رمان) ، حسنی کلاس چنده ، حسنی یک جوجه داره ، حسنی یکی یک دونه ، حسنی تو شهر قصه ، قصههای شیرین هزار و یک شب ، خاله ریزه و قاشق سحر آمیز ، افسانه دیو و پری ، گربه ای با دم موش و چندین اثر دیگر را نام برد ...
...